اين شتري است كه در خانه هر كس مي‌خوابد" از كجا باب شد؟

اين شتري است كه در خانه هر كس مي‌خوابد" از كجا باب شد؟17شهریور-92
اصطلاح و ضرب المثل بالا به عنوان تسليت و همدردي به كار مي‌رود تا باعث همدردي و دلجويي از مصيبت ديدگان باشد و متعديان و متجاوزان را مايه تنبيه و عبرت، تا بدانند كه عفريت مرگ دير يا زود به سراغشان مي‌آيد.اين ضرب المثل همچنين از باب تذكر و هشدار به كساني كه در حسن نسيان و فراموشي، آنان را در روزگار فراغ و آسايش در دريافت نشيب و فرود روزگار باز مي‌دارد نيز ضرب المثل بالا مورد اصطلاح و استناد قرار مي‌گيرد.سه روز قبل از عيد قربان يك شتر ماده را در حالي كه با انواع گلهاي رنگارنگ و حتي سبزي و بر گهاي درختان زينت داده بودند و جمعيت بسياري از هر طبقه و صنف دنبال او مي‌افتادند در شهر مي‌گرداندند و براي او طبل و نقاره و شيپور مي‌زدند و سخنان ديني و اشعار مذهبي مي‌خواندند. اين شتر از هر جاي و هر كوي و برزن كه مي‌گذشت مردم دور او جمع مي‌شدند و پشم حيوان را عوام الناس- بويژه زنان آرزومند- مايه اقبال و رفع نكبت و و بال دانسته و به عنوان تيمن و تبرك از بدنش مي‌كندند و از اجزا تعويذ و حرز بازو و گردن خود و اطفال قرار مي‌دادند.اين جريان و آداب و رسوم كه رياست آن به عهده شخصي معيني بود و مباشرين اين كار القاب خاصي داشتند مدت سه روز به طول مي‌انجاميد و در اين مدت شتر گرداني به در خانه هر يك از اعيان و اشراف شهر كه مي‌رسيدند شتر را به زانو در مي‌آوردند و از صاحب خانه به فراخور مقام و شخصيتش چيز قابل توجهي نقدا يا جنسا مي‌گرفتند و از آنجا مي‌گذشتند. روز سوم كه روز عيد قربان بود اين حيوان زبان بسته را به طرز جانگدازي نحر مي‌كردند، و هنوز جان در بدن داشت كه هر كس با خنجر و چاقو و دشنه حمله ور مي‌شد و هنوز چشمان وحشت زده‌اش در كاسه سر به اطاف مي‌نگريست كه تمام اعضاي بدنش پاره پاره شد گوشهايش به يغما مي‌رفته است.كاري به تفصيل قضيه نداريم. غرض اين است كه به گفته شادروان سيد جمال الدين همايي: "از مبناي همين كار در زبان فارسي كنايات و امثالي وارد شده است مانند شتر را كشتند: يعني: كار تمام شد. فلاني شتر قرباني شده است يعني: هر كس او را به طرفي مي‌كشيد، يا به معني اينكه دور او را گرفته اهميتش مي‌دهند ولي بالاخره نابودش مي‌سازند." در دنباله مطلب به اين اصطلاح و ضرب المثل مي‌رشد كه: شتر را در منزل فلاني خوابانده‌اند. يعني: غائله را به گردن او انداخته‌اند