چرا مخالفان رییس جمهوری از تخریب به ناسزاگویی رسیدند؟ 13-بهمن-99
چون حسنک روحانی نه در دفاع از ملت و وعده های دروغین داده اش که حتی از خودش مقابل تهاجم مخالفان برجام به جای افشاگری که دستش پر بود سکوت وتسلیم پیشه کرد وعقب نشینی نمود.در مقابل تلاش کرد دروغ های گنده تر ازقبل بگوید برای همین در اذهانعمومی بی اعتبار وتبدیل به دیوار کوتاه پوسیده درحال ریزش برای جناح غالب شدوشرایط برای مخالفانش مساعدگردید تا ضمن لگد زدن وازروی دیوارپریدن فحاشی وناسزاگویی هم برروی این دیوار بنویسند . بنابراین مقصر خود حسنک روحانی مفلوک تسلیم طلب است.
تهران- ایرنا- روی آوردن مخالفان رییس جمهوری به ناسزا گویی نشان دهنده خشم این جریانات از شکست در عرصه فکری و عملکردی است. با این که هفت سال بدترین تهمتها را نسبت به رییس جمهوری بیان کردند، اما افکار عمومی و مردم در کنار «حسن روحانی» قرار گرفتند و همین امر باعث خشم مخالفان تندرو شده است.
نقد نه تنها نکوهیده نیست بلکه برای هر سیستم سیاسی، حکومتی و برای هر مسوولی از نان شب هم واجبتر است؛ اما مگر میتوان ناسزا و فحش از تریبونهای رسمی به مقامات ارشد کشور را نقد به حساب آورد. آن هم از افرادی که در ادعایی متعارض و متناقض، خود را داعیه دار انقلابیگری و حمایت از نظام میدانند.
با هیچ متر و معیاری سخنان یکی از میهمانان برنامه زاویه شبکه چهار صداوسیما در موردرییس جمهوری را نمیتوان نقد تلقی کرد. همین چند ماه پیش بود که تهمتهای برخی نمایندگان به «محمد جواد ظریف» با تذکر رهبری مواجه شد و ایشان هشدار دادند که نمایندگان با هیچ بهانهای حق تهمت زدن و بیحرمتی به وزرا و مسوو لان کشور را ندارند. چند ماه از این هشدارهای دلسوزانه نگذشته، حالا فردی با همان ادعاها، سخنان بسیار زشت تری را آن هم در برنامه زنده صداوسیما به زبان آورده است.تناقض دقیقا در همین جا است؛ ادعای ولایتمداری و عمل نکردن به هشداریهای علنی و صریح رهبر انقلاب، قضاوت این امر که این افراد در کدام ادعای خود صادق هستند با مخاطب باشد اما برای قضاوت در مورد سقوط اخلاقی این افراد همین یک شاهد کافی است.
نقد مسوولان از دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی است
بررسی این پرسش که چرا با این جریانات برخورد نمیشود و همین امر هم باعث شده حداقل در طول ده سال گذشته در هر مکان و به هر کسی که لازم دیدند تهمت زده و فحش و ناسزا روانه آن فرد کنند، نیاز مند مجال دیگری است. پاسخ به این سوال هم که چرا فحش و ناسزا به رییس جمهوری که طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی مقام دوم نظام جمهوری اسلامی ایران است و علاوه بر رای مردم تنفیذ شرعی ولی وفقیه را هم دارد آزاد است اما کوچکترین نقدها به برخی مقامات قوای دیگر با برخوردهای قضایی همراه میشود؛ خود نیازمند بحث مفصلی است.
البته بدون تردید این امر از دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران است که در آن نقد رییس جمهوری بدون کمترین هزینه امکان پذیر است و حتی تهدید رییس جمهوری به قتل و تهمت به او هم منجر به برخورد با کسی نمیشود اما کاش بستری فراهم میشد که همین رویه درباره دیگر مقامات هم عملی شود و هیچ مسوولی خود را از نقد دور نگه ندارد. البته تهمت، تهدید به قتل و فحش و ناسزا مقوله دیگری است که جز با برخورد قانونی و تلاش برای ارتقای اخلاق سیاسی و روی آوردن به منطق چاره دیگری برای آن متصور نیست.
دستان خالی مخالفان دولت با ناسزا گویی پر نمیشود
اما چرا مخالفان دولت و شخص رییس جمهوری رو به تهدید و به کارگیری ادبیات ناشایست آوردهاند؟ به نحوی که استفاده از ادبیات ناشایست، غیرعلمی، غیر منطقی و غیر عقلانی توسط کسی استمرار پیدا کرده که به عنوان عضو هیات علمی و پژوهشگر به برنامه زوایه دعوت شده بود. اتفاقا گره اصلی کار در همینجا است که چه اتفاقی روی داده که فردی که خود را هیات علمی و پژوهشگر میداند که به طور طبیعی باید بیشترین قرابت را با ادب، منطق و عقل داشته باشد هم رو به این ادبیات آورده و تنها استفاده از ادبیات ناشایست در سطح افرادی با جایگاههای پایین اجتماعی نمانده است؟
یک طیف سیاسی و فکری زمانی رو به ناسزاگویی میآورد که از منظر نظری و عملی خود را بازنده رقابت میداند. این ادبیات در واقع بیانگر خشم از شکست و نشانگر دستان خالی است. به رییس جمهوری ناسزا میگویند تا در میان افکار عمومی خود را تطهیر کرده و با فرار رو به جلو، ناکارآمدیهای خود را بپوشانند. بنابراین از این ادبیات استفاده میکنند تا با مرعوب کردن مخالفان و مردم مانع از آن شوند که افکار عمومی بپرسد با بودجههایی که طی سالهای گذشته به اسم اقدمات پژوهشی، فرهنگی و علمی این جریانات دریافت کردهاند چه آوردهای برای مردم ایجاد کردند و آیا قرار بود با پول مردم عدهای ناسزاگو تربیت شود. چرا این جریانات از تولیدات و دستاوردهای خود سخن نمیگویند. با کدام کارنامه درخشان، این چنین درشت سخن میگویند.
از یک سو دستاوردی ندارند بنابراین طبیعی است این گونه سخن بگویند از سوی دیگر هم تلاش دارند دستاوردها و اقدامات دولت را کمرنگ کنند. در طول هفت سال گذشته جریانی سعی کرده همه مشکلات کشور را به حساب دولت روحانی بنویسد. دولت را به عنوان متهم به افکار عمومی معرفی کند تا خود مورد پرسش قرار نگیرد.همچنین با مشخص شدن دستاوردهای دولت مردم نپرسند چرا این همه سال جلو حل این مشکلات ایستادهاند.
مخالفان دولت راهکاری برای حل مشکلات ندارند
«داریوش قنبری» فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که دلیل روی آوردن تندروها به ناسزاگویی چیست، به ایرنا گفت: در ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که در سالهای اخیر شاهد رشد برخی جریانات ناسزا گو در عرصه سیاسی کشور هستیم و این جریانات هر فردی که با آنها مخالف کند را مورد دشنام قرار میدهند و مهم نیست این فرد اصولگرا باشد یا اصلاح طلب، بنابراین باید توجه کنیم که اتفاقی که در مورد رییس جمهوری افتاد بی سابقه نبود اما اینکه در صداوسیما و تریبون زنده به نفر دوم نظام چنین اهانتهایی شود ما حداقل به این نحو شاهد نبودیم.
وی افزود: برخی جریانات که پایگاه مردمی ندارد و نمیتواند با رای مردم در قدرت حضور داشته باشند و اهداف خود را به پیش ببرند با ناسزا گویی و بی اخلاقی به دنبال مرعوب کردن مخالفان خود و پیش بردن اهداف خود در عرصه سیاسی هستند. چرا که مورد تایید مردم نیستند و نمیتواند در یک رقابت عادلانه پیروز شوند.
ناامیدی نسبت به کل نظام با این رویه ها
این فعال سیاسی با بیان اینکه بخشی از نهادهای کشور هم متاسفانه برخورد مناسبی با این گروهها ندارند، گفت: اقدامات این جریانات باعث ناامیدی مردم نسبت به کل نظام می شود. بنابراین جلوی این گروهها باید گرفته شود. چرا که این گروهها نه دستاورد مشخصی دارند و نه ایدهای برای عبور از مشکلات و فقط شعار می دهند و برنامه مشخصی ندارد. از طرف دیگر با اقدامات خود نخبگان سیاسی و فعالان سیاسی را منفعل میکنند و این امر به کشور ضربه می زند.