(يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " نقطه پايان كجاست ؟!


"بی دلیل نیست که  سربازجو شریعتمداری  از ترفند نخ نما شده  آویزان شدن به گفته خامنه ای بهره گرفته است  تا با تکرار باز تولید خودش از طریق این نقل قول دهان منتقدان ناگشوده نگهداشته شود . بعلاوه با فرافکنی ووارونه گویی کردن که  همراه با تناقض  است  تلاش کرده  تا وانمود کند که گویا این گروه 5+1 است که خواهان مذاکره وکشدار کردنش می باشد ونه سیاست وقت کشی حاکمان ایران . در صورتی که  اگر چنانچه هدف حاکمان ایران  غیر از سیاست وقت کشی می باشد. سئوال است  کلت که بر شقیقه رهبر گذاشته نشده است که حتماً باید تن به ادامه مذاکره دهد؟به خصوص اینکه اذعان شده هدف  گروه 5+1 کشدار کردن  مذاکره است لذا چه دلیل دارد که به مذاکره هسته ای ادامه داده شود؟  بهرحال سربازجو شریعتمداری در پایان فاش ساخته است  که توطئه  مشابه تجربه سوخته شده وارد کردن چین و سوریه به تیم انگلیس و فرانسه و آلمان که با باج دادن های کلان به دو کشور چین و روسیه موجب یارگیری و ماراتونی شدن مذاکرات هسته ای شده است . اکنون نیز  پیشنهاد افزایش تعداد اعضای گروه 5+1 داده است تا موجب پیچیده وکشدار تر شدن مذاکره هسته ای گردد و شرایط بسمتی سوق داده شود تا با فعالیت پیگیر لابی های مقیم آمریکای مخالف تحریم و جنگ در نهایت منتهی به دست یابی به سلاح هسته ای شود"
همچون سالیان گذشته  که قبل از مذاکرات هسته ای سربازجو شریعتمداری وارد صحنه می شود تا با یادداشت روز های خود از موضع آمریکایی  کارشکنی واخلال گری  کند وخط وخطوط ترسیم نماید  . آنگونه در ادامه برای رهبر ولی فقیه  الگو می شود و مشابه همین سیاست را دنبال می کند.  از سوی دیگر فراموش نشده است که در دوران خاتمی بشدت مخالف سیاست موافقت با توفق غنی سازی شد.  برای همین سربازجو شرباجو در یادداشت روز خود خطاب به هیأت  مذاکره کننده دولت خاتمی و گروه 5+1 به ویژه  باا خطار تهدید نمود که سرنوشت مذاکره هسته ای نه پشت میز مذاکره در اروپا که توی خیابان های بغداد وبیروت تعیین تکلیف می شود .پس از آن تهدید شاهد بودیم که چگونه از سوی سپاه قدس موجی ازبمب گذاری ها وانفجارات و نا امنی ها با سرباز آمریکایی کشی عراق را فرا گرفت.موازی آن با تحریک حزب الله لبنان به پرتاب موشک به اسراییل و  با عبور از مرز لبنان و اسراییل ،  2 سرباز اسراییلی ربوده شد که منتهی به  جنگ  33 روزه حزب الله لبنان با اسراییل گشت  تا بقول  ولید جنبلاط رهبر دروزی ها و حزب مترقی سوسیالیست و عضو پارلمان لبنان برای عبور  از بحران هسته ای ایران لبنان  تبدیل به سر زمین سوخته گردید. البته با بهانه باز سازی جنوب لبنان حضور سپاه قدس در لبنان  فراهم شد . تازگی  دیدیم که چگونه  پاسدار حسن شاطری کشته شد که برای سالیان با نام مستعار در جنوب لبنان حضور داشت واهداف واقدامات تروریستی خامنه ای وپاسداران را دنبال می نمود . مهمتر اینکه در ادامه همان یادداشت روز سربازجو شریعتمداری طرح کودتای  چراغ خاموش خزنده در سوم تیر 84 و کودتای آشکار 22 خرداد 88  علیه رقیب  اجرا شد تا با حذف رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلب از صحنه وکوتاه شدن دست شان از پروژه ی هسته ای و اهداف نظامی اش پاسداران قادر شوند تسلط کامل بر تأسیسات هسته ای  داشته باشند که نتیجه منجر به افزایش تحریم ها و شرایط کنونی و تحریم  نفت شد از طرف دیگر موجب رشد شتاب دار روند تورم وگرانی لجام گسیخته همراه با رشد فقر وبیکاری شده است واقتصاد کشور وابسته و مصرفی و ورشکسته شده است . ولی مگر سربازجو شریعتمداری همچون رهبر ولی فقییه دست بر دارند و سیاست گذشته آزمون شده را با جدیت دنبال نمی کنند ؟ به ویژه اینکه تضاد و اختلاف ورقابت میان رهبر ولی فقیه با رئیس جمهور سخت حاد شده است . بدین منظور است که از موضع ضدآمریکایی قبل از مذاکره تلاش برای به شکست کشانیدن مذاکره می شود و اقدامات احمدی نژاد همچون حضورش در جمع کشتی گیران آمریکایی در تهران که پس از دست دادن با اینان عکس یادگاری  گرفت تا چراغ سبز نشان دادن چاشنی پیشنهاد مذاکره با آمریکا شود . جالب اینکه این بار کشتی گیران آمریکایی بودند  از فراز سر احمدی نژاد 2 انگشت پیروزی را در عکس به نمایش گذاشتند. معلوم است  که این اقدام هر گز نمی تواند مورد خوشآیند رهبر وپاسداران کودتا گر وسربازجو شریعتمداری قبول واقع شود. پس بی دلیل نیست که  سربازجو شریعتمداری  از ترفند نخ نما شده  آویزان شدن به گفته خامنه ای بهره گرفته است  تا با تکرار باز تولید خودش از طریق این نقل قول دهان منتقدان ناگشوده نگهداشته شود . بعلاوه با فرافکنی ووارونه گویی کردن که  همراه با تناقض  است  تلاش کرده  تا وانمود کند که گویا این گروه 5+1 است که خواهان مذاکره وکشدار کردنش می باشد ونه سیاست وقت کشی حاکمان ایران . در صورتی که  اگر چنانچه هدف حاکمان ایران  غیر از سیاست وقت کشی می باشد. سئوال است  کلت که بر شقیقه رهبر گذاشته نشده است که حتماً باید تن به ادامه مذاکره دهد؟به خصوص اینکه اذعان شده هدف  گروه 5+1 کشدار کردن  مذاکره است لذا چه دلیل دارد که به مذاکره هسته ای ادامه داده شود؟  بهرحال سربازجو شریعتمداری در پایان فاش ساخته است  که توطئه  مشابه تجربه سوخته شده وارد کردن چین و سوریه به تیم انگلیس و فرانسه و آلمان که با باج دادن های کلان به دو کشور چین و روسیه موجب یارگیری و ماراتونی شدن مذاکرات هسته ای شده است . اکنون نیز  پیشنهاد افزایش تعداد اعضای گروه 5+1 داده است تا موجب پیچیده وکشدار تر شدن مذاکره هسته ای گردد و شرایط بسمتی سوق داده شود تا با فعالیت پیگیر لابی های مقیم آمریکای مخالف تحریم و جنگ در نهایت منتهی به دست یابی به سلاح هسته ای شود:
 "شايد تعجب آور باشد ولي واقعيت دارد كه اگر روند مذاكرات هسته اي كشورمان با گروه 1+5 به روال كنوني ادامه يابد و در چارچوب آن تغييري داده نشود، از هم اكنون مي توان حدس زد اجلاس روز سه شنبه 8 اسفند/26 فوريه- قزاقستان نيز كمترين نتيجه قابل قبولي در پي نخواهد داشت. چرا؟! در اين باره گفتني هايي هست.- آيا چالش هسته اي كشورمان كه از ده سال قبل، ابتدا با حضور تروئيكاي اروپايي-انگليس، فرانسه و آلمان- آغاز شده و سپس با گروه موسوم به 1+5 ادامه يافته است، نقطه پاياني دارد؟ پاسخ اين سوال به يقين منفي است و علاوه بر شواهد و قرائن موجود، بسياري از اسناد قابل تكيه ديگر نيز كمترين ترديدي باقي نمي گذارند كه از نگاه حريف، نقطه پايان اين چالش -آنگونه كه خواهد آمد- اعتماد و اطمينان آنها نسبت به صلح آميز بودن فعاليت هسته اي جمهوري اسلامي ايران نيست. بنابراين و به همين علت، ادعاي آمريكا و متحدانش كه اطمينان از صلح آميز بودن برنامه هسته اي كشورمان را نقطه پايان چالش معرفي مي كنند فقط يك ترفند براي ادامه چالش است. اما، چرا؟! و حريف از ادامه اين چالش چه مقصودي را دنبال مي كند؟ اگر بپذيريم كه برخلاف ادعاي آمريكا و متحدانش، نقطه پايان اين چالش، اطمينان حريف از صلح آميز بودن فعاليت هسته اي ايران نيست - كه خواهيم ديد، نيست- پرسش بعدي آن است كه چرا بايد به مذاكرات ادامه بدهيم؟! زيرا، نهايت تلاش تيم هسته اي كشورمان كه به خوبي نيز از عهده آن برآمده است، ارائه اسناد و شواهدي حاكي از صلح آميز بودن فعاليت هسته اي جمهوري اسلامي ايران است و چنانچه حريف از اين واقعيت اطمينان داشته باشد- كه دارد- تلاش تيم مذاكره كننده كشورمان چه دستاوردي مي تواند در پي داشته باشد؟ به جرأت مي توان گفت كه هيچ! حريف خواب آلوده نيست كه بخواهيم بيدارش كنيم! خود را به خواب زده است و مصلحت و منفعت خويش را در آن مي بيند كه نشانه اي از بيداري بروز ندهد.آمريكا و متحدانش به چند علت اعلام شده كه بدون اعتراف آنها نيز به آساني قابل درك است، در پي پايان دادن به چالش هسته اي با ايران اسلامي نيستند و اصرار دارند كه اين پرونده همچنان باز و خاتمه نيافته باقي بماند. گفتني است، چندماه قبل، حضرت آقا تاكيد فرموده بودند كه چالش هسته اي بهانه اي براي تحريم هاست و نه آن كه تحريم ها به خاطر چالش هسته اي باشد.ج: آمريكا و متحدانش مي دانند چنانچه با اعتراف به صلح آميز بودن فعاليت هسته اي كشورمان بر حق قانوني و مسلم ايران هسته اي تاكيد ورزيده و چالش هسته اي به نقطه پايان برسد، الگوي ديگري از پيروزي ناشي از مقاومت به دنياي امروز و مخصوصا كشورهاي اسلامي منطقه ارائه خواهد شد و اين براي آنان به يك كابوس شبيه است زيرا، بار ديگر و براي چندمين بار نشان مي دهد كه پيروزي ملت ها در گرو مقاومت و ايستادگي آنهاست. آيا اينگونه نيست؟! نگاهي گذرا به آنچه تاكنون از متن مذاكرات ايران و 1+5 منتشر شده است به وضوح نشان مي دهد كه حريف فقط در پي بهانه جويي است و آشكارا از پذيرش اسناد و دلايل غيرقابل ترديد و مستحكم جمهوري اسلامي ايران طفره مي رود. در اين باره تاكنون يادداشت ها و گزارش هاي مستند و فراواني داشته ايم و اين وجيزه جاي پرداختن و تكرار آنها نيست ولي تنها به عنوان نمونه به چند مورد كه در جريان مذاكرات اخير مطرح شده است بسنده مي كنيم.الف: تيم مذاكره كننده 1+5 ادعا مي كند ايران در فلان نقطه و بهمان منطقه فعاليت هسته اي اعلام نشده دارد كه بايد مورد بازرسي قرار گيرد. تيم كشورمان در پاسخ مي گويد؛ برخي از اين نقاط نظير «پارچين» يك مركز نظامي است ولي با اين حال و مطابق مفاد پادمان، چنانچه سند و نشانه اي حاكي از فعاليت هسته اي در اين مناطق داريد، ارائه بدهيد تا به صورت داوطلبانه اجازه بازرسي داده شود. پاسخ تيم 1+5 اين است كه ما سند- DOCUMENT- نمي دهيم، بلكه فقط اطلاعات -INFORMATION- ارائه مي كنيم! پاسخ تيم هسته اي كشورمان اين است كه علاوه بر مفاد تعريف شده پادمان، و تصريح اساسنامه آژانس كه بايد براي ادعاي خود سند و يا شاهد و قرينه ارائه كنيد، مطابق يك اصل حقوقي پذيرفته شده در تمامي سيستم هاي حقوقي جهان، كسي كه ادعا مي كند بايد سند ارائه بدهد- البينه علي المدعي- و به اين اصل در حقوق بين الملل -BURDEN OF PROOF- نيز اشاره مي كنند ولي طرف مقابل كماكان بر خواسته فراتر از قانون خود اصرار مي ورزد.ب: از تيم 1+5 پرسيده مي شود بر فرض اجازه بازرسي از پارچين چه تضميني مي دهيد كه اسرار نظامي ما را فاش نكنيد؟! و به مواردي از افشاي اسرار نظامي ايران بعد از بازرسي آژانس اشاره مي شود. پاسخ آن است نمي توانيم تضمين بدهيم!ج: تيم مذاكره كننده كشورمان مي پرسد؛ اگر از مراكز مورد ادعا بازرسي كرديد و مانند نمونه هاي قبلي معلوم شود كه هيچ فعاليت هسته اي در آنجا صورت نپذيرفته است، آيا، اعلام خواهيد كرد كه ادعاي مطرح شده بي اساس بوده است؟ پاسخ تيم 1+5 منفي است! و مي گويند؛ از كجا معلوم كه بعدا چنين فعاليتي در همان مركز صورت نپذيرد!د: پرسيده مي شود كه آيا بعد از بازديد از همه مكان هاي مورد نظر و اطمينان از صلح آميز بودن فعاليت هسته اي كشورمان، پرونده ايران از شوراي امنيت خارج شده و به حالت عادي بازمي گردد؟! فكر مي كنيد پاسخ تيم 1+5 چيست؟! « در صورتي كه اطلاعات ديگري مطرح نشود»! گفته مي شود با اين روال، رسيدگي به پرونده هسته اي ايران مي تواند صدها سال به درازا بكشد! پاسخ فقط لبخندي موذيانه است!هـ: گفته مي شود بازرسان آژانس بارها اعلام كرده اند كه هيچ نشانه اي از تسليحاتي بودن فعاليت هسته اي ايران به دست نياورده اند. پاسخ داده مي شود كه بعيد نيست در آينده چنين فعاليتي انجام پذيرد! گفته مي شود؛ در كجاي دنيا و در كدام سيستم حقوقي استناد به يك احتمال درآينده ملاك ارزيابي و قضاوت است؟! پاسخ چيست؟! هيچ!!اكنون با توجه به نمونه هاي فوق كه فقط اندكي از بسيارهاست بايد پرسيد، ادامه مذاكرات با 1+5 به روال جاري، غير از اتلاف وقت و تحميل ده ها هزينه سنگين ديگر به كشور چه دستاوردي مي تواند داشته باشد؟!4- و اما، اگر توقف مذاكرات را به مصلحت نمي دانيم و ادامه آن را براي اثبات حقانيت خود و بي اساس بودن ادعاهاي حريف ضروري تشخيص مي دهيم، دستكم، مذاكرات را با سه شرط زير كه همه آنها قانوني است و در برخي از مذاكرات نمونه هاي مشابهي داشته است، دنبال كنيم؛اول: جلسات و نشست هاي ايران و 1+5 پشت درهاي بسته تشكيل نشود، بلكه اين مذاكرات با حضور رسانه ها صورت پذيرفته و متن مكتوب و صوتي و تصويري آن براي اطلاع جهانيان منتشر شود. اين اقدام مي تواند ترفند آمريكا و متحدانش و چنته خالي از قانون و منطق آنها را فاش كند. و اين در حالي است كه طرف مقابل در جايگاه «مدعي» قرار دارد و اسراري كه بيم فاش شدن آن را داشته باشد در ميان نيست و درباره خودمان نيز بايد پرسيد آيا تيم محترم مذاكره كننده مي تواند به يك نمونه اشاره كند كه طرف مقابل بعد از پايان مذاكرات، اسرار طبقه بندي شده و سرّي مطرح شده در مذاكرات را فاش نكرده باشد؟!دوم: علاوه بر نمايندگان كشورهاي 1+5، نمايندگاني از چند كشور بي طرف ديگر نيز به عنوان ناظر در مذاكرات حضور داشته باشند. مثلا برخي از اعضاي جنبش عدم تعهد- NAM- و يا شخصيت هاي شناخته شده و مرضي الطرفين جهاني.سوم: در تمامي مذاكرات، تعيين بستر و چارچوب مذاكره - MODALITY- يك اصل پذيرفته شده است. با اين توضيح كه هر يك از طرفين مذاكره در قبال فلان گام يكي از طرفين، چه گامي برخواهد داشت. متاسفانه مذاكرات كنوني به ادعاي محض يك طرف و تلاش ايران براي پاسخ به آن تبديل شده است بي آن كه مشخص شود، حريف بعد از پاسخ ايران و اثبات بي اساس بودن ادعاي خود قرار است چه گامي به سوي حل ماجرا بردارد!"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان شنبه 5 اسفندماه سال 1391
نقطه پايان كجاست ؟! (يادداشت روز)