دروغ نامه کیهان یکشنبه 9 آبان ماه سال 1401
یادداشت روز اوین نامه کیهان "تنها راه پیشروی
سوریه آزادسازی نظامی"
مگر رژیم عوامفریب ودروغ گو ۴۳ سال نمی باشد که شبانه روز از هرتریبون و منبر ورسانه ونهادی شعار ضدآمریکایی سر می دهد؟ طوریکه برای بازداشت و سرکوب وسانسور ومتهم وخاموش کردن هرصدای مخالف ومنتقدی بابرچسب وابستگی و جاسوس نفوذی آمریکا این ترفند ضدیت توجیه شده است؟ اگر تحلیل گر اوین نامه سپاه تروریست قدس به آنچه درابتدای یادداشت خودنوشته است باور داردکه سیاستهای نظامی و سیاسی آمریکا و ترکیه بر مبنای تداوم بحران امنیتی و سیاسی در سوریه قرار دارد و این دو کشور با سیاستهای بهظاهر متفاوت از یکدیگر در حال همکاری با هم علیه ثبات و امنیت سوریه هستند. دلیل آن هم این است که سیاست منطقهای ترکیه و سیاست خارجی آمریکا در موضوع محور مقاومت به هم میرسند. اما در این میان آمریکا با صراحت از لزوم مقابله با محور مقاومت حرف میزند و مطابق آن عمل میکند، ترکیه اما مخالفت با محور مقاومت را آشکار نمیکند اما علیه آن تلاش میکند. سئوال است چرا هنگام سفر بایدن به عربستان درمقابل پوتین جنایتکار جنگی ناگهان هوس کرد تابه تهران سفرکند برای چه با تبلیغات گسترده رسانه های رهبری رژیم تروریستی ولایت فقیه از دعوت اردوغان به تهران تا همراه دژخیم رئیسی دیدار ۳جانبه داشته باشند دفاع کردند؟ این تناقض آشکار سیاست شتر گاوپلنگی چگونه توجیه می شود؟
سیاستهای نظامی و سیاسی آمریکا و ترکیه بر مبنای تداوم بحران امنیتی و سیاسی در سوریه قرار دارد و این دو کشور با سیاستهای بهظاهر متفاوت از یکدیگر در حال همکاری با هم علیه ثبات و امنیت سوریه هستند. دلیل آن هم این است که سیاست منطقهای ترکیه و سیاست خارجی آمریکا در موضوع محور مقاومت به هم میرسند. اما در این میان آمریکا با صراحت از لزوم مقابله با محور مقاومت حرف میزند و مطابق آن عمل میکند، ترکیه اما مخالفت با محور مقاومت را آشکار نمیکند اما علیه آن تلاش میکند. در این خصوص گفتنی است:
1- ترکیه مدعی است برای قطع تهدیدات کردهای سوریه علیه خاک ترکیه، وارد
عملیات نظامی شده است. این اساس توجیه آنکارا در اقدامات نظامی خود علیه سوریه است
که خواسته یا ناخواسته به تقویت بعضی از گروههای تروریستی منجر شده است. ترکیه در
تاریخ 17 مهر 1398 به عملیات بزرگ و ترکیبی موسوم به «چشمه صلح» دست زد. این
عملیات که نزدیک به دو هفته به درازا کشید، به کشته شدن بیش از 400 نفر از طرفین
که عمدتاً کردهای سوریه بودند، منجر شد. ترکیه پس از آنکه به اهداف خود رسید، طی
بیانیه مشترک با آمریکا، اعلام آتشبس نمود که البته ارتش ترکیه به صورت مستمر و
یکجانبه آن را نقض کرده است. اخیراً هم ارتش ترکیه از انجام یک عملیات سنگین تا
عمق 30 کیلومتری سوریه خبر داد ولی تاکنون اجرایی نشده است.
آنکارا و دمشق در دوره حکومت حافظ اسد، برای ممانعت از ورود کردهای سوریه به خاک
ترکیه توافقنامهای امضا کردهاند. در این توافق، دولت سوریه تعهد داد مانع ورود
کردهای این کشور به خاک ترکیه و همکاری آنان با سازمان کردهای ترکیه (P.K.K)
علیه این کشور شود. براساس این توافق کردها تا سه کیلومتری مرز با
ترکیه حضور نخواهند داشت. سوریه همواره به این توافق پایبند بود، با بهم خوردن وضع
امنیتی آن، آنکارا با بهانه کردن درگیر بودن دولت سوریه و ناتوان خواندن آن در
کنترل کردها، وارد خاک این کشور شد و مناطقی از آن را به اشغال درآورد که شامل
4820 کیلومتر مربع و حدود ششصد شهرک و روستا شامل رأس العین، تل ابیض، المناجیر،
سلوک و مبروکه شده است.
آنچه ترکیه علیه خاک سوریه انجام داده و ظاهراً به ادامه این اقدامات مصمم میباشد،
ارتباط روشنی با عملکرد کردهای سوریه ندارد. این رفتار نه در چارچوب اقدامات تلافیجویانه
میگنجد؛ چون کردهای سوریه طی دو دهه اخیر آسیبی به ترکیه وارد نکردهاند و نه در
چارچوب اقدامات پیشدستانه قابل تجزیه و تحلیل است؛ چون هیچ نشانهای مبنی بر تلاش
کردهای سوریه برای ورود به خاک ترکیه و همداستانی با P.K.K
علیه آنکارا دیده نمیشود. اگر ترکیه در افق امنیتی خود نگران اقدامات ناامنساز
کردها علیه خاک خود است، راه آن تحریک آنها به روی آوردن به تسلیحات بیشتر نیست؛
راه آن طرح نگرانیهای امنیتی خود با دولت دمشق است. با فرض اینکه نگرانی ترکیه
درخصوص کردهای سوریه موجه باشد، ارتش و دولت سوریه این توانایی را دارند که آنان
را مدیریت کرده و تحت کنترل قرار دهند. ضمن آنکه دو همپیمان دولت سوریه یعنی ایران
و روسیه هم میتوانند از ضمانتهای دولت بشار اسد، در این خصوص پشتیبانی عملی
نمایند. هیچ تردیدی در این وجود ندارد که دمشق، تهران و مسکو با هر اقدام ناامنساز
علیه ترکیه مخالف هستند و قادرند این مخالفت را به کرسی هم بنشانند.
2- ارتش آمریکا از سال 1393 و درست از زمانی که با عملیاتهای حزبالله لبنان در
«القصیر» و «یبرود» روند شکست تروریزم تکفیری در سوریه آغاز شد، وارد بخشهایی از
خاک این کشور در استانهای حلب، رقه، حسکه و دیرالزور گردید. بهانه آمریکاییها،
شرکت در عملیات ضدتروریستی در سوریه بود اما بررسی عملکرد ارتش آمریکا در سوریه
نشان میدهد، پنتاگون نگران پیروزی کامل سوریه بر تروریستها بوده و برای آن وارد
این کشور شده است. در تحلیلهای وزارت دفاع آمریکا تصریح شده است پیروزی قاطع جبهه
مقاومت در سوریه، موقعیت آمریکا و عوامل منطقهای آن شامل رژیم صهیونیستی و
عربستان را به خطر میاندازد. پس از مشخص شدن پیروزی مقاومت، آمریکا برای ایجاد یک
خط حائل کامل میان مقاومت منطقهای و رژیم صهیونیستی وارد سوریه شد و نیروهای
نظامی خود را از جنوبیترین نقطه شرق تا شمالیترین نقطه شرق این کشور مستقر کرد.
اظهارات دو مقام ارشد آمریکا در امور غرب آسیا - باربارالیف، دستیار وزیر خارجه در
امور خاور نزدیک و دانا استرول، قائممقام وزیر دفاع در امور سیاست خاورمیانه - در
جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا در تاریخ 18 خرداد 1401، سیاست
نظامی آمریکا در سوریه در دفاع از اقدامات تجاوزکارانه و جنایتکارانه رژیم
صهیونیستی علیه دولت و مردم سوریه را توضیح داده است. در این جلسه بارالیف با
صراحت میگوید: «آمریکا بهطور کامل از توانمندی اسرائیل برای استفاده از حق ذاتی
دفاع از خود در سوریه حمایت میکند.» و استرول میگوید تا زمانی که نیروهای ایرانی
در سوریه حضور دارند، آمریکا از عملیاتهای ارتش [رژیم] اسرائیل در خاک سوریه
حمایت میکند.
3- ارتش ترکیه اقدامات نظامی علیه سوریه را با مانور کردن روی تحرکات
نیروهای موسوم به دموکراتیک کرد سوریه (SDF) توجیه میکند
و همزمان مدعی مخالفت با اقدامات ترکیه در سوریه است. کمااینکه مقامات پنتاگون در
همین هفته اخیر، ترکیه را از اقدام جدید علیه کردهای سوریه برحذر داشتند. اما همین
آمریکا در جریان عملیات موسوم به چشمه صلح که طی آن ترکیه نزدیک به 5000 کیلومتر
مربع از خاک سوریه را به اشغال خود درآورد، پس از استقرار نیروهای نظامی ترکیه،
این مناطق را ترک و در اختیار ترکیه قرار داد. ارتش آمریکا در بیانیه مشترک با
ارتش ترکیه، آتشبس بین ترکیه و کردها را امضا کرد و بدینوسیله استقرار نیروهای
نظامی ترکیه در این مناطق را بهرسمیت شناخت!
ترکیه و آمریکا علیالظاهر در مورد سوریه با یکدیگر اختلاف دارند؛ اما واقعیت این
است که این دو کشور در خدشهدار کردن تمامیت ارضی سوریه و عدم سیطره دولت مرکزی بر
اراضی کشور خود همداستان میباشند و آمریکا صرفاً تا زمانی که بتواند از کردهای
این کشور برای تضعیف دولت سوریه استفاده کند، آنان را تجهیز و پشتیبانی میکند.
این سیاست هیچ ضرری به ترکیه نمیزند. بله در زمانی که ترکیه که یک نیروی
قدرتمندتر از کردهاست، میتواند بخشهایی از سوریه را از سیطره دولت دمشق خارج
کند، آمریکا از آن پشتیبانی میکند و وضعیت کردها را وجهالمصالحه قرار میدهد.
بنابراین مخالفت آمریکا با عملیات ارتش ترکیه علیه کردهای سوریه، برای حفظ نیروهای
معارض بشاراسد صورت میگیرد و رویکرد ضداردوغانی ندارد. حمایت آمریکا از کردها یک
جنبه دیگر هم دارد و آن ایجاد مانع در روی آوردن کردهای سوریه به دولت مرکزی این
کشور است. آمریکا نمیخواهد این امکان داخلی تضعیف دولت سوریه را از دست بدهد.
واشنگتن میداند پیوستن کردها به دولت، پای ارتش سوریه را برای آزادسازی مناطق
شمالی و شرقی این کشور از سیطره آمریکا و ترکیه باز میکند و توأمان سیاستهای
نظامی این دو دولت را در سوریه خنثی مینماید.
از سوی دیگر عملیات نظامی ترکیه علیه سوریه به آمریکا برای حفظ نیروهای اشغالگر
خود در منطقه و از جمله در سوریه کمک میکند. به عبارت دیگر از آنجا که اقدامات
نظامی ترکیه بیانگر تداوم بیثباتی سوریه است، حضور نظامی آمریکا در سوریه را موجه
جلوه میدهد. کمااینکه عملیاتهای نظامی پنتاگون در سوریه، همواره در زمان تهدیدات
جدید ترکیه علیه همسایه جنوبی خود، گسترش داشته است.
4- در حال حاضر بلندیهای جولان و جبلالشیخ در جنوب غربی سوریه در اشغال رژیم
صهیونیستی است، بخشهایی از شمال سوریه در اشغال ارتش ترکیه است، بخشهایی از شرق
سوریه در اشغال نظامیان آمریکایی است و استان ادلب در شمال غرب سوریه در اشغال
تروریستهایی است که به اشغال نظامی سوریه توسط ترکیه و آمریکا کمک میکنند و لذا
تحت حمایت آنان قرار دادند. ارتش سوریه چارهای ندارد جز اینکه با انجام عملیاتهای
آزادیبخش، تمامیت ارضی خود را بازگرداند و در همه سرزمین خود استقرار کامل پیدا
کند.
سعدالله زارعی