مردم
اورژانس اجتماعی را به مداخلات قضایی ترجیح دهند11
شهریور-99
دلیل
واضح است چون مردم به قوه قضاییه فاسد و آلت دست کانون های قدرت وزور وسرکوب همچون رژیم ولایت فقیه
اعتماد ندارند.
تهران - ایرنا - موسس اورژانس اجتماعی
از مردم خواست تا این نهاد را به مداخلات قضایی، ترجیح دهند و گفت: در اینصورت
مشکلات مردم قبل از ورود ماموران انتظامی و قضایی حل خواهد شد.
سیدحسن موسوی چلک روز سهشنبه در گفت
وگوی تفصیلی با خبرنگار ایرنا به تشریح وضعیت و وظایف اورژانس اجتماعی پرداخت،
وظایفی که بیش از همه به خشونتدیدگان خانگی از جمله کودکان آزار دیده، همسران
آزار دیده، سالمندان آزار دیده و معلولین آزار دیده، افرادی که قصد خودکشی دارند
یا اقدام به خودکشی کردهاند و خانواده آنان، دختران و پسران فراری از منزل، زنان
و دختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیب دیده اجتماعی میپردازد.
زوجین متقاضی طلاق و افراد در معرض
بحران طلاق، کودکان خیابانی و حتی مبتلایان به اختلال هویت جنسی در معرض آسیب نیز
به گفته موسوی چلک از جمله دریافتکنندگان خدمات اورژانس اجتماعی به شمار میروند.
او که ریاست انجمن مددکاری اجتماعی
ایران را نیز برعهده دارد و عضو هیات رییسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون
جهانی مددکاران اجتماعی و عضو کمیته اخلاق این فدراسیون نیز هست، در این گفت وگو
از راههای کمکرسانی اورژانس اجتماعی به خانوادهها مانند سامانه تلفنی ۱۲۳ و
گروههای هدف این مرکز، میگوید و میافزاید: افراد دارای اختلال هویت جنسی در سالهای
اول تاسیس در زمره دریافتکنندگان خدمات اورژانس اجتماعی پیشبینی نشده بودند اما
بعدها حسب ضرورت مشمول گروههای هدف این مرکز، قرار گرفتند.
با هم این گفت و گو را می خوانیم.
ایرنا: با توجه به سالگرد تاسیس اورژانس
اجتماعی در هشتم شهریور، ضمن یادآوری تاریخچه مختصری از تاسیس این مرکز، مردم از
طریق چه راههایی میتوانند از اورژانس اجتماعی، کمک بگیرند؟
موسوی چلک: برنامه اورژانس اجتماعی با
سه ویژگی به موقع بودن، در دسترسبودن و تخصصیبودن، در اردیبهشت ۱۳۷۸ تدوین شد و
در ۲۲ و ۲۳ اردیبهشت همان سال در گردهمایی مسئولان امور آسیب دیدگان اجتماعی سراسر
کشور در شیراز مورد بررسی قرار گرفت و پس از تأیید نهایی با حمایت رئیس و معاون
اجتماعی وقت سازمان بهزیستی در کشور اجرایی شد. استان یزد اولین استانی بود که در
هفته دولت آن سال مرکز اورژانس اجتماعی را راه اندازی کرد. بوشهر، اصفهان، خراسان
بزرگ، گیلان، مازندران، کرمان و تهران جزو هشت استانی بودند که در همان سال
اورژانس اجتماعی را راه اندازی کردند و میتوانم بگویم که اورژانس اجتماعی اکنون
وارد 23 سالگی شده است.
اورژانس اجتماعی در حال حاضر شامل چهار
فعالیت مرکز مداخله در بحران فردی، خانوادگی و اجتماعی به نام مرکز مادر اورژانس
اجتماعی، پایگاه خدمات اجتماعی یا همان ایستگاه اورژانس اجتماعی، خط تلفن اورژانس
اجتماعی (۱۲۳) و خدمات سیار اورژانس اجتماعی است و اکنون در همه استانهای
کشور فعالیت دارد. مردم می توانند با مراجعه حضوری به مرکز مادر اورژانس اجتماعی
یا همان مرکز مداخله در بحران یا پایگاه خدمات اجتماعی یا خودروهای خدمات سیار از
خدمات استفاده کنند یا اینکه با خط اورژانس اجتماعی با شماره ۱۲۳ تماس بگیرند.
ایرنا: چند خودرو در اختیار کارشناسان
مربوطه در اورژانس اجتماعی آماده خدمترسانی به صورت سیار به مردم هستند؟
موسوی چلک: خدمات سیار اورژانس اجتماعی
در گذشته به شکل کنونی که دارای خودروی یک شکل باشند، نبود. از همان سال ۱۳۷۸
از طریق خودروهای اداری یا آژانسها، پیگیریها و مداخله در محل انجام میشد. بهمن
سال ۱۳۷۸ در اصفهان یک دستگاه مینی بوس وسال ۱۳۷۹ دو دستگاه مینی بوس
درتهران برای این کار اختصاص پیدا کرده بود. در مقطعی هفت دستگاه خودروی ون
توسط سازمانهای بینالمللی برای این کار در نظر گرفته شده بود در شهرستانها هم
نوع خودروها متفاوت بود. خودروهای موجود یکشکل با شناسه مشخص در ۲۵ خرداد ۱۳۸۷ در
تهران در محل نمایشگاه بین المللی تهران با ۵۰ خودرو افتتاح شد که در سال ۱۳۸۶
خریداری شده بودند. در حال حاضر فکر میکنم حدود ۳۰۰ خودرو را شامل میشود و گویا
در حال افزایش هم هست. چون بر اساس جزء ۳ بند «ب» ماده ۸۰ قانون برنامه ششم توسعه
در شهرهای بالای ۵۰ هزار نفر این برنامه توسعه پیدا کرد که در بیش از ۱۵۰ شهر در
یک سال تأسیس شدند.
ایرنا: اورژانس اجتماعی چه اهدافی را
دنبال می کند؟
موسوی چلک: اورژانس اجتماعی برنامهای
است که هدفش پر شدن فاصله بین خانه تا کلانتری است تا افراد مشمول این برنامه برای
هر موضوعی سراغ پاسگاه و دادگاه نروند و پرونده قضائی نداشته باشند. ولی اهداف
مهمی را برایش متصور بودیم که شامل شناسایی مناطق و کانونهای آسیب زا و آسیبهای
شایع و در حال شیوع به صورت کشوری، منطقهای و محلی، تقویت مداخلههای اجتماعی و
روانی قبل از مداخلههای قضائی-انتظامی، مداخله در بحرانهای فردی، خانوادگی و
اجتماعی و تسهیل دسترسی افراد به خدمات تخصصی مورد نیاز است. توانمند سازی افراد
مشمول به صورت بازگشت به خانواده، فراهم کردن زمینه زندگی مستقل یا ارجاع به مراکز
مرتبط، ارائه نظرات کارشناسی و مشاورهای به مراجع قضائی حسب درخواست، تبادل اطلاعات
و آمار مربوط با سازمانهای ذی ربط با رعایت قوانین و مقررات مربوط از دیگر اهداف
به شمار میروند.
ایرنا: گروه های هدف اورژانس اجتماعی چه
کسانی هستند؟ آیا افراد دارای اختلال هویت جنسی نیز میتوانند از اورژانس اجتماعی
خدمات دریافت کنند؟
موسوی چلک: گروههای هدف اورژانس
اجتماعی شامل خشونت دیدگان خانگی از قبیل کودکان آزار دیده، همسران آزار دیده،
سالمندان آزار دیده و معلولین آزار دیده، افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به
خودکشی کردهاند و خانواده آنان، دختران و پسران فراری از منزل، زنان و دختران در
معرض آسیب اجتماعی یا آسیب دیده اجتماعی، زوجین متقاضی طلاق و افراد در معرض بحران
طلاق، کودکان خیابانی، مبتلایان به اختلال هویت جنسی در معرض آسیب از جمله دریافت
کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی هستند و افراد دارای اختلال هویت جنسی در سالهای
اول پیش بینی نشده بودند که بعدها حسب ضرورت و چون کار آنها از طریق مرکز مداخله
در بحران پیگیری میشد به افراد مشمول اضافه شدند که در آئین نامه سال ۱۳۹۲ هیأت
دولت اضافه شدند. البته در شرایط بحران های طبیعی و غیرطبیعی هم الان حضور پیدا می
کنند و به این گروه های هدف خدمات می دهند.
ایرنا: به نظر میرسد وظیفه اورژانس
اجتماعی و کار کردن در حوزه آسیبهای اجتماعی، ماهیت فرابخشی دارد. همکاری اورژانس
اجتماعی با نهادهای دیگر به چه شکل است؟
موسوی چلک: دقیقا به نکته مهمی اشاره
کردید. در این برنامه با توجه به ماهیت کار و گروه های هدف و نوع مداخلات مورد
نیاز، همکاریهای درون و برون سازمانی بسیار مهم بوده، هستند و خواهند بود. در
ابتدای کار همکاریهای برون سازمانی خوب و همکاریهای درون سازمانی بسیار ضعیف
بود. به عنوان مثال با قوه قضائیه تفاهم نامه داشتیم، معاون مربوطه این قوه، نامهای
به مراکز استانها ارسال کرده بود تا همکاری کنند. وزارت کشور و نیروی انتظامی
همکاری خیلی خوبی داشتند. ولی در داخل سازمان این همکاری ضعیف بود. دلایل متعددی
داشت. از جمله اینکه معمولاً ساختارهای سنتی از تغییر گریزان هستند یا هراس دارند
چون کارشان با اجرای این برنامهها بیشتر میشد، یا مراجعه از طریق اورژانس
اجتماعی به واحدهای دیگر بیشتر میشد. به طور مثال برای شناسایی کودک بد سرپرست
قبل از این برنامه سیستم شناسایی فعالی وجود نداشت. پس طبیعی بود با توسعه این
برنامه سر آنها به هم به اصطلاح شلوغ میشد. از سوی دیگر دغدغهها هم بی دلیل نبود
چون بودجه و نیروی انسانی کافی نداشتند، یا در حوزههای دیگر هم همین طور. ولی اگر
قرار بود همه چیز یکجا ایجاد شود بدون شک تا الان یک مرکز هم راه اندازی نمیشد.
ضمن اینکه نمیشد نسبت به نیازهای جامعه هدف بی تفاوت بود و اطمینان داشتم که
رویکرد غیر فعال اثر بخشی لازم را ندارد به همین دلیل با انتخاب رویکرد فعال این
برنامه تأسیس شد. بعدها این همکاریها بهتر شد. برای سایر سازمانها هم در آئین
نامه سال ۱۳۸۲ وظایفی پیش بینی شده که علاوه بر دستگاههایی که قبلاً اشاره کردم
لازم است به وزارت ارتباطات اشاره کنم که همکاری بینظیری داشت.
ایرنا: ارتباط برنامه اورژانس
اجتماعی با حوزه های قضایی و انتظامی چکونه است؟
موسوی چلک: به دلیل ماهیت فرابخشی تعامل
خوب بین پلیس و قضات، تأثیر چشمگیری در تحقق اهداف برنامه اورژانس اجتماعی دارد
ولی اورژانس اجتماعی یک برنامه اجتماعی است و اساس پذیرش آن هم بصورت خودمعرف و
غیر اجباری است. ولی برای ارائه خدمات حتما نیاز به همکاریهای همکاران قضائی
و انتظامی هست. اما همیشه گفتم اورژانس اجتماعی گشت ارشاد نیست ولی آرزو میکنم به
جایی برسیم اگر روزی مردم به خدمات مداخله ای در حوزه افراد مشمول برنامه نیاز
داشتند اورژانس اجتماعی را به مداخلات قضایی ترحیح دهند تا مشکلاتشان قبل از ورود
ماموران انتظامی و قضایی حل شود تا از این طریق قضازدایی جنبه عملیاتیتری به خود
بگیرد. ضمن اینکه معتقدم پذیرش اجتماعی پس از بروز مشکل هنگامی که فرد وارد زندان
یا وارد چرخه قضایی میشود به مراتب سختتر از اورژانس اجتماعی است.
ایرنا: توسعه اورژانس اجتماعی را در سالهای
اخیر چگونه بود؟
موسوی چلک: از نظر کمی توسعه بیشتری
پیدا کرده زیرا دولت براساس تکلیف ماده ۸۰ برنامه ششم توسعه مقدمات توسعه این
برنامه مهم را فراهم ساخته گرچه هنوز کامل نشده ولی توسعه این تعداد در طول
یک سال میتواند مورد توجه باشد. بدون شک توسعه اورژانس اجتماعی در شهرهای جدید
کمک میکند تا این برنامه فراگیرتر شده و افراد بیشتری از خدمات شبانه روزی،
رایگان و تخصصی این برنامه در مناطق بیشتری از کشور بهرهمند شوند.
البته برای نهادینه شدن این برنامه توجه
به چند نکته اساسی است و نباید فقط به توسعه کمی ناقص بسنده کرد. ضمن تکمیل توسعه
کمی کارهای انجام شده، برای توسعه کیفی هم باید تمهیداتی اتخاذ شود تا ارائه خدمات
این برنامه زمینه رضایت بیشتر خدمت گیرندگان را فراهم کند. از جمله این موارد میتوان
به امنیت شغلی کارشناسان، تکمیل چهار برنامه اورژانس اجتماعی شامل مرکز مداخله در
بحران فردی، خانوادگی و اجتماعی، پایگاه خدمات اجتماعی، خط تلفن اورژانس اجتماعی (۱۲۳)
و خدمات سیار اورژانس اجتماعی، تلاش برای افزایش هماهنگیها و همکاریهای درون
سازمانی در حوزههای کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، زنان سرپرست خانوار، افراد
دارای معلولیت، سالمندان، بیماران روانی مزمن، سو مصرف مواد مخدر و روان گردانها،
پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، مشاوره و خدمات روانشناختی، هماهنگیهای برون
سازمانی با دستگاههای مرتبط اطلاعرسانی فراگیر و مستمر برای شناسایی بیشتر مردم
و دستگاههای مرتبط، تکمیل خدمات دیگری که از سال ۱۳۷۸ شروع شده و نیاز به توسعه
دارد تا در ارتقای خدمات اورژانس اجتماعی موفقیت بیشتری حاصل شود از قبیل خانه
سلامت برای دختران، بازپروری زنان آسیبدیده اجتماعی، مداخله در خانواده به منظور
کاهش طلاق، شناسایی و جذب کودکان خیابانی، تولید دانش بومی مرتبط با گروههای هدف
و موضوعات مرتبط از جمله این موارد میباشد که امید است با تدبیر بهتر تحقق پیدا
کند.
ایرنا: نظر شما در خصوص واگذاری به بخش
خصوصی چیست؟
موسوی چلک: همیشه مخالف واگذاری این کار
به بخش غیر دولتی و خصوصی بودم و هستم زیرا این کار را از جنس موضوعات حساس و
حاکمیتی تلقی میکنم. به جز پایگاه خدمات اجتماعی که با رویکرد محله محوری مشارکت
مردم است و میتوان آن را واگذار کرد ولی بقیه موارد را باید دولتی نگه داشت. بخشهای
خصوصی و غیر دولتی میتوانند ظرفیتهای خود را برای توانمند سازی افراد
در اختیار مجریان این برنامه قرار دهند.
به عنوان مثال در قالب مسئولیت اجتماعی
بنگاههای بخش خصوص برای تأمین زیر ساخت و اشتغال افراد و ... کمک کند یا خیرین هم
همینطور. همه کمکها که نباید الزاما بطور مستقیم با دست خودشان ارائه شود. مهم
نیتشان هست که ثواب کار خیرشان را میبینند. یک اشتباه در این برنامه می تواند
حیثیت کشور را خدشه دار کند و اعتماد و اطمینان به این برنامه اجتماعی و سازمان
بزرگ بهزیستی را خدشه دار کند. باید خیلی مراقب بود.
ایرنا: تناقضهایی درباره سال فعالیت
اورژانس اجتماعی وجود دارد، نظر شما در این باره چیست؟ اورژانس اجتماعی در هیات
دولت مصوبه ای مرتبط دارد؟
موسوی چلک: به منظور نهادینه شدن همکاریهای
بین بخشی سال ۸۷ و ۸۸ پیش نویس لایحهای را نوشتیم که بتواند پس از طی مراحل اداری
تبدیل به قانون شود. ابتدای سال ۸۹ من از دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی
رفتم و بعدا که در سال ۹۰ مسؤلیت دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه به من
سپرده شد با همکاری بهزیستی پیشنویس آئیننامهای را نوشتیم و به دولت ارسال کردیم.
پس از بررسیهای کارشناسی در کمیسیون
اجتماعی و دولت، آئین نامه یک بار در ۲۶ شهریور سال ۹۱ با انجام اصلاحاتی در دولت
به تصویب رسید. پس از انجام اصلاحات مجدداً در خرداد ۹۲ تصویب و ابلاغ شد. البته
عنوان آئیننامه مصوب هیئت وزیران «فوریت های اجتماعی» است و چون دولت نمیتوانست
در مستندات از اصطلاحات لاتین استفاده کند فوریت جایگزین اورژانس شد که متأسفانه
برخی از افراد همین را بهانه میکنند و تاریخ راه اندازی اورژانس اجتماعی را سال ۹۲
اعلام میکنند.
در حالی که در موافقتنامههای بودجه،
تشکیلات اداری مراکز، مصوبه راه اندازی خط تلفن اورژانس اجتماعی ۱۲۳ در سال ۱۳۸۳ و
خدمات سیار اورژانس اجتماعی گویای واقعیت تاریخ راه اندازی اورژانس اجتماعی است و
نمیتوان آن را تحریف کرد.
ایرنا: پیش از این در گفت و گویی با
ایرنا با موضوع تجهیز مددکاران اجتماعی و کارکنان اورژانس اجتماعی به وسایل دفاعشخصی
مجهز مخالف بودید؟ چرا؟
موسوی چلک: بله. صحیح است. مددکار
اجتماعی یک مددکار اجتماعی است با رویکرد اجتماعی نه پلیسی. اگر مددکار اجتماعی
شوکر الکترونیکی، باتوم و زنجیر داشته باشد، پلیس است نه مددکار اجتماعی. اورژانس
اجتماعی پلیس نیست که ابزار دفاعشخصی و سلاحسرد در اختیار داشته باشد.
اورژانس اجتماعی تاسیس شد تا مردم قبل
از پلیس به این مراکز مراجعه کنند. برایمثال در یکی از مأموریتها فرد نیازمند به
حمایت اورژانس اجتماعی، اول پلیس و بعد مددکار اجتماعی را کتک زد. در این شرایط
دیگر نیازی به در دست داشتن ابزار محافظی برای مددکار اجتماعی نیست.
بنده بهعنوان رئیس انجمن مددکاران
اجتماعی ایران بر این باورم که تجهیز مددکار اجتماعی به وسایل دفاعشخصی با روح
این شغل در تضاد است. افرادی که در پی تجهیز مددکار اجتماعی به ابزار دفاعشخصی
هستند، در واقع بهدنبال تضعیف این شغل هستند. مددکار اجتماعی با باتوم، شوکر
الکترونیکی، دستبند و زنجیر سنخیتی ندارد.
اساس دریافت خدمات از اورژانس اجتماعی
خودمعرف و داوطلبانه است. هر فرد برای دریافت خدمات حسب شرایط خود میتواند
اورژانس اجتماعی، نیرویانتظامی یا دیگر نهادهایاجتماعی را انتخاب کند. بر اساس
آئیننامه اورژانس اجتماعی «اگر مددکار اجتماعی تشخیص به مداخله پلیس داد، میتواند
از نیروی انتظامی برای مهار آسیبها استفاده کند». یا براساس قانون اطفال و
نوجونان که بعد از ۱۶ سال امسال تصویب و ابلاغ شده است مددکاران اجتماعی اورژانس
اجتماعی می توانند حسب ضرورت از همکارای پلیس استفاده کنند.
در این شرایط دیگر نیازی به تجهیز
مددکار اجتماعی به سلاحسرد نیست. مددکاری اجتماعی نوعی خدماترسانی غیرانتظامی و
غیرقضائی است، اما در برخی مواقع شرایط بهنحوی است که امکان مداخلهمستقیم مددکار
اجتماعی نیست. در این شرایط بهتر است با اعلام به سیستم قضائی، از ضابط قضائی،
یعنی پلیس، استفاده شود. با بررسی دیگر مشاغل باید تاکید کرد احتمالخطر در هر
لحظه برای هر فرد در هر شغلی وجود دارد.
برای مثال اکنون ممکن است یک فرد در
اداره بنده را تحت ضربوجرح قرار دهد. در این وضعیت قرار نیست هر فرد در هر شغل به
شوکر الکترونیکی، باتوم و دیگر ابزار دفاعشخصی مجهز شود. در واقع تجهیز مددکار
اجتماعی به سلاحسرد این جایگاه و روح خدماترسانی مددکاری اجتماعی را تخریب میکند.
بر اساس ماده سه آئیننامه اورژانس اجتماعی این نهاد بهشکل خود معرف یا ارجاعی
فعالیت میکند. از سوی دیگر، بر اساس ماده پنج این آئیننامه نیرویانتظامی با
رعایت قوانین و مقررات مربوطه همکاریهای لازم را در زمینه موارد زیر به عمل میآورد
که عبارت است از: حمایت از کارکنان مرکز در مواردی که سلامتجسمی و امنیتجانی
آنها یا دریافتکنندگانخدمات در معرضخطر قرار گیرد.
در ماده شش قانون اطفال ونوجوانان هم
همین موضوع تاکید وتصریح شده در این میان اگر مددکار اجتماعی تشخیص داد خود یا فرد
دریافتکننده خدمات درمعرض خطر است، باید در اسرع وقت از نیروی انتظامی برایمداخله
استفاده کند. وظیفهدوم ارجاع گروه مشمول کودکآزار، همسرآزار و زنان تحتآسیب به
اورژانس اجتماعی بر اساس ضوابط و قوانین است. با بررسی مشاغل دیگر هم پزشک،
خبرنگار یا راننده در روز ممکن است با زدوخوردهای متعدد مواجه شوند؛ مددکار
اجتماعی هم از دیگر مشاغل جدا نیست. برای او هم امکانحادثه وجود دارد. اورژانس
اجتماعی یک خدمت غیرانتظامی و غیر قضایی محسوب میشود. افرادی که برای ارائه خدمات
اجتماعی باتوم را پیشنهاد میدهند، از رسالت مددکار اجتماعی بیخبرند. باید تاکید
کرد اورژانس اجتماعی، پلیس و گشت ارشاد نیست، بلکه یک برنامه اجتماعی است.
ایرنا: یعنی مددکاران اجتماعی موارد را
هم نمیتوانند به مراجع قضایی یا انتظامی ارجاع دهند؟
موسوی چلک: چرا. میتوانند ارجاع
دهند ولی طبق دستورالعمل های اورژانس اجتماعی. نباید اورژانس اجتماعی را تبدیل به
مرکز قرنطینه پاسگاه و دادگاه کرد. در این صورت مراجعان خودمعرف را از دست میدهند
که این برنامه برای این گروهها تاسیس شد. دادگاه و پاسگاه که داشتیم. اشاره کردم
که اورژانس اجتماعی برای قبل از مداخلات قضایی و انتظامی است ولی این نکته به
منزله این نیست که هنگام مداخلات قضایی و انتظامی یا حتی بعد از آن نمیتواند یا
نباید مداخله کند. بلکه در اولویت های بعدی هستند ولی با رویکرد اجتماعی، نه پلیسی
و نه قضایی.
ایرنا: به قانون اطفال و نوجوانان سال ۱۳۹۹
اشاره کردید، آیا اورژانس اجتماعی و مددکاری اجتماعی با استناد به این قانون قویتر
می شود وجایگاه بهتری پیدا می کند؟
موسوی چلک: از ابتدای تاسیس اورژانس
اجتماعی این خلاء قانونی احساس می شد. خاطرم هست یک بار سال ۱۳۸۷ که دور دوم حضورم
در این دفتر بود پیش نویس لایحه اورژانس اجتماعی را هم کار کرده بودیم. یک بار
قانون حمایت از کودکان و نوجوانان سال ۱۳۸۱ در مجلس با حدود ۹ ماده تصویب شد
که یک گام به جلو بود ولی کافی نبود. تا این که از سال ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ تدوین پیش نویس
لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان توسط قوه قضاییه با همکاری سازمانهای مختلف
شروع شد و من هم از ابتدای کار تا پایان کار و تصویب آن کنار تدوین کنندگان بودم.
هم به عنوان فردی که مسوولیت داشتم و بعد از آن هم به عنوان مددکار اجتماعی و رییس
انجمن.
خوشبختانه محور اجرای این برنامه
مددکاران اجتماعی و بهویژه مددکاران اجتماعی اورژانس اجتماعی هستند و همین طور
سازمان بهزیستی و بهطور کلی در این قانون نگاه اجتماعی غالب است. در زمان تصویب
بخش حمایت اجتماعی این لایحه در جلسات شورای عالی قضایی، رییس وقت بهزیستی
هم شرکت می کرد. همین الان که از زمان تدوین تا تصویب در مجلس بد از ۱۶ سال
تغییراتی انجام شده ۱۵ بار کلمه مددکار اجتماعی و به همین نسبت سازمان های بهزیستی
و حمایتی آمده است. معتقدم تصویب این قانون برای نهادینه شدن اورژانس اجتماعی ونقش
مددکاران اجتماعی برای ایفای این وظایف بسیار ضروری بود و معتقدم بسیار اثر
گذار هم خواهد بود.
ایرنا: به نظر شما سازمان بهزیستی توان
لازم را برای اجرای قانون اطفال و نوجوانان دارد؟
موسوی چلک: بدون شک در نگاه اول بله.
ولی از چند منظر می توان به سوال شما پاسخ داد. اول این که هیچ سازمانی به اندازه
بهزیستی صلاحیت حرفه ایی و تخصصی اجرای این برنامه را ندارد. شاید به همین
دلیل است که در ماده شش قانون اطفال و نوجوانان، اول به وظایف بهزیستی اشاره
شده و این که همه سازمان های موضوع ماده پنج قانون مدیریت خدمات کشوری موظف به
همکاری با بهزیستی هستند و حتی مسئولیت تدوین آیین نامه ماده ۶ این قانون که به
چگونگی تعامل سازمان های مختلف است به وزارت تعاون، کار رفاه اجتماعی
داده است که معتقدم مهمترین دلیل این واگذاری به وزارت رفاه، نقش
سازمان بهزیستی است.
دوم این که بهزیستی هم در ساختار درون
خود باید به این باور برسد و ساختار سازمانی خود را برای ایفای این
وظیفه مهم و ضروری در کشور آماده کند. سوم اینکه دولت باید در تغییر این
ساختار و تشکیلات اداری و جذب نیروی انسانی متخصص و تامین منابع کمک
کند در غیر این صورت باید برای توسعه کمی پاسگاه و زندان و دادگاه پول بیشتری
هزینه کند که متاسفانه ظاهرا علاقهمندی به هزینه کردن در این بخش ها
بیشتر است.
ایرنا: شما در انجمن ارتباطات بینالمللی
هم دارید و مسئولین ارشد مددکاری اجتماعی جهان بارها طی این سه سال اخیر به ایران
آمده بودند. نگاه مسئولان مرتبط مددکاری اجتماعی جهان به برنامه اورژانس اجتماعی
چگونه است؟
موسوی چلک: طی سه سال اخیر به واسطه
برنامه های بینالمللی و مراودات بینالمللی که انجمن داشت خوشبختانه دبیر کل فدراسیون
جهانی، رییس منطقه آسیا و اقیانوسیه، رییس انجمن بینالمللی مدارس مددکاری و
اساتید به نام این حوزه ها و حوزه های مرتبط وارد ایران شدند و از نزدیک این
برنامه را دیدند و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند. نه این که درکشور های دیگر نباشد
اما آنگونه که در ایران طراحی شده است متفاوت تر از سایر کشورهاست. نه فقط
این مسئولان، که در سال های قبل هم که بیشترین مدرس ما از سایر کشورها می
آمدند اعتراف کرده بودند که بسیار متفاوت دیده شده است.
حتی در سومین گزارش جهانی مددکاری
اجتماعی که دو سال قبل توسط فدراسیون جهانی منتشر شده بود یک صفحه به این برنامه
اختصاص پیدا کرده بود. در مجمع جهانی فدراسیون در سال ۲۰۱۸ در ایرلند این
برنامه توسط من معرفی شد. همین طور در کنفرانس های بینالمللی متعدد که حضور
داشتم این برنامه را معرفی کردم.
در نشست منطقه آسیا و اقیانوسیه هم
که شهریور سال قبل در هندوستان برگزار شده از اورژانس اجتماعی ایران به عنوان
برنامه موفق در معرفی ظرفیت های مددکاری اجتماعی و نهادینه کردن رویکرد اجتماعی
نام برده شد. رییس انجمن مدارس زمانی اعلام کرده بود که اورژانس اجتماعی ایران،
قابل صدور به جامعه جهانی است. همین طور دبیر کل فدراسیون در بازدیدی که از
اورژانس اجتماعی داشتند همین نظر را داشتند. این افراد با اکثر کشور های دنیا
ارتباط دارند و برنامه را می شناسند.
ایرنا: به عنوان موسس اورژانس اجتماعی
اکنون چه احساسی دارید؟ و آیا تابحال از شما تقدیر شده است؟
موسوی چلک: واقعیت این است که خیلی
خوشحالم و حس خوبی دارم. تاسیس و راه اندازی این برنامه کار بسیار دشواری بود ولی
تاسیس شد و جایگاه قانونی بهتری پیدا کرده است.
البته هنوز تا فراگیری، جامعیت، کفایت و
پایداری و اثربخشی کار های مانده هم دارد که امید است توسط همکاران بهزیستی انجام
شود.
ذات برنامه های اجتماعی همینگونه است که
به تدریج و با کندی کامل می شوند. متاسفانه تاکنون به خاطر تاسیس اورژانس اجتماعی
نه تنها تقدیر نشدم بلکه بارها مورد توبیخ شفاهی هم قرار گرفتم و مشکلات
متعددی برای من ایجاد کردند و هنوز هم دارند ایجاد می کنند. ولی من یک مددکار
اجتماعی هستم و کارم را انجام می دهم. از کار کردن برای مردم خسته نمیشوم همه
مشکلات را هم مثل عسل دوست دارم و برای من شیرین است.
سپاسگزاری از من مهم نیست من به عنوان
یک مددکار اجتماعی ایرانی فقط وظیفه ام را انجام می دهم. خدا را سپاس می گویم که
مددکار اجتماعی هستم.
ایرنا: و سخن پایانی؟
موسوی چلک: همیشه گفتم سپاسگزار همه از جمله مدیران و کارشناسان بهزیستی در ادوار مختلف، قوه قضائیه، وزارتخانههای رفاه، کشور، ناجا، اصحاب رسانه هستم. همچنین کارشناسانی که ماهها حقوق نمیگرفتند ولی به دلیل وظیفه شناسی در کار کوتاهی نکردند و اگر امروز پرچم اورژانس اجتماعی در کشور بالاست به خاطر همین ایثارها و فداکاری ها بود. کسانی که کتک خوردند، حبس شدند، بیمارستان بستری شدند، دیر حقوق گرفتند، کم حقوق گرفتند، شبانه روز کار کردند با کمترین امکانات و توجه به آنان. ولی خدمت کردن به مردمی را که گاهی اوقات نزدیکترین کسان شأن زخمی عمیق در دلشان ایجاد میکردند را فراموش نکردند. از اصحاب رسانه از جمله خبرگزاری ایرنا هم سپاسگزارم. به همه مخالفین هم خدا قوت میگویم و جلوی همه آنان سر تعظیم فرود می آورم و می گویم که دوستشان دارم چون موجب شدند دقت و تلاش بیشتری کنم و انتقادات صحیح کمک کرد تا کارهای اشتباه را تکرار نکنم و نقاط ضعف را ببینم.