تاجدار همچنین افزایش نرخ ارز نیمایی را از جمله عوامل افزایش قیمت سیگار عنوان و مدعی شد: نرخ ارز نیمایی حدود دو ماه است که به بیش از ۱۲ هزار تومان رسیده، اما پیش از آن ارز سامانه نیما با نرخ ۸۵۰۰ تا ۹,۵۰۰ تومان به واردکنندگان مواد اولیه عرضه میشد.
رئیس انجمن تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان محصولات دخانی مهمترین علت افزایش قیمت سیگار را عدم تخصیص ارز از سوی بانک مرکزی برای تأمین مواد اولیه و کاهش تولید این محصول عنوان کرد.
چند روز گذشته اخباری در رابطه با افزایش قیمت سیگار مطرح شده بود که بررسیها نشان از آن دارد که قیمت انواع سیگار، توتون و تنباکو در بازار افزایش یافته است. این افزایش قیمت در حالی رخ داده که عرضه سیگار از سوی واحدهای صنفی سطح شهر و دکههای روزنامهفروشی کاهش یافته و مسئولان این واحدها مدعیاند که شرکتهای توزیع کننده و واردکننده سیگار حجم توزیع خود را به شدت کاهش دادهاند.
در این رابطه محمدرضا تاجدار - رئیس انجمن تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان محصولات دخانی - در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد که دلیل گران شدن سیگار این است که در سه ماه اخیر بانک مرکزی گواهی ثبت آماری صادر نکرده، بنابراین امکان تسویه حساب و واردات مواد اولیه تولید سیگار وجود نداشته است.
به گفته وی، تولیدکنندگان برای وارد کردن مواد اولیه مورد نیاز خود باید درخواست ثبت سفارش دهند و این درخواست از سوی سازمانهای صنعت، معدن و تجارت (صمت) استانها که مسئول تأیید ثبت سفارش و تخصیص ارز هستند، بررسی میشود. سپس این تاییدیه باید به بانک مرکزی ارائه شود تا گواهی ثبت آماری برای واردات مواد اولیه مورد نظر صادر شود و فرآیند تخصیص ارز انجام شود.
تاجدار با بیان اینکه دریافت تأیید ثبت سفارش کاری دشوار اما ممکن است، تصریح کرد: بانک مرکزی میگوید ارز ندارد و به ندرت گواهی ثبت آماری را صادر میکند؛ بنابراین کمبود مواد اولیه باعث کاهش تولید شده است.
رئیس انجمن تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان محصولات دخانی ادامه دارد: ماه گذشته یکی از واحدهای تولیدی به ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، مرکز برنامهریزی و نظارت بر دخانیات کشور و سایر سازمانهای مربوطه اعلام کرد که به دلیل نبود مواد اولیه ناچار به تعطیل کردن کارخانه شده است. البته یک هفته بعد توانست کارخانه را با ۲۰ درصد ظرفیت دوباره فعال کند.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر تقاضای محصولات دخانی ثابت و عرضه آن کم است، اظهار کرد: عدم تأمین ارز مورد نیاز برای واردات مواد اولیه مشکل اصلی واحدهای تولیدی است که منجر به عرضه کم محصول شده است.
افزایش نرخ ارز عامل دیگر گرانی سیگار
تاجدار همچنین افزایش نرخ ارز نیمایی را از جمله عوامل افزایش قیمت سیگار عنوان و مدعی شد: نرخ ارز نیمایی حدود دو ماه است که به بیش از ۱۲ هزار تومان رسیده، اما پیش از آن ارز سامانه نیما با نرخ ۸۵۰۰ تا ۹,۵۰۰ تومان به واردکنندگان مواد اولیه عرضه میشد.
وی تصریح کرد: یکی از کالاهایی که مردم در هنگام کاهش ارزش ریال میخرند و دپو میکنند سیگار است، بنابراین در هفته گذشته تقاضای سیگار زیاد و عرضه آن کم بود که خود عامل دیگری برای افزایش قیمت سیگار شد.
درهم نداریم؛ لیر بگیرید!
تاجدار در ادامه تغییر ارز ثبت شده در فرم ثبت سفارش را مشکل دیگر واحدهای تولیدی عنوان و اظهار کرد: برای مثال ممکن است ثبت سفارش با درهم تأیید شده باشد اما بانک مرکزی میگوید درهم نداریم و ثبت سفارش را با لیر یا یوان بیاورید و این در حالی است که دریافت تأیید ثبت سفارش نیاز به پیگیریهای فراوان دارد.
وی افزود: از طرف دیگر اگر بانک مرکزی به شما لیر بدهد اما بخواهید از امارات خرید کنید باید هزینه دیگری برای تبدیل ارز بپردازید که باعث افزایش قیمت تمام شده سیگار میشود و تولیدکنندگان باید این هزینه را به عهده بگیرند.
شاه که هیچ، پدرجد شاه هم خواب اینجور پشتیبانی مردمی را نمیدیدند. مردم بهرحال یک چیزی دیده بودند، نشان یک عشقی بود، نشان یک عاطفهای بود که معطوف به یک رهبری میشد که دوستش داشتند؛ در او چیزی دیده بودند. خمینی باسوادترین رهبر این کشور بوده تا کنون؛
عبدالکریم سروش به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب گفت: در تاریخ ما آقای خمینی واقعا یک نمونه بینظیر بود در مقام حکومتداری. خمینی مرد شجاعی بود.
به گزارش اعتماد آنلاین، سروش به تازگی در سخنرانی خود در کالیفرنیا (که محل آن مشخص نیست) در وصف امام خمینی (ره)، ایشان را رهبری بینظیر از دوران هخامنشیان تا به امروز خوانده است.
او گفته است: «اگر امروز شما را بین شاه و آقای خمینی مخیر کنند، کدامشان را میپذیرید، اگر فرض کنیم که هیچ اختیاری نداشته باشیم جز اینکه یا شاه و آقای خمینی یکی را انتخاب کنیم بنده صد در صد آقای خمینی را انتخاب می کنم. برای اینکه آقای خمینی، مردمیترین رهبری بود که در تاریخ این کشور ظهور کرد.
شما فقط کافیست که استقبال از او و بدرقه از او را وقتی که مُرد ببینید. ما در تاریخ ایران هیچ رهبری را نداریم که اینطور در دل مردم جا داشته باشد. شاه که هیچ، پدرجد شاه هم خواب اینجور پشتیبانی مردمی را نمیدیدند. مردم بهرحال یک چیزی دیده بودند، نشان یک عشقی بود، نشان یک عاطفهای بود که معطوف به یک رهبری میشد که دوستش داشتند؛ در او چیزی دیده بودند. خمینی باسوادترین رهبر این کشور بوده تا کنون؛ از ایام اولیه حکومت هخامنشیان تا روزگار حاضر هیچکس به لحاظ علمی به پای او نمیرسید.
چرا؟ برای اینکه اولاً فقیه درجه اولی بود، عرفان هم خوانده بود، فلسفه هم خوانده بود. شاه قبل از آقای خمینی که بود؟ یک جوان 20 ساله که از سوئیس بلند شد آمد ایران پادشاه شد. بعد از پادشاهی اش که درس و مکتب و مدرسهای نبود؛ قبلش هم حداکثر یک دیپلم، اگر آن دیپلم را هم داشت، من خبر ندارم.
سوادی نداشت. پادشاهان قبل از او چی؟ این رو تواریخ برای ما نوشتند، اینها خواندن و نوشتن بلد نبودند. انقدر فاصله زیاد است که لازم نیست ما بخواهیم شواهد تاریخی بیاوریم. نه فقط در ایران، شما سراغ پادشاهان انگلستان و فرانسه بروید، اینها آدمهای بافکری، با علمی و با سوادی نبودند. در تاریخ ما آقای خمینی واقعاً یک نمونهی بینظیر بود در مقام حکومتداری. خمینی سابقه خوبی داشت. در گذشته او هیچ چیز ناپاکی وجود نداشت. نه مال مردمی را خورده بود. نه آدمی را کشته بود. نه تجاوزی به حق کسی کرده بود. هیچکدام اینها نبود. مرد شجاعی بود. ما آدم شجاع در تاریخ خودمان کم داشتیم. آدم قلدر داشتیم، ولی شجاعت یک فضیلت اخلاقی است. این غیر از این است که شما زورتان زیاد باشد. نادرشاه هم آدم قلدری بود. ولی شجاعت اصلاً حرف دیگری است. اختناق و خفقانی که در زمان شاه بود که کسی جرأت سخن گفتن نداشت، یک کسی از قم [اشاره به امام خمینی] برمیخاست و فریاد میکشید و مقابل حکومت شاه میایستاد و میگفت من سینهام را برای سرنیزههای شاه آماده کردهام، این چه میزانی از شجاعت لازم دارد؟!»
احمد زیدآبادی: اشاره صریح قاضی محترم به نام کتاب و نویسندهاش در متن حکم، آن هم در شرایطی که برخی دوستان قدیم نگرانی خود را از پاسخ به تماسهای تلفنی پنهان نمیکنند، شایسته تقدیر و احترام است.
احمد زیدآبادی، نویسنده و روزنامهنگار، در یادداشتی تلگرامی درباره حکم قاضی دادگاهی در قم نوشت: رأی قاضی دادگاه کیفری شهرستان قم که دانشجوی جوانی را محکوم به خرید و مطالعه کتاب "از سرد و گرم روزگار" کرده، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی یافته است.
از همین رو، برخی دوستان خواستهاند که من هم در این مورد نظر و یا دستکم احساسام را بیان کنم. واقعیت این است که این ماجرا ربط کوچکی به من دارد و عمده آن به محمد جواد رهسپار، صادرکننده رأی، و دانشجوی محکوم مربوط میشود.
آقای رهسپار را من تاکنون ندیدهام و از جزییات دلایل و انگیزههای او برای صدور این حکم اطلاع ندارم. ازاینرو، اگر روزی روزگاری ضرورتش پیش آید، خود او قاعدتا در این مورد توضیح میدهد.
با این همه برای من روشن است که او از سرِ خیرخواهی و علاقهاش به کتاب "از سرد و گرم روزگار" این حکم را داده تا بدین وسیله توجه نسلی را که یا عجولانه در صدد کشف و پیمودن راهی سهل و آسان و غیرعادی و میانبر برای دستیابی به اهداف و خواستهای خود است و یا اصولا از پیمودن چنین راهی نومید و مأیوس شده و سر در گریبان افسردگی فرو برده است، به این موضوع معطوف کند که زندگی به تلاش مداوم، انگیزه قوی، اراده محکم، ستیز با انواع مشکلات، نهراسیدن و تسلیم نشدن در برابر شرایط، صبر و شکیبایی و قناعت، تحملِ ناملایمات و چشم دوختن به افقهای فراتر از روزمرگی و مادیاندیشی نیاز دارد.
به عبارت دیگر، زندگی را باید ساخت نه اینکه مانند گِل کوزهگری سرنوشت خود را به دست عوامل و شرایط بیرونی سپرد تا به دلخواه خود، شکلی به آن دهند.
بنابراین، هم از این جهت و هم به دلیل اشاره صریح قاضی محترم به نام کتاب و نویسندهاش در متن حکم، آن هم در شرایطی که برخی دوستان قدیم نگرانی خود را از پاسخ به تماسهای تلفنی پنهان نمیکنند، شایسته تقدیر و احترام است.
در این میان، اما یک طرف ماجرا نیز دانشجوی محکوم است. من نمیدانم که آیا او از حکم رضایت دارد و یا اینکه ترجیح میدهد یک میلیون تومان جریمه نقدی را بپردازد و خود را از زیر بار خواندن کتاب خلاص کند!
در واقع، این تا اندازهای بستگی به رضایتاش از حکم و علاقهاش به مطالعه دارد. طبعا اگر او کتاب را از سر اکراه و اجبار بخواند بی آنکه با آن ارتباطی برقرار کند، به واقع فقط مجازاتی را تحمل کرده است که قاضی او را به دلیل خطا یا جرم کوچکاش مستوجب آن میداند.
اما اگر او از سر علاقه به مطالعه کتاب برخیزد و از خواندن آن لذت ببرد، شاید بتوان گفت به جای مجازات، به واقع جایزهای از طرف قاضی دریافت کرده است؛ جایزهای که شاید نگاه او را به زندگی تغییر دهد و تحولی در احوال او پدید آورد.
پیش از این قاضی دادگاهی در قم، در حکم جالب و تحسینبرانگیز خود متهمی را که فاقد سابقه کیفری بود، موظف کرد در دوران تعلیق اجرای مجازات کتاب «از سرد و گرم روزگار» نوشته احمدزیدآبادی روزنامهنگار نام آشنا را مطالعه کند و عبرت بگیرد.
قاضی در حکم خود قید کرده بر حسن انجام این دستور نظارت خواهد کرد.
کریمی قدوسی تصریح کرد: اگر از بین 293
نفر نماینده یک نفر به جز آقای نعمتی بگوید کریمی قدوسی در صحن شیرینی پخش می کرد
شما هم آن را رسانه ای کنید.نماینده عضو جبهه پایداری در مصاخبه با خبرگزاری
دانشجو، تعداد نمایندگان مجلس را 293نفر اعلام کرد، در حالی که تعداد کل
نمایندگان290نفر استجواد کریمی قدوسی با اشاره به اظهارات روز گذشته بهروز نعمتی
که گفته بود کریمی قدوسی در صحن علنی روز سه شنبه به مناسبت استعفای ظریف شیرینی
پخش کرده بود، اظهار داشت: یک جعبه شیرینی در قسمت چایخانه به مناسبت روز زن و
میلاد حضرت زهرا بود که نمی دانم چه کسی ان را آورده بود چون ما انقدر هم در این
مسائل دقت نمی کنیم.کریمی قدوسی تصریح کرد: اگر از بین 293 نفر نماینده یک نفر به
جز آقای نعمتی بگوید کریمی قدوسی در صحن شیرینی پخش می کرد شما هم آن را رسانه ای
کنید.عضو کمیسیون امنیت ملی در بخش دیگری از سخنانش گفت: البته آقای نعمتی نظرات
روشنی هم دارد به طور مثال ایشان در زمان رای گیری دولت یازدهم که در صف کنار هم
ایستاده بودیم تقریبا با من هم نظر بود چراکه کارت های رایی که قرار بود به صندوق
بیندازیم را به من نشان داد که همچون بنده فقط به دو وزیر رای داد. یعنی اینقدر هم
نظر بودیم.