گزیده خبرهای مربوط به بازتاب سفر روحانی به آمریکا . 7 مهر - 92
خوشخیالی است که آمریکا
تحریمها را کاهش دهد (خبر ویژه)
|
کارشناس موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک گفت شکاف عمیقی میان مواضع ایران و
آمریکا وجود دارد و به همین دلیل خوشبینی اندکی نسبت به احتمال توافق وجود
دارد.مارک فیتز پارک میگوید: بعید است ایران در مذاکرات با 1+5 پیشنهادی را
بپذیرد که شامل محدود شدن برنامه هستهای و حق غنیسازی این کشور باشد. البته اگر
ایران این موضوع را بپذیرد و قبول کند که رآکتور اراک را نیز متوقف کند،این آغاز
خوبی خواهد بود اما ایران میخواهد قابلیت هستهای خود را حفظ کند و آمریکا مصمم
است تا این توانمندی را از ایران بگیرد بنابراین پیدا کردن نقطه مشترک، مستلزم
کوتاه آمدن است و من شک دارم که هیچ یک از دو وزیر خارجه آماده عقبنشینی از مواضع
خود باشند.رادیو فرانسه نیز با ادعای این که برنامه اتمی ایران در 10 سال گذشته
پیچیده شده و حل نگرانیهای موجود درباره آن ظرف 6 ماه عملا ناممکن است، گفت:
روحانی در ترسیم فرصت سه تا شش ماهه برای حل برنامه اتمی ایران یا خودش را به
ناآگاهی میزند یا این که خیلی به این مسئله خوشبینانه نگاه میکند.تحلیلگر این
رادیو گفت: «من تصور نمیکنم روند نزدیکی دو کشور و سرعت رفع اختلافات در حدی باشد
که با نشستن وزرای خارجه دو کشور در این فرصت کوتاه نتیجهای حاصل شود.اگر انتظار
داشته باشیم که اوباما برای برداشتن تحریمهایی که علیه ایران اعمال میشود کنگره
را هم در طول سه ماه آینده به خط کند تا تحریمها را لغو کنند، باز این نوعی خامی
و خوشخیالی خواهد بود.»رضا تقیزاده گفت: با وجود حسننیت و آغوش بازی که دولت
روحانی باز کرده اوباما در برخورد با کنگره قادر به کاهش سریع فشارهای مالی و
اقتصادی نیست.اما بیبیسی از زاویه دیگری به دور جدید مذاکرات پرداخت و گفت:
کاترین اشتون پس از مذاکره با هیئت ایرانی گفت در بسته پیشنهادی 1+5 تغییری ایجاد
نشده است، این بستهای است که در آلماتی 2 به ایران تسلیم شد و محتوای آن خیلی
چشمگیر نبود به دلیل اینکه تنها برداشتن طلا از فهرست تحریمها، تحویل قطعات
هواپیما و قطعات یدکی از این دست را شامل میشد، در حالی که انتظار ایران تخفیف
تحریمها بود.
مدیرمسئول روزنامه کیهان با اشاره به مباحث مطرحشده درباره مکالمه تلفنی رؤسای جمهوری ایران و آمریکا، گفت: چنانچه طبق گفته روحانی، این درخواست از سوی اوباما بوده باشد، نشان میدهد دولت آمریکا در حد اعلام نظر درباره یک مکالمه تلفنی هم صداقت ندارد.حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در گفتوگو با خبرگزاری فارس با اشاره به مباحث مطرح شده درباره اینکه چه کسی درخواست مکالمه تلفنی اوباما و روحانی را داده است، گفت: دقایقی بعد از گفتوگوی تلفنی آقای روحانی با اوباما، خانم رایس مشاور امنیت ملی در مصاحبه با CNN اعلام کرد که این مکالمه تلفنی به درخواست روحانی صورت گرفته و تاکید کرد که این درخواست برای آنها تعجبآور بوده است.وی افزود: سوزان رایس میگوید، به ما اطلاع دادند آقای روحانی مایل است در حالی که میخواهد از نیویورک خارج شود، از طریق تلفن با اوباما گفتگو کند.شریعتمداری همچنین با اشاره به اظهارات روحانی بعد از ورود به تهران مبنی بر اینکه درخواست برای گفتوگوی تلفنی از سوی اوباما بوده است، اظهار داشت: اظهارات جناب آقای روحانی نشان میدهد علاوه بر اصل گفتگو که جای بحث و بررسی دارد، این نکته که چه کسی برای گفتوگو پیشقدم شده است نیز از نگاه هر دو طرف اهمیت داشته و آنها حیثیت خود را در گرو آن میدانند.این کارشناس مسائل استراتژیک تصریح کرد: این ماجرا از دو حال خارج نیست، اول آنکه درخواست گفتگو از سوی روحانی بوده است که اگر اینگونه باشد اظهارت رئیس جمهور محترم هنگام ورود به تهران که طرف مقابل را درخواستکننده گفتگو معرفی کرده با شعار دولت راستگویان تناقض دارد و انتظار این بوده و هست که رئیس جمهور محترم واقعیتها را با مردم در میان بگذارند.وی افزود: اما چنانچه این درخواست از سوی اوباما صورت گرفته باشد، نشاندهنده آن است که دولت آمریکا حتی در حد و اندازه اعلام نظر درباره یک مکالمه تلفنی هم صداقت نداشته و قابل اعتماد نیست؛ بنابراین سوال بعدی آن است که جناب روحانی با چه تحلیل و تفسیری به اوباما و دولت وی اعتماد کرده و از این به اصطلاح اعتماد متقابل با آن همه تبلیغات پرحجم یاد میکند.شریعتمداری تاکید کرد: البته اینکه دولتمردان محترم اصرار دارند اوباما را درخواستکننده مکالمه بنامند نشان میدهد خود آقایان به زشتی و پلشتی این اقدام اعتراف دارند.
اظهارات غیرمترقبه رئیس بانک مرکزی در مخالفت با کاهش قیمت دلار با شگفتی و اعتراض
اقتصاددانان مواجه شده است. دکتر غلامحسین خورشیدی دراینباره به «فردا» گفت:
آقای سیف (رئیس بانک مرکزی) یک مدیر بانکی است! حقیقتا من یک مقداری تعجب کردم چرا
ایشان چنین صحبتی میکنند. شاید ایشان به بانک مرکزی مانند یک بانک تجاری نگاه میکنند
چون سابقه مدیریتی ایشان در بانکداری تجاری بوده است. ایشان باید تفکر خود را
تغییر دهند. توجه کنید که بانک مرکزی به تعبیر معمول یک بانک نیست ما در تعریف
آکادمیک نیز بانک مرکزی را بانک بانکها یا به تعبیری بانک کنترلکننده سیاستهای
پولی میدانیم و به عبارتی دیگر بانکی است، فرابانکی. حال اگر بخواهید یک تفکر
بانکی معمولی را در بانک مرکزی حاکم کنید قطعا با مشکلات متعددی روبرو خواهیم
شد.وی افزود: بانک مرکزی را باید به عنوان نهادی نگاه کرد که از سر منافع اجتماعی
و منافع بینالمللی ایران باید وظایف خود را انجام دهد اگر با این دید به بانک
مرکزی نگاه کنیم ریاست محترم بانک مرکزی در زمینه جلوگیری از کاهش نرخ ارز حرف
منطقی نزدهاند. نرخ ارز هر چقدر در کشور ما کاهش پیدا کند اعتبار سیاسی و اقتصادی
ما را در سطح جهانی افزایش میدهد حتی اگر منافعی هم از افزایش نرخ ارز عاید کشور
شود این منافع خیلی کم ارزشتر از منافعی است که باعث میشود حیثیت سیاسی و
اقتصادی کشورمان در جهان با افزایش نرخ ارز ابعادش کم اهمیت شود چون اندازه نرخ
برابری ریال با ارزهای بینالمللی شاخصی است برای سنجش اعتبار سیاسی و اقتصادی
کشور در سطح بینالمللی حال با چنین شرایطی رئیس کل بانک مرکزی که باید حافظ این
اعتبار در سطح جهانی باشد خلاف این عمل میکند و من به عنوان یک اقتصاددان نمیتوانم
این عملکرد آقای سیف را توجیه کنم.همچنین دکتر محمدابراهیم یاوری استاد دانشگاه شهید بهشتی در نامهای انتقادی نوشت:
بزرگواران اقتصاددان، اقتصاد خوانده و غیراقتصادی که دست بر قضا و به دست سرنوشت
از زمره ژنرالهای دولت تدبیر و امید شدهاید! دقت داشته باشید که کوچکترین حرف و
اعلام موضع شما چه از نوع سنجیده و چه از نوع نسنجیده آن میتواند اقتصاد کشور را
دچار نوسانات سهمگینی کند.وی مینویسد: شما که بیشتر از بنده و بسیاری از همکاران
بنده، معتقد به اقتصاد آزاد و باز گذاشتن دست عوامل اقتصادی بازار هستید؛ پس دلیل
مداخلههای بجا و نابجا در مورد نرخ ارز برای چه منظور صورت میگیرد؟اینکه به محض
اینکه اقتصاد داخلی ما شاهد افزایش ارزش پول ملی میشود و کاهش نرخ دلار نوید
اصلاح قیمتها را میدهد، چرا بعضی از این ژنرالها به مذاقشان خوش نمیآید و
بلافاصله وارد میدان میشوند و با ارائه تئوریهای من درآوردی نوید افزایش مجدد
قیمتهای غیرواقعی ارز را میدهند؟یاوری نوشت: اگر خدای ناکرده منافع شخصی، حزبی و یا گروهی ایجاب میکند که در پی
افزایش نرخ ارز باشید بهانه دیگری دست و پا کنید چون شرط لازم جهش صادراتی، اصلاح
ساختارهای نابود شده تولید است؛ تولیدی که گل سرسبد آن خودروهای غیراستاندارد میباشد
و تا روزی که صنعت و تولید ما صنایع خودروسازی را با همه پشتیبانیهای منطقی و
غیرمنطقی تحمل میکند و از بابت حفظ غیرعقلایی این صنعت دهها هزار بیمار را روانه
گورستان و دهها هزار انسان سالم را روانه بیمارستان میکند نشان میدهد که هیچ
هدف جدی برای این اصلاح وجود ندارد و قطعا به دنبال جهش صادراتی بودن در حد قصه و
داستان باقی خواهد ماند.
یک اقتصاددان شبه اصلاحطلب که از منتقدان اصلی کاهش ارزش پول ملی
در دو سال اخیر بود و آن را عامل «له شدن اقشار کمدرآمد کشور» میدانست، اکنون به
حامی اظهارات رئیس کل بانک مرکزی درباره لزوم عدم کاهش قیمت دلار تبدیل شده
است!حسین راغفر در دوره دولت احمدینژاد از منتقدان همیشگی سیاستهای اقتصادی آن
دولت محسوب میشد و محاسبههای انفرادی او درباره افزایش شدید افراد زیر خط فقر در
هشت سال اخیر بارها به تیتر اول رسانههای مخالف دولت تبدیل میشد.به گزارش مشرق،
از سال 1390 هم که بازار ارز به هم ریخت و ارزش پول ملی کشور روز به روز افت کرد،
راغفر از جمله اقتصاددانانی بود که با روند افزایش قیمت دلار به شدت مخالفت میکرد.
به عنوان مثال میتوان به گفتگوی او با روزنامه شرق در 17 شهریور 1390 اشاره کرد
که او افزایش قیمت دلار را عامل «له شدن کمدرآمدها» خوانده و نسبت به کاهش ارزش
پول ملی هشدار داده بود. این چهره اصلاحطلب در آن گفتگو به صراحت اظهار داشته بود
که «افزایش نرخ ارز باعث افزایش شدید قیمت کالاها در داخل میشود که نه تنها سبب
کاهش رفاه اجتماعی، گسترش فقر و افزایش نابرابریها میشود، بلکه قدرت
تولیدکنندگان برای بازارهای داخلی را نیز در مقابل کالاهای خارجی به شدت متزلزل میکند.
نتیجه آن، افزایش تعطیلی واحدهای تولیدی در داخل و گسترش رکود میشود... افزایش
نرخ ارز اگر تاثیر مثبتی داشته باشد، در نظم کنونی کشور ما، قطعا به نفع طبقات
خاصی از منتفعان کنونی است و بدون تردید به زیان طبقات کمدرآمد است.»اما گویا
دیدگاه این اقتصاددانان نسبت به نوسانات نرخ ارز با تغییر دولت، تغییر کرده چرا که
او این روزها دیگر مخالف کاهش ارزش پول ملی نیست و اتفاقا از افزایش قیمت دلار،
حمایت هم میکند.در حالی که در روزهای اخیر شاهد موج انتقادات نسبت به اظهارات
رئیس کل بانک مرکزی در مخالفت با کاهش قیمت دلار بودیم، راغفر به حمایت از این
اظهارات پرداخته است. به گزارش روزنامه آفتاب یزد راغفر گفته است: «در حال حاضر
قیمت دلار باید حول و حوش 3100-2800 باشد و این که رئیس کل بانک مرکزی گفته نباید
دلار بیش از این پایین برود کاملا درست است.» اگر استدلال سال 90 آقای راغفر درست
بوده باشد، پس کاهش قیمت دلار باید به نفع اقشار کمدرآمد باشد، بنابراین چرا
ایشان به زیان این اقشار، موضع میگیرند؟ شاید تناقض اظهارات آقای راغفر درباره
نرخ ارز را باید به پای تغییر دولت گذاشت.
|
جمع معدودی از موافقان و مخالفان رئیسجمهور همزمان با ورود روحانی
به مهرآباد، در این فرودگاه تجمع کردند.همزمان با ورود رئیسجمهور و هیئت همراه از
نیویورک به تهران، چند ده نفر از موافقان و مخالفان وی در فرودگاه تجمع کردند.رئیسجمهور
در پاسخ به ابراز احساسات و شعارهای حامیان خود با تکان دادن دست و از پنجره باز
خودرو از آنان تشکر کرد که هواداران به شعار روحانی روحانی تشکر تشکر و صل علی
محمد بوی بهشتی آمد از او حمایت کردند.استقبالکنندگان همچنین تا مسیری خودروی
حامل رئیسجمهور را همراهی کرده و در حمایت از وی شعار دادند.روحانی پس از گذشتن
از حلقه هواداران در حالی که قصد عبور از مسیر کنار مخالفان را داشت، ناگهان آنان
با ایستادن جلوی ماشین رئیسجمهور مانع از حرکت شدند و شعار مرگ بر آمریکا سر
دادند.به گزارش خبرگزاریها، در حالی که مخالفان مانع عبور ماشین رئیسجمهور شدند
نیروی انتظامی تلاش کرد راه را برای عبور رئیسجمهور باز کند و در این میان چندین
نفر جلوی ماشین به زمین خوردند که با هدایت نیروی انتظامی و توقف ماشین رئیسجمهور
حادثهای پیش نیامد.در پایان ماشین رئیسجمهور به همراه تیم همراهان و حراست از
فرودگاه خارج شدند
جنبش عدالتخواه دانشجویی طی بیانیهای ضمن انتقاد شدید از گفتوگوی
مقامات ایرانی و آمریکایی تاکید کرد آیا یادمان رفته است که هرگاه با این زورگویان
عالم به مذاکره نشستهایم در نهایت شرمنده مردم از پای مذاکره برگشتهایم.در
بیانیه جنبش عدالتخواه دانشجویی با اشاره به ماهیت دشمنی آمریکا با ملت ایران
آمده است: در شرایطی که همه چیز چه در درون آمریکا و چه در بیرون آن در غلیان و
جوشش علیه سلطه آمریکاست و بدون شک آمریکا در موضع ضعف قرارگرفته است، میدان دادن
به رئیسجمهور آمریکا و گفتوگوی تلفنی با او بعد از سیوچند سال ایستادگی و
مقاومت چه معنایی میتواند داشته باشد؟ آیا معنای دیپلماسی ندیدن این واقعیتهای
بدیهی است؟ آیا معنای دیپلماسی آن است که سیاستمداران آمریکایی اوج عجز و لابه
خویش را در پس لبخندهای فریبنده پنهان کنند و ما تنها لبخندهای ظاهری را ببینیم؟
آیا سادهلوحی در شناخت آمریکا و شرایط جهان معنای دیپلماسی و رفتار منطقی
است؟دانشجویان عدالتخواه تاکید کردند: برای ما جای تعجب است که با وجود تجربه تلخ
مذاکرات سعدآباد در سال 82 که با وجود کوتاه آمدن ایران از حق مسلم خود و پذیرفتن
تعلیق کلیه فعالیتهای هستهای، طرف غربی به تعهدات خود پایبند نماند و شورای حکام
آژانس بینالمللی انرژی اتمی دست به تصویب قطعنامه علیه ایران زد و در طی دو سال
همراهی و سازش از طرف ایران، غرب به هیچیک از تعهدات خود پایبند نماند و چندین
قطعنامه علیه ایران تصویب شد. آیا باز هم سیاست سازش را در پیش گرفتهاید؟ در
پایان این بیانیه آمده است؛ ممکن است عدهای موضعگیری صریح در قبال چنین
رفتارهایی را به معنای سنگاندازی و مخالفت با دولت تلقی کنند؛ در این رابطه باید
گفت جنبش عدالتخواه دانشجویی تقویت دولت را نه به معنای حمایت بیچون و چرا از
تمامی اقدامات که به معنی پایش دولت در راستای حرکت در مسیر آرمانهای انقلاب و
مرتفع کردن مسائل کشور میداند و در این راستا از نقاط قوت حمایت و نقاط ضعف را
تذکر میدهد و نقد درون گفتمانی مسئولان نظام را مایه قوت کشور و مسئولان تلقی میکند.