يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "دست حق بسته نيست "

اوین نامه ی کیهان 4 شنبه 27 خرداد ماه سال 1394
يادداشت ميهمان  اوین نامه ی کیهان "دست حق بسته نيست "

کم کم ماه رمضان مي رسد ز راه و بوي ضيافت خدا به مشام مي آيد و گويي کريم سفره پهن مي کند و ما فقيران فوج فوج به انتظار صف بسته ايم که گفته اند در خانه کريم گدا موج مي زند. ماه خدا مي آيد و در اين ماه که برتر از هزاران خورشيد است ما را اکرام مي کنند و بي منت به ما مي خورانند و مي نوشانند تا پس از آن هرگز نه گرسنه شويم و نه تشنه. از نعمت و برکتي که هم سير مي کند و هم فربه. هم روح مي بخشد و هم ريحان و هم بهشت پرنعمت. در اين ماه است که راه آسمان براي همه باز است و سير آفاق و انفس راحت تر. در اين ماه است که پيغام خوش مي رسد و فرشتگان سروش غيبي مي دهند و مژده غفران. و فرستادگان خدا ما را به خدا فرا مي خوانند.
    
آرام آرام ماه خدا به ما رو نشان مي دهد با قرص کاملش. با سحرهاي فرحبخش و افطارهاي جان افزا. با دعاي سحر و اذان هايي که نواي مغفرت را به جانمان مي نشاند. روحمان را سبک مي کند و چون کودکان چابک. اشکهايمان را جاري مي کند و دلهامان را چون دل عاشقان نازک. همهمه قرآن خواندن مومنان است که از اين کندوي عسل به گوش مي رسد و اين مولاي مولاي گفتن ها مناجات علي عليه السلام در مسجد کوفه است که بي قرارمان کرده و چون اذان قيامت ما را به خدا متوجه مي کند و اين علي است که در اين ماه از بندگان خدا پذيرايي مي کند. که يدالله است و دست خدا در آستين دارد. دستي که هم نوازشگر يتيمان است و مظلومان و هم کوبنده ظالمان و پيمان شکنان. هم براي رساندن آب گوارا به مردم چاه حفر مي کند و نخلستان آباد، و هم براي نابودي بناهاي شرک دروازه خيبر خراب مي کند و مرحب مي اندازد. دستش براي حيات انسانها هم نخل خرما غرس مي کند و هم براي نجات آنان عمروبن عبدود را ريشه مي کند. آري او عين الله است همان گونه که اسدالله است و يدالله. و يدالله يعني دست خدا و دست خدا گره گشايي مي کند هر چند که دستان علي را بسته باشند.
    در روزگاري که مردي و جوانمردي کيمياست و دست و دلبازي براي خدا و دين خدا سکه رايجمان نيست. مثل دوره فرعون کودک کشي خلق شيطان شده و فراعنه از گور بيرون شده اند و با سامري ها پيمان برادري خوانده اند و سامري ها از طلاي دين گوساله ساخته اند و در غيبت موسي، جهل مي خرند و دين مي فروشند. روزگاري که به نام دين سر دينداران و بي گناهان جدا مي کنند، شيطاني که خود را کليددار کعبه مي خواند در ماه حرام، برسر زنان و کودکان و بي پناهان مسلمان آتش و آوار مي ريزد. چند روزي است خبري آمده که مرداني به ميانمان مي آيند که در عين قدرت دستانشان را بستند و آنها را به شهادت رساندند. ماهياني که زنده دفن شدند و مرداني واقعي که با دست بسته توسط جاهليت اخري زنده به گور شدند. عاشقاني که با دست بسته در ميان لشکر کفر، پرده از چهره نفاق برچيدند و دليراني که چون موسي، نيل را بشکافتند و قوم را رد کردند. شيرمرداني که در کربلاي چهار، همچون قاسم و اکبر به ميدان رفتند، ولي اکنون به روي دست پدر، مثل اصغر به خيمه برگشتند.
    آري اين مردان واقعي که سندهاي افتخار ملي اند و دست بسته، راز آنان است که پس از سي سال برايمان بازگو شده است و چه سخت است براي مردان، دست بسته. آنها نشان از علي دارند و درس از مولاگرفته اند و براي تکليف قدم به ميدان گذاشتند و مي دانستند که جنگ جنگ است کشته شدن در راه خدا نيز نوعي از پيروزي است. به ما گفتند که حتي با دست بسته «هيهات مناالذله». و محال است که به شيطان کرنش کنيم و تسليمش شويم. هان اي برادران بزرگ، چقدر عزتمنديد و سرفراز. و چقدر به خدا نزديکيد و ما از شما دور. هر چند که دست بسته ايد ولي دست دل بازيد و گره هاي کور مي گشاييد. شما نيز همچو مولاي ما دست بسته شديد ولي دستتان باز است و توانا و مگر مي شود که دستان خدايي که کار خدايي مي کند بسته باشد که خدا فرمود: و قالت اليهود يدالله مغلوله غلت ايديهم و لعنو بما قالوا بل يداه مبسوطتان(1) شما ولي نعمتان ماييد و آموزگاران ما پس بفرماييد و مشقمان دهيد از آزادگي و سرافرازي. بفرماييد وقتي حسين بن علي فرمود «که مرا بين مردن با شمشير يا پذيرش ذلت مخير کرده اند و دور است ذلت از ما(2)» يعني چه؟
    
به ما بفرماييد که وقتي عباس بن علي در کربلاو در زمان تحريم آب و نان و امان نامه شمر فرمود «به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنيد دست از دين و امام بر حقم برنمي دارم» يعني چه؟
    و ما که اکنون در دوران بدر و خيبريم بفرماييد که عزت چيست و ذلت کدام است؟
    
بفرماييد و از عزت برايمان بگوييد و از غيرت. از الفباي شجاعت بگوييد و از صداقت. از آنچه که رژيم بعث عراق با دستور شيطان بزرگ و 5+1 آن زمان با شما کردند تا شايد غيرتمان به جوش بيايد و به ايمان جواناني که از خون شما سربرآوردند ايمان بياوريم. به آنها که بدون کمک کدخدا مرزهاي علم را جابه جا کردند و جاگذاشتند ايمان بياوريم، به آنها که با مديريت جهادي و جوان و نه مديريت هاي سوداگرانه و پير و پرفساد، توانستند لرزه بر تن دشمن بيندازند و علم را از ثريا به ايران بياورند، ايمان بياوريم به جواناني که در انگليس و آمريکا تحصيل نکردند ولي تحصيل کردگان غربي را مات و دانشمندان غربي را مبهوت ذکاوتشان کردند، ايمان بياوريم به آنها که نه بورسيه اي برايشان آمد و نه مدرکي از آن ور آب و نه رشوه اي به شرکت غربي دادند و نه ماموريتي در سراي روبه پير گرفتند ولي روباه را شکار کردند و شيطان را روسياه، به آنها که کاشتند و ما خورديم و شکر نکرديم.
    ايمان بياوريم که آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند و امکان ندارد بتواند کمتر از ده دقيقه به تاسيسات ما حمله کند و هنوز کاخ سفيدش بر ستون باشد. ايمان بياوريم که اين کدخداي پير در بستر مرگ افتاده درجواني اش هم هيچ غلطي نکرد و همچون اسرائيل در گل ماند. ايمان بياوريم که انگليس روباه مکار است و خنده اش از تزوير و ايمان بياوريم به قرآني که فرمود دشمنان عهد و پيمان ندارند.(3) و فرمود: خدا هيچ راهي براي استيلاي کافران بر مومنان قرار نداده است.(4) و ايمان بياوريم به شما شهرياراني که راه روشن عزت پيموديد و کساني به تبعيت از شما چون رضايي و علي محمدي در آتش نمرود سوختند و حماسه آفريدند و آنها سر دادند و سردار شدند.
    اي برادران سفر کرده که به خانه برگشتيد خانه خانه شماست خوش آمديد و قدم بر چشم گذاشتيد. خسته نباشيد دلاوران و همان گونه که يک عمر مي توان سخن از زلف يار گفت، يک عمر مي توان سخن از دست بسته گفت. ما را که دستمان کوتاه است و سرو قامتتان بلند. دستتان را بستند که دست به آسمان نبريد ولي نمي دانستند که شما سر به آسمان مي ساييد. جهادتان قبول برادران و بهشت گوارايتان. اي بر سفره انعام خدا نشستگان در ماه رسول خدا و ماه خدا ما را دريابيد و از ما پذيرايي کنيد. نه با لقمه ناني، که با نجات جهاني که دربند مکر و فريب و نيرنگ است. و با نجات اسلامي که گرفتار مکر يهود و حيله اهريمني شيطان بزرگ و روباه پير است. ما هر چند که از سفره مردم باخبريم ولي تن به ذلت لقمه کدخدا و نوکرهاي دسته دوم کدخدا نمي دهيم چرا که فرزندان رمضانيم و چشم بر قله هاي بلند و ستاره صبحي که از افق سر زده، دوخته ايم و در مقابل شيطان دستمان بسته نيست و دست پر آمده ايم و از بن دندان معتقديم همان گونه که دستان حق هيچ گاه بسته نمي ماند، صراط مستقيم هم هيچ گاه به بن بست نمي رسد.
        1-
و يهوديان گفتند که دست خدا بسته است. دستهاي خودشان بسته باد. و بدين سخن که گفتند ملعون گشتند. دستهاي خدا گشاده است. سوره مبارکه مائده آيه 64.
    2-
الاوان الدعي بن الدعي قد رکزني بين اثنتين بين السله و الذله، و هيهات مناالذله
    3-
و ان نکثوا ايمانهم من بعد عهدهم و طعنوا في دينکم فقاتلو ائمه الکفر انهم لاايمان لهم لعلهم ينتهون اگر پس از بستن پيمان، سوگند خود شکستند و در دين شما طعن زدند، با پيشوايان کفر قتال کنيد که ايشان را رسم سوگند نگه داشتن نيست، باشد که از کردار خود باز ايستند. سوره مبارکه توبه 12
    4-
و لن يجعل الله للکافرين علي المومنين سبيلاو خدا هرگز براي کافران به زيان مسلمانان راهي نگشوده است. سوره مبارکه نساء آيه 141 نويسنده: محمدهادي صحرايي