نوچه‌ها! (گفت و شنود)

نوچه‌ها! (گفت و شنود)
گفتم: برای چه سربازجوبا بهونه؟  هی حقایق میکنه وارونه
گفت: چون سربازجوی خل ، ازگروه راهزنی کرده نقل قول
با نوچه هایش در کویر نشسته بود ، نا گهان باد  چند تا را برده بود
اما بقیه گفتند به غرور ، معلوم شد ما قوی ایم و پر زور
رهبر راهزنان گفت نشوید مغرور ، چون ما سوراخیم، باد از ما کرد عبور
گفت: رهبر حزب جمهوریخواه گفته است؛ فقط آمریکا این قدرت را دارد که جلوی بشار اسد را بگیرد!
گفتم: چه غلط‌های زیادی؟! خب! دیگه چی؟!
گفت: می‌گوید عربستان و ترکیه و قطر نشان دادند که توان این کار را ندارند و آمریکا باید خود وارد میدان شود!
گفتم: آمریکا هم در عراق و افغانستان نشان داد که از این جربزه‌ها ندارد. تازه الان آمریکا خیلی ضعیف‌تر از آن وقت‌هاست.
گفت: حیوونکی قمپز در کرده!
گفتم: می‌گویند یکی از راهزنان با نوچه‌هایش در کویر نشسته بود. ناگهان بادی وزیدن گرفت و تعدادی از نوچه‌ها را با خود برد. بقیه با غرور گفتند؛ معلوم می‌شود ما خیلی قوی‌تر از آنها هستیم و سرکرده راهزنان گفت؛ نه خیر! چون ما سوراخ هستیم، باد ما را قابل نمی‌داند و از ما عبور می‌کند!
گفت:سربازجوی دلقک، نشئه شده ، زده جفتک
گفتم:برای چه این مترسک؟ خودش مسخره کرده، هم عروسک
گفت: سربازجوی نابکار ، در دفاع ازبشاراسدجنایتکار
چرند گفته این درازگوش ،  تا گوید ، کرده فراموش
نمی داند دراشغال عراق وافغانستان ، رفسنجانی بازکرد این داستان
رژیم با بوش کرد همکاری ،  حال  سربازجو با مکاری
سرهم کرده دروغ تکراری ، تا واقعیت وارونه کنه و انکاری
گفتم: برای چه سربازجوبا بهونه؟  هی حقایق میکنه وارونه
گفت: چون سربازجوی خل ، ازگروه راهزنی کرده نقل قول
با نوچه هایش در کویر نشسته بود ، نا گهان باد  چند تا را برده بود
اما بقیه گفتند به غرور ، معلوم شد ما قوی ایم و پر زور
رهبر راهزنان گفت نشوید مغرور ، چون ما سوراخیم، باد از ما کرد عبور