چگونگی امنیت در کشور مدعی امن ترین کشور جهان

چگونگی امنیت در کشور مدعی امن ترین کشور جهان . 26 شهریور - 92
هدف از بازتاب  مستمر خبرهای از زیر تیغ سانسور  مطبوعات رژیم ضد بشری  عبور کرده  بر جسته کردن جنایات روز مره  رژیم فاشیستی می باشد  تا  نشان داده شود در ایران چه خبر است و چگونه  حقوق بشر نقض ومرگ تولید می شود و چگونه جدا از مبارزه و سرکوب مخالفین و فعالین سیاسی و حقوق بشری و تشدید سانسور از سوی دیگر در امنیت  در جامعه  چگونه است ومردم ایران اسیر چه شرایط و سرنوشت شومی شده اند  در صورتی که عوامل  رژیم بدلیل منافع حقیرشان با نادیده گرفتن چنین جنایاتی هنوز از آدم کشان حاکم در ایران دفاع می کنند .همینطور غرب با روحانی مانور اعتدال گرایی می دهد وتبلیغ ادامه سیاست مماشات ومذاکره هسته ای می کند .
حکم اعدام مرد جنایتکار که پس از قتل همسرش با صحنه سازی قصد داشت همسر دوم پدرش را به عنوان قاتل معرفی کند در دیوان عالی کشور تایید شد.به گزارش مهر، نهم مهرماه سال 85 قتل زن 21 ساله ای در خیابان 14 متری چمران رباط کریم به ماموران اطلاع داده شد.در ادامه تیمی از ماموران در محل حاضر شده و در بررسی ها با جسد عاطفه در حالیکه بر اثر اصابت ضربات جسم سخت به سرش از پا درآمده بود روبرو شدند.در ادامه از همسایه های تحقیق شد که آنها مدعی شدند صبح روز حادثه زن ناشناسی سراسیمه  از خانه عاطفه خارج شده و به احتمال قوی قتل از سوی او رخ داده است.همسر عاطفه نیز در بازجویی ها گفت: من و همسرم با هم زندگی خوبی داشتیم و صبح روز حادثه ساعت 7 صبح من به محل کارم رفتم که حدود ساعت 2 بعدازظهر به من اطلاع دادند عاطفه به قتل رسیده است. عاطفه و همسر پدرم با یکدیگر اختلاف شدیدی داشتند که با توجه به اظهارات همسایه ها، احتمال می دهم قتل از سوی همسر پدرم رخ داده باشد.با این ادعا ماموران تنها مظنون این قتل را به اداره آگاهی احضار کردند که او در بازجویی ها با رد اتهام قتل گفت: من و عاطفه با هم اختلافاتی داشتیم اما این دلیلی برای قتل او نبود. همسر عاطفه مخالف ازدواج من و پدرش بود و حالا با مطرح کردن این ادعا قصد دارد مرا به عنوان قاتل معرفی کرده و انتقال بگیرد.تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه ماموران به همسر مقتول به نام نادر ظنین شده و او را برای بازجویی ها به اداره آگاهی انتقال دادند.نادر در ابتدا ادعاهای قبلی خود را تکرار کرد اما سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اقرار کرد.او به ماموران گفت: من مخالف کار کردن همسرم بودم به همین خاطر شب حادثه به او گفتم دیگر حق نداری سر کار بروی. روز قتل، عاطفه می خواست روزه بگیرد، برای خوردن سحری بیدار شده بود که من هم از خواب بیدار شده و به او گفتم از امروز دیگر اجازه نمی دهم سر کار بروی. سر این موضوع با هم درگیر شده و من در یک لحظه با مشت و لگد ضرباتی به سر و صورتش وارد کردم که باعث مرگش شد.وی ادامه داد: صبح با سر کردن چادر همسرم از خانه خارج شده تا همسایه ها تصور کنند قاتل او یک زن بوده است.پس از محاکمه نادر در شعبه 113 دادگاه کیفری، قضات او را به قصاص محکوم کردند که حکم مجازات در شعبه هفتم دیوان عالی کشور تایید شد.مرد جنایتکار در صورتی که نتواند رضایت خانواده همسرش را کسب کند به زودی پای چوبه دار می رود.
بعید نیست  نوعی واکنش نسبت به حضور پاسداران سپاه قدس در سوریه و حمایت همه جانبه ی حاکمان ایران از هم پیمان بشار اسد جنایتکار باشد .
سارقان خشن پایتخت که از سوی پلیس دستگیر شدند هر مالباخته ای را که مقاومت می کرد با ضربات چاقو مجروح می کرند. این افراد در یکی از سرقتها تبعه سوریه را که در مقطع دکتری در حال تحصیل است با 4 ضربه چاقو مجروح کردند.به گزارش مهر، پلیس تهران صبح امروز در طرحی موفق به دستگیری 37 زورگیر و کیف قاپ شد. اعضای 6 باند که با چاقو و قمه از شهروندان زورگیری می کردند و در صورتی که مالباخته مقاومت می کرد او را با سلاح سرد مجروح می کردند.وسیم داود شهروند سوری که در دانشگاه امیرکبیر مشغول تحصیل در دوره دکتری مهندسی عمران است. در مورد سرقت اعضای این باند به خبرنگار مهر می گوید: بهمن ماه سال گذشته حوالی ساعت 10 شب در حال بازگشت از خوابگاه دوستم بودم که 4 پسر جوان با دو موتور سیکلت در چهارراه کالج  سد راهم  شدند و با چاقو و قمه قصد داشتند لپ تاپم را سرقت کنند. ابتدا در برابر خواسته شان مقاومت کردم اما آنها با چاقو دو ضربه به دست چپم و دو ضربه نیز به کتفم زدند. وقتی خیابان شلوغ شد آنها بدون سرقت فراری شدند. من نیز برای درمان توسط اورژانس به بیمارستان فیروزگر منتقل شدم.من پس از تبادل فرهنگ میان دو کشور مشغول تحصیل در دانشگاه امیرکبیر شدم. با توجه به شرایط کشورم موضوع را به خانواده ام نگفتم و نخواستم آنها نگران شوند. اکنون خوشحال هستم که این سارقان دستگیر شده اند.
سرقت 50 میلیون مس از انبار ضایعات جنوب تهران
یکی از مالباختگان دیگر در مورد سرقت اعضای باند زورگیری خشن می گوید: به عنوان نگهبان در یک گاراژ سنگ فروشی و ضایعات مشغول کار هستم. اولیل مردادماه ساعت 4 صبح وقتی برای سحری بیدار شدم متوجه حضور 4 مرد غریبه در کارگاه شدم. وقتی برای سرکشی رفتم آنها با زدن چند ضربه چوب دستی ام را گرفته و با بستن دست و پایم مرا در اتاقک نگهبانی حبس کردند. سارقان خشن که چهارنفر بودند سپس با استفاده از خودرو نیسان داخل گاراژ مقادیر زیادی مس به ارزش 50 میلیون تومان سرقت کرده و متواری شدند. صبح روز خادثه وقتی کارگران برای کار آمدند دست و پای من را باز کردند.در این یک ماه خواب و خوراک نداشتم و هر روز کابوس سرقت می دیدم. خوشحالم که سارقان دستگیر شده اند و وقتی به اداره آگاهی آمدم توانستم 4 سارق خشن را شناسایی کنم.
همسر خبرنگار ورزشی یکی از خبرگزاری ها صبح امروز به اتهام قتل نوعروس خود پای میز محاکمه قرار گرفت.به گزارش مهر، صبح روز چهارم فروردین ماه سال 85 فوت مشکوک نوعروس جوانی به تیم جناحی تهران اطلاع داده شد.ماموران پس از حضور در محل با جسد زن جوان در حالیکه یک کمربند رزمی کاری به دور گردنش گره خورده بود، روبرو شدند.بررسی های اولیه نشان داد زن جوان معصومه نام داشته که به عنوان مربی بسکتبال و خبرنگار ورزشی خبرگزاری ایپنا مشغول بکار بود.پس از تحقیقات مقدماتی در دادسرا سرانجام پرونده با صدور کیفرخواست برای همسر معصومه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.نخستین دور محاکمه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، که قضات دادگاه پس از این جلسه همسر مقتول به نام حمیدرضا را به قصاص محکوم کردند.در ادامه پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم را نقض کرده و برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستادند.در جلسه محاکمه در شعبه 113 دادگاه کیفری همسر معصومه همچنان منکر قتل نوعروس شد و ادعا کرد زن جوان دست به خودکشی زده است.قضات شعبه 113 دادگاه کیفری پس از محاکمه رای به قصاص حمیدرضا دادند که اینبار نیز حکم مجازات او در دیوان عالی کشور نقض شد.صبح امروز متهم به قتل در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی اصغر عبداللهی پای میز محاکمه قرار گرفت.در ابتدای این جلسه خانم کاکلی نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده حمیدرضا 39 ساله متهم به قتل همسرش معصومه می باشد که برای وی درخواست مجازات قانونی را دارم، سپس اولیای دم مقتول برای حمیدرضا درخواست قصاص کردند.یاورزاده وکیل اولیای دم در شکایت خود تصریح کرد: افسری که نخستین بار بالای سر جسد حاضر شده بود در گزارشش اعلام کرده دو طرف سر آثار کبودی وجود دارد، بازپرس نیز پس از حضور در محل در گزارشش اعلام کرده یک طناب رزمی چند بار به دور گردن معصومه گره خورده بود و بر روی قوزک دست او نیز آثار کبودی وجود داشت که نشان می داد کسی بر روی دستش فشار وارد کرده است، از سوی دیگر پزشکی قانونی زمان مرگ را حدود 8 ساعت قبل از کشف جسد اعلام کرده است که این موضوع با اظهارات متهم و برادرش همخوانی ندارد. از سوی دیگر دو طرف طناب بر روی پشت مقتول افتاده بود که این نشان می دهد موضوع خودکشی منتفی است زیرا کسی که اقدام به مرگ خود کرده است، دیگر در آخرین لحظات این قدرت را ندارد که طناب را به پشت سر خود پرتاب کند. با توجه به دلایل اعلام شده برای متهم تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.قاضی عبداللهی سپس با تفهیم اتهام به حمیدرضا از او خواست به دفاع از خود بپردازد.مرد جوان نیز پس از قرارگرفتن در جایگاه با رد اتهام قتل عمدی گفت: همسرم خودکشی کرده و من هیچ نقشی در مرگ او نداشتم. من و معصومه در باشگاه پاس آشنا شدیم، من کارمند تربیت بدنی بودم و او خبرنگار خبرگزاری ایپنا. بعد از آشنایی خیلی سریع عقد کرده و چندی بعد با ازدواج به خانه یمان در گیشا رفتیم. روز قبل از حادثه معصومه از من خواست که برای خرید به ونک برویم، اما من بخاطر اینکه فردای آن روز شیفت بودم، قبول نکردم که معصومه عصبانی شد و با لگد ضرباتی به کمد زد که احتمال می دهم آثار کبودی روی پایش بخاطر همین ضربات باشد. نیمه های شب متوجه شدم او لباس هایش را عوض کرده و مشغول نماز خواندن است صبح ساعت 6:30 صبح به محل کارم رفتم که حدود ساعت 9 معصومه با من تماس گرفت و گفت من با لباس سفید عروسی به خانه ات آمدم و با همین لباس از خانه ات می روم فکر کردم می خواهد قهر کند به همین خاطر به او گفتم اگر به خانه مادرت بروی دنبالت نمی آیم. یکساعت بعد با من تماس گرفتند و گفتند حال همسرت بد است خودم را به خانه رساندم که متوجه شدم معصومه خودکشی کرده است.رئیس دادگاه: نامه هایی معصومه نوشته که در آنها از شما گله کرده، این گلایه برای چه بود؟متهم: نمی دانم، من نه آدم پرخاشگری بودم و نه او را محدود کرده بودم. او به زور با من ازدواج کرد و از این موضوع رضایت نداشت.رئیس دادگاه: اگر او خودکشی کرده است انگیزه اش از این کار چه بود؟متهم: بر اساس نامه هایش خستگی بود، حالا نمی دانم این خستگی از من بوده یا از زندگی.رئیس دادگاه: بر اساس استعلام مخابرات روز حادثه شما و همسرتان هیچ تماسی با هم نداشتید.متهم: ما آن روز با هم تلفنی صحبت کردیم و نمی دانم چرا مخابرات آن را ثبت نکرده است. من از تلفن ناجا زنگ زدم و احتمال دارد بخاطر این موضوع تماس ثبت نشده است.پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای تصمیم گیری در خصوص این پرونده وارد شور شدند.