روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 10 مهرماه سال 1390

نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " دو نكته مهم در باره فلسطين "

این دیگر بیش از حد کمیک و تراژدیک است که مدعی وارونه گوی پیشنهاد دهنده همه پرسی برای تشکیل کشور مستقل فلسطین که در ایران قلم می شکند و زبان می برد و صدا در گلو خفه می کند و آزادیخواه در بند وشکنجه می کشاند و رقیب را متهم به انواع و اقسام اتهامات می کند و در حصر خانگی نگه می دارد . چگونه می تواند پیام آور خیر خواهانه از طریق همه پرسی ملت فلسطین برای تشکیل کشور مستقل فلسطین شود و توقع داشته باشد با این تناقض گویی آشکار پیشنهادش مورد موافقت قرار گیرد وحلوا حلوا شود و با آن آنگونه که گزارش شده همچون نظر خالد مشعل دبیر سیاسی حماس مخالفت نشود؟"

وقتی که یک رژیم فرصت طلب با ابزاری کردن دین دست به موج سواری زده واز احساسات پر شور مردم و فضای انقلابی سوء استفاده کرده که در 33 سال پیش نه شناخت کامل سیاسی از اوضاع داشتند ونه هیچگونه قدرت پیش بینی آینده نگری و اهداف فرصت طلبان دین فروش داشتند که در یک شرایط بحرانی ویژه قدرت را قبضه و انحصاری خود کردند . ولی چون بزودی ماهیت ضد مردمی و ارتجاعی و قرون وسطایی حاکمان بر مسند قدرت نشسته فاش شد . بنا براین چون حاکمان بمرور با موج مخالفت گسترده مواجه شدند . بنابراین برای کنترل شرایط روی به سیاست تهدید و ارعاب داخلی آورد و با ادعای صدور انقلاب یا مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه ها به خصوص عراق، مقدمه جنگ با عراق فراهم شد تا دست آویزی برای پیش برد اهداف کثیف ضد انسانی از آن با نام نعمت الهی وجود داشته باشد . از سوی دیگر برای پشتوانه بقای خود و پیگیری اهداف برون مرز فرصت طلبانه آویزان به مبارزه جنبش آزادیبخش فلسطین آویزان شد تا ضمن فلسطین را سنگر کردن اهداف خبیثانه خنجر از پشت زدن به جنبش آزادیخواهانه ی فلسطین وتوطئه های حتی ترور رهبرش و منطقه دنبال شود. البته هر چه از عمر ننگین رژیم ضد بشری و قرون وسطایی سپری شده عدم مشروعیت ومنفوریت اش در داخل کشور ومنطقه بیشتر نمایان شده است . پس به موازات آن نیاز به سرکوب وخفقان و سانسور داخلی و صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه به خصوص فلسطین هم شدت یافته است . برای همین با یدک کشیدن رهبر ام القرای جهان اسلام شدن به خودش اجازه می دهد که از موضع نماینده ی ویژه ملت فلسطین برای شان خط و خطوط تعیین وحتی نوع شیوه ی مبارزه یا مذاکره برای شان ترسیم کند. به ویژه در کنفرانس اخیر که پس از اجلاس فرصت طلبانه وموج سوارانه دو روزه بیداری اسلامی در منطقه می باشد . ولی وقیح نا مشروع و منفور برای اینکه با پیشنهاد محمود عباس که در مجمع عمومی ساز مان مطرح شد و مورد استقبال سایر نمایندگان کشور های دیگر واقع شد که درست مقابل سخنرانی پاسدار گماشته احمدی نژاد د ر سازمان ملل بود که بعنوان اعتراض نمایندگان زیادی موقع سخنرانی وی سالن را ترک کردند . اکنون نوبت طلبکاری کردن ولی وقیح منفور و نا مشروع رسیده است که از موضع فلسطینی تر از فلسطینیان با مخالفت کردن عریان با پیشنهاد محمود عباس که فلسطین نه 22% خاک سر زمین فلسطین که محمود عباس پیشنهاد داده که همه سر زمین خودش را طلب می کند. در صورتی که این موضع ولی وقیح منفور ونا مشروع آنگونه خیالی و کارشکنانه می باشد که مورد حماس واقع نشده است . برای اینکه خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس مخالفت کرده است . برای اینکه اکنون حماس پی به اهداف فرصت طلبانه وموج سوارانه ی ولی وقیح منفور و نا مشروع برده است که برای چه تلاش می کند با سوء استفاده از مبارزات طولانی ملت فلسطین دایه مهربان تر از مادر شود و با اشک تمساح ریختن برای ملت فلسطین اهداف پلیدش را دنبال نماید تا بقول سرمقاله نویس تردید هایی که سخنرانی پاسدار گماشته احمدی نژاد در سازمان ملل به وجود آورده رابر طرف نماید .چونکه بطور تلویحی پیشنهاد محمود عباس پذیرفته شد که چون مورد تأیید ولی وقیح منفور ونا مشروع نبود که اکنون چنین با فتوای جدید همه پرسی این تردیدها جبران شده است :

"برپائي پنجمين كنفرانس بين‌المللي حمايت از انتفاضه با شعار بنيادين "تمامي فلسطين براي تمامي فلسطيني‌ها" فرصتي طلائي براي مروري تاريخي بر ماجراي فلسطين فراهم آورده است كه لازم است از اين فرصت، بيشترين بهره‌برداري صورت گيرد تا اين مهمترين موضوع مشترك دنياي اسلام، جايگاه واقعي و مناسب خود را بازيابد. نقطه قوت جلسه ديروز اين كنفرانس اين بود كه حضار و همه‌ي ناظران از زبان رهبر انقلاب اسلامي شنيدند كه با صراحت، طرح تشكيل كشور فلسطين كه مبتني بر تعلق 22 درصد خاك فلسطين به ملت اين سرزمين و بخشيدن 78 درصد آن به صهيونيست‌هاي غاصب است و موجوديت رژيم اشغالگر صهيونيستي را به رسميت مي‌شناسد را مردود دانسته و تاكيد كردند همه فلسطين متعلق به همه مردم فلسطين است. اين سخن، همان است كه نظام جمهوري اسلامي از آغاز تأسيس بر آن تأكيد داشت و تشكيل يك دولت در سرزمين فلسطين با آراء همه فلسطيني‌ها را تنها راه‌حل، اعلام كرده و بهيچوجه وجود دو دولت در اين سرزمين را نمي‌پذيرد. موضع‌گيري صريح رهبر انقلاب اسلامي در اين زمينه، علاوه بر تأكيد مجدد بر سياست هميشگي و ديرپاي نظام جمهوري اسلامي در قبال مسأله فلسطين، از اين نظر نيز اهميت دارد كه ترديدهاي به وجود‌آمده در اثر اظهارات رئيس‌جمهور كشورمان در سفر به نيويورك درباره اين موضوع را نيز برطرف كرده است. رئيس‌جمهور در حاشيه اجلاس اخير مجمع عمومي سازمان ملل در مصاحبه با شبكه الجزيره گفته بود: "تشكيل دولت فلسطين در بخشي از خاك فلسطين به معناي چشم‌پوشي از سرزمين فلسطين نيست". (خبرگزاري مهر - يكشنبه 3/7/90) اين اظهارنظر، علاوه بر آنكه به معناي پذيرش طرح محمود عباس توسط جمهوري اسلامي ايران قلمداد شد، اين عارضه منفي را نيز در برداشت كه از به رسميت شناخته‌شدن موجوديت رژيم اشغالگر صهيونيستي نيز غفلت مي‌ورزيد. : "مدعاي ما آزادي فلسطين است، نه آزادي بخشي از فلسطين، هر طرحي كه بخواهد فلسطين را تقسيم كند، يكسره مردود است. طرح دو دولت كه لباس حق به جانب "پذيرش دولت فلسطين به عضويت سازمان ملل" را بر آن پوشانده‌اند، چيزي جز تن‌دادن به خواسته صهيونيستها، يعني "پذيرش دولت صهيونيستي در سرزمين فلسطين" نيست. اين به معناي پايمال‌كردن حق ملت فلسطين، ناديده‌گرفتن حق تاريخي آوارگان فلسطيني، و حتي تهديد حق فلسطينيان ساكن سرزمين‌هاي 1948 است؛ به معناي باقي‌ماندن غده سرطاني و تهديد دائمي پيكره امت اسلامي، مخصوصاً ملت‌هاي منطقه است؛ به معناي تكرار رنجهاي ده‌ها ساله و پايمال‌كردن خون شهداست. هر طرح عملياتي بايد بر مبناي اصل "همه فلسطين براي همه مردم فلسطين" باشد. فلسطين، فلسطين "از نهر تا بحر" است، نه حتي يك وجب كمتر. البته اين نكته نبايد ناديده بماند كه ملت فلسطين همان‌طور كه در غزه عمل كردند، هر بخش از خاك فلسطين را كه بتوانند آزاد كنند، به وسيله دولت برگزيده خود،‌ اداره امور آن را برعهده خواهند گرفت، ولي هرگز هدف نهائي را از ياد نخواهند برد.مسئله فلسطين موضوعي نيست كه فقط مرتبط با فلسطيني‌ها و يا فقط مرتبط با اعراب منطقه باشد بلكه موضوعي بنيادي است كه درصدر مسائل دنياي اسلام قرار دارد و بدون ترديد تمامي آزادگان جهان، صرفنظر از اينكه چه مرام و مذهبي دارند، در اين موضع حق‌طلبانه همراه ما خواهند بود. آنچه در اين ميان اهميت دارد اينست كه به مرور زمان، طيف نيروهاي حامي آرمان فلسطين، خالص‌تر شده و ماهيت برخي مدعيان دروغين حمايت از فلسطين، براي ملت‌ها آشكار شد و آنها ترجيح دادند جانب اشغالگران را بگيرند و فاصله‌اي پرنشدني با ملت فلسطين و ساير ملت‌ها در منطقه را براي خود رقم بزنند."

"سرمقاله نویس مثل همیشه موضع مخالف با رهبر کشورهای منطقه گرفته که با پسوند ارتجاعی همراه است . البته با فاکتور گرفتن جنگ 33 روزه ی پاسداران و حزب الله لبنان با اسراییل تأکید بر جنگ 22 روزه ی نوار غزه ی حماس باا سراییل کرده است که با ترغیب و تشویق سازمان جهاد فلسطین و حماس از سوی حاکمان ایران برنامه ریزی شد. همچنین از موضع نماینده تام الاختیار ملت فلسطین ومالک سر زمین فلسطین هم محمود عباس را متهم ومحکوم کرده است که چرا پیشنهاد تشکیل کشور مستقل فلسطین را به دبیر کل سازمان ارائه داد . هم اینکه وی را اینگونه خائن نامیده و متهم به خیانت به آرمان ملت فلسطین کرده است:

"در واقع در مقطع كنوني جبهه ارتجاع عرب مجري طرح‌هاي صهيونيستي شده و به جاي حمايت از آرمان فلسطين، ماموريت يافته كه مانع فروريختن بنيان ساختار اشغالگري شود و به هر قيمت ممكن، از شكست‌ها، ناتواني و انزواي اسرائيل جلوگيري كند. اما هرچه بيشتر تلاش مي‌كند، كمتر نتيجه مي‌گيرد و در عين حال، در پيشگاه ملت‌ها نيز رسوا مي‌شود. امروزه به بركت بيداري ملت‌هاي با انگيزه‌هاي اسلامي، فضاي منطقه در شرف دگرگوني بنيادي است و مي‌توان اقتدار نسبي طرفداران مقاومت در منطقه را به وضوح لمس نمود. آنچه در اين ميان اهميت مضاعفي پيدا كرده، دستاوردهاي عظيم انتفاضه مردمي فلسطين است كه توانسته است در پرتو پيروزي‌هاي شگفت‌انگيز در جريان جنگ 22 روزه غزه و ناكامي‌هاي مستمر صهيونيستها در جريان محاصره نظامي 4 ساله غزه، اراده ملت فلسطين را بر اشغالگران هم تحميل نمايد. اين پديده در كل تاريخ منطقه به كلي بي‌سابقه است كه گروههاي مقاومت به تنهائي بتوانند پوزه اشغالگران را به خاك بمالند، در حاليكه رژيم‌هاي ارتجاعي عرب، جانب صهيونيست‌ها را گرفته بودند و اصرار آنها براي ادامه جنايت و كشتار عليه فلسطيني‌ها، بيش از اشغالگران بود. تقريباً به طور موازي، سعي بر اين بوده و هست كه يك جناح ذلت‌پذير درون فلسطيني‌ها را به عنوان "نماد ملت فلسطين" معرفي كنند و هر خيانتي را به دست همين گروه خائن، به نام ملت فلسطين ثبت نمايند. جناح محمود عباس و طيف خائن فتح در سال‌هاي اخير،‌در موارد فراواني خود را سخنگوي اصلي فلسطيني‌ها جا زده‌اند و حال آنكه در انتخابات مردمي نتوانستند جايگاه مورد ادعاي خود را احراز نمايند. محمود عباس و مزدورانش براي جبران همين شكست‌ها دست به دامان صهيونيست‌ها شده و با محاصره غزه و تحميل جنگ 22 روزه سعي داشتند مقاومت و مشخصاً انتفاضه را به كلي محو كنند اما همين روش‌هاي ضدانساني آنها عزت و عظمت مقاومت و انتفاضه را آشكارتر ساخت و به خوبي ثابت كرد كه انتفاضه و مقاومت‌، ريشه مردمي دارند و دشمنانش فاقد كم‌ترين موقعيت قابل ذكر در ميان فلسطيني‌ها هستند. اكنون محمود عباس از شوراي امنيت و سازمان ملل خواستار به رسميت‌شناختن دولت و حكومت فلسطيني است كه البته پاسخ منفي و مشروط دريافت كرده كه خود به منزله دفع‌الوقت است. اما همين رفتارها و تكرار همين صحنه‌ها نشان مي‌دهد كه محمود عباس و طيف خائن وي همواره سعي دارند ثبات قدم انتفاضه و مقاومت را به رخ غرب و صهيونيست‌ها بكشند و از آنها امتيازات محدودي بگيرند. با وجود اين، غرب و صهيونيست‌ها فقط براي سركوب مقاومت و مهار انتفاضه، اميدوارند از وجود آنها بهره‌گيري كنند."



در خاتمه اینکه گفته می شود که یارو ملا را به روستا راه نمی دادند ولی آدرس خانه ی کد خدا را می گرفت. اکنون سئوال است که مگر پس از کودتای 22 خرداد 88 تظاهرات های گسترده ی ضد حکومتی در ایران بر پا نشد؟ مگر معترضان فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر ندادند ؟ اکنون پرسش است مگر چه اتفاق مهمی رخ داده است که ولی وقیح منفور و نا مشروع وسوسه شده و از موضع فرار به جلو دست به فرافکنی زده و تبدیل به واعظ غیر متعظ شده است؟ چونکه در تظاهرات های ضد حکومتی آشکار شد که وی در ایران مشروعیت ندارد تا چه رسد به اینکه رهبر فلسطین شود وبرای ملت فلسطین چارچوب ترسیم نماید و وظیفه تعیین کند؟ بد تر اینکه گویا با کمک های مالی که در راستای اهداف خاص از جمله راه اندازی برادر کشی میان ساف وحماس کرده است که منتهی به اختلاف وجدایی نوار غزه شد . بنا براین وی مالک سر زمین فلسطین شده است .چونکه پشت قباله ی به ارث رسیده اش می باشد که حق دارد برای ملت فلسطین نسخه صادر وتجویز نماید که چون هدف پیشنهاد محمود عباس در سازمان به رسمیت شناختن اسراییل اشغال گر می باشد . پس این پیشنهاد پذیرفتنی نیست. چونکه فلسطین متعلق نه فلسطینیان بلکه به کشور های عربی و مسلمان و منطقه و جهان می باشد که می بایست از طریق همه پرسی آزاد و شرکت ملت فلسطین با حذف اسراییل اشغال گر کشور مستقل فلسطین تشکیل وبه ثبت برسد . البته ولی وقیح منفور و نا مشروع طلبکار و وکیل و وصی ملت فلسطین نمی گوید که اگر چنانچه همه پرسی راه حل نهایی بحران فلسطین است .چرا این همه پرسی را برای ملت سوریه وعراق پیرامون بشار اسد دیکتاتور و نوری مالکی دست نشانده مزدور وخائن تجویزنمی کند؟ مهمتر اینکه چرا در رژیم ضد بشری و قرون وسطایی نه اینکه همه پرسی آزاد در ایران بر پا نمی شود و نه به هیچ پیشنهادی در این مورد پاسخ داده نمی شود، بلکه با پیشنهاد دهندگان با مشت آهنین بر خورد می شود تا که دیگر هوس اینگونه پیشنهاد دادن ها نشود؟ از سوی دیگر مگر فراموش شده است که چگونه پس از کودتای تقلباتی 22 خرداد 88 که رقبا بازنده واز صحنه حذف شدند.در ادامه دو تن از رهبران رقیب مغلوب 8 ماه است که در حصر خانگی بسر می برند؟ بهر حال این دیگر بیش از حد کمیک و تراژدیک است که مدعی وارونه گوی پیشنهاد دهنده همه پرسی برای تشکیل کشور مستقل فلسطین که در ایران قلم می شکند و زبان می برد و صدا در گلو خفه می کند و آزادیخواه در بند وشکنجه می کشاند و رقیب را متهم به انواع و اقسام اتهامات می کند و در حصر خانگی نگه می دارد . چگونه می تواند پیام آور خیر خواهانه از طریق همه پرسی ملت فلسطین برای تشکیل کشور مستقل فلسطین شود و توقع داشته باشد با این تناقض گویی آشکار پیشنهادش مورد موافقت قرار گیرد وحلوا حلوا شود و با آن آنگونه که گزارش شده همچون نظر خالد مشعل دبیر سیاسی حماس مخالفت نشود؟

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13900710/13900710_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 10 مهرماه سال 1390

دو نكته مهم در باره فلسطين