"گفته می شود : ضرر از جا جلویش گرفته شود منفعت است "
گفته می شود ضرر از جا جلویش گرفته شود منفعت است. اکنون تصور نمی رود که برای خوشبیانه ترین حامی دوم خردادی های مدعی اصلاح طلب و جنبش سبز کنونی دیگر جای هیچگونه ابهامی وجود داشته باشد. زیرا بر خلاف برخی موضع گیری های تا کنونی اینان که ناشی از ترس اتخاذ کرده و می کنند تا از اصابت تیر رقیب کودتائی ارتجاعی حاکم در امان بمانند و بازداشت و شکنجه و مجبور به اعترف نشوند و طوطی وار آنچه را بیان نکنند که بازجویان دیکته و تزریق می کنند. سئوال است که مگر اینان پیرامون جایگاه قدرت و اختیار ولایت مطلقه فقیه که در اصل 107 قانون اساسی آمده است شناخت و آگاهی ندارند ؟ مگراین قانون اساسی تأئید کننده ی نقش و موقعیت ولی فقیه مطلقه نیست؟ مگر محصول عملکرد ترکیبی و تلفیقی هردو منتهی به شرایط کنونی نشده است آنگونه که هیچگونه چشم اندار مثبتی نه به نفع مردم و نه جناح رقیب مغلوب دوم خردادی وجود ندارد؟ از طرف دیگر اگر اینان صا دقانه در خلوت خود قضاوت کنند نمی توانند پس از تجربه ی 31 ساله به این نتیجه نرسیده باشند که چگونه دین تبدیل به ابزار تبلیغاتی عوامفریبی کردن در راستای تثبیت قدرت و انباشت ثروت وحذف رقبا و منتقدان و دگر اندیشان و مخالفان بوده است . طوریکه در روند جنگ قدرت و قبضه و انحصاری کردن شان خود اینان نیز با همین حربه مورد حذف و اتهامات گونا گون و تهاجم از هر سو واقع شده اند که در مجموع باید تأکید کرد که اینان به جای ابراز پای بندی به قانون اساسی و اصل مطلقه ی ولایت فقیه چگونه است که انکار می کنند هنوز به این نتیجه نرسیده اند که دین می بایست از حکومت جدا و حکومت سکولار باشد تا که اهرم اتهام زدن و توهین و تهدید کردن دگر اندیشان و منتقدان و سانسور مطبوعات و محدود نمودن آزادی بیان و ار عاب و وحشت و خفقان اجتماعی و سنگسار کردن زنان نگون بخت قربانی تبعیض جنسیتی و شکاف عمیق طبقاتی و زندان کردن و شکنجه نمودن و دار زدن و اعدام کردن فعالین سیاسی و حقوق بشری و کارگری و دانشجوئی و معلمین و زنان و اخراج اساتید و معلمان و کارمندان و کارگران از میان بر داشته شود ؟
آری اگر چنانچه رقیب مغلوب به این جمع بندی ساده رسیده باشند که باور براین است که اینان پی به این واقعیت برده اند . پس می بایست در تغییر و انتخاب دیدگاه برای بهبود اوضاع عمومی تجدید نظر کنند وهمانگونه که تا کنون حاکمان برای بقای خودشان از بی دینان و غیر باوران مذهبی امثال توده ای و اکثریتی بطور فرصت طلبانه بهره مند بوده اند. اینان نیز می توانند با یک چرخش تاریخی و فاصله گرفتن از عملکرد گذشته و عدم چشم دوختن بقدرت در بالا ، آنهم در این رژیم که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد می باشد به سوی اپوزیسیون دمکرات آیند که خواهان حکومت دمکراتیک سکولار می باشد تا که هم خطر تهدید جنگ خانمان بر انداز دیگری خنثی شود . هم اینکه با نفی سیاست استخوان لای زخم گذاشتن جلوی مانور جنگ روانی تبلیغاتی وارونه ی پاسداران کودتا گر حاکم علیه ی خودشان ومعترضین ناراضی گرفته شود. یعنی اینکه شمشیر داموکلس تهدید همنوا شدن سران فتنه با گروهک تروریستی منافقین از پس سرشان بر داشته شود . زیرا که خود اینان آگاه هستند و اشراف کامل دارند که ضریب تنفر و خشم عمومی نسبت به حاکمان چه میزان است و جامعه چگونه در فضای ملتهب انفجاری بسر می برد و آتش زیر خاکستر چگونه مترصد فرصت یا روزنه ای است تا که خاکستر را پس زده و شعله های سرکش خشم و عصیان شعله ور سازد.
به خصوص اینکه بطور تجربی و مستند ثابت شده است که رژیم نا مشروع ضد بشری مهارو تغییر ناپذیر است و اصلاح شدنی نمی باشد . برای اینکه اگر این توان و ظرفیت را داشت دوران 8 ساله در قدرت بودن مدعیان اصلاح طلبان بهترین فرصت برای رفرم از بالا ونه پائین برای اینان بود . ولی شاهد بودیم که چگونه پاسداران با تز سیاست چند لایه با حرکت چراغ خاموش طرح کودتای خزنده ی 3 تیر ماه را اجرا کردند ودر 22 تیر 88 به جای اینکه با موسوی همچون خاتمی مانور رفرم دهند . ولی طرح کودتای شان را کامل نمودند و از آن تاریخ تا کنون مردم معترض وناراضی توی خیابان ها و محیط دانشگاهی و جلوی درب زندان اوین و حتی گورستان ها حضور دارند و با فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه گفتن مهر تأئیدیه بر عدم مشروعیت رژیم کودتائی نا مشروع و اصرار بر تغییر آن زده اند . البته هر روز که سپری می شود با افزایش سرکوب و سانسور و خفقان در همه سطوح بیشتر نامشروع بودنش ثابت می شود .
از طرف دیگر منحل کردن حزب مشارکت اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که دو رکن اصلی و مهم دوم خردادی های اصلاح طلب می باشد مکمل اقدام ممنوع الخروج کردن خاتمی شده است که ترسیم کننده ی شرایط بحرانی و انقباض و عدم تحمل ناپذیری کنونی می باشد . بعلاوه با زندانی کردن نوه ی دختری رفسنجانی و حسین مرعشی برادر همسرش و گشودن پرونده مهدی رفسنجانی و پیگیری دستگاه آلوده به فساد قضائیه و نیروی انتظامی برای استرداد و محاکمه کردن وی تبدیل به گاز انبر فشار برروی رفسنجانی مصلحت اندیش شده است تا که مجبور به لبیک گوی رهبر لوطی جماران شود ودولت نا مشروع دهم را بطور در بست تأئید کند.
مهمتر اینکه حسین کروبی فر زند مهدی کروبی هم اعتراف کرده و اخطار داده است که کودتاگران تصمیم دارند پدرش را از طریق دارو به بیماری سرطان آلوده اش کنند . یعنی اینکه به شیوه ی دیگر اعدام مهدی هاشمی برادر داماد منتظری یا مشابه احمد خمینی وی را از سر راه خود بر دارند.
سئوال است که اگر قرار است که اینگونه مفت جان باخت وفدای توطئه های جنگ قدرت شد. چرا نمی بایست تا که متهم قربانی مسیر جان دادن را خودش با افتخار بر نگزیند تا که نه پرونده ی گذشته اش سبک یا شاید بایگانی وفراموش شود ، بلکه موجب کاهش کوه فشار های نا عادلانه و چند جانبه طاقت فرسا برروی مردم ایران شود که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند . البته اگر چنانچه اتخاذ چنین تصمیمی با عزم وجزم و آمادگی پرداخت هزینه برای تغییرات دمکراتیک در ایران همراه باشد در آنصورت امکان محو این فشار ها و تضییقات بر روی مردم برای همیشه بر داشته خواهد شد .
در خاتمه اینکه چون روز اول مه یا روز جهان کارگران در راه است که عجیب موجب وحشت و نگرانی پاسداران حاکم شده است . یعنی همان روز زحمت کشان و مستضعفان و پابر هنگانی می باشد که خمینی شیاداوایل انقلاب قول حاکم شدن به اینان داده بود که در شرایط کنونی وضعیت اسفبار شان آنگونه است که نه اینکه نرخ دستمزد فقر کارگران که از سوی دولت و کار فرمایان تعیین شده است 3 برابر کمتر از نرخ تخمین زده ی شده حدود یک میلیون تومان نرخ خط فقر اقتصادی می باشد ، بلکه برای چندین ماه و یا حتی سال است که حقوق تعویقی کار گران برخی از کار خانه ها پرداخت نشده است و خبر دسته دسته اخراج و بیکار شدن شان مخابره می شود . همچنین با واردات 3 برابر بیش از صادرات موجب تعطیلی روزانه واحدهای طولانی کار خانجات شده است که سبب فزونی خیل ارتش بیکاران در جامعه شده است . حال بگذریم که چه تعداد از نمایندان کارگران به خصوص کار گران نیشکر هفت تپه ی خوزستان در زندان بسر می برند. بهر حال چون سازمان مجاهدین هم فراخوان حضور اعتراضی کار گران در روز جهانی کار گران داده است تا از حق و حقوق خود دفاع نمایند نه از سوی سایت پاسداران جوان آنلاین مورد فحاشی وبدترین توهین و اهانت ها واقع شده اند ، بلکه برای ترسانیدن و به انفعال کشانیدن سران رقیب مغلوب بعنوان سران فتنه اینان را نیز به مجاهدین سنجاق کرده است. بنابراین تأکید می شود برای پایان دادن به وضعیت تحمل ناپذیر شرایط موجود رهبران رقیب مغلوب می بایست به خود آیند و به نکات و تذکرات داده شده ی فوق توجه داشته و رعایت نمایند.
هوشنگ – بهداد
علام برنامههای مشترک سران فتنه و منافقین برای روز کارگر توسط سایت روزنامه جوان
http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=19146
گروهک تروریستی منافقین طی روزهای گذشته همنوا با سران فرقه فتنه مردم را دعوت به شورش و راهپیمایی در روز جهانی کارگر کرده اند.به گزارش جوان آنلاین درحالی که انتظار می رفت با فرو افتادن نقاب ها و کنار رفتن غبار فتنه ، جریان شکست خورده در انتخابات سال گذشته رویه خود را به کناری نهاده و با عذرخواهی از ملت ، به جبران مافات بپردازند، اما گویی آنها همچنان بنا دارند، در سال جاری نیز رویه ساختار شکنانه خود را در حوزه های مختلف ادامه دهند.از این رو سران فتنه در جلسات محفلی خود تصمیم گرفته اند، در مناسبتهای مختلف با دادن بیانیه های تنش زا فضای سیاسی و اجتماعی کشور را ملتهب سازند.همچنانکه در شماره های پیشین «جوان» اشاره شد، آنها در نخستین اقدام خود، تصمیم گرفته اند، از هواداران اندک خود بخواهند در روز جهانی کارگر و روز معلم با حضور در خیابانها مطالبات غیر قانونی آنها را فریاد بزنند. این در حالی است که گروهک تروریستی منافقین نیز طی روزهای گذشته همنوا با سران فرقه فتنه مردم را دعوت به شورش و راهپیمایی در روز جهانی کارگر کرده اند. اگر چند ماه پس از انتخابات سال گذشته که فضای فتنه همچنان کشور را فرا گرفته بود، از ائتلاف سران فتنه با دشمنان تابلو دار نظام از جمله منافقین سخنی به میان می آمد ، فریاد مدعیان گوش فلک را کر می کرد، اما اکنون که غبارها کنار رفته است، کمترین تردیدی نمانده که سران فرقه فتنه دستکم در برخی موارد در اردوگاه معاندان نظام بازی می کنند. چرا که اگرجز این بود، مدعیان خط امام! ازحمایتهای ریز و درشت دشمنان ازجمله منافقین، لیبرالها، سلطنت طلبان و ... اعلام برائت می کردند.