تئوری
بازی هستهای در بحران هند و پاکستان11 اسفند-97
ژوزف دیترانی، مقام سابق اطلاعاتی
آمریکا که تا سال ۲۰۱۷ در گفتگوها با مقامات کره شمالی حضور داشت، به خبرگزاری
«انکینیوز» گفت: «آنها این را به صراحت میگویند. ما را به عنوان یک کشور دارای
تسلیحات هستهای بپذیرید و ما دوست خوبی برای آمریکا خواهیم بود. شما این کار را
با پاکستان انجام دادهاید.»
فرارو- هر چند که تاکنون بین پاکستان و هند جنگ هستهای اتفاق نیفتاده است. اما درگیری اخیر نظامی میان این دو کشور موجب نگرانی برخی ناظران از احتمال وقوع جنگ هستهای شده است. اسلام آباد و دهلی نو، تسلیحات هستهای را فراهم کننده بازدارندگی معتبر در برابر تهدیدات میدانند. به همین دلیل ممکن است کره شمالی هم تسلیحات هستهای خود را رها نکند. چرا که مقامات کره شمالی از آمریکا میخواهند که کشورشان را مانند هند و پاکستان به عنوان قدرت هستهای به رسمیت بشناسد.
به گزارش فرارو، در روزهای اخیر، دو رویداد در دو جا توجه رسانههای بین المللی را به خود جلب کرد. رویداد نخست، درگیری نظامی پاکستان و هند در منطقه مرزی کشمیر بود که بسیاری از کشورها را نگران کرد و رویداد دوم نشست رهبران آمریکا و کره شمالی در هانوی، پایتخت ویتنام، بود. هر دو این رویداد یک مسئله مشترک داشتند و آن مسئله تسلیحات هستهای است. در ماجرای کشمیر، پس از سرنگون شدن حداقل یک جنگنده هندی و به اسارت گرفتن یک خلبان هندی توسط ارتش پاکستان، برخی ناظران از احتمال بروز جنگ هستهای میان اسلام آباد و دهلی نو سخن گفتند. نشست هانوی، هم بر خلع سلاح هستهای کره شمالی متمرکز بود که بدون نتیجه واضح به پایان رسید. مجله آتلانتیک، طی یادداشتی به قلم یوری فریدمن و کریشاندوف کالامور، به بررسی ابعاد این دو رویداد از حیث هستهای پرداخت.
به نوشته فریدمن و کالامور، بارزترین مسئله روز اول نشست دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، افشای گفتگوهای سری ترامپ با کیم یا جنجال جلسه استماع مایکل کوهن، وکیل سابق ترامپ، نبود. بلکه درگیری پاکستان و هند بود. زمانی که ترامپ مشغول متقاعد کردن کیم به رها کردن تسلیحات هستهای بود، هند و پاکستان با یکدیگر درگیر شدند. امری که میتواند موضوع مطالعهای باشد در خصوص اینکه زمانی که کشورها، علیرغم مخالفت بین المللی، به طور موفقیتآمیز به تسلیحات هستهای دست یابند، نزاع میتواند چگونه باشد.
این دو تحول، به طور ویژه برجسته بودند. چون کارشناسان و مقامات سابق آمریکا، که در طول سالها با پیونگیانگ مذاکره کردهاند، بازگو میکنند که مقامات کره شمالی غالبا هند و پاکستان را به عنوان مدلی از آنچه آنها از آمریکا میخواهند، مطرح میکنند: یعنی پایان تحریم و انزوا به دلیل دنبال کردن تسلیحات هستهای، به رسمیت شناختن ضمنی وضعیت آن به عنوان یک کشور دارای تسلیحات هستهای و برقراری روابط بهتر با واشنگتن.
ژوزف دیترانی، مقام سابق اطلاعاتی آمریکا که تا سال ۲۰۱۷ در گفتگوها با مقامات کره شمالی حضور داشت، به خبرگزاری «انکینیوز» گفت: «آنها این را به صراحت میگویند. ما را به عنوان یک کشور دارای تسلیحات هستهای بپذیرید و ما دوست خوبی برای آمریکا خواهیم بود. شما این کار را با پاکستان انجام دادهاید.»
جورج پرکوویچ، پژوهشگر بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی، در توصیف یک جلسه در سال ۲۰۰۷، به آتلانتیک گفته مقامات کره شمالی تقریبا همان توافقی را میخواهند که هند با آمریکا امضا کرد. پرکوویچ در یک گفتگو در سال ۲۰۱۷ گفت: «آنچه مقامات کره شمالی به من گفتند این بود: "ما تسلیحات هستهای خود را حفظ خواهیم کرد و شما هم به تحریمها پایان خواهید داد و روابط را عادی و با ما معاهده صلح امضا خواهید کرد.»
مقامات دولت آمریکا اصرار میکنند که هدف نهایی آنها همچنان «هستهایزدایی کامل راستیآزمایی شده» از کره شمالی است. اما پیش از نشست ویتنام آنها سیگنال دادهاند که اهداف کوتاه مدت آنها بسیار کوچک است. مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، قول داده که تهدید کره شمالی دارای تسلیحات هستهای را کمتر کند. در عین حال ترامپ گفته «تا زمانی که هیچ آزمایش (موشکی و هستهای) اتفاق نیافتد، ما خرسند هستیم.» اگر نتیجه نشست ویتنام اساسا درباره یافتن راههایی برای کمتر کردن خطر برای آمریکا و جهان در زمینه همزیستی با کره شمالی هستهای است، در آن حالت نزاع میان هند و پاکستان تبیینکننده این امر است که چگونه در نتیجه پذیرش تسلیحات هستهای، ژئوپولتیک ممکن است تغییر کند.
دو هفته پس از حمله انتحاری به کاروان نیروهای امنیتی هندی، که ۴۰ کشته برجای گذاشت، دو کشور، علیه یکدیگر اقدامات تهاجمیتری اتخاذ کردهاند. هند که پاکستان را مقصر حمله میداند، جنگندههای خود را برای بمباران آنچه اردوگاه آموزشی تروریستی در پاکستان خواند، اعزام کرد. اندکی بعد، پاکستان گفت دو جنگنده هندی را ساقط کرد و یک خلبان را به اسارت گرفت.
از زمان پایان استعمار بریتانیا در سال ۱۹۴۷، که منجر به تقسیم شبه قاره هند شد، هند و پاکستان چندین نزاع با یکدیگر داشتهاند. نخستوزیر پاکستان و مقامات بلندپایه هند گفتهاند که آنها نمیخواهند وضعیت از این هم بدتر شود. با این حال، ریسک سوء محاسبه همچنان بالاست و نگرانیهایی وجود دارد که هرگونه اشتباه ممکن است یک جنگ تمام عیار را رقم بزند. اگر این جنگ اتفاق بیافتد، اولین جنگ از زمان تولید سلاح هستهای در این دو کشور خواهد بود. در حقیقت، اولین جنگ میان دو کشور هستهای هم خواهد بود.
این وضعیت، پارادوکس داشتن زرادخانه هستهای را نشان میدهد: حامیان عدم اشاعه استدلال میکنند که خطر تشدید تنش تا مرحله جنگ آخر الزمانی دلیلی است برای اینکه کشورها نباید چنین تسلیحاتی داشته باشند. اما دقیقا به خاطر چنین وضعیتی است که کشورهایی نظیر هند و پاکستان هرگز این تسلیحات را کنار نخواهند گذاشت.
خصومت فعلی، علاوه بر نگرانیها، سوالاتی را در این خصوص مطرح میکند که این دو کشور در چه مرحلهای آمادگی متوسل شدن به استفاده از تسلیحات هستهای را خواهند داشت. این امر، منطق داشتن چنین تسلیحاتی را در کانون توجه قرار میدهد. آیا کشورها بدون داشتن این تسلیحات، به عنوان کشورهای بزرگ جدی گرفته میشوند؟ آیا داشتن این تسلیحات گزینههای نظامی کشور را محدود میکند خصوصا زمانی که افکار عمومی خواهان جنگ باشند؟
آتلانتیک ادامه داد زمانی که در سال ۱۹۹۸ در بحبوحه تنشها، هند و پاکستان به طور متوالی خود را دارای تسلیحات هستهای اعلام کردند، کشورهای غربی و گروههای عدم اشاعه وحشتزده شدند. تحریمهای بین المللی به سرعت اعلام شد، اما اغلب آنها در سالهای بعدی رفع شد و قابلیتهای هستهای جدید دو کشور به طور ضمنی به رسمیت شناخته شد. از آن زمان، آمریکا به طور فعالانه برنامه هستهای هند را تشویق کرد و درباره امنیت تسلیحات پاکستان ابراز نگرانی کرد.
روابط میان دو همسایه، که هرگز به طور ویژه خوب نبود، تنشآلود باقی ماند. هر چند که در این اواخر همه مشکلات، به جز در دو مورد مهم، به لفاظیهای سیاسی و کشمکشهای مرزی محدود شد. فعالان عدم اشاعه، به این دو واقعه – نزاع کارگیل در ۱۹۹۹ و نزاع چندماهه نظامی در مرز فعلی آنها پس از یک حمله مسلحانه به پارلمان هند در سال ۲۰۰۱- به عنوان مواردی از خطر بروز نزاع میان کشورهای دارای تسلیحات هستهای اشاره میکنند.
اینکه بین پاکستان و هند هیچ جنگ هستهای اتفاق نیفتاده، به این معنی نیست که اتفاق افتادن آن ممکن نیست. بخش اعظم جمعیت آنها خاطره اندکی از هرگونه نزاع قبل از نزاعهای کارگیل دارند. در هند، احساسات غالب رسانهای این است که باید به پاکستان به خاطر حمایت آن از گروههای تروریستی درس داد. دولت در دهلی نو، که با خشم عمومی و انتخابات آینده مواجه است، ممکن است مجبور به اقدام شود.
آتلانتک در پایان نوشت، تاکنون، تسلیحات هستهای مانع از این بوده که درگیریهای اولیه و سایر درگیریهای بیشمار به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود. در این بحران و دیگر موقعیتها، نخستوزیران این دو کشور، با لحن ستیزه جویانه افکار عمومی و رسانهها در دو کشور، همراهی نکردند. این در حالی است که هر دو کشور از زمان استقلال، یکدیگر را تهدیدی برای موجودیت خود میدانند. دهلی نو و اسلام آباد، داشتن تسلیحات هستهای را نه تنها تحکیمکننده جایگاه به حقشان در جهان به عنوان کشورهای قدرتمند میدانند، بلکه آن را تامینکننده بازدارندگی معتبر در برابر تهدیدا واقعی و فرضی میبینند.
به همین دلیل عمده، عده کمی معتقدند که کیم تسلیحات هستهای خود را رها خواهد کرد. بنابراین، در حالی که تشدید تنش نظامی در جنوب آسیا بحثوجدل کمی را در هانوی موجب شد، تبعات آن در آنجا احساس شد.