يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "دو سوي اين نقشه راه "

اوین نامه ی کیهان 3 شنبه  10 تیرماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "دو سوي اين نقشه راه "

سربازجو شریعت نداری تلاش کرده است که دردفاع از برنامه ی هسته ای ودستیابی به سلاح هسته ای ومخالفت به مذاکره ی هسته ای یا مخالفت آشکارا با دولت روحانی که این مخالفت پس از24 خرداد 92 که روحانی رئیس جمهور شد شروع شد از همه تجربیات گذشته ی خود محور بازجویی وتحریف گری وپرونده سازی که دارد باپیگیری مستمر دفاع  که ازبرنامه ی هسته ای کرده است  و بیش از 12 سال  گذشته تا حال  با جدیت دنبال نموده استفاده کند . بنابراین مجموعه ی این تجربیات رااز طریق ستون های گوناگون اوین نامه ی کیهانش دنبال کرده است . برای همین در روز پایانی مهلت تعیین شده ی مذاکره ی هسته ای کوشش کرده موازی تهیه ی گزارش خبری محور موانع مذاکره هسته ای را چاشنی یادداشت روز خود کند که با عنوان :دوسوی این نقشه راه " قلمفرسایی پیرامون مذاکره ی خوب وبد کرده است .
البته مذاکره ی خوب از منظروی حفظ دستآورد تأسیسات هسته ای است چون اشاره شد هدف دستیابی به سلاح هسته ای است . بنابراین درتوافق مذاکره نباید شامل بازدید از مراکز نظامی وهسته ای شود . بهمین  دلیل در ابتدای یادداشت روز خود عنوان کرده است :
 در چالش هسته اي پيش روي که 12 سال به درازا کشيده است، ما و حريف هر دو در پي «توافق خوب» هستيم و هر دو طرف نيز «توافق نکردن» را به «توافق بد» ترجيح مي دهيم. اختلاف نظر در تعريف «توافق خوب» است. توافق خوب از نگاه ما، توافقي است که در آن صنعت هسته اي کشورمان پا بر جا بماند، اگرچه در جريان بده و بستان مذاکرات، ملزم به پذيرش برخي از هزينه ها باشيم و به قول رهبر  ولی فقیه  در ديدار اخير مسئولان نظام؛ «ما از ابتداء گفته ايم مي خواهيم تحريم هاي ظالمانه برداشته شود که البته در مقابل آن، حاضريم يک چيزهايي بدهيم، به شرط اين که صنعت هسته اي متوقف نشود و لطمه نخورد». اين تعريف از توافق خوب، يک تعريف قانوني و منصفانه است چرا که موضوع - کف- مذاکرات، «صنعت هسته اي ايران» است و دستور کار مذاکرات، يافتن راه کاري است -سقف- که حفظ صنعت هسته اي کشورمان را با اطمينان از غيرنظامي بودن آن تضمين کند. بنابراين اگر نتيجه نهايي و خروجي مذاکرات، لغو همه تحريم ها و پا بر جا ماندن صنعت هسته اي ايران نباشد، مذاکرات از «کف» عبور کرده و مفهوم و معناي حقوقي- و حتي سياسي- خود را از دست مي دهد.
    
طرف مقابل اما، از «توافق خوب» تعريف ديگري دارد که با نگاه و تعريف مورد نظر ما، نه فقط متفاوت، بلکه کاملامتضاد است. از نگاه آمريکا و متحدانش، توافق خوب، توافقي است که نتيجه آن برچيده شدن کامل صنعت هسته اي کشورمان باشد و يا، نابودي نهايي آن را در يک سند بدون بازگشت- نظير توافق هاي ژنو و لوزان- تضمين کند. از اين روي به آساني مي توان نتيجه گرفت مادام که صورت واقعي مسئله چنين است - که هست- رسيدن به توافق ناممکن و محال خواهد بود.
 درادامه ی سربازجو شریعت نداری مخالفت خود با مذاکره ی هسته ای برای توجیه کردنش چپ و راست بطور گزینه ای از خامنه ای که همسویی اشکار بااهداف پاسداران دارد چون دیکته شده از سوی پاسداران بوده که از خامنه ای به عنوان بلندگوی تبلیغاتی برای بیانش استفاده شده  نقل قول کرده تا توانسته باشد پیش زمینه ی نظرش علیه ی تیم مذاکره کننده در لوزان باشد که گفته  متاسفانه بايد گفت؛ توافق هاي ژنو و لوزان که در آن از خطوط قرمز هسته اي کشورمان عبور شده بود، به حريف اميد داده بود که مي تواند توافق مورد نظر خود را به ايران تحميل کند و پروژه برچيدن صنعت هسته اي رژیم وارونه ی ولایت فقیه  را کليد بزند ولي بيانات صريح و قاطع  خامنه ای در ديدار اخير مسئولان نظام با ايشان، پروژه تحميلي آمريکا را با بن بست جدي روبرو کرد .
 بالاخره  سربازجو شریعت نداری  برای اینکه علیه ی روحانی و رفسنجانی و حامیان شان در مورد حمایت از مذاکره هسته ای موضع گیری  وآن را برجسته کرده باشد افزوده   تلقي حريف آن بود که از درون رژیم وارونه ی ولایت فقیه  درباره توافق هسته اي دو صداي متفاوت و در پاره اي از موارد، متضاد به گوش مي رسد. ديدگاه طيفي که آمريکا را قابل اعتماد و توافق «برد-برد» را دور از دسترس نمي داند و در همان حال گشايش اقتصادي را به توافق هسته اي گره زده است. و طيف ديگري که به آمريکا کمترين اعتمادي ندارد و نگران از دست رفتن دستاوردهايي است که تاکنون در عرصه فن آوري هسته اي به دست آورده است.

1- در چالش هسته اي پيش روي که 12 سال به درازا کشيده است، ما و حريف هر دو در پي «توافق خوب» هستيم و هر دو طرف نيز «توافق نکردن» را به «توافق بد» ترجيح مي دهيم. اختلاف نظر در تعريف «توافق خوب» است. توافق خوب از نگاه ما، توافقي است که در آن صنعت هسته اي کشورمان پا بر جا بماند، اگرچه در جريان بده و بستان مذاکرات، ملزم به پذيرش برخي از هزينه ها باشيم و به قول رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير مسئولان نظام؛ «ما از ابتداء گفته ايم مي خواهيم تحريم هاي ظالمانه برداشته شود که البته در مقابل آن، حاضريم يک چيزهايي بدهيم، به شرط اين که صنعت هسته اي متوقف نشود و لطمه نخورد». اين تعريف از توافق خوب، يک تعريف قانوني و منصفانه است چرا که موضوع - کف- مذاکرات، «صنعت هسته اي ايران» است و دستور کار مذاکرات، يافتن راه کاري است -سقف- که حفظ صنعت هسته اي کشورمان را با اطمينان از غيرنظامي بودن آن تضمين کند. بنابراين اگر نتيجه نهايي و خروجي مذاکرات، لغو همه تحريم ها و پا بر جا ماندن صنعت هسته اي ايران نباشد، مذاکرات از «کف» عبور کرده و مفهوم و معناي حقوقي- و حتي سياسي- خود را از دست مي دهد.
    
طرف مقابل اما، از «توافق خوب» تعريف ديگري دارد که با نگاه و تعريف مورد نظر ما، نه فقط متفاوت، بلکه کاملامتضاد است. از نگاه آمريکا و متحدانش، توافق خوب، توافقي است که نتيجه آن برچيده شدن کامل صنعت هسته اي کشورمان باشد و يا، نابودي نهايي آن را در يک سند بدون بازگشت- نظير توافق هاي ژنو و لوزان- تضمين کند. از اين روي به آساني مي توان نتيجه گرفت مادام که صورت واقعي مسئله چنين است - که هست- رسيدن به توافق ناممکن و محال خواهد بود.
    
بيرون از اين جغرافيا نمي توان «افق مذاکرات هسته اي» را آنگونه که واقعا هست به ارزيابي نشست و دراين باره گفتني هايي هست که با توجه به مرحله کنوني مذاکرات هسته اي اشاره اي گذرا به چند نکته در اين زمينه ضروري به نظر مي رسد.
    2- برخلاف تصور برخي از دوستان که روزهاي پيش روي را مرحله پايان مذاکرات تلقي مي کنند و احتمال دستيابي به يک توافق را دور از انتظار نمي بينند، با قاطعيت و به يقين مي توان گفت که هيچ توافقي در پيش نخواهد بود، و باز هم مانند 12سال گذشته، مذاکرات در مرحله پاياني خود با شکست روبرو مي شود مگر آن که يکي از دو حالت اتفاق بيفتد. اول آن که ما از حق مسلم و قانوني خود که حفظ صنعت هسته اي کشورمان است دست بکشيم و به تعبير رهبر معظم انقلاب«به يک کاريکاتور از فعاليت هسته اي و تابلوي بي محتوا» تن بدهيم و حالت دوم اين که، حريف با دست کشيدن از نگاه سلطه جويانه خود، برخورداري ايران اسلامي از صنعت هسته اي را بپذيرد. ولي هيچيک از دو حالت ياد شده در افق پيش روي ديده نمي شود بنابراين، از هم اکنون به جد مي توان پيش بيني کرد که توافقي در ميان نخواهد بود و از آنجا که طرف مقابل قواعد بازي و اصول مذاکرات را رعايت نکرده و برخلاف روال تعريف شده مذاکرات، موضوع مذاکره- کف مذاکره- را که برخورداري ايران از صنعت هسته اي بوده است، دور زده است، به عنوان عامل اصلي شکست مذاکرات شناخته مي شود. روشنگري مستند در اين باره وظيفه اي است که علاوه بر دست اندرکاران مذاکرات هسته اي برعهده همه جريانات سياسي- صرفنظر از سليقه هاي متفاوت آنها- نيز هست و بايد در انجام اين وظيفه، دولت و تيم هسته اي را همراهي کنند. 
    گفتني است که معرفي عامل شکست مذاکرات براي حريف از اهميت ويژه اي برخوردار است و از چند هفته قبل تلاش گسترده اي را به منظور معرفي ايران به عنوان عامل و علت اصلي شکست مذاکرات آغاز کرده و با جديت دنبال مي کند. دراين باره اگرچه اسناد و شواهد فراواني قابل ارائه است ولي از آن ميان به خبر زير بسنده مي کنيم؛
    يک ماه و چند روز قبل- روز چهارشنبه 6 خردادماه/27 مي- پايگاه اطلاع رساني «شوراي آتلانتيک» از نشست سفراي انگليس، فرانسه و آلمان خبر داد که با عنوان «اروپا و توافق هسته اي ايران» در محل اين شورا در آمريکا برپا شده بود. پايگاه آتلانتيک در گزارش خود آورده است؛ «سفراي سه کشور ياد شده به اين نتيجه رسيدند که در صورت شکست مذاکرات ايران و 5+1 اگر افکارعمومي جهانيان به اين نتيجه برسد که آمريکا در شکست مذاکرات مقصر بوده است، نظام تحريم هاي اقتصادي به شدت آسيب مي بيند و صاحبان صنايع در اروپا و آمريکا، ادامه تحريم ها را غيرقابل توجيه تلقي مي کنند ولي چنانچه ايران به عنوان مقصر تلقي و معرفي شود، ادامه تحريم ها قابل توجيه خواهد بود».
    3-
متاسفانه بايد گفت؛ توافق هاي ژنو و لوزان که در آن از خطوط قرمز هسته اي کشورمان عبور شده بود، به حريف اميد داده بود که مي تواند توافق مورد نظر خود را به ايران تحميل کند و پروژه برچيدن صنعت هسته اي جمهوري اسلامي ايران را کليد بزند ولي بيانات صريح و قاطع رهبرمعظم انقلاب در ديدار اخير مسئولان نظام با ايشان، پروژه تحميلي آمريکا را با بن بست جدي روبرو کرد که در اين خصوص گفتني است؛ 
    
تلقي حريف آن بود که از ايران اسلامي درباره توافق هسته اي دو صداي متفاوت و در پاره اي از موارد، متضاد به گوش مي رسد. ديدگاه طيفي که آمريکا را قابل اعتماد و توافق «برد-برد» را دور از دسترس نمي داند و در همان حال گشايش اقتصادي را به توافق هسته اي گره زده است. و طيف ديگري که به آمريکا کمترين اعتمادي ندارد و نگران از دست رفتن دستاوردهايي است که تاکنون در عرصه فن آوري هسته اي به دست آورده است.
    رهبر معظم انقلاب در بيانات اخير خود، از يکسو بر سلامت و دلسوزي تيم هسته اي کشورمان تاکيد ورزيده و آنان را افرادي، مومن، امانت دار و صاحب غيرت و شجاعت معرفي کردند و در همان حال خطوط قرمز و غيرقابل عبور نظام در مذاکرات هسته اي را برشمرده و تعريف مشخصي از اين خطوط ارائه کردند. اين اقدام هوشمندانه خط بطلاني بود که با قاطعيت و اقتدار بر توهم دوصدايي نسبت به توافق احتمالي و سرنوشت صنعت هسته اي کشورمان کشيده شد. ايشان با تاکيد بر دو گزاره ياد شده دندان طمع دشمن را که براي بهره گيري و سوءاستفاده از دوگانگي مورد اشاره تيز شده بود، کُند کرده و شکستند.
    در پي بيانات رهبر معظم انقلاب بسياري از مقامات و رسانه هاي آمريکايي، اروپايي و شرقي، معادلات پيش بيني شده درباره نتيجه مذاکرات را به نفع ايران تغيير يافته ارزيابي کرده و از جمله بر اين نکته تاکيد داشتند که «حمايت آيت الله خامنه اي از تيم مذاکره کننده و بر شمردن خطوط قرمز ايران، علاوه بر آن که پشتيباني دلگرم کننده اي براي تيم هسته اي بود، برطرف کننده نگراني طيف هاي ديگر نيز بود»، از جمله، نيويورک تايمز نوشت؛ «برخي بر اين باورند که مواضع رهبر عالي ايران سبب محدود شدن فضاي مانور تيم مذاکره کننده ايران مي شود، اما کارشناسان هسته اي معتقدند اين سخنان بسيار هوشمندانه و جهت تقويت مذاکره کنندگان بوده است زيرا آنها در مقابل خواسته هاي 5+1 خواهند گفت؛ از خط قرمزهاي رهبر خود کوتاه نيامده و امتياز بيشتري نخواهند داد» و خبرگزاري اسپوتنيک روسيه، نوشت «اين بار ظريف با شرايطي به مذاکرات مي رود که بتواند توافقي مبني بر رفع يکجاي تحريم ها امضاء کند وگرنه فعلاايران نيازي به توافقي که نتيجه اش مشخص نيست ندارد» و نمونه هاي مشابه ديگري از اين دست.
    4- در پي بيانات اخير حضرت آقا و حمايت کم نظير ايشان از تيم هسته اي کشورمان، برخي از تحليل گران داخلي بر اين گزاره و تحليل تاکيد مي کردند- و شايد هنوز هم مي کنند- که وقتي رهبر معظم انقلاب تيم مذاکره کننده را امانت دار، مومن، غيرتمند و شجاع مي دانند، مي توان نتيجه گرفت توافقي که مورد تائيد اين تيم با اين ويژگي ها باشد، همان «توافق خوب» است. در اين برداشت اگرچه بر سلامت و ايمان و شجاعت تيم مذاکره کننده تاکيد شده است ولي بايد توجه داشت که بيانات حضرت آقا نيمه ديگري نيز دارد و آن، اين که، سلامت تيم هسته اي تنها معيار و ميزان براي ارزيابي يک «توافق» خوب نيست بلکه رهبر معظم انقلاب با برشمردن خطوط قرمز هسته اي، «توافق خوب» را توافقي مي دانند که در آن از خطوط قرمز ياد شده عبور نشده باشد. به بيان ديگر معيار و ميزان براي ارزيابي يک «توافق خوب» و تشخيص آن از «توافق بد»، همان خطوط قرمز ترسيم شده در بيانات رهبر معظم انقلاب است و دراين باره اشاره به نکته اي ضروري به نظر مي رسد.
    حضرت آقا مي فرمايند «آنچه رهبري در جلسات عمومي مي گويد عينا همان مسائلي است که در جلسات خصوصي به رئيس جمهور و ديگر مسئولان ذيربط مي گويد».
    
با توجه به اين بخش از بيانات حضرت آقا اولا؛ تاکيد ايشان بر «امانت داري، غيرت، شجاعت و تدين اعضاي تيم مذاکره کننده» باور و اعتقاد قلبي رهبر معظم انقلاب است و علت تراشي هاي ديگر براي آن، غيرقابل قبول و مردود خواهد بود.
    و ثانيا؛ خطوط قرمزي که حضرت آقا ترسيم کرده اند نيز، قابل تخفيف و عقب نشيني نبوده و نيست بلکه از باور عميق و عالمانه حضرتش درباره نتيجه مورد نظر ايشان از مذاکرات هسته اي ريشه مي گيرد.
    
نتيجه آن که حمايت از تيم هسته اي با تاکيد بر حفظ خطوط قرمز ياد شده وظيفه همگان است و در هيچيک از دوسوي اين قضيه کمترين زمينه اي براي ترديد و «اما و اگر» وجود ندارد.
    5
- در فاصله کوتاهي بعد از بيانات قاطع رهبر معظم انقلاب در جمع کارگزاران نظام، حريف که نقشه قبلي خود را نقش بر آب مي ديد، گزينه ديگري را پيش کشيده و در آن دميد و آن گزينه اي بود که دو روز بعد از بيانات حضرت آقا، شبکه تلويزيوني C.N.N از آن خبر داد و به عنوان نتيجه احتمالي مذاکرات، اعلام کرد؛ «احتمال دارد متن توافق 5+1 با ايران که شامل ضمايم فني است، بدون امضاي طرفين حاضر در مذاکرات منتشر شود».
    درباره اين گزينه که ترجمان ترفند موذيانه ديگري از سوي حريف است گفتني هايي هست که به بعد موکول مي کنيم. نويسنده: حسين شريعتمداري