روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی شنبه 14 بهمن ماه سال 1391
نقد و
بررسی : سرمقاله ی روزی نامه حکومتی جمهوری
" شستشو در حمام خون "
"مدتی پس
از اشغال نظامی افغانستان بود که رفسنجانی
در نماز جمعه تهران خود خطاب به بوش گفت اگر همکاری ما نبود هنوز طالبان در
افغانستان بر سر قدرت بود .تا اینکه نوبت اشغال نظامی عراق رسید وسیاست مداخله گری
همه جانبه در امور د اخلی عراق همچون افغانستان شروع شد. چون دوران خاتمی بود
ومطبوعات همچون شرایط کنونی یک طرفه و زیر تیغ کامل سانسور نبود. بنابراین مطبوعات
مدعیان اصلاح طلب خطاب به مسئولان حکومتی اخطار کردند همانطوریکه همه سرمایه گذاری
سنگین در افغانستان بهدر رفت و سهمی به ایران داده نشد . با ید از تکرار سیاست مشابه شکست خود در افغانستان در عراق پر هیز شود
و نمی بایست تکرار گردد . ولی چون رهبر و پاسداران اهداف بلند پروزانه ی دست یابی
به سلاح هسته ای وتشکیل هلال شیعی از فرات تا سوریه را دشتند، لذا بدنبال تز سپاه
پاسداران کودتا گر که برای گسترش حاشیه و دیوار
امنیتی دفاع از پروژه ی هسته ای باید با دشمن در برون خانه به جای درون خانه جنگید
.پس نه سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق گسترش داده شد ، بلکه این کشور تبدیل
به حیاط خلوت و کانون صدور تروریسم و بحران وارتجاع به منطقه برای حاکمان ایران شد. آنگونه که در ادامه ی این
سیاست به جز اینکه عراق تبدیل به باتلاق
وناامن وبی ثبات شد تا سپاه قدس یکه تاز در این کشور شود. از سوی دیگر طرح برپایی
3 جنگ 33 روزه و 22 روزه و8 روزه...."
مدتی پس از اشغال نظامی افغانستان بود
که رفسنجانی در نماز جمعه تهران خود خطاب
به بوش گفت اگر همکاری ما نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود .تا اینکه
نوبت اشغال نظامی عراق رسید وسیاست مداخله گری همه جانبه در امور د اخلی عراق
همچون افغانستان شروع شد. چون دوران خاتمی بود ومطبوعات همچون شرایط کنونی یک طرفه
و زیر تیغ کامل سانسور نبود. بنابراین مطبوعات مدعیان اصلاح طلب خطاب به مسئولان
حکومتی اخطار کردند همانطوریکه همه سرمایه گذاری سنگین در افغانستان بهدر رفت و
سهمی به ایران داده نشد . با ید از تکرار سیاست مشابه شکست خود در افغانستان در عراق پر هیز شود
و نمی بایست تکرار گردد . ولی چون رهبر و پاسداران اهداف بلند پروزانه ی دست یابی
به سلاح هسته ای وتشکیل هلال شیعی از فرات تا سوریه را دشتند، لذا بدنبال تز سپاه
پاسداران کودتا گر که برای گسترش حاشیه و دیوار
امنیتی دفاع از پروژه ی هسته ای باید با دشمن در برون خانه به جای درون خانه جنگید
.پس نه سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق گسترش داده شد ، بلکه این کشور تبدیل
به حیاط خلوت و کانون صدور تروریسم و بحران وارتجاع به منطقه برای حاکمان ایران شد. آنگونه که در ادامه ی این
سیاست به جز اینکه عراق تبدیل به باتلاق
وناامن وبی ثبات شد تا سپاه قدس یکه تاز در این کشور شود. از سوی دیگر طرح برپایی
3 جنگ 33 روزه و 22 روزه و8 روزه حزب الله لبنان و حماس و گروه های جهادی فلسطین
با اسراییل از طریق همین حضور در عراق ریخته
شد. تا اینکه در ادامه چنین سیاست تجاوز
گرانه به اینجا رسیده است که ادامه بهار عرب به سوریه و عراق سرایت نموده است ومی رود که نه سرمایه گذاری
بسیار سنگین در این دو کشور بهدر رود وهرآنچه در افغانستان رخ داد نه در عراق که
در سوریه هم تکرار شود ، بلکه شدت نگرانی دنباله ی بحران سقوط دو هم پیمان سوریه
وعراق بقدری است که گریبانگیر رژیم ضد
بشری نا مشروع ولایت فقیه مطلقه ایران را خواهد گرفت. ولی سرمقاله نویس موضع ضد آمریکایی و اسراییل وغرب واشک تمساح ریختن
برای ملت فلسطین ترسیم اهداف اسراییل از بمباران هوایی اخیرجنگنده هایش در خاک سوریه کرده است و غرب متهم
نمو ده است که چرا در این مورد سکوت کرده است . چون خواهان ادامه جنگ ونه مذاکره
در سوریه است؟ همچنین تأکید بر شکست اهداف نخست وزیر اسراییل از تهاجم هوایی اسراییل در سوریه کرده و در ادامه نماینده ملت سوریه ومدافع و سخنگوی ارتش سوریه
شده است و ادعا کرده است جبهه خارجي ضد سوري نيز نه تنها از حمله نظامي ارتش رژيم
صهيونيستي به سوريه هيچ سودي نبرده بلكه دچار زيانهاي زيادي شده است. مثل همیشه
باید که مخالفان سوریه وابسته و بشار اسد جنایتکار مستقل ودولت وی قانونی جلوه
داده شود . همینطور سرمقاله نویس کشور های حامی مخالفان سوری را مورد انتقاد و اتهامات شدید قرار داده و مدعی
شده است که خسران جبهه خارجي ضد سوري از
حمله نظامي رژيم صهيونيستي به سوريه اينست كه همدستي آنها با صهيونيستها در ايجاد
بحران سوريه و دامن زدن به آن به ويژه حمايت از تروريستها و توسل به خشونت و
نظاميگري براي مقابله با دولت قانوني اين كشور، براي افكار عمومي آشكارتر شده است
و افزوده اكنون براي ملتهاي منطقه بيشتر و بهتر قابل درك است كه دلارهاي نفتي
عربستان و قطر كه براي حمايت از القاعده و سلفيها به سوريه سرازير ميشوند و
حمايتهاي لجستيكي تركيه از ارتش به اصطلاح آزاد سوريه فقط به نفع رژيم صهيونيستي
و آمريكا و انگليس و فرانسه تمام ميشود و شعارهاي حمايت از مردم سوريه، فريبي بيش
نيست. بالاخره در پایان بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به سیاست حاکمان
ایران در سوریه کند که چگونه با کمک های مالی وتسلیحاتی ونیرویی وتبلیغات سیاسی که
از هم پیمان جنایتکار بشار اسد کرده اندتا سوریه هم همچون عراق تخریب وویران وبی
ثبات وناامن شود .ولی از موضع طلبکارانه به حساب خودش در يك جمع بندي كلي از حمله نظامي رژيم
صهيونيستي به سوريه به اين نتيجه رسيده است كه اين حمله از جنبههاي سياسي، تبليغاتي و حتي
نظامي به زيان جبهه مخالف دولت سوريه تمام شده و از مصاديق "عدو شود سبب
خير" است وبرای از زیر تیغ بدر بردن بشار اسد جنایتکار افزوده اكنون زمينه براي انجام مذاكرات سياسي
به منظور دست يافتن به توافقي همه جانبه كه به نفع ملت سوريه باشد و خون ريزي و
ويراني را در اين كشور متوقف كند، فراهم شده است. ترديدي نيست كه ادامه درگيري در
منطقه فقط به نفع غرب و رژيم صهيونيستي است و قطعاً آنها به كارشكنيهاي خود به
منظور جلوگيري از انجام مذاكرات ادامه خواهند داد، اقدامي كه درست در جهت مخالف
منافع ملتهاي منطقه قرار دارد:
"هر چند
پشت پرده بحران سوريه از اول كاملاً روشن بود و هيچ ترديدي در صحنه گرداني اين
بحران توسط آمريكا، صهيونيستها و حاميان غربي و همدستان منطقهاي آنها وجود
نداشت، ولي بمباران يك مركز تحقيقات نظامي در 15 كيلومتري دمشق كه تازهترين
رويداد در بحران سوريه محسوب ميشود هرگونه ابهام در اين زمينه را حتي براي
مرددترين افراد نيز از بين برده است. سكوت بعضي دولتهاي غربي درباره اين حمله و
حمايت تعدادي ديگر از رژيم صهيونيستي نيز نشانه همدستي آنها با اين رژيم در ايجاد
بحران سوريه و دامن زدن به آن است. سران دولتهاي غربي درحالي كه مردم مظلوم
فلسطين را به خاطر دفاع از خود در برابر تجاوز صهيونيستها به خانه و كاشانه آنها
و جناياتي كه عليه آنها مرتكب ميشوند، تروريست مينامند و محكوم ميكنند، حاضر
نيستند حمله نظامي رژيم صهيونيستي به يك كشور ديگر را محكوم كنند و حتي اين تجاوز
آشكار را حق اين رژيم ميدانند! اينها دلايل روشني هستند كه پوچ بودن تمام ادعاهاي
غرب در زمينه دفاع از حقوق بشر، دموكراسي و حمايت از ملتها را به اثبات ميرسانند
و در ماجراي دو سال اخير سوريه نيز تعزيه گرداني قدرتهاي سلطه طلب غربي و
صهيونيستها را نشان ميدهند. نكته قابل تأمل در حمله اخير جنگندههاي رژيم
صهيونيستي به سوريه اينست كه طبق اذعان منابع غربي دولت آمريكا از اين حمله مطلع
بوده و اين به معناي چراغ سبز دولتمردان آمريكائي به اين رژيم براي انجام اين
تجاوز است. - تقويت روحيه مخالفان دولت سوريه براي
ادامه مبارزات مسلحانه با ارتش اين كشور با توجه به شكستهاي پياپي آنان در هفتههاي
اخير. جلوگيري از
شكل گرفتن مذاكرات سياسي ميان مخالفان و دولت سوريه به ويژه بعد از اعلام آمادگي
معاذالخطيب، رئيس ائتلاف ضد سوري، براي آمادگي جهت مذاكره با دمشق. 3- ايجاد
ترس در نظاميان سوري و مردم اين كشور از آغاز جنگ ميان سوريه و رژيم صهيونيستي
همزمان با درگيريهاي داخلي در سوريه و شرايط نامساعد اين كشور. تلاش براي جبران
ناكامي نتانياهو نخستوزير رژيم صهيونيستي در انتخابات مجلس و پاك كردن آن از
اذهان مردم اسرائيل به عنوان يك نياز داخلي به منظور تقويت جايگاه جناح حاكم. در سوريه نيز مردم در اظهارنظرهايشان بر حمايت از ارتش و
ايستادگي در برابر تجاوز رژيم صهيونيستي تأكيد كردند و همه چيز از تقويت جايگاه
دولت حكايت ميكند. آشكارتر شدن همدستي مخالفان مسلح دولت سوريه با رژيم صهيونيستي
و قدرتهاي سلطه طلب غربي و متحدان منطقهاي آنها نيز يك امتياز مثبت براي دولت
سوريه و يك نمره منفي براي مخالفان به حساب آمد. در مجموع ميتوان به اين نتيجه
رسيد كه جبهه مخالفان داخلي دولت سوريه دچار خسران بزرگي شده و شكاف موجود ميان
آنان، اعم از گروههاي سياسي مخالف و گروههاي مسلح عمق بيشتري پيدا كرده و
ترديدهايشان بيشتر شده است. جبهه خارجي
ضد سوري نيز نه تنها از حمله نظامي ارتش رژيم صهيونيستي به سوريه هيچ سودي نكرده
بلكه دچار زيانهاي زيادي شده است. اعضاء جبهه خارجي
مخالف دولت سوريه به ويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي بسيار مايل بودند بتوانند حمله
نظامي به سوريه را به استفاده ارتش سوريه از سلاح شيميائي مستند كنند ولي با
اعتراف سخنگوي ناتو اين نقشه نقش بر آب شد و اكنون اين رژيم صهيونيستي است كه به
دليل حمله نظامي بيدليل و تجاوزكارانه به سوريه، آنهم به يك مركز تحقيقاتي، بشدت
زير سؤال قرار دارد. سران رژيم صهيونيستي و حاميان آنها ميخواستند با اين حمله،
در حمام خوني كه خود در سوريه به راه انداختهاند شستشو كنند و خود را از گرداب
سوريه نجات دهند اما دستها و چهره هايشان خون آلودتر شد. جنبه ديگر خسران جبهه
خارجي ضد سوري از حمله نظامي رژيم صهيونيستي به سوريه اينست كه همدستي آنها با
صهيونيستها در ايجاد بحران سوريه و دامن زدن به آن به ويژه حمايت از تروريستها و
توسل به خشونت و نظاميگري براي مقابله با دولت قانوني اين كشور، براي افكار عمومي
آشكارتر شده است. اكنون براي ملتهاي منطقه بيشتر و بهتر قابل درك است كه دلارهاي
نفتي عربستان و قطر كه براي حمايت از القاعده و سلفيها به سوريه سرازير ميشوند و
حمايتهاي لجستيكي تركيه از ارتش به اصطلاح آزاد سوريه فقط به نفع رژيم هيونيستي و
آمريكا و انگليس و فرانسه تمام ميشود و شعارهاي حمايت از مردم سوريه، فريبي بيش نيست. در يك جمع بندي كلي از حمله نظامي
رژيم صهيونيستي به سوريه، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه اين حمله از جنبههاي
سياسي، تبليغاتي و حتي نظامي به زيان جبهه مخالف دولت سوريه تمام شده و از مصاديق
"عدو شود سبب خير" است. اكنون زمينه براي انجام مذاكرات سياسي به منظور
دست يافتن به توافقي همه جانبه كه به نفع ملت سوريه باشد و خون ريزي و ويراني را
در اين كشور متوقف كند، فراهم شده است. ترديدي نيست كه ادامه درگيري در منطقه فقط
به نفع غرب و رژيم صهيونيستي است و قطعاً آنها به كارشكنيهاي خود به منظور
جلوگيري از انجام مذاكرات ادامه خواهند داد، اقدامي كه درست در جهت مخالف منافع
ملتهاي منطقه قرار دارد"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 14
بهمن ماه سال 1391
شستشو در حمام خون