ساوه دیگر انار ندارد 7 تیر -94
پس از خشک کردن رودخانه ها وتالاب ها ودریاچه ها که براثر سد سازی های غیر کارشناسانه ی پیمانکاران سپاه وبسیج بوده است .البته موازی با تخلیه نمودن روستاها وکوچ اجباری روستایان به سوی شهر و حاشیه وخوش نشین کردن شان بوده است .اکنون نوبت خشک کردن درختان میوه رسیده است .چون گزارش درختان انار ساوه دیگر انار ندارند.
زرشک؛ این چاره بیچارگی کشاورزان ساوه به خشکسالی است. به چاههایی که دیگر آب ندارند و به درختانی که تک به تک جانشان را از دست میدهند.سرزمین انارهای قرمز در حال دگردیسی است، در حال رفتن به سمت کاشت زرشک که آخرین چاره کشاورزانی است که « دیگر تحمل ندارند». این جمله رسول است که یکی از بزرگترین باغهای انار اطراف ساوه را دارد، البته که خودش میگوید «اینجا دیگر باغ نیست». موهای سفید و دستهای زبری دارد. افتخار میکند که باغ چند هکتاریش را از چند درخت کوچک شروع کرد اما نگران است که دوباره دارد به همان چند درخت میرسد. توی باغ قدم میزند و حسرتبار دستش را به بدنه درختهای انار میکشد. میگوید «انار درخت ظریفی است، به این هیکلشان نگاه نکن، مثل یک دختربچه لوث هستند، آب و غذاشان که دیر و زود شود محصول نمیدهند».
طوری حرف میزند که انگار تازه کمآبی را درک کرده است. سالهای عمرش را پای این ٨ هکتار گذاشته و این روزها همه چیز را در خطر میبیند، میگوید «بالاخره من هم مجبور شدم، زرشک بکارم، اما مگه میشه انار رو ول کرد، انار مال ساوه است، اما دیگه آبی براش نیست».حرفهای مشابه این را از بسیاری از باغداران ساوه میتوان شنید، متخصصان کاشت انار که این روزها تمام زندگیشان به تمام شدن آب محدود است. خوشبینها زندگی را تمام شده نمیدانند اما بدبینها میگویند که همینطور پیش برود تا ٥سال آینده دیگر اناری از ساوه بیرون نمیرود، نیست که برود. رسول هم از دسته دوم است. توی اتاقک کنار باغ سیگارش را گیرانده و به دیوار تکیه کرده است. چای میخورد و به جایی در لابهلای درختها خیره شده است: «انار درخت غرق آبی، یعنی آب زیاد میخوره، آنقدر باید بهش آب داد که کپه بغلیش رو خیس کنه حالا فکر کن تو این بیآبی چطور میشه».همسایهاش را هم دعوت کرده، پیرمردی همسن و سال خودش که ٦٥ ساله میزند. هر جملهای که میگوید با انگشتهای صاف شده دستش روی رانش ضرب میگیرد «خوب یادمه، با بابای خدابیامرزم، تو همین باغ چهار متر کندیم و به آب رسیدیم، اما میدونی چطور شده الان...»سوال و جوابشان از یکدیگر است انگار، رسول میگوید،«پسر علی روشن تو خنداب تعریف میکرد، عمق چاهها به ٤٠٠ متر رسیده.»
«راس میگی رسول»
«دروغم چیه مشتی».
حرفش کاملا درست است، در میان کوههای تُنُک شمال شرقی شهر اراک و ساوه، تفرش شهری است که به اندازه ساوه به باغها و محصولات کشاورزیاش شهره است، به گردوها و بادامهایش. تفرش داخل دره است و بنابراین، هر بینندهای در مسیرش به این شهر یک منظره فوقالعاده از شهر و باغهایش که مثل نگینی شهر را در برگرفتهاند، میبیند اما این منظره زیبا درون نگران کنندهای دارد. کمآبی به این شهرستان هم رسیده است، به شهرستانی که یکی از پرآبترین رودخانههای استان مرکزی را در خودش جای داده بود، رودخانه قره چای. به قول علیرضا تفرشیزاده، جوان دانشجوی کشاورزی «بدتر از همه این است که تفرش یک شهر کوهستانی است و نباید مشکل آب داشته باشد، اما دارد».بنابر یک گزارش رسمی اکنون ٨ روستا در خمین، ٢ روستا در دلیجان، ٧ روستا در اراک، ٣ روستا در تفرش، ٢ روستا در زرندیه و یک روستا در خنداب با بحران جدی کم آبی مواجهند و کار آبرسانی در این مناطق با تانکر و بطریهای آب به میزان روزانه ٧٠٥هزار لیتر بین سکنه آنها انجام میشود.اما اصلا اینطور نیست که روستاهای خارج از این فهرست در وضع مناسبی به سر میبرند، اصلا اینطور نیست. در سوی دیگر، شهرستان محلات با حدود ١٠٠٠ هکتار باغ و زمین کشاورزی با خطر روبهرو است. یک کارشناس آب در اراک معتقد است «کلمه در خطر خیلی خوشبینانه است، چون ٣٠٠ هکتار از این میزان کاملا از بین رفته است». مجتبی قاسمیان راد هم چنین میگوید: «شاید اوضاع آنجا بدتر هم باشد» و این جمله را جواد محلاتی از کشاورزان محلات تأیید میکند. این جوان ٣٣ ساله که بیشتر گلهای تزیینی میکارد خودش در نقطهای کار میکند که چندان مشکل آب در آن وجود ندارد اما میگوید، در خانوادهاش افراد بسیاری را میشناسد که به خاطر مسأله آب، باغ و زمینهایشان را فروخته و راهی شهر شدند. بیشتر این گندمکاران بعد از سالها کاشت بیفایده و کمدرآمد محصول ناگزیر از ترک شغل شدند. درست مثل کشاورزان منطقه فراهان و شهرستانهای دیگر. درست مثل فرزند بزرگ رسول که وقتی دید محصول باغ به زحمتی که میبرد نمیارزد، باغ و پیرمرد را رها کرد و با سرمایهای که داشت دور میدان انقلاب غرفهای برای فروش جوراب و کمربند اجاره کرد. رسول میگوید: «سالهایی بود که ما از هر هکتار باغ ٢٥ تن انار برداشت میکردیم اما چند سالی است که اگر ١٠ تن برداریم، خوشحالیم».چندی قبل مدیرعامل آب استان مرکزی وضع استان را به ایرنا اینطور توضیح داد که به قول رسول نزدیک به فاجعه است و نشانهای برای اینکه با این وضع در چندسال آینده ساوه دیگر انار نخواهد داشت.مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان مرکزی گفته بود، ١٣سال خشکسالی مداوم در این استان حجم آب مخازن سدهای استان مرکزی را ٥٠درصد کاهش داده است. در همین حال مجتبی قاسمیان راد هم میگوید، شرایط اقلیمی موجب شده درحال حاضر سطح آب سفرههای زیرزمینی استان در اغلب دشتها بهطور میانگین ١٥ متر افت داشته باشد که ادامه این روند معضلات جدی نظیر افزایش شوری و سختی آبها و چالش تأمین آب را به همراه دارد.زرشک، رسول، در انتهای باغ، دور از درختهای انارش، دست روی درخت قرمز رنگی میگذارد که برگهای بیضی شکل و دندانهای دارد. بیشتر از ٥ عدد نیست که تنگ هم در یک محوطه سنگچین شده قرار گرفتهاند. «این درخت زرشکه، کاشتم که اگه جواب داد، کل باغ یا نه، بیشترش رو زرشک بکارم».همسایهاش دستی روی شانهاش میگذارد، میخواهد چیزی بگوید اما نمیگوید و میرود و رسول میماند و درخت زرشکی که دانه بیضی شکل کوچکی دارد که تنها کمی از دانههای انار بزرگترند. فقط کمی از دانههای انار.
طوری حرف میزند که انگار تازه کمآبی را درک کرده است. سالهای عمرش را پای این ٨ هکتار گذاشته و این روزها همه چیز را در خطر میبیند، میگوید «بالاخره من هم مجبور شدم، زرشک بکارم، اما مگه میشه انار رو ول کرد، انار مال ساوه است، اما دیگه آبی براش نیست».حرفهای مشابه این را از بسیاری از باغداران ساوه میتوان شنید، متخصصان کاشت انار که این روزها تمام زندگیشان به تمام شدن آب محدود است. خوشبینها زندگی را تمام شده نمیدانند اما بدبینها میگویند که همینطور پیش برود تا ٥سال آینده دیگر اناری از ساوه بیرون نمیرود، نیست که برود. رسول هم از دسته دوم است. توی اتاقک کنار باغ سیگارش را گیرانده و به دیوار تکیه کرده است. چای میخورد و به جایی در لابهلای درختها خیره شده است: «انار درخت غرق آبی، یعنی آب زیاد میخوره، آنقدر باید بهش آب داد که کپه بغلیش رو خیس کنه حالا فکر کن تو این بیآبی چطور میشه».همسایهاش را هم دعوت کرده، پیرمردی همسن و سال خودش که ٦٥ ساله میزند. هر جملهای که میگوید با انگشتهای صاف شده دستش روی رانش ضرب میگیرد «خوب یادمه، با بابای خدابیامرزم، تو همین باغ چهار متر کندیم و به آب رسیدیم، اما میدونی چطور شده الان...»سوال و جوابشان از یکدیگر است انگار، رسول میگوید،«پسر علی روشن تو خنداب تعریف میکرد، عمق چاهها به ٤٠٠ متر رسیده.»
«راس میگی رسول»
«دروغم چیه مشتی».
حرفش کاملا درست است، در میان کوههای تُنُک شمال شرقی شهر اراک و ساوه، تفرش شهری است که به اندازه ساوه به باغها و محصولات کشاورزیاش شهره است، به گردوها و بادامهایش. تفرش داخل دره است و بنابراین، هر بینندهای در مسیرش به این شهر یک منظره فوقالعاده از شهر و باغهایش که مثل نگینی شهر را در برگرفتهاند، میبیند اما این منظره زیبا درون نگران کنندهای دارد. کمآبی به این شهرستان هم رسیده است، به شهرستانی که یکی از پرآبترین رودخانههای استان مرکزی را در خودش جای داده بود، رودخانه قره چای. به قول علیرضا تفرشیزاده، جوان دانشجوی کشاورزی «بدتر از همه این است که تفرش یک شهر کوهستانی است و نباید مشکل آب داشته باشد، اما دارد».بنابر یک گزارش رسمی اکنون ٨ روستا در خمین، ٢ روستا در دلیجان، ٧ روستا در اراک، ٣ روستا در تفرش، ٢ روستا در زرندیه و یک روستا در خنداب با بحران جدی کم آبی مواجهند و کار آبرسانی در این مناطق با تانکر و بطریهای آب به میزان روزانه ٧٠٥هزار لیتر بین سکنه آنها انجام میشود.اما اصلا اینطور نیست که روستاهای خارج از این فهرست در وضع مناسبی به سر میبرند، اصلا اینطور نیست. در سوی دیگر، شهرستان محلات با حدود ١٠٠٠ هکتار باغ و زمین کشاورزی با خطر روبهرو است. یک کارشناس آب در اراک معتقد است «کلمه در خطر خیلی خوشبینانه است، چون ٣٠٠ هکتار از این میزان کاملا از بین رفته است». مجتبی قاسمیان راد هم چنین میگوید: «شاید اوضاع آنجا بدتر هم باشد» و این جمله را جواد محلاتی از کشاورزان محلات تأیید میکند. این جوان ٣٣ ساله که بیشتر گلهای تزیینی میکارد خودش در نقطهای کار میکند که چندان مشکل آب در آن وجود ندارد اما میگوید، در خانوادهاش افراد بسیاری را میشناسد که به خاطر مسأله آب، باغ و زمینهایشان را فروخته و راهی شهر شدند. بیشتر این گندمکاران بعد از سالها کاشت بیفایده و کمدرآمد محصول ناگزیر از ترک شغل شدند. درست مثل کشاورزان منطقه فراهان و شهرستانهای دیگر. درست مثل فرزند بزرگ رسول که وقتی دید محصول باغ به زحمتی که میبرد نمیارزد، باغ و پیرمرد را رها کرد و با سرمایهای که داشت دور میدان انقلاب غرفهای برای فروش جوراب و کمربند اجاره کرد. رسول میگوید: «سالهایی بود که ما از هر هکتار باغ ٢٥ تن انار برداشت میکردیم اما چند سالی است که اگر ١٠ تن برداریم، خوشحالیم».چندی قبل مدیرعامل آب استان مرکزی وضع استان را به ایرنا اینطور توضیح داد که به قول رسول نزدیک به فاجعه است و نشانهای برای اینکه با این وضع در چندسال آینده ساوه دیگر انار نخواهد داشت.مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان مرکزی گفته بود، ١٣سال خشکسالی مداوم در این استان حجم آب مخازن سدهای استان مرکزی را ٥٠درصد کاهش داده است. در همین حال مجتبی قاسمیان راد هم میگوید، شرایط اقلیمی موجب شده درحال حاضر سطح آب سفرههای زیرزمینی استان در اغلب دشتها بهطور میانگین ١٥ متر افت داشته باشد که ادامه این روند معضلات جدی نظیر افزایش شوری و سختی آبها و چالش تأمین آب را به همراه دارد.زرشک، رسول، در انتهای باغ، دور از درختهای انارش، دست روی درخت قرمز رنگی میگذارد که برگهای بیضی شکل و دندانهای دارد. بیشتر از ٥ عدد نیست که تنگ هم در یک محوطه سنگچین شده قرار گرفتهاند. «این درخت زرشکه، کاشتم که اگه جواب داد، کل باغ یا نه، بیشترش رو زرشک بکارم».همسایهاش دستی روی شانهاش میگذارد، میخواهد چیزی بگوید اما نمیگوید و میرود و رسول میماند و درخت زرشکی که دانه بیضی شکل کوچکی دارد که تنها کمی از دانههای انار بزرگترند. فقط کمی از دانههای انار.