الكوفت
! (گفت و شنود)
گفتم : برای چه سربازجوی مأمور؟ علیه رقیب،
توطئه میکنه میزنه زور
گفت : در دوبی میره سالن غذاخوری ، تا هم لاشخوری
کنه ، هم ملا خوری
گارسون رستوران میکنه خطاب ، بهش سفار ش میده الکباب
کباب آورده میشه، اما با فیس و افاده ، سفارش میده یک سیخ الگوجه اضافه
آورده میشه گوجه از سوی میزبان ، سربازجو میگه چه خوبه میدونم زبان
گارسون میگه اگر من نبودم ایرانی ، الکوفتم نمیداند فلان شده روانی
گفت:
«م-ع» يكي از خبرنگاران فراري روزنامه هاي زنجيره اي كه از آمريكا پناهندگي گرفته
ادعا كرده است «من موفق شدم در ايالتي كه ساكن هستم، نظر خيلي ها را به جنبش سبز
جلب كنم»!
گفتم: بايد اين را هم مي نوشت كه در يكي از دانشگاه هاي همان ايالت وقتي خودش را مخالف جمهوري اسلامي ايران معرفي كرد، تعدادي از دانشجويان آمريكايي او را هو كرده و يكي از آنها آب دهان به صورت او انداخته و گفته بود «اسرائيلي كثيف برو گمشو».
گفت: اين را ننوشته ولي يكي از سايت هاي اپوزيسيون خطاب به او نوشته: خانم «م-ع» آمريكايي ها اصلا به ما محل نمي گذارند شايد شما جمع ايرانيان فراري را با مردم ايالت محل سكونت خود اشتباه گرفته ايد؟
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو در دوبي وارد يك رستوران شد و گفت «الكباب» و گارسون برايش كباب آورد. گفت؛ الگوجه اضافه و يك سيخ گوجه برايش آوردند. با تعجب گفت؛ خوب شد زبون مردم دوبي رو بلدم! و گارسون گفت؛ فلان فلان شده، اگر من ايراني نبودم، الكوفت هم برات نمي آوردند!
گفتم: بايد اين را هم مي نوشت كه در يكي از دانشگاه هاي همان ايالت وقتي خودش را مخالف جمهوري اسلامي ايران معرفي كرد، تعدادي از دانشجويان آمريكايي او را هو كرده و يكي از آنها آب دهان به صورت او انداخته و گفته بود «اسرائيلي كثيف برو گمشو».
گفت: اين را ننوشته ولي يكي از سايت هاي اپوزيسيون خطاب به او نوشته: خانم «م-ع» آمريكايي ها اصلا به ما محل نمي گذارند شايد شما جمع ايرانيان فراري را با مردم ايالت محل سكونت خود اشتباه گرفته ايد؟
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو در دوبي وارد يك رستوران شد و گفت «الكباب» و گارسون برايش كباب آورد. گفت؛ الگوجه اضافه و يك سيخ گوجه برايش آوردند. با تعجب گفت؛ خوب شد زبون مردم دوبي رو بلدم! و گارسون گفت؛ فلان فلان شده، اگر من ايراني نبودم، الكوفت هم برات نمي آوردند!
گفت : سرباز جوباگروه و باندی ، با کپی شیوه ی جمیز باندی
با ترفند پاسداری و شیادی ، از م- ع در آمریکا کرده یادی
گفتم : سربازجوی تروریست ، هدفش از اشاره م-ع
چیست؟
گفت : سربازجو با هذیان گویی و طنز ؛ میگه وی تبلیغ نموده
برای سبز
پس از موضع ضد
اسراییلی ، گزارش پاسداری داده با تحلیلی
تاتوانسته باشه سربازجوی اوین ، علیه ی رقیب کرده باشه
توهین
گفتم : برای چه سربازجوی مأمور؟ علیه رقیب، توطئه میکنه
میزنه زور
گفت : در دوبی میره سالن غذاخوری ، تا هم لاشخوری کنه ، هم
ملا خوری
گارسون رستوران میکنه
خطاب ، بهش سفار ش میده الکباب
کباب آورده میشه، اما با فیس و افاده ، سفارش میده یک سیخ الگوجه اضافه
آورده میشه گوجه از سوی میزبان ، سربازجو میگه چه خوبه میدونم زبان
گارسون میگه اگر من نبودم ایرانی ، الکوفتم نمیداند فلان
شده روانی