دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه ی 18 مهرماه سال 1390

نقد و بررسی : دروغ نامه ی کیهان " (يادداشت روز)گونه شناسي تحولات مصر "

"سئوال است رژیم ضد بشری قرون وسطایی که فقط با سرکوب و رعب و و حشت و سانسور و زندان و شکنجه واعدام توانسته به بقای ننگین خودش ادامه دهد . مگر چه چیز دیگری دارد که قرار است صادر نماید تا که الگوی جوانان انقلاب مصری واقع شود که قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس مدعی شده است که رابطه رژیم ضد بشری و قرون وسطایی ايران با مصر تابع روند تحولات انقلاب مصر است؟"

قلم بر دست یادداشت روز نویس غیر ایرانی تلاش کرده است که بدلیل اینکه در اعتراضات ملت مصر گاهی چندین چهره های مذهبی اسلامی با سر دادن چند شعار اسلامی وتکبیر گفتن که از سوی بر خی از معترضین در قاهره سر داده می شود . توهم برش داشته است تا فضای الگوی صدور انقلاب اسلامی از ایران به مصر و سپس منطقه را ترسیم کند و در نهایت نتیجه گیری کند که در مصر مسیر انقلاب تکاملی بوده است تا که پاسخ داده باشد اگر چنانچه محتوای انقلاب سکولار و دمکراتیک باشد . مسیر عکس حرکت تکاملی انقلابی است . بهمین دلیل رده و دسته بندی هایی که از مخالفین مصری به تصویر کشانیده آنگونه است که مدعی شده جو غالب را به اسلام گرایان است که این چنین شامل اخوان المسلمین و سلفی ها و... می شود:

"مصر از آغاز انقلاب خود- پنجم بهمن ماه گذشته- تاكنون يك مسير تكاملي را طي كرده و روند حركت آن «پرشتاب و رو به جلو» بوده است. روزي كه حركت آغاز شد گروهي از مردم- و بطور خاص جوانان- در شهر قاهره دست به تجمعاتي زدند. به زودي هدف گذاري به سوي اسقاط نظام سياسي رفت. پس از آن نيروهاي جديدي به جمع جوانان اضافه شده و احزاب و گروه هاي سياسي به آنان پيوستند و دامنه تظاهرات از پايتخت به شهرهاي مختلف كشيده شد.نيروهاي فعال در صحنه تحولات مصر بسيار متنوع و متكثر هستند و هر كدام بخشي از شهروندان مصري را مي توانند جذب كنند و براساس ميزان جذب آراء شهروندان، مي توان گروه هاي محوري را از گروه هاي حاشيه اي باز شناخت. از اين رو نيروهاي فعال در صحنه تحولات مصر به چهار گروه تقسيم مي شوند؛ «احزاب باسابقه اسلام گرا»، «جوانان»، «احزاب قديمي و جديد غرب گرا» و «نيروهاي مستقل كه فاقد تشكل سياسي مي باشند». احزاب باسابقه ديني به دو گروه كلي سلفي ها و غير سلفي ها تقسيم بندي مي شوند. اخوان المسلمين- در درون خود حداقل به 3 دسته- سنتي ها، غرب گراها و انقلابي ها- تقسيم مي شوند و اگرچه در پاره اي از موارد قرابت هايي با تفكر سلفي دارند.اخواني ها در جامعه مصر پرقدرت ترين گروه به حساب مي آيند ولي درعين حال برآوردها مي گويد توانايي جذب آراء آنان نهايتاً بيش از 30درصد نيست كه البته اين بزرگترين عدد سياسي به حساب مي آيد. مهمترين گروه هاي سلفي مصر «جهادي» و بقاياي «التكفير والهجره» مي باشند كه پايگاه اصلي آنان شهر اسكندريه است اين ها بطور طبيعي و در شرايطي كه اهداف خود را با صراحت بيان كنند قادر نيستند بيش از 5درصد سرنوشت انتخابات و موقعيت هايي از اين قبيل را تعيين كنند. دسته دوم جوانان اولين نيروهاي انقلاب مصر- مي باشند كه با سه عنوان «گروه6 آوريل»- اشاره به اعتراض كارگران مصري در بهار1389-، «گروه خالد سعيد» و «جنبش الكفايه» شناخته مي شوند. اين جوانان داراي سيستم رهبري جمعي هستند و درعين حال درمورد راهبردها- مثلاً مدارا با ارتش يا عقب راندن آن از صحنه سياسي- اختلافاتي دارند. از آنجا كه جنبش جوانان در ميان قشر جوان و تحصيلكرده مصر نفوذ زيادي دارد و در نگاه مردم جرياني فاقد آلودگي مالي ديده مي شوند، توانايي جذب حداقل 25درصد آراء شهروندان را دارند و مي توانند در اين سطح مردم را به ميدان بياورند. دسته سوم گروه هاي غرب گراي قديم و جديد- نظير حزب الوفد، حزب الغد، حزب تغيير و چندين نام و عنوان ديگر- مي شود. براساس برآوردهاي كارشناسي مجموعه گروههاي اين دسته قادرند حدود 15درصد آراء را بدست آورده و تقريباً همين درصد را هم به صحنه بياورند. در كنار اين دسته بندي گروه هاي كوچك ديگري نظير ناصريست ها- هواداران عبدالناصر- قرار مي گيرند كه تأثيري كمتر از دو درصد در عرصه تحولات مصر دارند. در اين ميان چند نكته حائز اهميت است. نكته اول اين است كه «جوانان» حلقه مياني دو گروه اسلام گرا و غرب گرا مي باشد و از اين رو موقعيت آينده اين گروه در نظام آينده مصر از ديگران برجسته تر خواهد بود اما از آنجا كه جوانان در طول دوره مبارزه پايبندي عميق خود را به فرايض ديني به اثبات رساندند، طبعاً جوانان را در نهايت بايد در دسته اسلام گراها قرار داد."

در ادامه تقسیم بندی قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس که اکثریت را به نفع اسلام گرایان با نگرش گونا گون داده نتیجه گیری کرده است که غرب نمی تواند بیش از 15% جمعیت مصر را به نفع مدل مورد نظر خود بسیج کند . به خصوص اینکه نسل جوان گرایش ضد صهیونیستی و اسلامی دارد . برای همین غرب با تبلیغ و صرف پول تلاش می کند که طوری وانمود کند که مشکلی با اسلام گرایان ندارد تا بتواند برروی اخوان السلمین سر مایه گذاری نماید در صورتی که چیزی عایدش نمی شود . چون در میان اخوان المسلمین 3 گرایش وجود دارد که 70% جوانانی هستند که نه حامی حکومت پیشنهادی دمکراتیک لاییک نخست وزیر ترکیه در مصر نیستند ، بلکه علیه ی این پیشنهاد نخست وزیر ترکیه اردوغان موضع گیری منفی و انتقادی نشان دادند . بالاخره قلم بر دست غیر ایرانی در ادامه مدعی شده است که پول های غرب و آمریکا و عربستان به سوی مصر سرازیر شده است تا که به نفع غرب گرایان تبلیغ شود .ولی چون بیش از 40 % جمعیت مصر در فقر مطلق بسر می برند بنابراینامکان ندارد که توزیع پول بتواند این چنین سر نوشت انتخابات در مصر رقم بزند که اینان دنبال می کنند . برای اینکه بدنه را اینگونه جوانان انقلابی ضد صهیونیستی با تمایلات اسلامی تشکیل می دهند که نقش تعیین کننده در انتخابات آینده در مصر دارند :

"چراكه غرب گراها قادر نيستند بيش از 15درصد جمعيت فعال مصر را جذب نمايند- بنابراين غربي ها كه به تجربه دريافته اند، نمي توانند با جوانان انقلابي كه روحيه بالاي ضدصهيونيستي دارند، به توافق برسند، توجه خود را به سوي طيف اسلام گرا معطوف كرده اند. غرب در ميان اسلام گراها نمي تواند با مهره هاي سلفي بازي كند چرا كه احزاب سلفي بيش از 5درصد جمعيت را همراه خود ندارند، پس به ناچار روي اخوان المسلمين تمركز كرده و مرتب از توافق با رهبران اخوان و نزديك كردن مواضع محمد بديع- دبيركل اخوان- ايمن نور رهبر شاخه جديدالتاسيس انشعابي از الوفد و محمد البرادعي به يكديگر حرف مي زند و وانمود مي كند كه كار را به نتيجه رسانده است در حالي كه اين يك نماي ظاهري بيش نيست. اخوان المسلمين در متن خود به سه گروه سنتي ها، غرب گراها و اسلام گراها تقسيم مي شود كه ساختار سياسي- با توجه به ساز و كار انتخاب- در اختيار افرادي نظير محمد بديع است ولي حدود 70درصد نيروهاي اخوان با اسلام گراها و عمدتا همان جوانان اخوان مي باشند. اين جوانان نمي توانند به منصب دبيركلي برسند ولي مي توانند تصميم گيري هاي اخوان و بيانيه هاي آن را تحت تاثير جدي قرار دهند از اين رو سخنراني اردوغان نخست وزير اخواني تركيه درباره حكومتي مبتني بر لائيزم با واكنش خشمگينانه حضار اخواني روبرو شد و متعاقب آن رهبري سنتي و غيرانقلابي اخوان ناچار شد در بيانيه اي رسمي اظهارات اردوغان را محكوم كرده و او را متهم به دخالت در امور داخلي مصر نمايد. بنابراين، اين كه گفته مي شود غرب با اخوان بسته و يا توانسته زلف اخوان را با غرب گراها گره بزند و از اين طريق به يك «انتخابات با نتايج قابل قبول» برسد تا آنجا كه به بدنه مربوط مي شود، دروغي بيش نيست. . سرازير شدن پولهاي غرب و عربستان به مصر نگراني هايي را به وجود آورده است چرا كه مصر جامعه اي فقير دارد. براساس آمارهاي موجود بيش از 40درصد مردم اين كشور در فقر مطلق به سر مي برند و جمعيتي كمتر از 5درصد داراي وضعيت مناسبي هستند. بر اين اساس از منظر اروپا و عربستان، فقر، تحفه اي است كه مي توان با كمك آن بر مصر غلبه كرد ولي واقعيت اين است كه مردم مصر، غرب و رژيم هاي عربي را همراه 30ساله حسني مبارك و فلاكت ناشي از حكومت او مي دانند و اين مهمترين نقطه ضعف غرب و عربستان در پوشاندن چهره و وارونه نمايي است.سلفي ها كه عليرغم تلاش هاي فراوان هيچگاه نتوانسته اند بر محيط مصر حاكم شوند، اينك با مخفي نگه داشتن سابقه و تفكرات خود- كه گناه را مساوي كفر دانسته و فقر را وضعيتي خدا خواسته و ارتباط با گناهكار و كافر را حرام مي دانند- اينك به توزيع پول روي آورده و از دمكراسي و پذيرش آراء مردم حرف مي زنند خود اين مسئله ضمن مخاطراتي كه براي مصر دارد در عين حال نشان دهنده آن است كه مصر با سليقه و به تبع آن با رژيم هاي مدافع سلفي گري- نظير عربستان- ميانه اي ندارد. نظاميان از مواجهه جدي با مردم پرهيز مي كنند و در مواجهه با فشار عقب مي نشينند اين عقب نشيني و خويشتنداري از برخورد اگر در فاصله 5 تا 22بهمن يك تاكتيك بود، اينكه به يك وضعيت پايدار تبديل شده است. ترديدي وجود ندارد كه مصر هر روز از رژيم صهيونيستي دورتر شده و به نقطه مقابل آن تبديل خواهد شد. بنابراين، هيچ بعيد نيست كه حتي اگر سيستم آينده نيز مايل نباشد، از متن مردم يك جريان شديدا ضداسرائيلي- نظير حزب الله لبنان- بجوشد و كل سيستم را در مقابله با رژيم غاصب به دنبال خود بكشاند.رابطه ايران و مصر تابع روند تحولات انقلاب مصر است و به ميزاني هم تابع نحوه درك ما از شرايط مصر و تلاش ما براي ارتباط با نيروهاي مختلف مصر به خصوص دو گروه عمده جوانان و اسلام گراها- است. ولي در يك نماي كلي بايد گفت از آنجا كه موقعيت آينده رقباي منطقه اي و بين المللي ايران در مصر قطعا سير نزولي خواهد داشت، ايران فرصت هاي تاريخي فراواني را پيش رو دارد. "

در خاتمه اینکه قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز متملق و چاپلوس وارونه گوی بدون توجه به این که در سایت شفاف وابسته به شهردار تهران تصاویری از فوتبالیست های دختران ایران در امارات باز تاب داده است که رفع حجاب نموده اند که نشان از شکست بارز سیاست مبارزه با بی حجابی یا اجباری کردن حجاب با شعار رو سری یا توسری در ایران می باشد. البته آن روی معادله فریاد پژواک فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح در تظاهرات های ضد حکومتی پس از کودتای 22 خرداد 88 است که پیام روشن پایان پذیری حکومت فاشیستی دینی در ایران را نوید داد . بهر حال اکنون سئوال است رژیم ضد بشری قرون وسطایی که فقط با سرکوب و رعب و و حشت و سانسور و زندان و شکنجه واعدام توانسته به بقای ننگین خودش ادامه دهد . مگر چه چیز دیگری دارد که قرار است صادر نماید تا که الگوی جوانان انقلاب مصری واقع شود که قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس مدعی شده است که رابطه رژیم ضد بشری و قرون وسطایی ايران با مصر تابع روند تحولات انقلاب مصر است و افزوده به ميزاني هم تابع نحوه درك شرايط مصر از سوی ما و تلاش براي ارتباط با نيروهاي مختلف مصر به خصوص دو گروه عمده جوانان و اسلام گراها می باشد تا بتوان سیاست مشابه ی تجربه شده که از سوی عوامل داخلی و سپاه قدس در عراق و حزب الله در لبنان و حماس و جهاد اسلامی فلسطین در مورد فلسطین پیش برده شد و تأکید کرده است چون موقعيت آينده رقباي منطقه اي و بين المللي رژیم فاشیستی مذهبی ایران در مصر قطعا سير نزولي خواهد داشت، وفرصت هاي تاريخي فراواني را پيش رو می آورد. به ویژه اینکه نظاميان مصر بر خلاف پاسداران کودتاگر از مواجهه جدي با مردم پرهيز مي كنند . همچنین بدون اینکه به نقش سیاست توزیع سیب زمینی در ایران کند . یا اشاره به ساندیس خوران حکومتی و عوامفریبی ودین فروشی حاکمان ایران نماید . اما از موضع ضد عربستانی ادعا کرده است که سلفي ها ی مصر عليرغم تلاش هاي فراوان هيچگاه نتوانسته اند بر محيط مصر حاكم شوند،ولی اينك با مخفي نگه داشتن سابقه و تفكرات خود- كه گناه را مساوي كفر دانسته و فقر را وضعيتي خدا خواسته و ارتباط با گناهكار و كافر را حرام مي دانند به توزيع پول روي آورده و از دمكراسي و پذيرش آراء مردم حرف مي زنند و هشدار داده اين مسئله ضمن مخاطراتي كه براي مصر دارد. در عين حال نشان دهنده آن است كه مصر با سليقه و به تبع آن با رژيم هاي مدافع سلفي گري- نظير عربستان- ميانه اي ندارد. چونکه گرایش به مدل الگو گرفته از رهبریت پوشالی بیداری اسلامی در منطقه ولی وقیح منفور و نا مشروع ایران دارد

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900718/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه ی 18 مهرماه سال 1390

گونه شناسي تحولات مصر (يادداشت روز)