گوشي تلفن همراه، بهانه يك جنايت

گوشي تلفن همراه، بهانه يك جنايت  16 اردیبهشت - 93
فراموش نشود  که این دو متهم 20 و 36 ساله اند . یعنی یکی زمان انقلاب متولد شده ودیگری 15 سال بعد از آن .بنابراین دو تایی شان و به احتمال زیاد مقتول پرورش یافتگان همین رژیم ضد بشری ولایت فقیه نامشروع هستند .تأسف و فاجعه آنجاست که بدلیل بحران اقتصادی وفقر وبیکاری ورشد تورم وگرانی که چاشنی سانسور وسرکوب  شده است . آنگونه جامعه آسیب وتحمل ناپذیری ساخته شده است که یک گوشی تلفن منجر به مشاجره و دخالت دیگران و در نهایت قتل می شود .در صورتی که یک قلم اختلاس بانکی 3 هزار میلیاردتومان بوده است وچندین برابر بیش از این رقم غارتگری شده یا کمک بلاعوض به هم پیمان بشار اسد جنایتکار وحزب الشیطان لبنان داده  می شود .
كارآگاهان پليس آگاهي تهران بزرگ عامل جنايت خيابان دامپزشكي را دستگير كردند. در ساعت 21 روز چهارم ارديبهشت ماه امسال، از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي 110 وقوع يك فقره درگيري منجر به ضرب و جرح در خيابان دامپزشكي به كلانتري 119 مهرآباد جنوبي اعلام شد كه در تحقيقات اوليه مشخص شد كه طي يك نزاع و درگيري، دو نفر از جوانان منطقه دامپزشكي - خيابان طوس به نام‌هاي امين و پيمان (20 ساله)، به علت اصابت ضربات چاقو مجروح و به بيمارستان منتقل شده‌اند. با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع شرارت، دستگيري دو تن از افراد سابقه‌دار خيابان دامپزشكي به نامهاي حسن (36 ساله) و محمود (20 ساله) كه در نزاع شركت داشته و با استفاده از سلاح سرد (چاقو) اقدام به ضرب و جرح امين و پيمان كرده بودند در دستور كار مأمورين پايگاه پنجم پليس امنيت عمومي تهران بزرگ قرار گرفت و مأمورين اين پايگاه چند روز بعد موفق به دستگيري محمود شدند.  همزمان با دستگيري محمود، از بيمارستان محل مداواي امين و پيمان به كلانتري 119 مهرآباد جنوبي اعلام شد كه پيمان به علت شدت ضربات ناشي از اصابت جسم تيز (چاقو) به ناحيه سينه و گردن فوت كرده است كه با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه چهارم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران، پرونده بهمراه متهم "محمود. الف" جهت ادامه رسيدگي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. با آغاز تحقيقات از محمود، وي در اظهارات اوليه منكر هرگونه ارتكاب جنايت شده و حسن را به عنوان عامل جنايت معرفي اما با توجه به تحقيقات ميداني صورت گرفته از محل جنايت و اظهارات بدست آمده از شاهدين صحنه درگيري، محمود به ناچار لب به اعتراف گشوده و به ارتكاب جنايت اعتراف مي‌كند. محمود در اعترافات خود به كارآگاهان گفت: يكي از دوستانم به نام حسن به در منزل ما آمده بود؛ در حال صحبت بوديم كه ناگهان درگيري لفظي پيدا كرديم؛ در همين زمان، دو نفر از بچه محلها به نام امين و پيمان به بهانه ناسزا گفتن با صداي بلند، به ما نزديك شده و به موضوع اعتراض كردند؛ با اعتراض آنها، من و حسن كه تا آن موقوع با يكديگر درگير بوديم به دعواي خود پايان داده و اينبار با امين و پيمان درگير شديم. محمود با امين و من نيز با پيمان (مقتول) درگير شدم؛ با شدت پيدا كردن درگيري، محمود با چاقويي كه از داخل ماشين خود آورده بود چند ضربه به امين زد و من نيز پس از مراجعه به داخل خانه و برداشتن چاقو، چند ضربه به پيمان زدم. با توجه به اعترافات محمود، دستگيري "حسن" در دستور كار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت و او نيز در نزديكي محل سكونتش در خيابان دامپزشكي، شناسايي و دستگير شد. حسن پس از انتقال به اداره دهم و تأييد اظهارات محمود، در خصوص انگيزه درگيري خود با قاتل به كارآگاهان گفت: چند روزي پيش محمود گوشي تلفن همراه مرا گرفت اما پس از آن و به بهانه‌هاي مختلف پس نمي‌داد؛ روز درگيري براي گرفتن گوشي تلفن همراه به در خانه محمود رفته و از وي درخواست كردم تا گوشي تلفن همراهم را بازپس بدهد اما زمانيكه او مجددا گوشي تلفن همراهم را بازپس نداد، با او درگيري لفظي پيدا كردم كه در همين زمان، دو نفر از جوانان محل به ما نزديك شده و به ايجاد سر و صدا در محل و دادن ناسزا با صداي بلند از سوي من و محمود اعتراض كردند و همين موضوع انگيزه درگيري ما با آنها شد. سرهنگ كارآگاه آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: با اعتراف صريح هر دو متهم به مشاركت در نزاع و درگيري منجر به جنايت، قرار بازداشت موقت از سوي قاضي پرونده صادر و متهمان جهت انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفتند.