مصائب
زنانِ نانآور 8 تیر-94
تعداد زنان سرپرست خانوار چگونه بالا
رفت؟
نتیجه
37 ساله رژیم فاشیستی ولایت خمینی با قول حکومت مستضعفان وپابرهنگان
واقتصاد مال خراست و بهشت زیر پای مادران است که مکمل آن ادعای جامعه معنوی و
اخلاقی و دینی و نه مادی بوده است . اکنون درپاسخ به دلایل بالارفتن تعداد زنان سرپرست خانوار گفته
شده است با بالارفتن بحرانهای اجتماعی
مانند اعتیاد، بزهکاری و بحرانهای اقتصادی، بسیاری از سرپرستان خانوار که مردان
بودند به زندانها رفتند. همچنین بالارفتن افزایش طلاق نیز بر افزایش تعداد این
زنان تاثیر داشته است. یکیدیگر از دلایل این افزایش را باید به بحرانهای پیش
آمده و بیوهشدن تعداد زیادی از زنان مرتبط دانست. بالا بودن اختلاف سنی زن
و شوهر نیز موجب مرگ زودتر مرد و بیوه شدن زنان شد. چندهمسری نیز میتواند یکی از
دلایل بالارفتن تعداد زنان سرپرست خانوار باشد.
همینطور: مسائلی مانند عدم استقلال مالی
زنها نیز خود باعث شد تا تعداد زنان سرپرست خانوار افزایش پیدا کند، به این دلیل
که، این زنان همواره اتکای مالی به یک مرد داشتهاند و در نبود آن دچار مشکلات
مالی و اقتصادی گشتهاند. در صورتی که مرد سرپرست یک خانوار از بین برود، زنان
پیرامون (شامل مادر، همسر، خواهر و فرزند) که به او اتکا کرده بودند، بیسرپرست
خواهند شد.
همچنین افزوده شده آنچه در این سالها
شاهد آن بودهایم افزایش تعداد دختران ازدواجنکردهای است که عهدهدار اعضای
خانواده خود هستند. گاهی سرپرستی خانوار
شکلی رسمی ندارد و ممکن است به شمار نیاید (مانند دخترانی که ازدواج کردهاند اما
عهدهدار خانواده خود نیز هستند)، اما در سطح جامعه دیده میشود. به طور کلی باید
چتر بیمه و انواع حمایتهای اقتصادی و فرهنگی از زنان سرپرست خانوار بشود تا شاهد
بروز آسیبهای اجتماعی در این خانوارها نباشیم.
دکتر نیره
توکلی –جامعهشناس و عضور گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی ایران- در گفتگو با
فرارو درباره تعریف زنِ سرپرست خانوار گفت: باید تعریف مشخصی از
زنان سرپرست خانوار وجود داشته باشد. وقتی از افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار سخن
به میان میآید عمدتا افراد خاصی در نظر گرفته میشود، مانند زنی که شوهر او فوت
کرده و او وظیفه نگهداری از فرزندانش را دارد و یا زنی که عهدهدار مادر، برادران
و خواهران خود است و... . تاکنون دخترانی که در خانه پدری هستند و ازدواج نکردهاند
اما عهدهدار مسئولیتهای خانواده هستند را جزء زنان سرپرست خانوار حساب نمیکردند.
همچنین زنی که تنها زندگی میکند نیز جزو سرپرست خانوار به حساب نمیآید. در تعریف
حاضر زنی که ازدواج کرده و سرپرستی خود و خانواده را بر عهده داشته و نانآور
خانواده است زنِ سرپرست خانوار تعریف میشود. وی تاکید کرد: باید تعریف زن سرپرست
خانوار را گستردهتر دانست، از قالب تعریف کلاسیک آن خارج شد و زنانی که تنها زندگی
میکنند را نیز در این دسته جای داد، چرا که آنها نیز تیپی از خانوار هستند و
مسئولیت آنرا بر عهده دارند.
تعداد زنان سرپرست خانوار چگونه بالا
رفت؟
وی در ادامه دلایل بالارفتن تعداد زنان
سرپرست خانوار را برشمرده و در اینباره گفت: با بالارفتن بحرانهای اجتماعی مانند
اعتیاد، بزهکاری و بحرانهای اقتصادی، بسیاری از سرپرستان خانوار که مردان بودند
به زندانها رفتند. همچنین بالارفتن افزایش طلاق نیز بر افزایش تعداد این زنان
تاثیر داشت. یکیدیگر از دلایل این افزایش را باید به بحرانهای پیش آمده و
بیوهشدن تعداد زیادی از زنان مرتبط دانست. بالا بودن اختلاف سنی زن و شوهر نیز
موجب مرگ زودتر مرد و بیوه شدن زنان شد. چندهمسری نیز میتواند یکی از دلایل
بالارفتن تعداد زنان سرپرست خانوار باشد.دکتر توکلی همچنین تصریح کرد: مسائلی
مانند عدم استقلال مالی زنها نیز خود باعث شد تا تعداد زنان سرپرست خانوار افزایش
پیدا کند، به این دلیل که، این زنان همواره اتکای مالی به یک مرد داشتهاند و در
نبود آن دچار مشکلات مالی و اقتصادی گشتهاند. در صورتی که مرد سرپرست یک خانوار
از بین برود، زنان پیرامون (شامل مادر، همسر، خواهر و فرزند) که به او اتکا کرده
بودند، بیسرپرست خواهند شد.
محدودیت مالی عمدهترین مشکل زنِ سرپرست
خانوار
این جامعهشناس در ادامه درباره مشکلات
زنان سرپرست خانوار توضیح داده و در اینباره گفت: مشکلات زنان سرپرست خانوار همان
مشکلاتی است که زنان بیوه یا مطلقه دارند، با این تفاوت که محدودیتهای مالی بیشتر
در زندگی زنان سرپرست خانوار وجود خواهد داشت. میتوان گفت که مشکلات ناشی از
سرپرستی خانوار توسط زنان در طبقات پایین اجتماعی نسبت به طبقات بالای اجتماعی
بیشتر دیده میشود، چرا که در طبقات بالای اجتماعی آیندهنگری اقتصادی بیشتر وجود
دارد. این به معنای آن نیست که زنان سرپرست خانوار در طبقات بالا وجود ندارد، بلکه
به این معناست که بحرانهای سرپرستی خانوار زنانه در طبقات پایین بسیار حاد و
بیشتر دیده میشود.وی در انتها گفت: آنچه در این سالها
شاهد آن بودهایم افزایش تعداد دختران ازدواجنکردهای است که عهدهدار اعضای
خانواده خود هستند. همچنین باید به این نکته توجه کرد که گاهی سرپرستی خانوار شکلی
رسمی ندارد و ممکن است به شمار نیاید (مانند دخترانی که ازدواج کردهاند اما عهدهدار
خانواده خود نیز هستند)، اما در سطح جامعه دیده میشود. به طور کلی باید چتر بیمه
و انواع حمایتهای اقتصادی و فرهنگی از زنان سرپرست خانوار بشود تا شاهد بروز آسیبهای
اجتماعی در این خانوارها نباشیم.