( یادداشت روز ) اوین نامه ی کیهان سو از این بالاتر؟

 اوین نامه ی کیهان 5 شنبه  11 اردیبهشت ماه سال 1393
نقود وبررسی :  ( یادداشت روز ) اوین نامه ی کیهان سو از این  بالاتر؟
همکار جدید یا امضای مستعار جدید همکار سربازجو شریعتمداری محافظه کاری را کنار گذاشته است وبا مخاطب قرار دادن روحانی و دولت وی  از موضع بازجویی لو داده است که سیاست مشابه وموازی آنچه  در دو کشور هم پیمان عراق وسوریه  دنبال اعمال می شود . آنگونه که  تلاش می شود هر طوری شده نوری مالکی مزدور دست نشانده برای بار سوم نخست وزیر غیر قانونی عراق شود تا عراق همچنان حیاط خلوت بیت جماران و سپاه قدس باقی بماند . همچنین بشار اسد جنایتکار هم از طریق برپایی انتخابات نمایشی ریاست جمهوری باز رئیس جمهور سوریه شود . اکنون مشابه همین سیاست  در ضلع سوم این  مثلث  در افغانستان دنبال می شود .زیرا که یادداشت روز نویس فاش ساخته است  که درست گفته می شود که پاسداران روی رئیس جمهور شدن عبدالله عبدالله سرمایه گذاری کرده است تا وی رئیس جمهور افغانستان گردد تا دیوار حاشیه ی امنیتی  دفاع از اهداف نظامی هسته ای مقابل آمریکا تقویت  گردد .
برای همین یادداشت روز نویس در این مورد گفته است با توجه به نتایج به دست آمده از دور نخست انتخابات  ریاست جمهوری در افغانستان نشان می‌دهد، عبدالله عبدالله با فاصله نسبتاً زیادی از احمد زی جلو بوده و چه بسا می‌توانست در همان وهله نخست، پیروز این انتخابات باشد. در ادامه افزوده اکنون سؤال مهمی مطرح می‌شود مبنی بر این که، «مسئولین  دولت  روحانی به ویژه در وزارت خارجه و وزارت کشور، به عنوان متولیان کمک به برگزاری انتخابات کشورهای خارجی در داخل، چه اقداماتی برای برگزاری این انتخابات در کشور انجام داده‌اند؟» و اینکه «برنامه دولت برای دور دوم این انتخاب که قرار است هفتم خرداد ماه برگزار شود چیست؟ امادر پاسخ  این سئوال جواب داده است  باید گفت متاسفانه گویا دولت هیچ اقدامی برای مشارکت 5/2  میلیون افغانی ساکن کشورمان در انتخابات نکرده است. در صورتیکه  با توجه به جمعیت 30 میلیونی افغانستان، این عده حدود 8 درصد جمعیت افغانستان می‌شود. به خصوص با اطلاعاتی که وجود دارد اکثر این افراد بنا به دلایل متعدد سال‌هاست که در ایران زندگی می‌کنند و در این مدت وابستگی‌هایی نیز به رژیم نا مشروع ولایت فقیه  پیدا کرده‌اند و عده‌ای از آنها که شمارشان کم هم نیست، از علاقه‌مندان به  این این رژیم ضد بشر قون وسطایی و لایت فقیه  هستند. باز بر اساس همین اطلاعات، متاسفانه مسئولین م کشور بنا به دلایلی که به نظر می‌رسد، از روی درک نشدن اهمیت موضوع ارائه شده، اعلام کرده‌اند توان تامین هزینه این انتخابات را ندارند. بنابر این «هیچ» اقدامی در این خصوص انجام نداده‌اند.
در صورتیکه با توجه به آراء کسب شده از سوی عبدالله یعنی 45 درصد، و نیاز وی به 6 درصد برای پیروزی در همان دور نخست، و حضور چند میلیون شهروند افغان در کشور با ویژگی‌هایی که گفته شد، آیا در صورت مهیا شدن امکانات لازم برای برگزاری این انتخابات در کشور، وی پیروز این انتخابات نمی‌شد؟  بالاخره در ادامه ی بازجویی وسین جین کردن دولت ا عتدال روحانی یادداش روز نویس پرسش کرده چرا باید مسئولین کشور به این سادگی از کنار مسئله به  این مهمی بگذرند؟ (لازم به ذکر است تقریبا همه این اعدادی که در خصوص جمعیت افغانستان در ایران و خود افغانستان آمده، تقریبی هستند چرا که آمار دقیقی در این باره وجود ندارد
 بهر حال یادداشت روز نویس همکار سربازجو شریعتمداری در پایان با تاکتیک نخ ما شده ی 35 ساله ی موضع ضد آمریکایی  اذعان کرده است پیش از آغاز دور نخست انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، وقتی با چند نفر از کارشناسان افغان صحبت می‌کردیم، عده‌ای از آنها می‌گفتند، محبوبیت بالای عبدالله در بین مردم افغانستان، آمریکایی‌ها را به شدت نگران کرده است. بنابراین آنها و جریان وابسته به آنها تمام تلاش خود را خواهند کرد تا  هر طور شده انتخابات به دور دوم کشیده شود. با وجود همه تلاش‌های آمریکا، عبدالله در دور نخست با فاصله نسبتا زیاد رقیب خود را شکست داد اما با این حال انتخابات به دور دوم کشیده شده است. قرار است دور دوم این انتخابات در هفتم خرداد ماه برگزار شود و بر اساس آنچه گفته شد، آمریکایی‌ها برای این کشور خواب‌های زیادی دیده‌اند. و باز خطاب به دولت روحانی تأکید کرده است آماده کردن مقدمات لازم برای مشارکت افغانی‌های ساکن ایران در این انتخابات، همه آن کاری است که مسئولین باید انجام دهند تا بدین ترتیب اولا واجدان شرایط این جمعیت 5 /2  میلیونی، بتوانند از حق خود در تعیین سرنوشت کشورمان استفاده کنند، ثانیا، از نفوذ دشمن قسم خورده‌ای مثل آمریکا در منطقه باز هم کاسته شود. ممکن است عده‌ای مشکلات اقتصادی را بهانه کرده و بگویند تامین هزینه لازم برای برگزاری این انتخابات، به‌صرفه نیست که در پاسخ باید گفت؛ اگر بر اساس معیار سود و زیان نیز با این مسئله برخورد کنیم، آیا سودی بالاتر از دفع شر «شیطان بزرگ» و کاستن از نفوذ و سیطره آن در منطقه می‌توان متصور شد؟
شک نیست گذشته از اینکه هدف بسط ناامی در افغانستان  ومنطقه و  تقویت سیاست صدور  تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز  است که هدف کاستن فشار برروی مذاکرات هسته وتوافق هسته ای یا لغو آن می باشد .از سوی دیگر اعمال فشار برروی دولت روحانی است که با بحران اقتصادی مواجه است تا با تحمیل سیاست مداخله گری در امور داخلی افغانستان  موجب شود به جای کاهش تحریم ها تلاش برای افزایش آن شود :

"1- برگزاری انتخابات آن هم در سطح ریاست جمهوری یا پارلمانی نه فقط برای کشور برگزارکننده، بلکه برای سایر کشورها نیز اتفاق «مهمی» محسوب می‌شود؛ به ویژه اگر این کشور در همسایگی قرار داشته باشد. این که چه کسی با چه اعتقاد و رویکردی قرار است بر بالاترین سطوح اجرایی یک کشور تکیه زند، طبیعی است که بی‌ارتباط با منافع سایر کشورها نیست. به عنوان مثال از دیروز انتخابات پارلمانی در عراق آغاز شده است. طبیعی است پیروزی جریان‌های نزدیک به ائتلاف دولت قانون و حزب الدعوه، به رهبری نوری مالکی، برای کشور ما که همسایه این کشور هم هستیم بهتر است تا پیروزی جریان‌های غربگرا. باز هم طبیعی است که مسئولین کشورمان بایستی برای بهتر برگزار شدن این انتخابات هرآنچه در توان دارند به میان آورند؛ که براساس خبرهای منتشر شده، به خوبی از عهده این کار برآمده‌اند. تهیه امکانات لازم برگزاری این انتخابات در داخل برای شهروندان عراقی که در ایران زندگی می‌کنند، می‌تواند یکی از این اقدامات باشد. بسیاری از کشورهای دنیا طی روزهای گذشته، میزبان این انتخابات سرنوشت‌ساز بودند و چه بسا برخی حتی هزینه‌های برگزاری این انتخابات را هم پرداخت کرده باشند.2- شانزدهم فروردین ماه سال جاری، سومین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و شوراهای استانی در این کشور همسایه و مسلمان برگزار شد. براساس آخرین گزارش‌های منتشر شده، این انتخابات به رغم وجود تهدیدات گروه‌های تروریستی و مداخلات گسترده آمریکایی‌ها، با استقبال خوب مردمی مواجه شد. گزارش شده نزدیک به 12 میلیون نفر از جمعیت 30 میلیونی این کشور در این انتخابات شرکت کردند. براساس اظهارات کارشناسان سیاسی افغانستان، ایالات متحده آمریکا تلاش‌های زیادی برای تأثیر گذاشتن بر نتایج این انتخابات کرده بود چرا که به خوبی بر اهمیت اینکه چه شخص و گروهی در این کشور مهم روی کار خواهد آمد واقف است.اما بنا به دلایلی که به یکی از آنها اشاره شد! هیچ یک از نامزدها نتوانستند آراء لازم برای پیروزی در همان دور نخست را کسب کنند، و انتخابات به دور دوم کشیده شد. «عبدالله عبدالله» و «اشرف غنی احمد زی» دو فردی هستند که به ترتیب با حدود 45 و 31/5 درصد از آراء به دور دوم راه یافته‌اند. عبدالله از نیروهای جهادی است که سوابق حضور در کنار شهید احمد شاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان را هم دارد. وی فارسی‌زبان و مشتاق به بهبود روابط با کشورهای فارسی‌زبان به ویژه ایران است و این موضع را چندی پیش نیز تکرار کرد. عبدالله همچنین به جریان «جمعیت اسلامی» افغانستان وابسته است. «جمعیت اسلامی» همان جریانی است که شهید «برهان‌الدین ربانی» رهبری آن را برعهده داشت. این جریان و رهبر آن روابط بسیار خوب و نزدیکی با کشورمان داشته و دارد.در مقابل این جریان، «اشرف غنی احمدزی» قرار دارد که در افغانستان به عنوان فردی آمریکایی و غربگرا شناخته می‌شود. به عنوان مثال، روزنامه «8 صبح» چاپ افغانستان در تاریخ 6 شهریور سال 92 طی مقاله‌ای با عنوان «فصل ناتمام تاریخ افغانستان» از وی به عنوان «پیشاهنگ آمریکا در افغانستان» نام برده و با دلایل متعدد آمریکایی بودن وی را به اثبات می‌رساند.وی که تابعیتی دوگانه داشته (آمریکایی و افغانی) و مواضعی بسیار نزدیک به مواضع غربی‌ها دارد، در مواجهه با اسلام و مسلمانان نیز دارای مواضع تند و معنی‌داری است.حمایت همجنس‌بازان افغانی از وی در همین انتخابات (خبرگزاری بخدی، 18 فروردین 93) که سر و صدای زیادی هم به پا کرد، نیز می‌تواند در شناخت بهتر این فرد به ما کمک کند. چندی پیش، هم رسانه‌های افغانی و هم رسانه‌های صهیونیستی طی گزارش‌های متعدد، از حضور احمد زی در اورشلیم برای شرکت در مراسم خاص مذهبی در کنار دیوار ندبه خبر داده بودند. (bhworld و حقیقت‌پرس، 28 اسفند). بنابراین، طبیعی است که ایالات متحده تمام قد از چنین فردی حمایت و برای به قدرت ‌رساندن وی کم نگذارد.با توجه به سوابق و موضع‌گیری‌های این دو، پیروزی کدام یک از این افراد منافع افغانستان و کشورهای همسایه آن را تأمین می‌کند؟! نتایج به دست آمده از دور نخست انتخابات نشان می‌دهد، عبدالله عبدالله با فاصله نسبتاً زیادی از احمد زی جلو بوده و چه بسا می‌توانست در همان وهله نخست، پیروز این انتخابات باشد.3- اکنون سؤال مهمی مطرح می‌شود مبنی بر این که، «مسئولین محترم در دولت آقای روحانی به ویژه در وزارت خارجه و وزارت کشور، به عنوان متولیان کمک به برگزاری انتخابات کشورهای خارجی در داخل، چه اقداماتی برای برگزاری این انتخابات در کشور انجام داده‌اند؟» و اینکه «برنامه دولت برای دور دوم این انتخاب که قرار است هفتم خرداد ماه برگزار شود چیست؟»در پاسخ سوال اول باید گفت: متاسفانه گویا دولت هیچ اقدامی برای مشارکت 2/5 میلیون افغانی ساکن کشورمان در انتخابات نکرده است. با توجه به جمعیت 30 میلیونی افغانستان، این عده حدود 8 درصد جمعیت افغانستان می‌شود. با توجه به اطلاعاتی که وجود دارد اکثر این افراد بنا به دلایل متعدد سال‌هاست که در کشورمان زندگی می‌کنند و در این مدت وابستگی‌هایی نیز به جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده‌اند و عده‌ای از آنها که شمارشان کم هم نیست، از علاقه‌مندان به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند. باز بر اساس همین اطلاعات، متاسفانه مسئولین محترم کشورمان بنا به دلایلی که به نظر می‌رسد، از روی درک نشدن اهمیت موضوع ارائه شده، اعلام کرده‌اند توان تامین هزینه این انتخابات را ندارند بنابر این «هیچ» اقدامی در این خصوص انجام نداده‌اند.با توجه به آراء کسب شده از سوی عبدالله یعنی 45 درصد، و نیاز وی به 6 درصد برای پیروزی در همان دور نخست، و حضور چند میلیون شهروند افغان در کشور با ویژگی‌هایی که گفته شد، آیا در صورت مهیا شدن امکانات لازم برای برگزاری این انتخابات در کشور، وی پیروز این انتخابات نمی‌شد؟ بنابراین چرا باید مسئولین کشورمان به این سادگی از کنار مسئله به  این مهمی بگذرند؟ (لازم به ذکر است تقریبا همه این اعدادی که در خصوص جمعیت افغانستان در ایران و خود افغانستان آمده، تقریبی هستند چرا که آمار دقیقی در این باره وجود ندارد.)4- پیش از آغاز دور نخست انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، وقتی با چند نفر از کارشناسان افغان صحبت می‌کردیم، عده‌ای از آنها می‌گفتند، محبوبیت بالای عبدالله در بین مردم افغانستان، آمریکایی‌ها را به شدت نگران کرده است. بنابراین آنها و جریان وابسته به آنها تمام تلاش خود را خواهند کرد تا  هر طور شده انتخابات به دور دوم کشیده شود. با وجود همه تلاش‌های آمریکا، عبدالله در دور نخست با فاصله نسبتا زیاد رقیب خود را شکست داد اما با این حال انتخابات به دور دوم کشیده شده است. قرار است دور دوم این انتخابات در هفتم خرداد ماه برگزار شود و بر اساس آنچه گفته شد، آمریکایی‌ها برای این کشور خواب‌های زیادی دیده‌اند. آماده کردن مقدمات لازم برای مشارکت افغانی‌های ساکن ایران در این انتخابات، همه آن کاری است که مسئولین محترم کشورمان باید انجام دهند تا بدین ترتیب اولا واجدان شرایط این جمعیت 2/5 میلیونی، بتوانند از حق خود در تعیین سرنوشت کشورمان استفاده کنند، ثانیا، از نفوذ دشمن قسم خورده‌ای مثل آمریکا در منطقه باز هم کاسته شود. ممکن است عده‌ای مشکلات اقتصادی را بهانه کرده و بگویند تامین هزینه لازم برای برگزاری این انتخابات، به‌صرفه نیست که در پاسخ باید گفت؛ اگر بر اساس معیار سود و زیان نیز با این مسئله برخورد کنیم، آیا سودی بالاتر از دفع شر «شیطان بزرگ» و کاستن از نفوذ و سیطره آن در منطقه می‌توان متصور شد؟"جعفر بلوری