(یادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " خانه را جستجو کنید ! "

نقد وبررسی : (یادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " خانه را جستجو کنید !  "

"هر مهره ای که در دوران خاتمی  سازمان اطلاعات و امنیت پاسداران بازداشت کرد وبرایش پرونده سازی نمود که مأمور سازمان سیا آمریکا وموساد اسراییل  بوده است  و مجبور به اعتراف در شوی تلویزیونی شد اسامی شان را لیست کرده است تا نشان دهد جزو عملکرد دوران 8 ساله خاتمی بوده است . سپس  این پرونده را  به رخ حسن روحانی کشانیده است که پرونده فتنه گران چنین است تا در نهایت  با سئوال کردن به وی  چنین تفهیم کند که  قبل از گنجانیدن اسامی اینان در لیست نامزدان پیشنهادی کابینه ی یازدهم  اینان پاسخگوی مقابل این سئوالات باشند آیا فتنه‌گرانی با هویت‌های یاد شده و ماهیت‌های از پرده برون افتاده می‌توانند در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی صاحب نقش و مسئولیت باشند؟!آیا هنوز هم شبکه عنکبوتی و مشترک اصحاب فتنه و مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس می‌توانند به اوین و دروغ نامه  کیهان سربازجو شریعتمداری اعتراض کنند که چرا جماعت یاد شده را وطن‌فروش و ستون پنجم دشمنان بیرونی معرفی می‌کند؟! و دست آخر بیشتر تهدید کند  در این باره گفتنی‌های فراوان و مستند دیگری نیز هست که حواله به بعدداده است"
سربازجو شریعتمداری  برای متهم به دزدی  و تحقیر کردن رقیب به مایه خوری افتاده است . زیرا که روی به بیرون کشیدن جوک های اتهاماتی بایگانی شده  ی ستون گفت و شنود اوین ودروغ نامه کیهان آورده است تا از موضع فراکنی به رقیب نسبت دهد که با وجود انکار کردن عدم دزدی  ولی ثابت می شود که هم دروغگو و هم دزد  است . البته این اتهام زنی را پیش در آمد ادامه یادداشت های زنجیره ای خود کرده است که  پس از 24 خرداد خود علیه اتئلاف  رفسنجانی – خاتمی – روحانی  تا  کنون دنبال کرده است که چرا  رفسنجانی و خاتمی با  تبانی وهمکاری و رأی دادن به حسن روحانی موجب پیروزی وی وشکست مدعیان اصول گرایان شدند؟ البته سربازجوشریعتمداری طلبکار بدون آنکه بگوید  چرا انتقاد کردن به احمدی نژاد و جریان فتنه درون دولت را بطور ناگهانی بفراموشی سپرده است و روی به پیگیری وتکرار  اتهامات پس از دوم خرداد 76  رقیب مدعی اصلاح طلب  آورده است که حداقل در 8 سال گذشته هیچ نقش وسهمی از قدرت وتصمیم گیری  اجرایی- سیاسی نداشته اند  . همچنین برای فرار از  پاسخگویی که چرا عملکرد 8 ساله ی مدعیان اصول گرایان آنگونه مفتضح بود که منجر به شکست شان وپیروزی رقیب شد . بدتر اینکه اشاره ای داشته باشد چرا رهبر ولی فقیه  مجبور شد از وحشت خیزش عظیم تر از 88 از مخالفان تقاضا نماید که به خاطر کشور رأی دهند. اتفاقاً  همین درخواست موجب تثبیت شکست نامزدان وابسته به خودش شد . اما سربازجو شریعتمداری برای جبران شکست که برایش  غیر مترقبه بود . ناچار شده است از روز بعداز 24 خرداد 02 بطور پیوسته تلاش مذبوحانه نماید تا از همه تجربه وتخصص بولتن نویسی سپاه وبازجویی واعتراف گویی وتحریف گری وتنظیم کیفرخواست علیه ی رقیب استفاده کند . آنچنانکه همه بخش وستون های دروغ واوین نامه کیهان به توطئه گری وپرونده سازی  علیه رقیب اختصاص داده شده است. برای همین با ترفند برج مقابل بارو با آویزان شدن به  روحانی که پس از رئیس جمهور شدن  تاکید کرد که وامدار هیچ حزب و گروهی نیست و خود را رئیس جمهور همه ملت می‌داند پیش زمینه ی بازجویی خود نموده  و مدعی شده  دو رخداد به طور همزمان اتفاق افتاد. از یک سو مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 که با رأی حداکثر 7 درصدی خود قصد مصادره آراء رئیس جمهور منتخب را داشتند، در اجرای پروژه‌ای که علیه ایشان تدارک دیده بودند با دشواری غیرمنتظره‌ای روبرو شدند و از سوی دیگر، مواضع رسما اعلام‌شده روحانی، مخصوصا تاکید ایشان بر آموزه‌های اسلامی و انقلابی ذوب شدگی در ولایت که با مواضع ضد انقلابی اصحاب فتنه تفاوت یکصد و هشتاد درجه‌ای داشت. موجب شد تا برخی از تردیدهای اولیه در باره احتمال گرایش  روحانی به جریان بدنام مورد اشاره برطرف گردد. چون  نشان داد که ایشان برخلاف انتظار اصحاب فتنه در پی خدمت به اسلام و انقلاب و نظام  یعنی ولی فقیه است. بنابراین در پی این دو رخداد بود که اصحاب فتنه 88 تعدادی از وزارتخانه‌های حساس و کلیدی را به عنوان سهم خود از کابینه روحانی نشانه رفتند و شماری از اصحاب نشان‌دار فتنه را برای تصدی وزارتخانه‌های مورد اشاره نامزد کرده و تلاش گسترده‌ای را به منظور سرپوش گذاشتن بر خیانت آنان آغاز کردند. اینجا بود که  اوینو دروغ نامه ی کیهان با توجه به شناخت و اشراف خود بر جریان فتنه و اسنادی که از خیانت آنان در اختیار داشت، اطلاع‌رسانی درباره این جریان آمریکایی- اسرائیلی را وظیفه خود دید و طی چند یادداشت و گزارش مستند با شیوه بازجویی و پرونده سازی  کردن  از چهره واقعی آنان پرده برداشت. اما افشاگری‌های مستند به جای روبرو شدن با پاسخ‌های منطقی و مستدل اصحاب فتنه، با انبوهی از فحاشی و ناسزاگویی سازماندهی شده فتنه‌گران داخلی و حامیان بیرونی آنها روبرو شد. نکته درخور توجه این که در میان حجم انبوه و گسترده ناسزاهایی که اصحاب فتنه و حامیان بیرونی آنها حواله ی این اوین و دروغ نامه کیهان کرده و می‌کنند مدعی شده حتی یک نمونه  یا شاهد و قرینه‌ای برای انکار اسناد مورد اشاره و استناد کیهان ارائه نکرده اند. چون پاسخ روشن‌تر و گویاتر از آن است که نیازی به استدلال‌های پیچیده داشته باشد. سران و عوامل فتنه 88 با اعتماد به مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس که مدیریت فتنه را برعهده داشتند و با اطمینان از حجم انبوه امکانات مالی، تبلیغاتی و تدارکاتی که تحت مدیریت این مثلث به میدان آورده شده بود، براندازی  رژیم فاشیستی مذهبی  ایران را قطعی و کار نظام را تمام شده تلقی می‌کردند و از این روی، پرده نفاق را کنار زده و آشکارا به صحنه آمده بودند، دقیقا به همین علت، اسناد فراوان و غیرقابل انکاری از وطن‌فروشی و خیانت خویش باقی گذارده‌اند و امروزه همین اسناد آشکار و از پرده برون افتاده است که به آنها اجازه نمی‌دهد هویت واقعی خود را پنهان کنند.
 بهرحال  سربازجو شریعتمداری  برای اینکه مثل همیشه دشمن اصلی مجاهدین را از قلم نینداخته و از یاد نبرده باشد نام فرح کریمی حامی مدعیان اصلاح طلبان را به میان کشیده که زمان خاتمی به ایران سفر کرد وکلی تبلیغات محور این سفرنمود در مورد وی گفته است «فرح کریمی» عضو شاخه نظامی گروهک منافقین که بعدها به تابعیت هلند و عضویت حزب صهیونیستی سبزها درآمد، برای مشاوره درباره کودتای مخملی به ایران سفر کرد و با اصحاب فتنه ملاقات‌های مفصل داشت . البته سفر وی را وصل به سفر  هاله اسفندیاری مدیر مرکز خاورمیانه‌ای بنیاد وودرو ویلسون و همسر شائول بخاش- عضو کمیته بیکر کاخ سفید- و تابع رژیم صهیونیستی کرده است  ودر ادامه نام از کیان تاجبخش نماینده رسمی بنیاد سوروس و رامین جهانبگلو از عوامل CIA و کارشناس کودتاهای مخملی برده است که همگی  جلساتی  با اصحاب فتنه داشته‌اند و جزو همکاران و همراهان فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88  بودند  که هم اکنون به آمریکا، انگلیس و برخی کشورهای اروپایی پناهنده شده و امروزه آشکارا از اهداف براندازانه فتنه 88 سخن می‌گویند؟! تازه سربازجو شریعتمداری اینگونه کالبد شکافی کرده است تا که نگوید دلیل شکست  مفتضحانه نامزدان ریاست جمهوری حامی ولی فقیه  در 24 خرداد 92 چه بود و بتواند با وقاحت تمام از موضع دست گل بی لام به خود دادن طلبکارانه مدعی شود. اروگان تبلیغاتی اوین ونهادهای سرکوبگر به خصوص ارگان فاشیستی  پاسداران دروغ نامه ی کیهان که غیب‌گو نبوده و نیست، پس چگونه توانسته بود تمامی مراحل یاد شده را از قبل پیش‌بینی کند؟! پاسخ آن است که اصحاب فتنه 88 دقیقا مطابق فرمول کودتاهای مخملی که از قبل به آنان دیکته شده بود عمل می‌کردند و در نهایت، خود را پیروز ماجرا تلقی می‌کردند.
عجیب تر اینکه سربازجو شریعتمداری از موضع خود زنی و زدن زیرآب اینکه رهبر مسلمین جهان نه همکاره که هیچ کاره است. همچنین دستگاه بد نام وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی موازی آن  دارای هیچ قدرت وعملی نمی باشند و آنگونه دکوری و باسمه ای اند که کویا 8 سال پس از حذف رقیب از صحنه  قدرت و یک پایه شدن رژیم ضد بشری کودتا گرهنوز این رقیب  است  که از آنچنان نفوذ وقدرتی برخورد بوده است  که براساس اتهامات تنظیم شده در کیفرخواست سربازجو شریعتمداری قادر بوده است  دست به اقدامات ودعوت ودیدارهایی با مأموران  جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا وانگلیس وکانادابزند و طرح براندازی انقلاب مخملین را دنبال نماید. بگذریم  هر مهره ای که در دوران خاتمی  سازمان اطلاعات و امنیت پاسداران بازداشت کرد وبرایش پرونده سازی نمود که مأمور سازمان سیا آمریکا وموساد اسراییل  بوده است  و مجبور به اعتراف در شوی تلویزیونی شد اسامی شان را لیست کرده است تا نشان دهد جزو عملکرد دوران 8 ساله خاتمی بوده است . سپس  این پرونده را  به رخ حسن روحانی کشانیده است که پرونده فتنه گران چنین است تا در نهایت  با سئوال کردن به وی  چنین تفهیم کند که  قبل از گنجانیدن اسامی اینان در لیست نامزدان پیشنهادی کابینه ی یازدهم  اینان پاسخگوی مقابل این سئوالات باشند آیا فتنه‌گرانی با هویت‌های یاد شده و ماهیت‌های از پرده برون افتاده می‌توانند در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی صاحب نقش و مسئولیت باشند؟!آیا هنوز هم شبکه عنکبوتی و مشترک اصحاب فتنه و مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس می‌توانند به اوین و دروغ نامه  کیهان سربازجو شریعتمداری اعتراض کنند که چرا جماعت یاد شده را وطن‌فروش و ستون پنجم دشمنان بیرونی معرفی می‌کند؟! و دست آخر بیشتر تهدید کند  در این باره گفتنی‌های فراوان و مستند دیگری نیز هست که حواله به بعدداده است:
  "شخصی را حکایت کرده‌اند که با عصبانیت و به گلایه می‌گفت؛ این همسایه‌های ما، آدم‌های عجیب و غریبی هستند؛ هر وقت چیزی را گم می‌کنند و یا از منزل آنان چیزی دزدیده می‌شود، انگشت اتهام را به‌سوی من دراز می‌کنند و سراغ اشیاء و اجناس به سرقت رفته خود را در خانه ما می‌گیرند! به او گفتند؛ چاره کار آسان است. این دفعه اگر تو را متهم کردند، به آنها اجازه بده که خانه‌ات را بگردند تا مطمئن شوند که دزد نیستی و دیگر تو را متهم نکنند و طرف گفت؛ این کار را کرده‌ام ولی از شانس بد، هر وقت برای جستجو به خانه‌ام آمده‌اند، چیزی را که گم کرده بودند در خانه من یافته‌اند!بعد از انتخاب آقای دکتر روحانی به ریاست جمهوری اسلامی ایران و تاکید چند باره ایشان که وامدار هیچ حزب و گروهی نیست و خود را رئیس جمهور همه ملت می‌داند، دو رخداد به طور همزمان اتفاق افتاد. از یکسو مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 که با رأی حداکثر 7 درصدی خود قصد مصادره آراء رئیس جمهور منتخب را داشتند، در اجرای پروژه‌ای که علیه ایشان تدارک دیده بودند با دشواری غیرمنتظره‌ای روبرو شدند و از سوی دیگر، مواضع رسما اعلام‌شده آقای روحانی، مخصوصا تاکید ایشان بر آموزه‌های اسلامی و انقلابی که با مواضع ضد انقلابی اصحاب فتنه تفاوت یکصد و هشتاد درجه‌ای داشت، برخی از تردیدهای اولیه در باره احتمال گرایش رئیس جمهور منتخب به جریان بدنام مورد اشاره را برطرف کرد و نشان داد که ایشان برخلاف انتظار اصحاب فتنه در پی خدمت به اسلام و انقلاب و نظام است. در پی این دو رخداد بود که اصحاب فتنه 88 تعدادی از وزارتخانه‌های حساس و کلیدی را به عنوان سهم خود از کابینه دکتر روحانی نشانه رفتند و شماری از اصحاب نشان‌دار فتنه را برای تصدی وزارتخانه‌های مورد اشاره نامزد کرده و تلاش گسترده‌ای را به منظور سرپوش گذاشتن بر خیانت آنان آغاز کردند. اینجا بود که کیهان با توجه به شناخت و اشراف خود بر جریان فتنه و اسنادی که از خیانت آنان در اختیار داشت، اطلاع‌رسانی درباره این جریان آمریکایی- اسرائیلی را وظیفه خود دید و طی چند یادداشت و گزارش مستند از چهره واقعی آنان پرده برداشت. افشاگری‌های مستند کیهان همانگونه که انتظار می‌رفت به جای روبرو شدن با پاسخ‌های منطقی و مستدل اصحاب فتنه، با انبوهی از فحاشی و ناسزاگویی سازماندهی شده فتنه‌گران داخلی و حامیان بیرونی آنها روبرو شد. نکته درخور توجه این که در میان حجم انبوه و گسترده ناسزاهایی که اصحاب فتنه و حامیان بیرونی آنها حواله کیهان کرده و می‌کنند حتی یک نمونه- تاکید می‌شود حتی یک نمونه- نمی‌توان یافت که در آن دلیل، سند و یا شاهد و قرینه‌ای برای انکار اسناد مورد اشاره و استناد کیهان ارائه کرده باشند. چرا؟! پاسخ روشن‌تر و گویاتر از آن است که نیازی به استدلال‌های پیچیده داشته باشد. سران و عوامل فتنه 88 با اعتماد به مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس که مدیریت فتنه را برعهده داشتند و با اطمینان از حجم انبوه امکانات مالی، تبلیغاتی و تدارکاتی که تحت مدیریت این مثلث به میدان آورده شده بود، براندازی جمهوری اسلامی ایران را قطعی و کار نظام را تمام شده تلقی می‌کردند و از این روی، پرده نفاق را کنار زده و آشکارا به صحنه آمده بودند، دقیقا به همین علت، اسناد فراوان و غیرقابل انکاری از وطن‌فروشی و خیانت خویش باقی گذارده‌اند و امروزه همین اسناد آشکار و از پرده برون افتاده است که به آنها اجازه نمی‌دهد هویت واقعی خود را پنهان کنند.آیا اصحاب فتنه و سران و عوامل آن می‌توانند دستکم دو بار ملاقات پنهان با جرج سوروس صهیونیست و یکی از سردمداران تابلودار کودتاهای مخملی را انکار کنند؟ و یا چگونه می‌توانند اجرای بی کم‌و‌کاست فرمول کودتای مخملی را که از بیرون به آنان دیکته شده بود، از نگاه تیزبین مردم پنهان بدارند؟! کیهان در جریان فتنه 88 تمامی مراحل آن، از جمله، تشکیل کمیته صیانت از آرا، انتخاب رنگ، ادعای تقلب در انتخابات و آشوب‌های خیابانی، پیشنهاد رفراندوم و... را از قبل پیش‌بینی و اعلام کرده بود، حتی چند روز قبل از انتخابات 22 خرداد 88 تیتر اول خود را به این هشدار اختصاص داده و نوشته بود «آخرین پرده سناریوی افراطیون، آشوب پس از شکست» است. آیا تمامی این مراحل بدون کم‌و‌کاست اتفاق نیفتاد؟! کیهان که غیب‌گو نبوده و نیست، پس چگونه توانسته بود تمامی مراحل یاد شده را از قبل پیش‌بینی کند؟! پاسخ آن است که اصحاب فتنه 88 دقیقا مطابق فرمول کودتاهای مخملی که از قبل به آنان دیکته شده بود عمل می‌کردند و در نهایت، خود را پیروز ماجرا تلقی می‌کردند.آیا اصحاب فتنه که این روزها دم از ایران و نظام و مردم می‌زنند می‌توانند حضور پی‌درپی مسئولان عالی‌رتبه- تاکید می‌شود مسئولان عالی‌رتبه و نه ماموران عادی- صهیونیست، سرویس‌های اطلاعاتی «سیا» و MI6 انگلیس در ایران را که به دعوت آنها و برای آموزش فتنه‌گران به کشور آمده بودند، انکار کنند؟!آیا «جان کین» مسئول برجسته سرویس اطلاعاتی MI6 انگلیس و رئیس مرکز مطالعات دموکراسی لندن-CSD- دو بار با دعوت شما به ایران نیامده و برای اصحاب فتنه کارگاه آموزشی دایر نکرده بود؟! آیا ریچارد رورتی، مامور برجسته CIA به دعوت سران فتنه وارد ایران نشده و پروژه موسوم به «ائتلاف سفید» یعنی ائتلاف همه گروه‌های مخالف نظام زیر یک تابلوی واحد را پیشنهاد نکرده بود؟ درباره حضور «تیموتی گارتن اش» از رهبران صهیونیست کودتاهای مخملی و تشکیل چندین نشست آموزشی برای مدعیان اصلاحات و مخصوصا حزب مشارکت چه می‌فرمائید؟!آیا «مایکل ایگناتیف» رهبر لیبرال‌های پارلمان کانادا و عضو وابسته به CIA برای آموزش و ارائه راهبردهای انتخاباتی میهمان فتنه‌گران نبود؟ آیا حضور «یورگن هابرماس» و ملاقات‌های وی با عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 را انکار می‌کنید؟! درباره حضور «آدام میچنیک» رهبر کودتای مخملی لهستان، «آگنش هلر» صهیونیست و رهبر کودتای مخملی مجارستان، «الکساندر اسمولار» رهبر جنبش همبستگی لهستان و مامور رسمی CIA چه نظری دارید؟ آیا دعوت از آنها و برپایی نشست‌های آموزشی با آنان قبل از انتخابات 88 را می‌توانید انکار کنید؟! مگر «جان هیک» تئوریسین انگلیسی برای پیشبرد پروژه کودتای مخملی به ایران نیامده و با سران و عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 جلسات پی‌درپی نداشته است؟!«فرح کریمی» عضو شاخه نظامی گروهک منافقین که بعدها به تابعیت هلند و عضویت حزب صهیونیستی سبزها درآمد، برای مشاوره درباره کودتای مخملی به ایران نیامده و با اصحاب فتنه ملاقات‌های مفصل نداشته است؟! درباره حضور هاله اسفندیاری مدیر مرکز خاورمیانه‌ای بنیاد وودرو ویلسون و همسر شائول بخاش- عضو کمیته بیکر کاخ سفید- و تابع رژیم صهیونیستی، کیان تاجبخش نماینده رسمی بنیاد سوروس، رامین جهانبگلو از عوامل CIA و کارشناس کودتاهای مخملی و جلساتی که با اصحاب فتنه داشته‌اند چه می‌فرمائید؟! و... راستی مگر نه اینکه، تعداد فراوانی از همکاران و همراهان فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 هم اکنون به آمریکا، انگلیس و برخی کشورهای اروپایی پناهنده شده و امروزه آشکارا از اهداف براندازانه فتنه 88 سخن نمی‌گویند؟!آیا آقای حسین بشیریه که مدعیان اصلاحات از او با عنوان تئوریسین برجسته یاد می‌کنند عضو رسمی بنیاد NED سرویس اطلاعاتی CIA نبوده و هم اکنون رسما به آمریکا پناهنده نشده است؟ درباره عطاءالله مهاجرانی- وزیر ارشاد اصلاحات- علی‌اصغر رمضان‌پور معاون فرهنگی آقای مسجدجامعی، مزروعی، کدیور و... که امروزه تمامی آنها در خدمت سرویس‌های اطلاعاتی اروپا، آمریکا و اسرائیل هستند چه نظری دارید؟! و...آنچه به آن اشاره رفت، فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست که کمترین تردیدی درباره وطن‌فروشی اصحاب و عوامل فتنه باقی نمی‌گذارد. اکنون سؤال این است که آیا فتنه‌گرانی با هویت‌های یاد شده و ماهیت‌های از پرده برون افتاده می‌توانند در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی صاحب نقش و مسئولیت باشند؟!آیا هنوز هم شبکه عنکبوتی و مشترک اصحاب فتنه و مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس می‌توانند به کیهان اعتراض کنند که چرا جماعت یاد شده را وطن‌فروش و ستون پنجم دشمنان بیرونی معرفی می‌کند؟!... و در این باره گفتنی‌های فراوان و مستند دیگری نیز هست"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 3 مرداد ماه سال 1392

 خانه را جستجو کنید ! (یادداشت روز)