مادر و دختر، متهمان قتل پدر معتاد.

دستآورد 35 ساله ی مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر ومعتادین رژیم ولایت فقیه نامشروع به مرحله ای رسیده است که جدااز اینکه هرروز دامنه ی اعتیاد در حال گسترش است  و سن مصرف مواد مخدر به 13 سال کاهش  یافته است و بخش بررسی  دخانیات وزارت بهداشت  تازگی اخطار داده است که سنن مصرف سیگار به 14 سال کاهش داده شده است . از سوی دیگر  وزیر کشور هم  اخیراًآمار وحشتناکی از خانوادهای در گیر مواد مخدر و اعتیادداده است و افزوده از بس اعتیاد تبدیل به معضل خانوادگی و مشکل اجتماعی شده است که خانواده هایی که عضو معتاد دارند . آرزو دارند که  فرزندان معتادشان زندانی شوند . مهمتر اینکه اعتیاد موجب افزایش قتل در خانواده شده است .تا جایی که در این مورد   سناریوی قتل گزارش شده  ازشیوه به قتل رساندن همسر وپدر معتاد از سوی دختر ومادر همچون فیلم های جمیز باندی- پلیسی- جنایی  استفاده شده است که همانگونه که اشاره شد جزو بخشی از دستآورد مبارزه با مواد مخدر  و معتادین می باشد .
مادر و دختری که به قتل پدر خانواده متهم هستند در جریان تحقیقات پلیسی دستگیر شدند و کارآگاهان در تلاش هستند تا با بازجویی از این دو اسرار قتل را فاش کنند.  کارآگاهان جنایی استان مازندران چندی قبل در جریان کشته‌شدن مردی میانسال در خانه‌اش قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. آنها مشاهده کردند مردی به نام کریم جانش را بر اثر شلیک گلوله از دست داده است. آنان به بررسی خانه پرداختند و به این اطمینان رسیدند که سرقتی صورت نگرفته است و از طرفی نشانه‌ای که بر ورود به‌زور فرد یا افراد غریبه به منزل دلالت داشته باشد، وجود ندارد.  همسر کریم که حکیمه نام دارد نخستین فردی بود که تحت بازجویی قرار گرفت. او مدعی شد شوهرش خودکشی کرده است. حکیمه گفت: «شوهرم به مواد مخدر اعتیاد داشت و از طرفی بیکار بود، این دو عامل باعث شده بود به‌شدت افسرده شود و در نهایت هم به همین دلیل به زندگی خودش پایان داد.» حکیمه توضیح داد: «روز قبل از حادثه شوهرم با اصرار زیاد من و دخترم را به روستای زادگاهم فرستاد تا به اقوام سری بزنیم. ما ابتدا نمی‌خواستیم از خانه برویم اما کریم آنقدر اصرار کرد تا اینکه در نهایت قبول کردیم. امروز-روز حادثه-هرچه با شوهرم تماس گرفتم تلفن را جواب نداد به همین دلیل نگران شدم و همراه دخترم سوسن به خانه برگشتیم. به محض ورود جسد کریم را دیدیم. ما به‌شدت ترسیده بودیم و دقایقی طول کشید تا توانستیم به خودمان مسلط شویم بعد از آن من سریع با پلیس تماس گرفتم و موضوع را گزارش دادم کارآگاهان در گام بعدی به تحقیق از سوسن پرداختند. دختر جوان گفته‌های مادرش را تایید کرد و مدعی شد پدرش در نبود آنها دست به خودکشی زده است.  افسران جنایی وقتی جسد را با دقت معاینه کردند با توجه به زاویه و فاصله شلیک گلوله به این نتیجه رسیدند که فرضیه خودکشی کاملا منتفی است و کریم توسط فرد دیگری کشته شده است. آنان ابتدا این فرضیه را مطرح کردند که مرد میانسال در نبود اعضای خانواده‌اش با فردی بر سر خریدوفروش مواد مخدر درگیر شده و توسط او به قتل رسیده استتحقیقات تخصصی پیرامون این فرضیه نادرست‌بودن آن را به اثبات رساند و این احتمال کاملا منتفی شد. کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود متوجه شدند مستاجر کریم که جواد نام دارد به سوسن علاقه‌مند است و قصد داشته با او ازدواج کند. این احتمال وجود داشت که او برای رسیدن به خواسته‌اش با مخالفت کریم مواجه شده و به همین دلیل دست به جنایت زده باشد. به این ترتیب جواد بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت اما اتهام قتل را انکار کرد و گفت زمان حادثه اصلا در منزل نبود.  مرد جوان چند شاهد را به پلیس معرفی کرد که صحت ادعای او را تایید می‌کردند به همین سبب از جواد رفع اتهام و او آزاد شد. 

در حالی‌که تحقیقات در این پرونده به بن‌بست رسیده و راز قتل کریم ناگشوده باقی مانده بود کارآگاهان تصمیم گرفتند درباره زندگی خانوادگی مقتول تحقیق کنند. آنان با پرس‌وجو از همسایگان دریافتند حکیمه و شوهرش به‌شدت با هم اختلاف داشتند و صدای مشاجره آنها هرازگاهی به گوش می‌رسید. این در حالی بود که زن میانسال در بازجویی‌های اولیه درباره اختلاف با شوهرش حرفی نزده بود.   نام حکیمه به‌عنوان مظنون در پرونده ثبت شد و ماموران بعد از بررسی‌های دقیق‌تر فهمیدند مادر و دختر برخلاف ادعایشان روز حادثه به روستا نرفته بودند و در منزل حضور داشتند بنابراین احتمال همدستی حکیمه و سوسن مطرح شد. ماموران همچنان سرگرم جمع‌آوری مدارک علیه این دو بودند که جواد نزد آنها رفت و گفت: «سوسن روزی که پدرش کشته شد پیامکی برایم فرستاد و در آن نوشت اگر صدای شلیک گلوله شنیدی نترس. از دیدن این پیامک تعجب کردم و با سوسن تماس گرفتم. او گفت مدتی است که مردی مزاحم پدرش می‌شود و مرتب به باغ آنها می‌آید و پدرش قصد دارد برای ترساندن آن مزاحم شلیک کند تا او دیگر به آنجا نیاید. من قانع شدم اما قبل از حادثه کاری برایم پیش آمد و خانه را ترک کردم و اصلا صدای شلیک را نشنیدم تمام این مدارک علیه مادر و دختر بود به همین دلیل این دو بازداشت شدند اما وقتی تحت بازجویی قرار گرفتند اتهام قتل را انکار کردند. بنا بر این گزارش در حال حاضر تحقیقات از این دو ادامه دارد تا اسرار جنایت فاش شود.