کلک (گفت و شنود)

گفت و شنود  دروغ نامه ی کیهان 11 تیر – 92
کلک (گفت و شنود)
گفتم  : چرا سرباز جو شده نقال؟نقل کردن از رقیب رو میکنه دنبال
مگر کار و زندگی نداره این د جال؟برای رقیب شده طناب دار با جراثقال
گفت : سر بازجوی کلاش ، لو داده  کرده فاش
 از بچگی با اطوار وادا ، تغییر می داده صدا
تا دست زند به گنده نمایی ، بزرگ نمایی کنه وخودنمایی
به شیوه هجو گویی و متلک ، زنگ زده مدرسه تا زند کلک
گفت: ماجراي حزب آقاي عارف به کجا رسيد؟
گفتم: دو حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب، گفته‌اند عارف ظرفيت لازم براي تشکيل يک حزب را ندارد!
گفت: منظورشان چيست؟!
گفتم: رئيس ستاد انتخاباتي عارف مي‌گويد، براي تشکيل حزب با برخي از گروه‌هاي اصلاح‌طلب رايزني‌هايي انجام داده‌ايم!
گفت: از کنار هم گذاشتن اين دو خبر معلوم مي‌شود که دو حزب منحل شده مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب قصد دارند در پوشش حزب آقاي عارف دوباره به عرصه سياسي کشور بازگردند!
گفتم: ايول!... دانش‌آموز تنبلي زنگ زد به ناظم مدرسه و گفت؛ آقاي ناظم! پسر بنده مريض شده و امروز به مدرسه نميآد. ناظم پرسيد؛ جنابعالي؟! و دانش‌آموز گفت؛ آقا اجازه! خب! من بابام هستم ديگه!

گفت: سربازجوی زندان اوین ،  دنبال کرده مشارکت با مجاهدین
تحلیل داده ،  کرده استدلال  ، چگونه رسیدند به  انحلال؟
اما به عارف گفتند نداره ظرفیت ، برپاکنه  حزب با قدرت وکیفیت
گفتم  : چرا سرباز جو شده نقال؟نقل کردن از رقیب رو میکنه دنبال
مگر کار و زندگی نداره این د جال؟برای رقیب شده طناب دار با جراثقال
گفت : سر بازجوی کلاش ، لو داده  کرده فاش
 از بچگی با اطوار وادا ، تغییر می داده صدا
تا دست زند به گنده نمایی ، بزرگ نمایی کنه وخودنمایی
به شیوه هجو گویی و متلک ، زنگ زده مدرسه تا زند کلک
 به ناظم گفته هست بیمار ، نمیاد کلاس،  نیاز داره به تیمار
ناظم پشت خط کرده سئوال ، تو کیستی بده شرح حال؟
به ناظم گفته   آقا اجازه ،بابام هستم ، بیمارم مثل جنازه