دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 18 بهمن سال 1388

نقدوبررسی (يادداشت روز) دروغ نامه کیهان " صندلي هاي خالي! "
در آستانه 22 بهمن وپس از 31 سال شرایط رژیم کودتائی به آنجا رسیده که شکایت از صندلی خالی متهمان نخست وزیر سابق و رئیس مجلس و رئیس جمهور اسبق از دستگاه قضائی آلوده شده است :

مشخص نیست که چرا پاسدار قلم بر دست مأمور که مجبور به جلوی آینه نشستن شده است که می بایست با خودش درد دل کنند . شعور و درک و فهم دیگران را دست کم گرفته و همچون خودش فرض کرده است و بقول خودش 8 ماه که از تظاهرات خیابانی ضد حکومتی می گذرد تصور نموده که بدلیل ضریب افزایش سرکوب و ضرب و شتم و زندان و شکنجه و قتل و اعتراف و صدوراحکام اعدام تظاهرات و فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای گفتن فرو کش کرده و غبار فتنه فرو نشسته و وی توانسته افق دید داشته باشد که خطاب به دستگاه قضائی آلوده به فساد و رشوه و تبعیض برای اقدام کردن چنین تحلیل با رهنمود داده است :

" جرياني در زمين بازي دشمنان بيروني با تشكيك و خدشه در سلامت انتخابات در پي تضعيف ساختار حكومتي نظام است و فارغ از نتيجه انتخابات اهداف ديگري را دنبال مي كند كه خروجي آن ارمغاني جز اغتشاش و آشوب و بلوا و ناامني اجتماعي نخواهد داشت؛ اكنون بر مبناي ادله قضايي و محكمه پسند اين مسئله به اثبات رسيده و جاي هيچ شك و شبهه اي را باقي نگذاشته است. به طوري كه كساني كه با ژست روشنفكري يا تحليل ساده لوحانه از همان ايام آغاز فتنه سعي داشتند با نفي بحث «براندازي نرم» صورت مسئله را به درگيري ميان دو جناح سياسي يا درگيري ميان كانديداهاي شكست خورده با كانديداي پيروز در انتخابات محدود و محصور نمايند؛ اينك با توجه به اعترافات و اقارير متهمان و كيفرخواست هاي صادره كه به وضوح دلالت بر نقش محرز بيگانگان و گروهك هاي ضد انقلاب و دشمنان تابلودار نظام دارد قادر نيستند عمق مسئله را ناديده بگيرند. در اين ميان دستگاه قضايي بر مبناي وظايف قانوني خود و با برگزاري جلسات دادگاه به صورت پي درپي و منظم، محاكمه و مجازات آشوبگران و فتنه گران را در دستور كار خود قرار داده است؛ برخي از پرونده هاي اغتشاشگران پس از صدور كيفرخواست به دادگاه ارسال شده است، برخي ديگر از پرونده ها با صدور احكام بدوي در مرحله تجديدنظر و در آستانه رسيدن به مرحله قطعيت حكم قرار دارند. و حتي در اين ميان حكم دو تن از كساني كه به محاربه محكوم شده بودند به مرحله اجرا درآمد. برگزاري جلسات دادگاه در ارتباط با حوادث روز عاشورا به صورت علني و اعتراف متهمان به جاسوسي براي بيگانگان، ارتباط محفلي با گروهك منافقين و اجابت درخواست هاي اين گروهك تروريستي و غيرقانوني، ارتباط مستقيم با مقر بهاييان در اسرائيل و دستور از بيت العدل براي ايجاد ناامني در جامعه، نصب تراكت هاي تبليغاتي عليه نظام، شعارنويسي، تخريب و به آتش كشيدن اموال اشخاص حقيقي و حقوقي با هدف ايجاد نارضايتي در بين مردم و كسبه به صورت سازمان يافته، ارسال فيلم هاي درگيري و آشوب كه خود به وجود آورده بودند به سرپل هاي نفاق در خارج از كشور و همچنين اعتراف به آموزش ترور در مقر گروهك منافقين در عراق و برخي از كشورهاي اروپايي و بسياري از جرايم ديگر نشان مي دهد فتنه پس از انتخابات محصول ماهها طراحي و برنامه ريزي دشمنان بيروني نظام بوده كه بوسيله گمارده هاي داخلي آنها و برخي از سياسيون غافل يا انقلابيون برگشته از اصول و آرمان ها عملياتي شده است"

اکنون سئوال است که شورای نگهبان چه نهادی می باشد و چه وظایف و مسئولییت هائی دارد؟ نقش این نهاد آلت دست لوطی جماران درتأئید یاعدم تأئید صلاحی نا مزدان نمایش های کمدی انتخابات همچون خیمه شب بازی ریاست جمهوری چیست ؟ چه ارگان های دیگری همسو وموازی با این نهاد برای گرد آوری اطلاعات پیرامون نامزدان انتخابات همکاری نزدیک داشته و دارند؟ نظریه استصوابی چیست . همینطور نقش تأئید یا نکردن نتایج انتخابات چگونه است؟حال سئوال تکمیلی هم این است که چگونه است پس از31 سال که از عمر ننگین رژیم ضد بشری و نا مشروع و کودتائی می گذرد. این نهاد دست نشانده ی شورای نگهبان اعضایش آنقدر گیج و منگ وپرت و شوت می باشند که گویا هیچگونه تجربه و شناختی ازنعره های مبارزه با آمریکا و دشمن بیگانه ندارند و هیچگاه فرصت تماشای شوهای اعتراف گیری وزارت بد نام اطلاعات را نداشته اند تا که بدانند درسال های دهه 60 و پس از آن چگونه اعتراف گیری تلویزیونی می شده است تا که دچار آنگونه اشتباه و خطای بزرگی نشوند که کسان مشکوکی را تأئید صلاحیت کنند تا تبدیل به بازیگران زمین دشمن شوند و موجب درد سر ارگان های گوناگون سرکوبگر به خصوص دستگاه آلوده به فساد قضای به رشوه و تبعیض شوند که دژخیم جنایتکارصلواتی جانشین محمدی گیلانی و قصاب زندان اوین لاجوردی شده مجبور شود در شوی بیدادگاه های نمایشی و فرمایشی تلویزیونی و بازی ضد بشری پس از اعتراف گیری از قربانیان اسیر شده اینان را به اتهام مضحک و لو رفته محارب و منافق به خاطر فریادمرگ بر دیکتاتورگفتن و سنگ پرتاب شده بسوی ضاربان اصلی پرتاب کنندگان سنگ محکوم به مرگ کند ؟همچنیناین قلم بردست کتمان کننده ی حقیقت یادداشت روز نویس در ادامه ی برای اینکه توانسته باشد طوطی وار اتهامات تکراری 8 ماهه ی روزانه رهبران کودتاگر را با خود زنی کردن رله کرده باشد. البته بدون آنکه بر روی نا مبارک خود آورد که در رژیم از رأس تا ذیل آلوده به فساد اگر هدف مبارزه با مفسدان اقصادی بوده است. چه لزومی داشت که شرایط آنگونه شود که اکنون می بایست ضمن ابراز خوشحالی از اقدام دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض که کانون اصلی رایج و رشد فساد همینارگان است . چونکه 31 سال است که پشتیبان کلان دزدان و دشمن آفتابه دزدان دست پروردگان رژیم کودتائی ضد بشری و نا مشروع بوده است. همچنین برای اینکه در ادامه ی جنگ قدرت و ثروت بدلیل اینکه رفسنجانی مکار تسلیم کودتاگران نشده است و بقول لوطی جماران چرا خواص دو پهلو گوئی می کنند وی مجازات شود تا وا دار به تسلیم گردد اینگونه اعلام قدر دانی از موضع دستگاه قضائیه آلوده به فساد علیه فرزندان رفسنجانی نماید و تأکید برپیگیری پرونده سران فتنه کند :


"همچنانكه اقدام اخير دستگاه قضايي در ارجاع پرونده هاي اتهامي فرزندان برخي از مسئولان به دادسرا براي رسيدگي قضايي كه در ارتباط با حوادث پس از انتخابات و شعله ور شدن فتنه شائبه هاي زيادي درباره آنها وجود داشت را بايد به فال نيك گرفت و آن را قرينه روشني براي عزم جدي دستگاه قضا دانست كه به هيچ عنوان رسيدگي به اتهامات منتسبان به خواص را كنار نگذاشته است.اما آنچه مورد انتظار مردم است و در خلال مجازات آشوبگران و فتنه گران تاكنون به ثمر ننشسته است محاكمه و مجازات كساني است كه پشت صحنه اغتشاشات و آشوب ها را رهبري و هدايت مي كردند"

بهر حال قلم بر دست همکار سربازجو حسین شریعتمداری پرونده سازبرای اینکه تمام بر ابله گری و هذیان و وارونه گوئی طوطی صفتانه ی خود صحه گذاشته یا مهر تأئید زده باشد. این چنین اعتراف گیری باز جویان شکنجه گر همتای همکاران شان در بازداشتگاه کهریزک را که از قربانیان در بند و شکسته شده گرفته شده است با وجود اینکه تاریخچه ی 31 ساله دارد که بدلیل نخ نما شدنش دارای هیچگونه سندیت و اعتبار نمی باشدولی معیار اتهام و محکومیت قرارداده است و آ ن را با فرموله کردن نقل قول نموده است . در ادامه ادعای مضحک و ضد انسانی خودرا اینگونه چاشنی مدرک مستند برای دستگیری بدون چون و چرای سران فتنه کرده است :


" 1
- « من قبول دارم كه در روز عاشورا به ارزش هاي ملت ايران بي احترامي كرده ام و پا را از گليم خود دراز و از خط قرمزهاي نظام عبور كرده ام اما كساني كه بيانيه ها را مي نوشتند و البته كه خوش مي نوشتند و بيانيه آنها ما را سر شوق مي آورد چرا نبايد در دادگاه حاضر و پاسخگو باشند.»2- « بنده در ستاد نسيم 88 موسوي فعاليت داشتم كه اين فعاليت هم شامل جمع آوري امضا و شركت در مراسمات بود ولي در كل بمباران هاي خبري مرا با خود برد ... از طرفي اين چنين به ما تلقين مي شد كه صداوسيما دروغ مي گويد ... هيچ كدام از دوستان من هم نمي دانستند كه آيا در انتخابات تقلب شده يا نه، لذا به كساني اعتماد كرديم كه امروز آنها پشت ما را خالي كرده و ما اينجا در دادگاه هستيم.»3- «آقاي قاضي، در همه جاي دنيا رسم بر اين است كه صندوق هاي راي نتيجه انتخابات را مشخص مي كند اما برخي كانديداها به اين صندوق ها اعتماد نكردند تا ما نيز به فضاي جامعه بدبين شويم.»اين سه نمونه، اظهارات و اعترافات سه تن از متهمان پرونده اغتشاشات روز عاشورا است كه نشان مي دهد علاوه بر عوامل ميداني اغتشاشات و آشوب هاي اخير، مسببان و كساني كه بستر اين فتنه ها را فراهم و آماده نمودند نيز بايد پاي ميز محاكمه و مجازات كشانده شوند.دستگاه قضايي اينك كه بسياري از حقايق براي افكار عمومي روشن شده است و سران فتنه در نزد مردم مطرود و محكوم شده اند ديگر نبايد به مسببان اين حوادث اجازه جولان بدهد، آقايي كه كماكان بر اقدامات پر اشتباه و خائنانه خود - با عبور از غفلت - اصرار دارد و در ايام دهه فجر و در آستانه سالگرد پيروزي انقلاب، نظام را به استبدادي بودن!، صداوسيما را به ترويج دروغ!، قوه قضاييه را به بي عدالتي و آلت دست نهادهاي امنيتي!، و بسيج و نيروهاي انتظامي را به خشونت و سركوبگري متهم مي كند و عامل اصلي بسياري از خيانت ها و جنايت ها بوده است، به كدام مجوز و بر چه مبنايي نبايد به قانون تن بدهد و به مجازات اعمالش برسد؟ مگر نه اينكه همه افراد در برابر قانون مساوي هستند.

درخاتمه اینکه مگر31 سال از 22بهمن سال 57 سپری نشده است؟ پرسش است مگر فراموش شده است که در آن دوران نقش مردم در برابر سیستم گذشته چه بود و برای چه اهداف و آرمانی مبارزه می کردند و فریاد می زدند؟آن اهداف مگر دومقوله ی استقلال و آزادی جزوشان نبود ؟ البته استقلال به معنی استقلال درجنایت و خیانت و غارتگری و آزادی عمل برای حاکمان خود سر وعوامفریبان تازه بقدرت رسیدگان دین فروش نبود، بلکه آزای عقیده و بیان برای مردم با استقلال فکری شان بود .اکنون شرایط چگونه است و جایگاه مردم کجاست و پاسخ به مطلبات شان چگونه داده شده است؟ چگونه است که رژیم کودتائی نامشروع ضد بشری آنگونه از مردم فاصله گرفته و علیه شان شده است که فقط متکی به ار گان های سرکوبگرش شده است که مأموریت و وظایف مشترک شان توطئه گری و تدارک چگونکی سرکوب کردن مردم و خفه سازی کردن صدای معترضان ناراضی و دگر اندیشان می باشد؟ تازه چرا این شرایط تهدید و سانسور و سرکوب و خفقان و پرونده سازی کردن گریبانگیر نیروهائی شده است که زمانی نه چندان دور مسئولیت هائی همچون نخست وزیر و رئیس مجلس و ریاست جمهوری را بر عهده داشته اند .یا اینکه اکنون برخی هنوز مثل رفسنجانی رئیس دو نهاد مهم مجمع مصلحت نظام و خبر گان رهبری می باشد؟ آیا همه ی اهداف و آرمان مبارزان راه آزادی و مردم ایران باشاه مبارزه کردند که مستبد وابسته بودتا وی برود و بدترین جانشین وی شود که بیش از 70% جمعیت نسل جوان پرورش یافتگانش خودش که زیر 30سال می باشند چون اعتراض به شرایط خفقان آورتبعیض آلود کنونی دارند که همراه بارشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری می باشد . باید متهم به عوامل بیگانه و پیاده نظام دشمن شوند. از طرف دیگر بازهم شیادانه ادعا شود که این رژیم ضد بشری عوامفریب و جنگ افروز وغارتگر فاشیستی مذهبی با رهبر کمدی و آلت دست پاسداران کودتاگر از 85% حمایت و پشتیبانی مردم ایران بر خور دار می باشد؟درنهایت اینکه آیا با هدیه ی چنین کارنامه و بیلان ننگین و سنگین 31 ساله به مردم ایران و موج روز افزون تظاهرات ضد حکومتی و وحشتی که سران کودتا گران از بر گزاری تظاهرات ضد حکومتی 22بهمن دارند که در پیش است آیا این وضعیت می تواند ادامه یابد و نشان از شرایط بسوی تغییرات شتابدار دمکراتیک در ایران در حال گذار نمی باشد؟

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/881118/2.htm#other201

دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 18 بهمن سال 1388