مسافران هزار
و یکشب در تهران 11 خرداد- 94
این روزها گزارش شده است که آمار کارتون
خوابان تهرانی از مرز 15 هزار سال گذشته
به 20 هزار افزایش یافته ا ست که تعداد 5 هزار نفرشان زن می باشد .در صورتیکه
گزارش ش ده ا ست مسافران هزار ویک شب قطار خارجی وارد تهران شدندو ازر ویف رش قرمز
گذشتند که بازهم بر می گردند1
برایشان فرش قرمز پهن کردند. آنها با ساکهای دستی کوچک و صورتهای پیر
خندان از فرش قرمز گذشتند و روبهروی دوربینها لبخندهای گرم زدند و رفتند.
مسافران قطار هزار و یکشب دیروز به تهران رسیدند و امروز درحالی تهران را ترک
کردند که احتمالا هنوز هم از این همه استقبال گرم شگفتزده بودند. گفته بودند
یکشنبه ١٠ صبح، قطار هزار و یک شب که از چند روز پیش وارد ایران شده و تعدادی از
گردشگران اروپایی را پس از بازدید از ترکیه به ایران آورده، به تهران میرسد.
قطار با ١٠ دقیقه تأخیر وارد ایستگاه راه آهن
تهران شد و مسافران این قطار مثل مسافران قطارهایی که پیش از این به ایران آمده
بودند، عمدتا گردشگران سالمندی بودند که بسیاری از آنها اولین بار بود که از ایران
دیدن میکردند. ٧٠ نفری که ٤٠ نفر آنها آلمانی،١٦ نفر سويیسی، ٥ نفر آمریکایی، ٢
نفر اتریشی و یک نفر هم هلندیتبار بود.
قطار «هزار و یک شب» بهرغم نام جذاب و فرهنگیاش در
ظاهر تفاوت چندانی با قطارهای مدرن امروزی و تجملات اضافهای نداشت جز اینکه در
کوپههای آن روشوییهای اختصاصی و مینیبار کوچکی شامل یک یخچال و میزی تاشو تعبیه
شده بود که گردشگران میتوانستند به راحتی روی آن غذا بخورند، امکان رفاهی سادهای
که سفر طولانی برای آنها را سادهتر میکرد.
تنها چیزی که این قطار منقش به پرچم ترکیه را به داستانهای
هزار و یک شب ربط میداد، تصویر پشت پنجره اولین واگنهای قطار بود، تصویر و
درواقع پوستر بزرگی که روی آن تصاویر یک زن و مرد شبیه به سیمای آدمهای افسانهای
داستانهای هزار و یک شب دیده میشد و البته چهره آشنای دختری شاید شبیه به
شهرزاد قصهها با همان ابروهای به هم پیوسته، چشمان درشتِ کشیده و لبان غنچهای
کوچک. دختری که هم میتوانست شهرزاد قصههای ایرانی باشد یا دختر قصههای هزار و یک
شبی که حالا هنوز هم در میان کشورهایی که در مرز فرهنگی ایرانِ قدیم زندگی میکنند،
رایج است و قصههایش هنوز شنیده و خوانده میشود.
قطار این گروه از گردشگران خارجی بامداد سهشنبه، پنج
خرداد وارد ایران شد و این گردشگران ٥ روز را در ایران گذراندند و در این روزها
براساس برنامه زمانبندی که در این سفر برای آنها پیشبینی شده، یک شب را در قطار
و یک شب را در هتل گذراندهاند. آنها پیش از ورود به ایران با همین قطار شهرهای
مختلف ترکیه را گشته بودند. در ایران اما ٥ روز بیشتر نماندند و در این مدت زمان
کوتاه ابتدا از یزد دیدن کردند پس از آن به اصفهان رفتند و در هتل عباسی، بهترین و
مجللترین هتل اصفهان شبی را صبح کردند. مقصد بعدی شیراز و دیدار از تخت رستم، تخت
جمشید و پاسارگاد بود و بعد از شیراز راهی تهران شدند تا در آخرین روز حضورشان در
ایران دیدنیهای تهران را ببینند و به این ترتیب سفر چند روزهشان در ایران به
پایان برسد و با همان قطاری که آمدهاند، بروند.
چرا این قطارها مهم شدهاند؟
اگرچه هر سال تعدادی از گردشگران خارجی از ایران دیدن
میکنند اما آنها در همه زمانها بهطور پراکنده وارد کشور شده و بیسر و صدا هم
خارج میشدند. آنچه در یک سال اخیر ورود گردشگران خارجی به صورت زمینی و با قطار
را به اتفاقی تبدیل کرده، آن قطار مجللی بود که برای اولین بار ٩٦ نفر را از ١٤
کشور جهان به ایران آورد و اخبار و حواشی مربوط به سفر بسیار گرانقیمت گردشگران آن
قطار در کانون توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت. قطاری که همه مسافرانش در
سلامت آمدند و به گفته خودشان با تصویر تازهای از ایران رفتند.