گردشي فراموش نشدني به غاري پر از قنديل

گردشي فراموش نشدني به غاري پر از قنديل.29 شهریور-92
راستی اگر به جای رژیم قرون و سطایی ضد ایرانی واپسگرای جنگ افروز و ویرانگر یک رژیم دمکراتیک حاکم بود که دارای صنعت مدرن گردشگری   و جلب سیاحان بود  با وجود مناظر زیبای طبیعی و بناهای تاریخی فراوانی که در ایران هست .چگونه می توانست موجب افزایش توریست وکانال در آمد  مکفی ارزی  برای  ذخایر دولت وپشتوانه ی صنعت گردشگری باشد.
انسان و طبيعت چنان با هم خوگرفته‌اند كه گويي همزاد شده‌اند. طبيعت براي خودنمايي، كشف و شناساندن خود به كمك انسان نيازمند است و انسان هم براي ادامه حيات و تقويت روح و تازه شدن جانش به طبيعت پناه مي‌برد. سفري به منطقه‌اي بكر و زيبا در جاده چالوس داشتم، ‌اما اين‌بار نه به جاده شهرستانك يكراست پس از طي مسافتي حدود 25 كيلومتر از كرج به روستاي نسا رفتم. بعد از پر كردن باك ماشين و كمي استراحت و خريد مواد غذايي در اين روستا، به طرف دو راهي و پل گچسر كه به سمت يك جاده فرعي از جاده اصلي جدا مي‌شد حركت كردم، جاده را ادامه دادم و به روستايي كوچك و قديمي رسيدم كه نامش "كهنه ده" يا "كهن ده" بود. اين روستاي قديمي و كوچك به گفته اهالي چندين بار دستخوش تخريب توسط سيل شده و مجدداً توسط اهالي بازسازي شده است. جمعيت روستا به علت مهاجرت نسل جوان به شهر كم شده و مردمش نيز دامداري و كشاورزي ميكنند البته خيلي كم و در حد رفع نياز‌‌هاي خودشان. حاصل تلاش مردم مهربان و مهمان‌نواز اين روستا، انواع درختان ميوه و باغهاي زيبا و شاداب است. "غار يخ‌مراد" از جاذبه‌‌هاي گردشگري اين روستا محسوب مي‌شود. از غار و نام و نشانش سؤال كردم؛ البته آنقدر گردشگران از اهالي راجع به غار سؤال كرده بودند، ‌كه از هر كس سؤال مي‌كردي جواب را آماده داشت. از بزرگواري كه اسم مباركش را فراموش كرده‌ام، سؤالم را پرسيدم، با مهرباني گفت: "اين غار خيلي قديمي است و در گذشته‌‌هاي دور مردم روستا براي بهبود بيماري‌‌هاي خود از حوضچه داخل غار كه در تمام ماه‌‌هاي سال يخ داشت، يخ برمي‌داشتند و مي‌خوردند، به همين علت اسم اين غار را "يخ‌مراد"ناميده‌اند."  اطلاعات بيشتر راجع به قدمت و چگونگي به وجود آمدن غار يا سؤالات ديگر كه كمي فني‌تر و علمي‌تر بود نداشت. ضمن اين كه مردم محله شبيه به گويش مازندراني صحبت مي‌كنند، ‌لذا آن بزرگواري كه با او هم‌كلام شده بودم آنقدر شيرين و قشنگ صحبت مي‌كرد و با مهرباني جواب سؤالاتم را مي‌داد كه دلم نمي‌آمد از او خداحافظي كنم و به راهم ادامه دهم. اما ناچار به ادامه راه بودم. در ادامه، مسيرم دوشاخه شد: يك طرف به روستاي زيباي آزادبر مي‌رسيد و مسير ديگر به سمت غار مي‌رفت. از پل سيماني روي رودخانه‌اي كه از آزادبر به سمت گچسر جاري بود گذشتم و حدود يك ساعت پيادهروي به دهانه غار رسيدم. غار در ارتفاع بيش 2000 تا 2500 متري از سطح دريا در دامنه كوه قرار داشت. پيش از ورود به غار، محوتماشاي مناظر اطراف شدم، ‌چنان زيبا و شادي‌آفرين بود كه خستگي پياده‌روي را فراموش كردم. پس از كيفور شدن از تماشاي مناظر اطراف قدم در ورودي غار گذاشتم اما با سنگ بسيار بزرگي كه سد راهم بود مواجه شدم و ياد شعر "چشمه و سنگ" افتادم اما من حتي به نرمي هم با اين سنگ سخت سخن نگفتم، تنها كاري كه كردم يواشكي دورش زدم و به فضاي باز درون غار رسيدم. در اين فضا 3 مسير ديده مي‌شد. يك مسير كه حدوداً 15 تا 20 متر است و به بن‌بست مي‌رسيد. انتهاي مسير دوم نيز بعد از حدود 40 متر پرتگاه است مي‌رسيد و براي ادامه اين مسير حتماً ‌بايد از وسايل كوهنوردي و غارنوردي استفاده كرد. دالان سوم كه از بقيه طولاني‌تر بود راه اصلي محسوب مي‌شد. در اين مسير پس از طي حدود 20 متر راه سراشيبي و عبور از تنگه‌اي باز به يك شكاف عميق رسيدم و از معبري كه روي آن درست كرده بودن عبور كردم، البته بايد متذكر شوم كه مسير غارنوردي در غار يخ‌مراد سراشيبي است كه در بعضي قسمت‌‌ها شيب آن تندتر مي‌شود. در ادامه مسير به فضاي باز ديگري برخوردم كه بسيار بزرگتر از فضاي ورودي غار بود و همينطور كه مسيرم را ادامه ‌دادم به فضاي وسيع‌تر سومي مي‌رسيم كه ارتفاعش هم خيلي بيشتربود و در پائين آن به حوضچهاي يخي در كنار آبشاري كه يخ بسته رسيدم. در طي اين مسير با قنديل‌‌هاي يخي بسيار زيبايي برمي‌خوردم كه در بعضي جا‌‌ها با تابش نور به آنها مناظر جالب توجهي به وجود آورده بود. به گزارش باشگاه خبرنگاران، در قسمتهايي از غار متوجه ورود هوا از بيرون به داخل غار شدم، كمي كه دقت كردم ديدم شكاف‌‌هايي در جا‌‌هايي از غار وجود دارد و هوا بشدت از آن عبور مي‌كرد و به درون غار مي‌آمد و اين خود در سرماي داخل غار تأثير زيادي داشت. البته من حدسم اين بود كه اين ورودي‌‌هاي هوا از بيرون، كه علت اصلي يخبندان درون غار است، ‌در گذشته‌‌هاي خيلي دور ساخته و تعبيه شده توسط انسان باشد، ‌به اين علت كه شايد از اين غار به عنوان يخچال يا يخساز طبيعي استفاده مي‌شده است. اين را هم بگويم كه بنا به نوشته تابلوي جلو غار، اين غار مربوط به دوره دوم زمين‌شناسي است. يك مورد جالب ديگر كه توجه همه را به خود جلب ميكند اين بود كه دماي سقف غار با دماي كف غار متفاوت بود. بنا به گفته‌ كساني كه اين غار را به خوبي مي‌شناختند، بهترين موقع سفر به اين غار زيبا و واقعاً‌ ديدني ماه‌هاي اسفند و فروردين است. چرا كه در اين زمان يخبندان غار تكميل شده و مناظر ديدني و زيباي آن بسيار تماشايي است و اين صحنه‌‌هاي جالب تا خرداد ماه ادامه دارد و بعد از آن به علت گرمي هوا و كمبود آب و به علت واقع شدن غار در ارتفاع، كم‌كم شكل قنديل‌‌ها، درون غار عوض مي‌شود و كلاً شكل غار تغيير مي‌كند.