نگاه بازجو یانه اوین نامه به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای جناح مغلوب رقیب

نگاه بازجو یانه اوین نامه کیهان سربازجو شریعت نداری به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای جناح مغلوب رقیب  11 شهریور -99

پروژه «برجام داخلی» مدعیان اصلاحات با پوستین «مصالحه ملی

روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد به مدیر مسئولی الیاس حضرتی نماینده ردصلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم روز گذشته در یادداشتی با عنوان «نوبت مصالحه ملی است» نوشت: «وقتش رسیده است که ده سال دیگر را ببینیم.‌ کودکانمان و آمار و امید این یوسف در نزدیکی زندان تهمت‌ها و چاه برادران خویش را برکشیم...آنچه ضرورت امروز و خطاب به بدنه و افراد اصلاح‌طلب و بدنه رأی سال ۹۶ رئیس‌جمهور است، کانال‌های مستقیم گفت‌وگو با رهبری و سپاه به عنوان راهبردی اصلاح‌طلبانه باید ایجاد شود

سرویس سیاسی-
این روزنامه مدعی اصلاح‌طلبی در ادامه محورهای طرح ادعایی خود را اینگونه تشریح کرده است: «دفاع از منافع مالی و اقتصادی کشور در سپاه و همه نهادهای کشور و بازگردانی شرکت‌ها و مؤسسات ملی تحت نظر سپاه و سایر بنیادهای دولتی و شبه‌دولتی و خاص و تحت اختیار نهاد رهبری، طی راهکاری به شهروندان ایرانی به عنوان اموال ملی مشاع و تنقیح ماموریت‌دهی به بخش اقتصادی و لجستیک سپاه برای زیرساخت‌هایی که سرمایه‌گذاری مطمئن خارجی و داخلی وجود ندارد (مثل پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس)، اجازه رقابت همسطح و برابر اصلاح‌طلبان و اصولگرایان با الگوی سال 76 و دفاع رهبری و سپاه از حق رأی مردم و نتایج آن و پاسداری منتخبان از نهاد رهبری و سپاه به عنوان نهادهای قانون اساسی و...»
گفتنی است این طرح مضحک که پیشتر با عناوینی همچون «آشتی ملی» و «گفت‌و‌گوی ملی» از سوی این طیف مطرح و به شکلی مفتضحانه شکست خورده بود، همان تاکتیک بسط متدیک برجام است که در پروژه داخلی آن این بار حاکمیت باید به سیکل امتیاز‌دهی به جریان غربگرا بیفتد.
مدعیان اصلاحات که بیش از سی و اندی سال از عمر چهل ساله انقلاب اسلامی ارکان قدرت را در اختیار داشته‌اند هر بار که منافع حزبی و جناحی خود را در خطر می‌بینند، با تعابیری رنگ و لعاب دار و شکیل مدعی منافع ملی و مصالح مردم می‌شوند، حال آنکه طرحشان نه تنها برای آرامش مردم و جامعه نیست، بلکه در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن، طرحی برای سپر قراردادن آرامش مردم مقابل نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران است، به عبارتی جریان اصلاحات به دنبال کسب قدرت به هر بهانه‌ای است. این در حالی است که هرکجا پای براندازی، مداخله‌گری بیگانگان و ارتباط با سرویس‌های خارجی مطرح می‌شود، نام یکی از اصلاح‌طلبان می‌درخشد و فتنه‌هایی نظیر کوی دانشگاه در سال ۷۸ و شورش علیه جمهوریت نظام در ۸۸ در کارنامه سیاه این جریان ثبت شده است.
ناگفته نماند از روزنامه‌ای که این روزها به تریبون افرادی همچون مسعود بهنود روزنامه‌نگار فراری سلطنت‌طلب و از چهره‌های اثرگذار در پروژه عملیات روانی آمریکا و انگلیس علیه ملت ایران تبدیل شده، انتظاری جز انتشار چنین مطالب سخیف و ناپسندی نیست.
وعده روحانی درباره رایگان شدن برق، سرنا‌ زدن از سر گشاد است!
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم محمد طبیبیان، اقتصاددان به موضوع «وعده روحانی درباره رایگان شدن برق 30 میلیون خانوار ایرانی» پرداخت و نوشت: «آیا ممکن است چیزی مجانی باشد؟ نه. به جز نور خورشید دیگر هوای سالم هم مجانی به دست نمی‌آید
در ادامه این مطلب آمده است: «به این ترتیب برق مجانی نخواهد بود، یادمان هست چند سال پیش نمایندگان مجلس در یک اقدام پوپولیستی قیمت آب و برق را تثبیت کردند. نتیجه اینکه شرکت‌های مربوط یا از محل‌های دیگری از منابع کشور بهره بردند یا برخی فعالیت‌ها را درز گرفتند. چند سال بعد در گوشه‌ای سر و صدای عده‌ای به دلیل بحران آب آشامیدنی بلند شد، آن هم در سال وفور بارندگی، یا برخی مناطق با قطعی برق مکرر مواجه شدند و به دلیل سالها عدم سرمایه‌گذاری کافی در زیربناهای مربوط، عاقبت هزینه مجانی را عده‌ای خواهند پرداخت. مثل کمانچه زدن آن فردی که شب نوازندگی می‌کرد صدایش فردا بلند می‌شد. این نوع سیاست هم از مصادیق سرنا‌زدن از سر گشاد است
سازندگی نوشت: «در این حالت راه و رسم مناسب رسیدگی به گروه اقلیت فروماندگان هم کمک درآمدی خواهد بود نه مجانی کردن نهایتاً پر ضایعه و پر هزینه
دستاوردسازی عجیب؛ پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس
نتیجه مدیریت زنگنه است!
اکبر ترکان، در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان «عملکرد مثبت زنگنه در وزارت نفت» نوشت: «آقای بیژن زنگنه حرفه‌ای‌ترین وزیر دولت است و بیش از همه به کارهایش مسلط است و کارهایی که کرده همه منطق فنی و حرفه‌ای دارد... در مورد کارکرد وزیر در وزارت نفت اساساً آقای زنگنه شخص کاردانی است که به کار خود مسلط است. آقای زنگنه شاه‌سلطان ‌حسینی مدیریت نکرده و در همه کارهایی که در وزارت نفت انجام‌شده خودش مداخله داشته و به مسائل این وزارتخانه‌اشراف دارد. لذا حضور شخصیتی چون آقای زنگنه در بدنه دولت و وزارت نفت برای مردم مفید است
ترکان در ادامه نوشت: «کارکرد دوم آقای زنگنه پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس است که شروع‌اش در زمان دولت اول و اتمام آن نیز در دولت دوم آقای روحانی است. این کار بزرگی است که باید دیده شود. پالایشگاهی در کنار خلیج‌فارس ساخته و در کنار آب خط‌لوله‌ای از عسلویه به بندرعباس کشیده که میعانات گازی پارس جنوبی را به آنجا آورده و پالایش کند. موقعیت بندرعباس نیز به‌گونه‌ای است که خط‌لوله سراسری به مرکز و جغرافیای کشور دارد و همچنین بزرگ‌ترین انبار نفت را دارد و در حال حاضر سوخت کشور را از آنجا تأمین می‌کند
برخلاف ادعای ترکان، بیژن زنگنه یکی از ضعیف‌ترین وزرای دولت روحانی است. زنگنه از جمله کسانی است که همواره معتقد بود که واردات بنزین و گازوئیل اقتصادی‌تر از تولید آن در داخل است! و ساخت پالایشگاه به صرفه نیست! به همین دلیل پروژه پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس مورد بی‌مهری دولت قرار گرفت. لازم به ذکر است که واردات بنزین به کشور در دولت یازدهم ۶ برابر شد!
پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس با تلاش جهادی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء ساخته شد. قرارگاه سازندگی سپاه پاسداران ساخت این پالایشگاه را در اوج تحریم‌ها در دولت نهم شروع کرد و در خرداد 98، علی‌رغم کم‌توجهی دولت، آن را به سرانجام رساند.
زنگنه قراردادهای خسارت باری همچون کرسنت و توتال را در کارنامه غیرقابل دفاع خود ثبت کرده است. ترکان پیش از این در اظهارنظری تأمل برانگیز با توهین و تحقیر مردم ایران گفته بود ما ایرانی‌ها قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز آبگوشت بزباش و قرمه سبزی را نداریم!
زنگنه نیز دقیقاً با همین رویکرد غلط با ساخت پالایشگاه و بهره مندی از استعدادهای عظیم داخل و اعتماد به جوانان ایرانی مخالف بود.
تا ترامپ رأی نیاورده، پالس‌های مثبتی صادر کنیم!
روزنامه زنجیره‌ای اعتماد در گفت‌وگو با یکی از محکومین فتنه 88 به نقل از وی نوشت: «یکی از شعارهای آقای روحانی در تمامی گردهمایی انتخاباتی سال 92 در سراسر کشور، بحث رفع حصر بود
در ادامه این مطلب آمده است: «کشور و جامعه در شرایط سختی قرار دارد و اگر اقدامی نشود هر لحظه بیشتر به نقطه ابربحران نزدیک می‌شویم. حال آنکه عبور از این اوضاع، بدون آنکه جلوی دشمنان خارجی زانو بزنیم، طبیعتاً نیازمند اتحاد ملی و انسجام داخلی و البته استفاده از تمامی ظرفیت‌هاست و بنابراین به نظر می‌رسد حل این موضوع همچنان محل بحث است و هنوز هم ضرورت دارد. به هر حال اگر ترامپ رأی بیاورد، بعید نیست به‌سمت تغییرات بنیادی در ایران حرکت کنند و ما داخل کشور لازم است کمربندها را سفت‌تر ببندیم و حاکمیت هم باید با اعلام عفو عمومی زندانیان سیاسی و تغییر روش با امثال نسرین ستوده‌ها و نرگس محمدی‌ها و دیگران، پالس‌های مثبتی صادر کند».
گرفتن سفارت آمریکا؛ ماحصل افکار کودک ۵ ساله
روزنامه شرق در مصاحبه با فیض‌الله عرب‌سرخی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب به نقل از وی نوشت: «واقعیت ماجرا این است که ما در حکومت‌داری کم‌تجربه بودیم و اگر متجرب بودیم شاید مسیری را می‌رفتیم که عراق این جنگ را تحمیل نکند یا جنگ زودتر پایان یابد...»
این ادعا که اگر تجربه داشتیم کاری می‌کردیم که جنگ تحمیلی آغاز نشود به این معنی است که ایران در شروع جنگ نقشی داشته است! حال آنکه طبق نقشه‌ای از پیش تعیین شده و با حمایت آمریکا صدام به ایران تجاوز کرد.
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «برای مثال برخی افراد ماجرای سفارت آمریکا را امروز چنان قضاوت می‌کنند که گویی شرایط سال ۵۸، شرایط امروز بوده است. نمی‌توان تاریخ را بدون درنظرگرفتن شرایط همان زمان تحلیل و قضاوت کرد. برای اینکه ببینید شرایط تا چه حد تغییر کرده باید بدانید که در آبان ۵۸ همه نیروهای سیاسی از چپ و راست از این حرکت حمایت کردند و مردم ۲۴ ساعت پشت دیوارهای سفارت حضور داشتند. فضای جامعه با فضای امروز بسیار متفاوت بود. به حاکمیتی [رژیم پهلوی] که ۲۵ سال با یک کودتای خارجی بر سر کار بود، پایان داده شده بود و جامعه علیه آمریکا بود
برجام بسیاری از مشکلات را حل کرد
سپس عرب سرخی مدعی شده: «البته دانشجوها سفارت را برای ۴۴۴ روز نگرفتند و تصور می‌شد ۴۸ ساعت بعد مسئله حل شود اما کار از دست دانشجویان خارج شد. قضاوت آن روزها مثل این است که بگویید ای‌کاش یک کودک پنج‌ساله به اندازه یک انسان 40 ساله بفهمد. درکی که امروز از مسائل هست آن موقع وجود نداشت، بنابراین حتماً اگر تجربه امروز وجود داشت خیلی از وقایع اتفاق نمی‌افتاد. الان در نظر بگیرید قرارداد مهمی مثل برجام امضا شده و بسیاری از مشکلات را از کشور دور کرده ‌اما خیلی‌ها به آن فحش می‌دهند. یعنی امروز بعد از این حجم تجربه نیز پدیده‌ای مانند برجام در نظر عده‌ای صددرصد درست و در نظر عده‌ای دیگر کاملا ً‌اشتباه است
این فرد با ذکر مثال کودک پنج ساله و فرد چهل ساله تلویحاً می‌گوید موضوع سفارت آمریکا ماحصل فکر یک کودک پنج ساله است! همه اینها در حالی است که خود این فرد از کودتای آمریکایی که سبب تحمیل 25 ساله رژیم پهلوی شده یاد کرده و نیز اسناد بسیاری از جاسوسی‌های این سفارتخانه یا بهتر است بگوییم جاسوس‌خانه منتشر شده است. مانندن این جاسوسخانه می‌توانست چه بلاهایی بر سر مردم ایران آورد؟
اما برای سنجش حرف‌های عرب‌سرخی همین کافی است که او عنوان کرده برجام بسیاری از مشکلات کشور را حل کرده است!! یکی از آن مشکلات حتماً قیمت دلار بوده که به بالای 20 هزارتومان هم رسید.
شرایط کشور گواهی می‌دهد مسئله اقتصاد ایران
 
سوء مدیریت است
سعید لیلاز دیروز در روزنامه دولتی ایران نوشت: «نقشه راه فصل هشتم دولت آقای روحانی باید چندین هدف را دنبال کند که دو بخش مهم آن کاهش نرخ تورم و افزایش هزینه‌های عمرانی از منابع دولتی است. دو بخشی که با خود تولید و ‌اشتغال و ثبات‌ نسبی اقتصاد را به همراه خواهد داشت. تجربه سه سال گذشته به‌ویژه یک سال اخیر با رونق بازار سرمایه نشان داد که هرگاه دولت به مردم اعتماد کرد و کسری بودجه‌اش را از طریق مردمی‌سازی و نه خصوصی‌سازی جبران کرد، براحتی توانست بر مصائب و مشکلات اقتصادی فائق شود. با درک سیاست‌های بانک مرکزی برای مقابله با آثار و تبعات اقتصادی ویروس کرونا، بر این باورم که در این یک سال پایانی نیز دولت به این نوع نگاه و مردمی‌سازی اقتصاد نیاز دارد و ماهانه می‌تواند از طریق انتشار اوراق قرضه و فروش سهام شرکت‌های دولتی بین ۷ هزار میلیارد تومان تا ۱۰ هزار میلیارد تومان منابع مالی مردمی به دست بیاورد. منابعی که اتفاقاً با جمع کردن نقدینگی موجود در جامعه ضد تورم است و با تدابیری ویژه می‌تواند زمینه‌ساز ‌اشتغال و بهبود معیشت مردم نیز باشدعضو مرکزیت حزب کارگزاران آورده است: «آمریکا تمام تمهیداتی که برای اعمال فشار بر اقتصاد ایران می‌توانست بیندیشد، به کار بسته و همانطور که پیش از این نیز به آن ‌اشاره کرده‌ام، شرایط موجود نشان می‌دهد که تحریم‌ها مسئله اصلی نبوده و با وجود این شرایط سخت هنوز راهکارهایی وجود دارد که می‌توان از این وضعیت دشوار عبور کرد. مسئله اقتصاد ایران سوء‌مدیریت بوده و شرایط کنونی گواه آن است. اگرچه ویروس کرونا تا اندازه‌ای برنامه‌های دولت را برهم زد اما از تیرماه دوباره شرایط بهبود یافت و دولت از این ماه مجدداً بر شرایط غلبه کرد و اکنون لازم است در حدود ۳۶۰ روز باقیمانده با ثبات‌سازی اقتصاد در دستور کار قرار بگیرد. لذا مأموریت ۳۶۰ روزه دولت آقای روحانی ایجاد ثبات از طریق مردمی‌سازی اقتصاد است