گدايي چسبنده، پديده‌اي نو در سطح شهر

 گدايي چسبنده، پديده‌اي نو در سطح شهر.1 مهر -92
 چرا گفته نمی شود در رژیم عوامفریب دین فروش که 35 سال است  دین  را ابزار قدرت وثروت و غارت گری و گدا پروری کرده است  ریشه دعا فروشی  چیست؟  یا اینکه چرا گفته نمی شود جایگاه دختر 5 ساله کجاست؟ مدرسه یا پشت میز درس کلاس است  یا صرف تفریحات کودکانه است یا  نه  تکدی گر  توی خیابان ها و سر 4 راه ها است که گزارش شده گدايي به سبك دعافروشي  يكي از متكديان يا به اصلاح عاميانه گداهاي معروف شهر كه شغل "دعافروشي"را دنبال مي‌كند، دخترك پنج ساله‌اي است كه با در دست گرفتن برگه‌هاي كوچك دعا كه شامل دعاي "آيت‌الكرسي"است، سعي در تحريك احساسات مردم داشته و به شيوه حرفه‌اي اين كار را دنبال مي‌كند. یا اینکه بدون اینکه گفته شود گدایی چسبنده بدتر است یا بقدرت چسبیدگان حاکم  که بخاطر حفظ آن وانباشت هرچه ثروت نومی باد آورده  آن حاضرنددست به هر اقدام جنایتت آمیز وضد انسانی بزنند؟ یا اینکه بدون آنکه گفته شود علت فقر و بیکاری اختلاف طبقاتی و گدا و محروم پروری در جامعه ناشی از چیست؟ یا اینکه اشاره شود برای چه  میلیون  دانش آموزان دختران و پسران دا رس  ترک تحصیل کرده و تبدیل به کودکان خیابانی  شده اند ؟ ولی گزارش شده است  اين روزها وقتي در خيابان‌هاي شلوغ شهر گام برمي‌داريم شاهد كودكاني هستيم كه به بهانه دعافروشي گدايي كرده و با برانگيختن احساسات به اهداف خود كه گرفتن پول از مردم است، مي‌رسند. اين روزها كمتر روزي است كه پشت يكي از چراغ‌هاي قرمز به كودكاني بر نخوريم كه با التماس از ما مي‌خواهند، آدامس بخريم يا بابت پاك كردن شيشه ماشين پولي به آنها بدهيم. اما برخلاف گذشته لباس‌هاي آنها وصله‌دار و مندرس نيست، اما نوع نگاه آنها آنقدر معصومانه است كه كمتر كسي پيشنهاد آنها را رد مي‌كند، حتي افرادي نيز وجود دارند، كه بدون خريد جنس نيز به آنها كمك مي‌كنند.  بهر حال برای اینکه نشان داده شود  عامل گدا پروری نه حاکمان رژیم از صدر تا ذیل آلوده  به فساد که خود محرومان و گدایان می باشند. بنابراین انواع  گدایان با نوع کارشان دسته بندی شده است .
اين روزها وقتي در خيابان‌هاي شلوغ شهر گام برمي‌داريم شاهد كودكاني هستيم كه به بهانه دعافروشي گدايي كرده و با برانگيختن احساسات به اهداف خود كه گرفتن پول از مردم است، مي‌رسند. اين روزها كمتر روزي است كه پشت يكي از چراغ‌هاي قرمز به كودكاني بر نخوريم كه با التماس از ما مي‌خواهند، آدامس بخريم يا بابت پاك كردن شيشه ماشين پولي به آنها بدهيم. اما برخلاف گذشته لباس‌هاي آنها وصله‌دار و مندرس نيست، اما نوع نگاه آنها آنقدر معصومانه است كه كمتر كسي پيشنهاد آنها را رد مي‌كند، حتي افرادي نيز وجود دارند، كه بدون خريد جنس نيز به آنها كمك مي‌كنند. نكته جالب توجه بازيگري ايده‌آل اين گروه از كودكان است كه با عجز و التماس به گونه‌اي احساسات مردم را تحريك مي‌كنند كه كسي جرات پيدا نمي‌كند، پيشنهاد آنها را رد كند. *گدايي به سبك دعافروشي :يكي از متكديان يا به اصلاح عاميانه گداهاي معروف شهر كه شغل "دعافروشي"را دنبال مي‌كند، دخترك پنج ساله‌اي است كه با در دست گرفتن برگه‌هاي كوچك دعا كه شامل دعاي "آيت‌الكرسي"است، سعي در تحريك احساسات مردم داشته و به شيوه حرفه‌اي اين كار را دنبال مي‌كند، اين كودك در ابتدا با وارد شدن در معابر شلوغ از جمله بانك‌ها از مردم درخواست خريد دعا دارد و با بيان اينكه مريض دارد، از مردم مي‌خواهد كه به او كمك كنند و وقتي تقاضاي او در خصوص خريد دعا رد مي‌شود، از شخص مي‌خواهد كه مبلغي را به او كمك كنند. به گفته برخي از ساكنان محل، برادر اين كودك و پدرش او را مجبور به دعا فروشي و در نهايت گدايي مي‌كنند. 
*گل‌فروشي و آدامس‌فروشي 
اما ديگري پسرك خردسالي است كه در خيابان‌هاي شلوغ زنجان زماني كه چراغ قرمز است، از رانندگان مي‌خواهد كه كالاهاي او را خريداري كنند، اما وقتي اين درخواست رد مي‌شود، از رانندگان مي‌خواهد كه مبلغي را به او كمك كنند،كودكي كه شايد درآمدش بيشتر از هر كدام ما باشد. 
*معلوليت راهي براي درآمد 
دخترك گدا كه به ظاهر معلول است، به زحمت خودش را روي زمين مي‌كشد و از اين طريق در تلاش است تا توجه عابران را جلب كند كه تا كنون نيز موفق عمل كرده است. اما تفاوت اين كودك با ديگران اين است كه بومي نيست و به تحريك خواهرش با لهجه‌اي كه شبيه به عرب زبان‌ها است، به شغل پردرآمد گدايي مشغول است. 
*گدايان مسافر 
گدايان مسافر از ديگر اقشاري هستند كه يك ساك رنگ و رو رفته و كهنه لوازم شغلي آنها است، گداياني كه هر روز و هميشه براي برگشت به ديارشان به مشكل خورده‌اند! اما به هيچ عنوان بليت قبول نمي‌كنند، فقط پول نقد! آنها با ايستادن در مبادي خروجي شهر و ورود به اتوبوس‌هاي عبوري اعلام مي‌كنند كه اهل شهر ديگري هستند و براي رسيدن به مقصد پول ندارند و از شما مي‌‌خواهند كه او را ياري كنيد. 
*گدايان نسخه‌دار 
گدايان نسخه‌دار محل تردد اين افراد حوالي درمانگاه‌ها و بيمارستان‌ها است و هميشه يك برگه از پزشك محترم كه روي آن نام چند دارو نوشته شده را در دست دارند و بيماري لاعلاج وجه مشترك اين گروه از گداها است. 
*فعاليت خانوادگي گدايان 
گروه ديگري از گدايان نيز در شهر فعاليت دارند كه به صورت تركيبي و خانوادگي گدايي مي‌كنند، تركيب اين گروه از گدايان يك فرزند و يك زن يك بچه خسته با سر و صورت كثيف است كه در آغوش مادر به خواب رفته است. نكته جالب توجه اين است كه درآمد اين گداها شايد بيشتر از يك كارمند معمولي و يا فردي باشد كه يك شغل آزاد دارد، چراكه همواره با جالب توجه و ترحم هميشه بخش اعظمي از كمك‌هاي مردمي به اين گروه اختصاص پيدا مي‌كند. سوالي كه در اين زمينه وجود دارد، اين است كه چرا اينگونه گدايي در استان اين روزها افزايش يافته است، شايد يكي از علل اصلي آن درآمد بالا و وسوسه‌انگيز آن است. عادت كردن به شغل گدايي نيز از ديگر موضوعاتي است كه موجب انجام اين كار مي‌شود. برادر يكي از همين گدايان است در گفت‌وگو با فارس با اشاره به وضعيت مالي مطلوبي كه وي دارد، اظهار داشت: وضعيت مالي ما مناسب است و نيازي از نظر مالي نداريم، اما برادرم به صرف عادت اين كار را انجام مي‌دهد. وي با اظهار تاسف از شغلي كه برادرش در پيش گرفته است، ادامه مي‌دهد، چند بار تلاش كرده‌ام كه برادرم را از اين كار منصرف كنم اما موفق به اين كار نشده‌ام. اين شهروند زنجاني درآمد برادرش را بيش از 2 ميليون تومان در ماه عنوان مي‌كند و مي‌افزايد: برخلاف تلاش‌هايي كه من و خانواده برادرم انجام داده‌ايم، موفق به منع او از اين كار نشده‌ايم. وي ادامه مي‌دهد: گدايي به يك عادت در وجود برادرم تبديل شده است و هيچ‌كس نمي‌تواند، مانع او شود. يكي از گداهاي زنجان نيز در گفت‌وگويي عنوان كرد: بيماري همسرم موجب شده است كه گدايي كنم. ابرازات او جالب است،او اعتقاد دارد گدايي شغل شريفي است و اظهار مي‌كند: من دوست ندارم براي حل مشكلم به دستگاه‌هاي حمايتي مراجعه كنم، چراكه خودم توانايي كار كردن دارم، درآمدي كه من از گدايي دارم، حلال است، چراكه مردم با رضايت خود به من كمك مي‌كنند.وي با ابراز رضايت از درآمد خود مي‌افزايد: من از درآمدم راضي هستم، همين كه محتاج هيچ كس نيستم، برايم كافي است، بالاخره گدايي هم يك شغل است، مانند همه شغل‌ها... اما بايد ديد، مشكل اين افراد چيست كه اقدام به اين كار مي‌كنند، آيا احساسات ظريف مردم موجب اين كار شده است و يا فصل مدارس و افزايش خريد منجر به اين كار شده است.