روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 12 بهمن ماه سال 1388

نقد و بررسی " سرمقاله روزی نامه جمهوری " براي اين گوهر گرانبها "

" چرا از سخنرانی خمینی شیاد در بهشت زهرا در بهمن 57 یک جمله گزینه بر داری سانسور شده نقل قول شده است؟!

آنانی که در بهشت زهرا در 31 سال پیش در 12 بهمن حضور داشتند که خمینی شیاد پس از قول و قرار های گذاشته شده در زیر درخت سیب در پاریس در فضای حکومت نظامی دولت موقت شاپور بختیار پس از 15 سال تبعید در فرود گاه تهران بی احساس وارد شد. سپس وی در بهشت زهرا سخنرانی کرد آیا خمینی فقط اینگونه گفت که سر مقاله نویس از سخنرانی وی در ابتدای یادداشت روز خود از خمینی شیاد گزینه برداری ونقل قول کرده است :

"...آمده ام كه بزرگواري شما را حفظ كنم من آمده ام كه دشمن هاي شما را زمين بزنم . من آمده ام كه ملت را يك ملت مستقلش كنم ... من آمده ام كه دست اجانب را از اين مملكت كوتاه كنم ... "


البته سئوال است که دلیل چند نقطه قبل از این گزینه ی نقل قول شده چیست و برای چه سخنان و قول های داده شده ی خمینی شیاد در بهشت زهرا بیان نشده و سانسور گشته است و چراآن بخشی بازتاب داده شده که مورد نظر سر مقاله نویس می باشد که بر خلاف ادعای وی وارونه تحلیل و تفسیر شده تناقض آمیز است ؟ زیرا که بزرگواری یعنی چه و چونه حفظ شده است که ادعا شده خمینی شیاد به ادعی خود عمل کرد؟ آیا ترویج فرهنگ سانسور و خفقان و تفتیش عقاید و جاسوس پروری و سنگسار کردن و جنگ خانمان بر انداز 8 ساله را نعمت الهی دانستن و قول دادن مستضعفان و پا بر هنگان به حاکمیت بر سند ولی اکنون نیاز احتیاج حتی به نان بر توی سفره ی خالی داشتن آنگونه که خیلی ها مجبور به تن وخون و اندام فروشی شده اند که هزینه و مجازات خوشباورانه باور داشتن شان است . همینطور بیشماران به خاطر باور شان باز داشت و شکنجه و تواب زوری شدگان و در بیداد گاه های چند دقیقه محکوم به اعدام شدن و یک ولی فقیه همکاره شدن و به جای مردم تصمیم گرفتن و.... کجا این اقدامات ضد انسانی بمنزله استقلال ملت و آزادی و حفظ بزرگواری ملت بودن و دشمن بر زمین زدن است؟ سئول بعدی این است که مگر دشمن کرده و چه می کند که در 31 سال گذشته حاکمان نسبت به مردم ایرا ن مرتکب نشده اند؟ اگر اجانب ایران را اشغال نموده بودند همچون افغانستان و عراق چه در مورد منابع و ذخایر و غارتگری ایران می کردند که بد تر از آن را حاکمان تهران در 31سال گذشته در ایران انجام نداده اند؟ جالب تر اینکه سرمقاله نویس با حواله نا کجا آبادی به نسل جوان دادن که اگر چنانچه از گذشته یا قبل از انقلاب اطلاعات کافی ندارند با مطالعه انقلاب اسلامی که حتی تلویزیون پاسدار ضرغامی پخش صحنه های حضور مردم و نیروهای انقلابی در بهمن ماه سال 57 را سانسور کامل می کند اما سر مقاله نویس خطاب به نسل جوان اینگونه توصیه طلبکارانه و ادعا کرده است :

"نسل جديد حتي اگر با مطالعه تاريخ انقلاب اسلامي توانسته باشد با گوشه هائي از آنچه در دوران پهلوي بر سر مردم مي آمد و كار بزرگي كه پدران و مادران آنها براي ريشه كن ساختن استبداد و استعمار و تاسيس نظام جمهوري اسلامي انجام دادند آشنا شود چون از مشاهده واقعيت هاي آن زمان محروم بوده نمي تواند به عظمت كاري كه شده به درستي پي ببرد. فيلم هاي اندكي كه از صحنه هاي انقلاب باقي مانده اند و عكس هائي كه فقط گوشه هائي از وقايع را نشان مي دهند نيز نمي توانند ترسيم كننده همه ي واقعيت هاي آن دوران باشند. به همين دليل لازم است در چنين مناسبت هائي هركس هرچه در توان دارد براي انتقال آن واقعيت ها به نسل جديد بكار گيرد و تلاش كند از طريق آشنا ساختن آحاد مردم با رنج هاي فراواني كه نسل انقلابي گذشته براي كوتاه كردن دست بيگانگان و مهره هاي داخلي آنها از اين كشور متحمل شده اند اين نكته را در ضمير باطن آنها جاي دهند كه بايد قدر اين نعمت بزرگ را بدانند و براي حفاظت از آن از هيچ كوشش و فداكاري و تلاشي دريغ ننمايند"


خوب از سرمقاله نویس پرسش است که چرا اینگونه توصیه دادن و یا پرسش کردن از همان نسلی نشده است که تجربه ی هر دو سیستم شاه و شیخ را دارند تا که مقایسه و قضاوت خود شان به به نسل جوان زیر 30 سال منتقل کنند که کدامیک بدتر و کدام بدترین بوده است ؟ زیرا مقایسه میان بد و خوب نیست . زیرا که خوبی وجود ندارد . از سوی دیگر اگر چنانچه رژیم گذشته آنگونه بد تحمل پذیری هم بود نیاز به اعتراض و نارضایتی و انقلاب نبود و نمی بایست که مردم آنگونه نا آگاه و بی خبر از همه جا نگهداشته می شدند که ندانند خمینی شیاد کیست و در توضیح المسائل وی چه نوشته شده وولی فقیه کیست وچه می گوید؟ در مقابل فقط با فعالان ومبارزان سیاسی بدلیل انقباض مبارزه تمام عیار می شد تا که همچنان تک صدائی و استبداد حاکم با شد که جانشین مستبد بد تر دیکتاتور فاشیستی مذهبی خیلی بدتر از خودش را داشته باشد که جزو یکی از بدترین حکومت های سرکوبگر تاریخ جهان است . چونکه در زمان شاه کمتر منبر و مساجد و تکایا و روضه خوانی قبل از انقلاب یافت می شد که در پایان مراسم دعا به جان اعلیحضرت همایونی شاهنشاه نمی شد . زیرا که لازم و ملزوم هم بودند. بهمین دلیل خمینی شیاد و جانشن وی خامنه ای جای رضا خان و محمد رضا پهلوی را گرفتند با این تفاوت که عنوان شاه به ولی فقیه منتقل شد که ولی فقیه گوشش هم بدلیل بدترین بودنش آنگونه سنگین است که نه صدای انقلاب مردم را نمی شنود ، بلکه هم آن را انکار وهم با همه امکانات سر کوبگرانه و تهدید آمیز و رسانه های تبلیغاتی که دارد تلاش می کند سرکوب و خفه نماید . بنابراین مدعی با پاک کردن صورت مسئله بدون اشاره به شرایط پس از انقلاب به ویژه شرایط کنونی که چگونه می باشد و وضعیت اقتصادی و تورم و گرانی و فقر و بیکاری و اوضاع نا هنجاری ها در جامعه به خصوص عدم آزادی بیان و سانسور و ممیز گری در مطبوعات چگونه می باشد این چنین از شرایط قبل از انقلاب از دید خودش گزارش تحلیل داده است:

"ايران در دوران قبل از انقلاب در همه ي زمينه ها از صنعتي تا فرهنگي و علمي و نظامي و اقتصادي به بيگانگان وابسته بود و توسط آنها هم چپاول مي شد و هم تحقير. آمريكا و انگليس و شوروي نفت و گاز ايران را مي بردند ارتش و نيروهاي مسلح را در كنترل خود داشتند در جهت نابودي اخلاق و ناموس و شرف ملت فعاليت مي كردند براي ترويج فرهنگ ضد ارزشي غرب در ايران تلاش مي كردند و در عين حال بر دولت و مردم منت مي گذاشتند و كاپيتولاسيون را هم بر ملت ايران تحميل مي كردند. در همان زمان امام خميني در تشريح اين وضعيت حقارت بار مي گفتند دولتمردان و صاحب منصبان ايراني از يكطرف تو سري خور آمريكا و انگليس و شوروي بودند و از طرف ديگر عقده هاي حقارت خود را با فشار بر مردم ايران خالي مي كردند. در نتيجه مردم ايران علاوه بر اينكه شاهد چپاول ثروت هاي ملي خود بودند تحقير هم مي شدند و در فضائي پر از خفقان و سركوب زندگي مي كردند. "

سر مقاله نویس توطئه سازی وبحران آفرینی وجنگ افروزی حاکمان تهران که براساس وصیت خمینی شیاد دنبال نموده اند که این سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همجور و منطقه بود که حاصل آن منجر به بی ثبات و نا امن شدن منطقه شده است. از سوی دیگر پیگیری اهداف پروژه ی هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای موجب تحریک و انتقاد سایر کشور ها شده است . به خصوص اینکه چون نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران را محکوم نموده اند . اما سر مقاله نویس مترادف دشمنی بیگانان با ملت نامیده شده و با تأکید بر حفاظت آزادی و استقلال اینگونهآدرس وارونه در 22 بهمن داده است:


"امروز بعد از گذشت 31 سال از اين واقعه بزرگ تاريخ اين واقعيت هيچ تغييري نكرده كه بيگانگان همچنان دشمنان ملت ايران هستند زيرا اين ملت علاوه بر اينكه با انقلاب خود منافع نامشروع آنها را به خطر انداخته ساير ملت ها را نيز بيدار كرده و در برابر قلدري هاي استعمارگران به قيام واداشته است . پس بسيار طبيعي است كه صف آرائي هاي امروز همان صف آرائي هاي ديروز و تكليف امروز مردم ايران باز هم ايستادگي در برابر زورگويان جهاني باشد.
براي حفاظت از گوهر گرانبهاي استقلال و آزادي كه در سايه نظام جمهوري اسلامي به دست آورده ايم امروز نيز بايد مثل سال 1357 از همه قدرت هاي بيگانه ابراز انزجار و تبري نمائيم از عناصر خائني كه به دامان بيگانگان پناه برده اند و عليه نظام جمهوري اسلامي فعاليت مي كنند تبري بجوئيم از هر كس و هر جريان كه در داخل با بيگانگان هماوا و هماهنگ است تبري بجوئيم و متحد و يكپارچه در همه صحنه ها حضور داشته باشيم . اين وصيت امام خميني است كه از ما مردم ايران خواسته است در همه صحنه ها حضور داشته باشيم و با اين حضور آگاهانه دشمنان را مايوس كنيم . اكنون 22 بهمن روز پيروزي جنود الهي بر جنود شيطاني در پيش است و ما بايد با حضور يكپارچه و با تكيه بر وحدت كلمه راه پيمائي اين روز بزرگ را به پرشكوه ترين روز همبستگي ملي تبديل نمائيم و به دشمنان ثابت كنيم كه نظام جمهوري اسلامي اكنون از هر زمان ديگري قدرتمندتر است ."

در خاتمه اینکه نقل قول گزینه بر داری که سر مقاله نویس از خمینی شیاد کرده است و با تحلیل و تفسیر وارونه و تناقض آمیزی که نسبت به شرایط قبل از انقلاب و شرایط پس از آن کرده است . البته فقط پیرامون دفاع از استقلال و آزادی و ضد دشمن بودن خمینی که نموده و در دنباله ی سرمقاله ی خود آنگونه ادعا کرده است که ادعای وی توهین آشکار به ملت با تجربه و آگاه ایران است . چونکه پس از 31 سال سپری شدن از عمر ننگین این رژیم ضد بشری و نامشروع و کودتائی بدون آنکه به مطالبات و نام مردم اشاره شود. بطور عریان نوعی به فهم و شعور و آگاهی مردم به خصوص نسل جوان آگاه توهین کردن می باشد که گویا مردم نمی دانند شرایط کشور چگونه است و از یاد برده شده است که رفسنجانی چگونه در نماز جمعه ی تهران اعتراف کرد که خطاب به بوش گفت کهرژیم مدعی دشمن آمریکا در اشغال نظامی افغانستان در کنار اشغال گران بود و همکاری نمود . البته مشابه همین همکاری در اشغال نظامی عراق با اشغال گران شد . همینطور مردم ایران نمی دانند که برای چه نام اپوزیسیون اصلی مجاهدین از سوی آمریکا در لیست و گروه های تروریستی گذاشته شده و پیوسته مقامات رژیم تروریستی فاشیستی کودتائی حاکم بر ایران با تأکید کردن مانور تبلیغاتی می دهند ودر پشت پرده چه خبر است و چرا بر خلاف عوامفریبی و جیغ بنفش های ضد آمریکائی و شیطان بزرگ زدن چگونه مذاکرات دنبال می شود و یا چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور زده شده وباج دادن های هنگفت در راستای اهداف خبیث ضد مردم ادامه داشته است که اکنون بدلیل وحشتی که از حضور مردم معترض در تظاهرات ضد حکومتی 22 بهمن می باشد با متهم کردن معترضین ناراضی به بیگانگان دشمن که همچنان دشمن ملت است توهین آشکار به شعور مردم پیرامون شرایط سرکوب و خفقان و حکومت نظامی تحمیل شده از سوی کودتا گران طالبانی دشمن آزادی است که حاکی از وحشت حضور اعتراضی در تظاهرات ضد حکومتی در 22 بهمن می باشد.

هوشنگ - بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881112/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 12 بهمن ماه سال 1388