دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 26 مهر ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " آمريكا در پي چيست ؟ "

"مگر فراموش شده است که چگونه کشتی حامل محموله ی سلاح و مواد مخدر سپاه در ساحل آبی نیجر توقیف و سلاح ومواد مخدر با پاسدار حامل آن بازداشت شد ؟ به ویژه اینکه چرا پاسداران در 22 خرداد 88 کودتا کردند تا بطور کامل چنگ بر اهداف هسته ای و وزارت نفت بی اندازند تا تأمین کننده ی بودجه ی تلاش برای دستیابی سلاح هسته ای باشد؟ خوب چه می شد که ابتدابه این سئوالات جواب می دادیا حد اقل از سوی وی مطرح شد . آنگاه به سراغ آمریکا می رفت و دلایل اقدام مقامات آمریکا پیرامون دلایل طرح فاش شده ی ترور سفیر عربستان در آمریکا را بررسی وحلاجی می کرد .نه اینکه در ابتدا تلاش کند که با تصویر مار کشیدن مار جا بزند و با مطرح کردن دو سئوال چنین محورش باحاشیه رفتن تحلیل و تفسیر های تکراری کند؟"

مثل همیشه و مثل سایرین قلم بر دست عضو حزب الله هم منبر رفته و روضه ی تکراری ضد آمریکایی و اسراییلی خوانده است . به خصوص اینکه موضوع روضه اش مرتبط به طرح فاش شده ی ترور سفیر عربستان در آمریکا می باشد که تبدیل به موضوع روز شده است . بنابراین سئوال است که چرا عضو حزب الله قلم زن یادداشت روز نویس پیرامون طرح فاش شده ترور سفیر عربستان در آمریکا که انگشت اتهام به سوی سپاه قدس و حاکمان ایران نشانه رفته است . قبل ا ز اینکه توضیح دهد جنگ افروزی و بحران سازی و گروگان گیری وترور مخالفان در داخل و خارج از کشور به خصوص کشور های اروپایی که شده که همراه با اقدامات تروریستی و انفجاری در لبنان و عربستان و عراق و آرژانتین بوده است چه نقشی در بقای رژیم ضد بشری و قرون وسطایی داشته است؟ همچنین بدون اینکه وی بگوید که نقش سپاه قدس در عراق چیست و در جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان باا سراییل چه بود؟ یا اکنون در سوریه چه می کند؟ همچنین توضیح دهد که چند سال است که مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر در ایران شده است . نتیجه ی این مبارزه چه بوده است وچه تعداد اعدام شده اند ودر میان اعدام شدگان چه تعداد افراد سیاسی بودند که به این اتهام دار زده شدند؟ یانقش اسکله های پاسداران در بنادر جنوب کشور در این مورد چیست؟ مهمتر اینکه بگوید اداره و کنترل زندان های کشور در اختیار کیست ومواد مخدر چگونه وارد زندان ها می شود؟ یا اینکه بگوید که مرز های آبی وهوایی و زمینی کشور در اختیار کیست؟ چگونه مواد مخدر وارد کشور می شود وپس از توزیع مازاد آن به برون مرز منتقل می شود؟ باز هم سوال است که نقش پاسداران در این زمینه چیست؟ مگر فراموش شده است که چگونه کشتی حامل محموله ی سلاح و مواد مخدر سپاه در ساحل آبی نیجر توقیف و سلاح ومواد مخدر با پاسدار حامل آن بازداشت شد ؟ به ویژه اینکه چرا پاسداران در 22 خرداد 88 کودتا کردند تا بطور کامل چنگ بر اهداف هسته ای و وزارت نفت بی اندازند تا تأمین کننده ی بودجه ی تلاش برای دستیابی سلاح هسته ای باشد؟ خوب چه می شد که ابتدابه این سئوالات جواب می دادیا حد اقل از سوی وی مطرح شد . آنگاه به سراغ آمریکا می رفت و دلایل اقدام مقامات آمریکا پیرامون دلایل طرح فاش شده ی ترور سفیر عربستان در آمریکا را بررسی وحلاجی می کرد .نه اینکه در ابتدا تلاش کند که با تصویر مار کشیدن مار جا بزند و با مطرح کردن دو سئوال چنین محورش باحاشیه رفتن تحلیل و تفسیر های تکراری کند.

"دو سوال به طور جدي مطرح شده است: سوال اول اين است كه آمريكا به دنبال چيست و سوال دوم هم اين است كه آيا براي رسيدن به آنچه دنبال آن است، راه مناسبي را انتخاب كرده است؟ نخستين نياز آمريكا و به طور مشخص باراك اوباما رييس جمهور اين كشور آن است كه خود را هر چه سريع تر و به شكلي آبرومندانه از بحران داخلي كه در آن گرفتار شده و روز به روز در حال گسترش بيشتر است، خلاص كند. راه منطقي اين بود كه اوباما براي حل اين بحران از طريق علاج مشكلات اقتصادي و اجتماعي كه برانگيزاننده آن است اقدام كند. بنابراين، طبعا بهترين راه براي اوباما اين است كه هر چه سريع تر به الگوي سنتي «تمركز بر تهديد خارجي، امنيتي كردن فضا و ترساندن مردم» آمريكا متوسل شود. اين تنها راه باقي مانده براي دولت و رييس جمهوري است كه مي گويد خبر اعتراض مردم به گرسنگي و بي كاري شان را از تلويزيون شنيده است. اوباما تصور مي كند متهم كردن ايران به طراحي پروژه اي كه بنا بوده 150 نفر در آن كشته شوند مجددا فضاي ذهني مردم آمريكا را به سمت جبهه گيري در مقابل تهديد خارجي سوق مي دهد و معضلات اقتصادي و اجتماعي تبديل به مسئله دست دوم خواهد شد."

عجیب است که روی آوری به شیوه ی تحلیلی تکراری بر سر گوری شیون وزاری کردن که در آن مرده ای نیست . آنهم در شرایطی که این شیوه ی شیون و روضه خوانی کردن بیش از حد تکراری ونخ نما شده است. چونکه طوطی وار از ز مان قیام های ضد دیکتاتوری منطقه یا بهار عرب که اکنون ادامه ی آن به سوریه هم پیمان حاکمان ایران رسیده است. بطور زنجیره ای از سوی رهبر ولی وقیح منفور و نا مشروع و سایر مسئولان دیگر ومسئولان رسانه های خبر رسانی و مطبوعاتی و نهادهای دیگر حکومتی ومنابر نماز جمعه ها تکرار وباز تولید شده است . بنا براین نه اینکه این ترفندموضوع جدیدی نیست ، بلکه ادعای سوخته شده ای است که استناد کردن به آن تبدیل به تف وتاق وریش برای مدعی خواهد شد . ولی قلم زن عضو حزب الله یادداشت روز نویس چون مأمور است . بنابراین چاره ای جز این ندارد که تکرار شده ها را با وصل کردن به پیگیری پرونده ی محکومیت نقض حقوق بشر و داستان پروژه ی هسته ای از موضع ضد آمریکایی و عربستانی و اسراییلی دنبال کند .تا در نهایت بتواند ادعا نماید که اینگونه تلاش و اقدامات علیه ی اینان وبه نفع رژیم ضد بشری قرون وسطایی تمام خواهد شد. بهرحال وی ادعاهای تکراری را این چنین به عنوان دلیل مستند باز تولید و رله کرده است :

" دومين مسئله براي آمريكا كه مي توان آن را يك معضل دو حزبي خواند كه ضرورتا اختصاصي به دموكرات ها و اوباما هم ندارد، اين است كه روند تحولات در منطقه خاورميانه دقيقا بر خلاف پيش بيني هاي آنها هر چه بيشتر به سمت روي كار آمدن اسلام گرايان در نقاط مختلف در حال حركت استاكنون آمريكايي ها در حال دريافتن اين نكته هستند كه قيام هاي منطقه اگر مستقيما ايران را تقويت نكرده باشد از طريق باز كردن راه براي روي كار آمدن اسلام گراترين نيروهاي منطقه، قدرت هژمونيك آمريكا و امنيت اسراييل را به طور جدي كاهش داده است و در حالي كه بهار عربي در آستانه يك سالگي است هيچ آينده اي جز اسلام گرايي ضد آمريكايي براي آن متصور نيستبدون شك، اكنون براي آمريكا هيچ چيز مهمتر از اين نيست كه الگوي ايران - به معناي ضديت پيگير با آمريكا و اسراييل- در منطقه تكثير نشود. از بيش از 6 ماه پيش همه تلاش آمريكايي ها اين است كه به مردم منطقه بگويند ايران الگوي خوبي براي تقليد نيست. علت اصلي تشديد ناگهاني فشارها بر ايران و پرونده سازي هاي پي در پي هم چيزي غير از اين نيست كه مردم منطقه كه اكنون در آستانه يك انتخاب تاريخي قرار گرفته اند به اين نتيجه برسند كه الگوي ايران چيزي غير از دردسر ندارد و بنابراين بهتر است فكر تبديل شدن به ايراني ديگر را از سر خود بيرون كنند. اكنون آمريكا ايران را به يك عمليات تروريستي مستقيم درون خاك خود متهم كرده است. از سوي ديگر اعلام شده كه يوكيا آمانو مدير كل گوش به فرمان آژانس بناست در گزارش آينده خود به نشست شوراي حكام ادعاهاي تاريخي آمريكا درباره وجود يك جنبه نظامي در برنامه هسته اي ايران را بدون اينكه هيچ شاهد و مدركي در دست داشته باشد تاييد كند. احمد شهيد گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران هم كه بنا بود در ماه سپتامبر عليه ايران گزارش بدهد، تازه روز يكشنبه متن گزارش خود را منتشركرده است. همزماني سوق دادن 3 پرونده حقوق بشر، تروريسم و هسته اي به «وضعيت مرزي» بدون شك اتفاقي نيست. اما بر خلاف آنچه برخي تصور كرده اند هدف آن مطلقا اين نيست كه آمريكايي ها مي خواهند خود را براي درگيري با ايران آماده كنند بلكه كاملا برعكس آنچه آمريكا اكنون در پي آن است فقط اين است كه از تبديل شدن بهار عربي به بهار ايراني جلوگيري كند.سومين و مهم ترين دليل اما مربوط به برنامه هسته اي ايران است. اخيرا اسراييلي ها بوضوح به اين تحليل رسيده اند كه غرب از تداوم بخشيدن به استراتژي تحريم در مقابل ايران نااميد شده و اين احتمال جدي است كه در چارچوب برخي ابتكارات ديپلماتيك به سمت پذيرش غني سازي در ايران حركت كند. براي اسراييل حقيقتا كابوسي بزرگتر از اين وجود ندارد كه غرب زندگي در كنار يك ايران هسته اي را بپذيرد و با آن كنار بيايد. چرا كه غرب در اين حالت، آشكارا به شكست خود در برابر ايران اعتراف كرده است و اين براي رژيم صهيونيستي پيامي شكننده وكابوس گونه در پي دارد"

در خاتمه اینکه اگر فرض برا دعاهای وارونه قلم بر دست عضو حزب الله درست باشد که بر گزاری دو اجلاس بیداری اسلامی و کنفرانس اسلامی در تهران قبل از بر گزاری اجلاس عمومی سالیانه ی سازمان ملل ناشی از وحشت ادامه ی پژواک بهار عرب به سوریه نبوده است که نگرانی از سقوط بشار اسد نبود که در ادامه سقوط نوری مالکی مزدور وخائن دست نشانده را در پی خواهد داشت . سپس شرایط برای فر و پاشی رژیم ضد بشری هموار خواهد شد . ولی بر اساس ادعا کمدی و وارونه ی موج و فرصت طلبانه ی ولی وقیح منفور ونا مشروع که تلاش کرد سخنران اصلی هردو اجلاس باشد که زیر پوشش اشک تمساح برای ملت فلسطین ریختن پیشاپیش مخالفت با طرح پیشنهادی کشور مستقل فلسطین از سوی محمود عباس به دبیر کل سازمان ملل کرده باشد . همچنین قیام های ضد دیکتاتوری منطقه را ناشی از تأثیر پذیری و الگو والهام گرفته از انقلاب و مبارزه ی خمینی شیاد و جانشین وی می باشد . اما اکنون با این روشن گری طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا که منتهی که ایجاد تشدید تشنج و بحران میان 3 کشور ایران با آمریکا و عربستان شده است . آنگونه که منجر به پیگیری پرونده ی ترور به شورای امنیت ساز مان ملل کشیده شده است که می تواند دارای تبعات تنبیهی بسیار پر هزینه همچون تحریم بانک مرکزی ونفتی شود . مهمتر اینکه فشار تحریم های مر تبط به اهداف پروژه ی هسته ای را نیزتشد ید خواهد نمود و شدت بحران در مذاکرات هسته ای سبب محدود کردن قدرت مانور زد وبند در این مورد می شود . بعلاوه دامنه ی اختلاف و رقابت ناشی از جنگ قدرت و ثرون میان باند های مافیایی مدعی اصول گرایی نه کاهش نیافته است ، بلکه در حال حاد شدن می باشد وهر چه شرایط به سوی نزدیک تر شدن بر گزاری مراسم خیمه شب بازی دوره ی نهم بازار مکاره نزدیک تر می شود. سمت وسوی این جنگ قدرت و ثروت تند وتیزتر می شود . طوریکه فضای انفجاری نارضایتی عمومی فقط از طریق افزایش ضریب سرکوب و سانسور و شلاق زدن دانشجویان و ضر و شتم معترضان وفزونی گرفتن اعدام های پنهانی وعلنی قابل مهار بوده است . مشخص است که کنترل این شرایط باا ینگونه شیوه های بغایت ضد بشری ضمانتی بر عدم واکنش اعتراضی نمی باشد .چونکه هر لحظه ممکن است که با باز شدن روزنه ای بهانه موجب جرقه ی شعله ور ساختن آتش خشم پنهان زیر خاکستر شود.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900726/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 26 مهر ماه سال 1390

آمريكا در پي چيست ؟ (يادداشت روز)