کرایه (گفت و شنود)

کرایه (گفت و شنود)
گفتم : پس چه میشه ادا و اطوار؟با عبا ونعلینگ و ردا وشلوار
تکیه به عصا و هم دیوار ، سیدعلی هی می زد هوار
بد وبیراه می گفت به اوباما ،چرا  علیه ی مایی،  نه له  ما؟
گفت : چه گویم روزی یه  قالتاق ؟ پالان ساییده مثل سید علی چلاق
مفت خور هفت خط چون ملا ، مال مردم کشیده بود بالا
قاضی با صدور حکم داد خبر ، وی سوارش کنن گرده ی خر
داخل شهر به گردانند بزنن جار ، مال مردم نمیده این نا بکار
غروب صاحب خرخواست کرایه،یارو گفت نه پول دارم نه سرمایه
صبح تا حال تو زدی فریاد  ، پول مردم نمیدم کردی انتقاد
حال چقدر شوتی و مشنگ ؟پول  میخواهی ازمن الدنگ
گفت: بالاخره معلوم نشد آقای روحانی درخواست تماس تلفنی با اوباما را کرده است یا اوباما پیشقدم شده بود؟
گفتم: آقای ظریف گفته است حرف آمریکایی‌ها که می‌گویند درخواست برای تماس تلفنی از طرف آقای روحانی بوده است، اعتبار ندارد.
گفت: وقتی حرف رئیس‌جمهور آمریکا در این حد و اندازه هم اعتبار ندارد، پس آقایان با چه تحلیل و توجیهی به آمریکا اعتماد کرده و این همه درباره آن تبلیغ می‌کنند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! آدم قالتاقی از خیلی‌ها پول قرض گرفته و پس نمی‌داد. قاضی حکم کرد فردا او را سوار یک الاغ کنند و در شهر بگردانند و جار بزنند که او آدم قالتاقی است و بدهی‌های خود را نمی‌پردازد. غروب فردا صاحب الاغ که یک روز او را در شهر گردانده و جار زده بود از او کرایه الاغ را خواست و یارو گفت؛ مرد حسابی! از صبح تا حالا داری جار می‌زنی که من بدهی خود را نمی‌دهم حالا با چه رویی کرایه خرت را می‌خواهی؟!
گفت : سربازجو کرده مچ گیری ، دست زده به معرکه گیری
گفتم : مچ گیری مربوط به کیست ؟بهانه ی سربازجو برای چیست؟
گفت : بهانه هست تماس ، چگونه روحانی با  التماس؟
از اوباما خواست بزنه زنگ ، پذیرفت اوباما  بی درنگ
چون این تماس شد فاش ،  کنون سربازجوی کلاش
گرفته یقه ی روحانی ،  چرا تو بطور پنهانی؟
ای حیله گر مکار ،  چرا دست زدی به اینکار ؟
 حال این کارت داره تماشا،درخواست را میکنی حاشا
گفتم : پس چه میشه ادا و اطوار؟با عبا ونعلینگ و ردا وشلوار
تکیه به عصا و هم دیوار ، سیدعلی هی می زد هوار
بد وبیراه می گفت به اوباما ،چرا  علیه ی مایی،  نه له  ما؟
گفت : چه گویم روزی یه  قالتاق ؟ پالان ساییده مثل سید علی چلاق
مفت خور هفت خط چون ملا ، مال مردم کشیده بود بالا
قاضی با صدور حکم داد خبر ، وی سوارش کنن گرده ی خر
داخل شهر به گردانند بزنن جار ، مال مردم نمیده این نا بکار
غروب صاحب خرخواست کرایه،یارو گفت نه پول دارم نه سرمایه
صبح تا حال تو زدی فریاد  ، پول مردم نمیدم کردی انتقاد

حال چقدر شوتی و مشنگ ؟پول  میخواهی ازمن الدنگ