دروغ نامه ی کیهان شنبه 28 فروردین ماه سال 1389
نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " مرثيه اي بر منشور ملل متحد "
"آنکه پرونده اش پاک است. از بررسی و حسابرسی چه باک است"
جالب است از تاریخ شغال سفارت آمریکا در 13 آبان که درتهران انجام شد که تا کنون بهترین بهانه برای سرکوب منتقدان و مخالفان و رقبا و دگر اندیشان داخلی و متهم کردن شان به دشمن شیطان بزرگ آمریکا نسبت داده شده است آنگونه که حاکمان تهران با چتر مبارزه با آمریکا کردن هداف خبیث و منحرف کردن اذهان عمومی حتی اهداف پنهانی هسته ای خود را نیز در همین بستر دنبال کرده اند . عجیب تر اینکه در این جنگ زرگری که بر خلاف شعار های مرگ بر آمریکا و تهدید آمیز سر داده می شود و بطور ظاهری وخط و نشان علیه ی همدیگر کشیده می شود که همچنان ادامه دارد . اما در پشت پرده نقش سیاست هدایت گری و راهبرد اصلی را لابی ها به پیش برده اند و تبدیل به سیاستی شده است که در دستگاه تبلیغاتی رسانه ای رژیم نامشروع پاسداران کودتاگر برنده و آمریکا شکست خورده و بازنده و نا کام معرفی شده است . ولی مشخص نیست که چگونه است که مدعی پیروز یک ریز از دست توطئه و تهدید های دشمن شکست خورده شکوه و ناله و زاری می کند . آنگونه که اکنون از اجلاس امنیت هسته ای اخیر در واشنگتن آمریکا از گزینشی 47 کشور یاد شده است. البته همانگونه که گفته شد منجر به شست ناکامی دیگر بین المللی برای آمریکا شده است . آنچنان که در حرکت واکنشی این نا کامی تصمیم گرفنه شد که کنفرانس بین المللی خلع سلاح در تهران بر گزار شود که شامل وزیر کشور چند کشور عربی و برخی نمایندگی های کشور های خاصی می باشد که دارای منافع سر شار بهره بردن از مزایای سیاست چوب حراج بر منابع گازی و نفتی و تاراج سایر ذخایر ومنابع طبیعی کشور بر خور دار می باشند تا که موجب شکست ونا کامی مضاعف آمریکا شود . غافل از آنکه این چنین شتاب واکنشی نسبت به اجلاس امنیتی هسته ای 47 کشور جهان دارای ظرفیت های هسته ای در و اشنگتن از سوی حاکمان تهران نشان دادن نه ناشی از شکست و ناکامی بین المللی آمریکا در برابر تروریسم و پیروزی برای حاکمان تهران نمی باشد، بلکه بر عکس گواه وحشت حاکمان تهران از این اجلاس است .
بهمین دلیل است که با الگو بر داری از این اجلاس امنیتی هسته ای در واشنگتن کروکی کنفرانس بین المللی مشابه خلع سلاح سریع در تهران در دستور کار واقع شده است که گذشته از کمیت و کیفیت حضور کشور های شرکت کننده در دو اجلاس و کنفرانس هر گز قابل مقایسه نمی باشد . از سوی دیگر این اقدام سریع واکنشی که از موضع فرار به جلو ناشی از ترس اتخاذ شده است که تداعی کننده ی این ضرب المثل است که گفته می شود تا چوب بر داشته شود ربه دزده فرار می کند . یعنی اینکه بعینه ثابت شده است که بر خلاف جر زدن و تأئید کردن مبنی بر اینکه اهداف پروژه ی هسته ای صلح آمیز می باشد .درست عکس این ادعا فاش و ثابت شده است. اگر نه گفته می شود آنکه پرونده یا علمکردش پاک است از بررسی و حسابرسی چه ترس و چه باک است و نیاز یا دلیل به واکنش بر گزاری کنفرانس بین المللی خلع سلا ح در تهران نبود. آنهم از سوی رژیمی که حاصل 31 سال کارنامه ی ننگین دروغگوئی و جنگ افروزی و شیادی و سرکوب گری و خفقان و غارتگری و پنهانکاری اهداف هسته اش زبانزد خاص و عام است . البته فقط به جنگ خانمان بر انداز 8 ساله ی ایران و عراق افتخار می کند و آن را نعمت الهی نامید و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای و آزمایش موشک های دور برد می کند و مانور تبلیغاتی با جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل می دهد که اگر چنانچه این سلاح موشک دور بردش از ش گرفته شود. و سیاست صدور تروریست به برون مرزش مسدود گردد و در کنفرانس ادعائی موافقت به خلع سلاح شدن کند. آنگاه حالتش همچون متهم به مرگی می شود که می بایست هم طناب را خود داو طلبانه بر گردن آویزان کند . هم اینکه چارپایه را زیر پایش با لگد پس کند . زیرا که حاکمان تهران بهتر از هرکس دیگر می داند که رژیم بدون سرکوب و خفقان و سانسور و تهدید به جنگ افروزی و ادامه ی سیاست صدور تروریسم وارتجاع و بحران به برون مرز یک روز هم قادر به بقای حاکمیت ننگین شان نمی باشند.
به خصوص اینکه قلم زنان یادداشت روز نویس همچون سایر مقامات حکومتی آنچنان بی هویت و آلت دست و پاپت وبی اراده واختیار ووابسته می باشند که ناچار و مجبورند چپ و راست به گفته های رهبر لوطی جماران آویزان شوند واز وی نقل قول کنند . در صورتیکه دیگر این عمود خیمه ی نظام شکسته شده هیچگونه مشروعیت و اعتباری ندارد . زیرا که پس از کودتای تقلباتی 22 خرداد سال 88 و حذف رقیب مغلوب که کودتاگران با موج اعتراضات گسترده ی میلیونی کودتا گران مواجه شدند وهمه ی تظاهرات ها بدون استثنا تبدیل به تظاهرات ضد حکومتی شد و پژواک اعتراضی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه نه در سراسر ایران ، بلکه در جهان طنین انداز شده است. بنابراین دیگر هیچگونه ارزش و اعتبار و قداستی برای رهبر لوطی جماران باقی نمانده است که قرار باشد بعنوان دستآویز از گفته های وی به عنوان اهرم چماق علیه ی دیگران نقل قول و استفاده شود .مگر اینکه از روی ناچاری و استیصال و در ماندگی مفر ط باشد که می بایست از موضع تف و تاق وریش این چنین نقل قول گفته هااز این لولو خور خور و مترسک پاسداران کودتا گران شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامي هفته گذشته در بياناتي حكيمانه و آگاهي بخش در ديدار با جمعي از فرماندهان عالي رتبه نظامي درباره تهديد هسته اي رئيس جمهور آمريكا تصريح كردند: «اين سخن بسيار عجيب است و دنيا نبايد از آن بگذرد زيرا در قرن بيست و يكم كه قرن ادعاهاي حمايت از حقوق بشر و مبارزه با تروريسم است، رئيس يك كشور تهديد به حمله اتمي مي كند... معناي اينگونه سخنان اين است كه دولت آمريكا، دولتي شرير و غيرقابل اعتماد است.»
آخر چگونه کشوری که خود رتبه دار بی همتای محکومیت نقض حقوق بشر در جهان می باشد و کشور پدر خوانده ی تروریست جهانی و محور شرارت نامیده شده است . باز هم فرصت طلبانه برای کوبیدن به حساب دشمن خارجی اش می تواند بطور ابزاری استناد به حقوق بشر و پیگیری شکایت در سازمان ملل کند. همچنین در شرایطی که اسرائیل را تهدید به نا بود کردن نموده و در عراق مرتکب جنایات بیشمار شده است و دشمنی علنی با مذاکرات صلح خاورمیانه دارد و مدیر مسئول همین دروغ نامه پیوسته تأکید بر اخراج ازسازمان آژانس انرژی اتمی نموده و توصیه ی اتخاذ سیاست پاکستان و کره ی شمالی برای دسترسی زود تر به سلاح هسته ای کرده است. اکنون چگونه می تواند ادعا کند که این دولت آمریکا است که شریر و غیر قابل اعتماد است؟ البته رهبر لوطی جماران برایش نمی صرفد تا که اعتراف کند برای چه با این دولت شریر غیر قابل اعتماد در اشغال نظامی افغانستان و عراق همکاری شد،آنچنان که آخوند مکار رفسنجانی مجبورشد در خطبه ی خود در نماز جمعه ی تهران به این همکاری اعتراف نماید ؟ حال بماند که چگونه رحیم مشائی رئیس دفتر رئیس جمهور نا مشروع پاسدار احمدی نژاد مدام از دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی به تهران دعوت می کند تا حامل رد و بدل و انتقال کردن پیام های میان دو خصم به حساب آشتی نا پذیر باشد. بهر حال قلم بر دست وارونه گوی یادداشت روز نویس با پذیرش نقش دخالت گری در امورداخلی عراق و افغانستان و فلسطین و لبنان و نماینده و وکیل مدافع اینان شده است تاکه بتواند این چنین برای آمریکا به خصوص اوبا ما رئیس جمهور آمریکا پرونده بگشاید و کیفر خواست صادر نماید و در سازمان ملل خواهان پیگیری شکوائیه خود شود:
" موقعيت متزلزل آمريكا در صحنه تصميم گيري هاي بين المللي به وضوح نشان مي دهد كه اظهارات باراك اوباما درباره حمله هسته اي به ايران را تنها بايد يك بلوف و سخني نسنجيده به حساب آورد از سوي ديگر؛ سقوط دولت رنگي قرقيزستان در هفته گذشته بيانگر سياست هاي اشتباه كاخ سفيد و تنزل عمق استراتژيك اين كشور در صحنه سياست بين الملل بود.نشست امنيت هسته اي واشنگتن هم همانطور كه اشاره شد دستاوردي براي آمريكا نداشت. مشكلات آمريكايي ها در صحنه افغانستان و عراق نيز خود داستان بلندي است كه حكايت از آن دارد كه كشتي جنگي آمريكا در اين مناطق به گل نشسته است.تهديد به جنگ هسته اي عليه كشوري كه عضو سازمان ملل متحد و عضو ان.پي.تي است و انحرافي در زمينه رعايت معاهده منع اشاعه هسته اي نداشته است نه تنها تهديد جمهوري اسلامي ايران بلكه تهديد صلح و امنيت بين المللي است؛ چرا كه سخنان اوباما درباره امكان حمله هسته اي به كشوري، اعتراف به آن است كه خط مشي دولت آمريكا مبتني بر تهديد، باج خواهي و زور است و با گزينه هاي مذاكره و مسالمت آميز در تضاد است. از سوي ديگر؛ سخنان اوباما را بايد بيانگر «تروريسم دولتي» دانست اعترافات ريگي- كه اخيراً نسخه اي از آن توسط ايران براي دبيركل سازمان ملل متحد ارسال شده است- و مجموعه شواهد و قراين در اين باره كه متهم رديف اول پرونده «تروريسم دولتي» «دولت آمريكا» است از ماه ها پيش با اشراف اطلاعاتي نظام جمهوري اسلامي ايران و شكار سركرده گروهك تروريستي موسوم به جندالله بار جمهوري اسلامي ايران بايد به نوبه خود شكايت رسمي از دولت آمريكا به سازمان ملل را به اتهام نقض اصول مصرحه منشور ملل متحد، موازين اوليه حقوق بين الملل و تروريسم دولتي در دستور كار خود قرار دهد. بالاخره جمهوري اسلامي ايران بايد از بستر بوجود آمده در آگاهي كشورها و دولت هاي مستقل و آزاديخواه در زمينه تهديد اتمي آمريكا و غيرقابل اعتماد بودن اين كشور استفاده كند و هرچه زودتر رسما عليه كابوهاي قرن 21 طرح دعوا نمايد"
در خاتمه اینکه مشخص نیست که چگونه است که با کودتا ی حذف کردن رقیب مغلوب دوم خردادی ها در 22 خرداد 88 و توطئه و تهدیداتی که از آن پس برروی رفسنجانی دنبال شده است . طوریکه پرونده ی آقا زاده اش مهدی و گشوده شده و صدور حکم استراد وی از لندن صادر شده است که چرا رفسنجانی مکار آنگونه بصیرت دارد تاکه دست از دو پهلو گوئی بر دارد و آشکارا ضمن لبیک گفتن به رهبر نا مشروع و بی اعتبار شده ی لوطی جماران از دولت نامشروع دهم و پاسداران کود تاگر به جای کج دار و مریز انتقاد تلویحی کردن حمایت و پشتیبانی کند؟ یعنی در حقیقت با سوخته شدن سیاست با دست پس کردن و با پا پیش کشیدن رفسنجانی مکار ولی باز معلوم نیست که چرا کودتاگران غالب خودشان به این سیاست چسبیده شده و ادامه اش می دهند؟آری برای چه با فراموش کردن ادعای پاسدار گماشته ی نورانی شده که در زمان ملل در راستای صدور دانش بومی هسته ای با عدالت که به بندگان خدا در سراسر جهان وعده داد و تأکید بر منحل کردن سازمان ملل و قول بنای سازما ن ملل بدون حضور نمایندگان آمریکا و انگلیس و اسرائیل می داد . اما اکنون نا گهان این سازمان ملل بی ارزش و اعتبار دیروز ،امروز تبدیل به نهاد معتبر بین المللی مهم شده است که دستگاه دیپلماسیترور و جاسوسی امور خارجه ی رژیم نامشروع کودتائی متوصل به این نهاد بین المللی شده است و مدعی شده که می خواهد شکوائیه ی علیه ی تهدید اوباما را در این نهاد مطرح و پیگیری کند تا رسالت آگاهي دهنده به سایر كشورها و دولت هاي مستقل و آزاديخواه در زمينه تهديد اتمي آمريكا و غيرقابل اعتماد بودن اين كشور را در این نهاد به پیش ببرد تا که بقول مدعی قلم زن یادداشت روز نویس اینان نیز همچون حاکمان تهران هرچه زودتر رسما عليه كابوهاي قرن 21 طرح دعوا نمايند.
هوشنگ - بهداد
http://www.kayhannews.ir/890128/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 28 فروردین ماه سال 1389