نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری به دیروزنامههای زنجیرهای جناح رقیب مغلوب 12 اسفند -99
مدعیان اصلاحات: دانش هستهای اصلاً ارزشش را ندارد!
سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیرهای شرق در سرمقاله شماره دیروز خود نوشت: فناوری پیشرفته دیگر در انحصار دانش هستهای نبوده و سلاح هستهای هم دیگر لزوماً امنیت ملی را تأمین یا ارتقای آن را تضمین نمیکند.
در ادامه این مطلب آمده است: چرا کشور ما... باید تا این حد تحت انواع فشارها قرار بگیرد تا برنامه هستهای خود را بهشدت محدود کند و برای آنکه به سمت نظامیشدن منحرف نشود، تحت شدیدترین نظارتها و بازرسیها قرار بگیرد؟ پاسخ این پرسش کلیدی ازجمله در گرو دریافت جواب این سؤال است که آیا قصد ما استفاده از انرژی هستهای در چارچوب پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (ان.پی.تی) است یا آزمایش؟ اگر این دومی است که راه به جایی نمیبرد و به فرض هم که ببرد، ابتر میماند و اگر هم مراد اولی است که این همه مرارت و هزینه نمیطلبد.
شرق نوشت: در این بازه زمانی [از زمان افشای برنامه هستهای ایران تاکنون...] کشور متحمل خسارات مادی و معنوی سنگینی شده و شوکهای گوناگونی را تجربه کرده که فرسایش ملی عجیبی را به ارمغان آورده است، بدون آنکه برنامه هستهای تحول و پیشرفت شگفتی که بالاخره این همه هزینه را توجیه کند، در پی داشته باشد.
روزنامه مدعی اصلاحطلبی نوشت: در این میان، گمان نمیرود کسی را داعیه این باشد که ما باید از حقوق حقه خود کوتاه بیاییم و تابع اوامر و نواهی قدرقدرتها باشیم، اما درانداختن طرحی جدید و استفاده از ابزار دیپلماسی به معنای واقعی کلمه، حرفهای برای همین زمانهاست.
در برابر خواندن چنین یادداشتهایی تنها باید افسوس خورد اما از یکجهت هم بد نیست و آن اینکه اینها در تاریخ میماند تا آیندگان بدانند گروهی به نام اصلاحطلب در موضوعات مهمی مانند انرژی هستهای چگونه مواضعی داشت.
چنانکه رهبر انقلاب نیز بارها تأکید کرده غربیها خیلی خوب میدانند که ایران به دنبال سلاح هستهای نیست و آنها تنها با این بهانه سعی در سکون و سکوت در مراکز هستهای ما دارند. با این اوصاف سؤال این است که چرا تا ایناندازه نسبت به آن حساس هستند؟
غربیها بهخوبی به اهمیت این دانش آگاه هستند و میدانند با این دانش ایران چه جهشی خواهد داشت. در نوشته روزنامه شرق به کشوری مانند پاکستان پرداخته شده است که این نشان از اوج بیاطلاعی نویسندگان این روزنامه است. اتفاقاً پاکستان دقیقاً نقطه مقابل ماست چراکه پاکستان در موضوع دانش هستهای تنها به دنبال سلاح هستهای بود و به چیز دیگری فکر نمیکرد. در اینسو ایران ازقضا به همه موارد صلحآمیز هستهای که موارد بسیار زیادی را شامل میشود فکر میکند و برای آنها برنامهریزی کرده و بنا به فتوای رهبر معظم انقلاب به دنبال سلاح کشتارجمعی نیست.
سادهلوحی اصلاحطلبان بهاندازهای است که تصور میکنند اگر همین فردا ما همه تأسیسات هستهای را تعطیل کنیم دشمنی و خصومت نظام سلطه نیز تمام میشود. دردآورترین نکته در این یادداشت این است که موبهمو مسائلی که در آن مطرح شده همان حرفهایی است که اروپا و آمریکا آرزو دارند! موضوع دیگر این است که در همین شماره شرق در مورد توسعه قلمفرسایی شده است و قابلتأمل اینکه در سرمقاله علیه یکی از پایههای محکم توسعه یعنی دانش هستهای موضعگیری شده است.
فریب دادن مردم با «آبنبات چوبی»!
احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «بایدن احتمالاً تا انتخابات گامهایی بر خواهد داشت تا گروههای رادیکال به ریاستجمهوری در ایران نرسند. به همین علت به نظر میرسد دستان ایران در عمل در هفتههای آتی بازتر از گذشته باشد.»
فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و از فعالین مدعی اصلاحات نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «یکی از راههایی که در شرایط کنونی میتواند مشکلات مردم ایران را کاهش بدهد مذاکره و احترام به ملت است. شکل و شیوه مذاکره نیز دارای اهمیت نیست؛ بلکه ماهیت مذاکره و نشان دادن حسننیت به کشورهای جهان دارای اهمیت است. اگر مذاکره بهصورت مستقیم در اولویت قرار ندارد یا شرایط برای مذاکره در چنین شرایطی وجود ندارد باید بهصورت غیرمستقیم، با واسطه یا در قالب مذاکرات گروهی این مذاکرات صورت بگیرد.»
پیشازاین و در آستانه برگزاری انتخاباتها در ایران، دولتهای وقت آمریکا برای فراهم کردن فضا برای حضور مدعیان اصلاحات در قدرت، به دادن امتیازهای غیر راهبردی و نمایشی به ایران اقدام میکردند.
کارشناسان و صاحبنظران از این اقدامات نمادین و بیارزش تحت عنوان «آبنباتچوبی» نام میبردند. حالا این روزنامه زنجیرهای در اقدامی مسبوق به سابقه به این پروژه فریبکارانه و ضدایرانی اشاره کرده است.
مدعیان اصلاحات بههیچعنوان به «اصالت دستاورد و نتیجه» اهمیت نمیدهند و صرفاً به رویکرد غلط «هر مذاکرهای بهتر از عدم مذاکره است» بها میدهند. خسارت محض برجام یکی از نتایج این رویکرد مخرب است.
تأمین اجتماعی همچنان حیاطخلوت دولت
روزنامه اینترنتی همدلی در مطلبی با اشاره به بدهی 300 هزارمیلیاردی دولت به تأمین اجتماعی نوشت: بدهی دولت به تأمین اجتماعی، مشکلات بسیاری برای حداقلبگیران و افراد بیکار ایجاد کرده است.
در ادامه مطلب این روزنامه مدعی اصلاحطلبی آمده است: به باور مسئولان سازمان تأمین اجتماعی درصورتیکه این سازمان به حیات خلوت دولت تبدیل نشده بود، حل معمای معیشت کار چندان پیچیدهای نبود. اویل دی سال گذشته بود که یکی از نمایندگان در مجلس دهم در این زمینه گفت: «امروزه بزرگترین معضل تأمین اجتماعی، وابستگی شدید آن به دولت است. مدیرعامل را دولت منصوب میکند و هر بلایی که میخواهند به روزگار تأمین اجتماعی میآورند و در قانون نیز تعریف نشده که سازمان تأمین اجتماعی باید به مجلس شورای اسلامی یا دستگاه نظارتی دیگری پاسخگو باشد نتیجه آن میشود که تأمین اجتماعی به حیات خلوت دولتها تبدیل شده است».
414 درصد افزایش قیمت مسکن در تهران طی 3 سال
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: قیمت خانه در تهران از میانگین ۲۸ میلیون تومان عبور کرد و این در حالی است که طی دو سال گذشته معاملات در بیشتر ماهها با رکود همراه بوده اما در وضعیت کلی قیمتها در یک سال ۹۷ درصد و طی دو سال ۱۸۵ درصد افزایش یافته است.
در ادامه این مطلب آمده است: از بهمن ۱۳۹۶ که میانگین قیمت خانه در تهران متری ۵.۵ میلیون تومان بود تاکنون قیمتها ۴۱۴ درصد افزایش یافته است.
مدعیان اصلاحات هرازگاهی از افزایش قیمت مسکن گزارش میدهند اما هنوز نمیخواهند به انتقاد عباس آخوندی، وزیر مسکن دولت روحانی بپردازند که «مسکن مهر» را طرح مزخرفی عنوان کرده و گفته بود: «افتخار میکنم حتی یک مسکن مهر افتتاح نکردم!»
سهم رانت ارز 4200 تومانی از جیب هر ایرانی
روزنامه سازندگی در یادداشتی با عنوان «سهم رانت از جیب هر ایرانی» نوشت: سیاستگذار پولی (رئیسکل بانک مرکزی) این روزها در تله تناقضگویی گرفتار شده است. ازیکطرف به نام تعیین قیمت ارز در بازار، مدام به بازار آزاد سیگنال غیر کاهشی میدهد و از آنطرف برای ارز 4200 تومانی نامه مینویسد [نامه رئیسکل بانک مرکزی در مخالفت با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی] که اگر حذف شود تبعاتش با خودتان. دست نامرئی بازار مشمول دلار 4200 تومانی نمیشود بعد هم در مصاحبهای جالب میگوید؛ قبول دارم که اقلام گرانتر از ارز 4200 تومانی به مصرفکننده میرسد اما نه به قیمت ارز آزاد یعنی 6 برابر، بلکه 3 برابر.
در ادامه مطلب آمده است: بعد هم بهگونهای صحبت میکند که انتظار دارد بابت این مدیریت از او تشکر کنیم که بهای ارز ازدسترفته 3 برابر شده نه 6 برابر.
سازندگی نوشت: در سال 1400، آقایان میخواهند 8 میلیارد دلار ارز 4200 تقسیم کند.... یعنی سهم پرداختی از جیب هر ایرانی (83 میلیون نفر) برای تأمین این رانت، سالانه حدود 810 هزار تومان است که میشود ماهی حدوداً 67 هزار و 500 تومان. یعنی سیاستگذار بیشتر از یارانه هر فرد، از جیب هر ایرانی رانت به یک عده اقلیت میرساند که بابت این سیستم خارقالعاده تازه مردم باید از آقایان ممنون هم باشند.
در پایان این مطلب آمده است: آیا حق مردم ایران نیست که خود در این رابطه تصمیم بگیرند؟ تصمیم بگیرند که یا رانتی که از جیبشان میرود را خودشان بگیرند و در عوض تورم هشدار دادهشده را بپذیرند یا در مقابل، سهم رانتخواران را ماهانه از جیب پرداخت کنند به این دلخوشی که هنوز 3 برابر دارند میخرند و نه 6 برابر و شکر خدا را هم بکنند. رئیسجمهور به رفراندوم علاقه دارد؛ این هم یک سوژه رفراندوم. بسمالله.
اعتقاد محکم بایدن به تحریمهای ترامپ
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در سرمقاله خود نوشت: «درخصوص ایران، ایالاتمتحده دچار چالش جدی در تصمیمگیری است؛ از طرفی فشارهای حداکثری تحریمهای ترامپ را ابزاری مؤثر برای کنترل و اعمال فشار بر ایران میداند و از طرف دیگر در نظر دارد که تحریمها تقریباً حداکثر اثر خود را بر اقتصاد ایران بگذارد و با توجه به اقدامات ایران در مقابله با تحریم، تداوم تحریمها این مکانیسم را به نقطه بیاثری میرساند و از آن مهمتر تحریم دیگر قدرتی برای تنبیه و اعمال فشار به دیگر کشورها ندارد؛ چراکه تجربه تحریم حداکثری ایران برای کشورهای دیگر نوعی الگوی مقابله ترسیم کرده است. در چنین شرایطی دولت بایدن به دنبال این است که هر طور شده ایران را به پای میز مذاکره بنشاند تا از طریق «اعمال فشار» و «گفتوگو» بهصورت همزمان، تهران را به انجام توافقات بیشتر راضی کند. نقش منطقهای و برنامه موشکی از دغدغههای مذاکراتی جدی ایالاتمتحده است. بهصورت غیررسمی سخن از رفع تدریجی تحریمها از طریق اعطای وام از کانال صندوق بینالمللی پول، آزادسازی بخشی از منابع مسدودشده ایران، فروش محدود نفت و... میشود، امتیازاتی که بهدلیل «عملیاتی نشدن» برای ترغیب تهران به مذاکره برانگیزاننده نبوده است.»