گزیده خبرهای 5 شهریور
– 93. قسمت -4
ديكتاتور خواندن لاريجاني تاثير خودش را
گذاشت، نمايندگان معتدل احساس خطر كردهاند. حالا به جاي تشكيل فراكسيون جديد
تقويت فراكسيون رهروان در دستور كار آنها قرار گرفته است. آنها ميخواهند دستي بر
سر و روي تشكيلات نزديك به لاريجاني بكشند تا بيش از اين نتيجه بازيهاي سياسي
بهارستان به كام فراكسيون اصولگرايان تمام نشود. پروژه جديد معتدلين مجلس تغييرات
در سطح شوراي مركزي فراكسيون رهروان را هدف قرار داده است. نمايندگان همسو با علي
لاريجاني كه فعلا معتقد به همراهي با دولت هستند بر اين باورند كه ضعف مديريتي
مجموعه رهروان باعث شد تا نمايندگان نزديك به جبهه پايداري بتوانند موتلفين جديدي
براي خود در بهارستان دست و پا كنند. در همين حال يكي از مهمترين چالشهاي
فراكسيون رهروان هم بحث مهرههاي تاثيرگذاري چون محمدرضا باهنر است كه نشان داد
ديگر علاقه چنداني براي استفاده از ظرفيت لابيگري خود به نفع جريان سياسي نزديك
به علي لاريجاني در مجلس ندارد. اين موضوع حتي گلايههايي را هم در بين نمايندگان
نزديك به علي لاريجاني در مجلس به دنبال داشته كه البته تاكنون به صورت علني مطرح
نشده است. از طرفي محمدرضا باهنر به عنوان مرد رايزنيهاي
سياسي مجلس هم در موضعگيريهاي اخير خود حرفهايي زده كه حكايت از زاويه پيدا
كردن او با جريان معتدل و نزديك به علي لاريجاني دارد. از جمله اينكه او در
كنفرانس خبري روز دوشنبه خود گفت كه «من در مورد آقاي فرجيدانا خيلي تلاش كردم و
به عنوان هيات رييسه شش ماه مذاكره و گفتوگو كرديم و جلسه گذاشتيم و مطالبات
نمايندگان مطرح شد، اما متاسفانه جناب وزير يا نخواست، يا نتوانست و يا موقعيت
فراهم نبود كه تفاهمات را به اجرا در آورد و اين منجر به اعلام وصول استيضاح شد.» اما قسمت
ناگفته تلاشهاي باهنر اين بود كه او توان خود را در مدتي كه به آن اشاره كرده صرف
فشار به وزير براي پذيرش شروط استيضاحكنندگان كرده بود، به عبارتي او اين مدت را
به نفع مخالفان وزير به مذاكره پرداخته بود. نشانه اين ادعا هم در سخنان باهنر
وجود دارد؛ «من تا قبل از اعلام وصول استيضاح و حتي بعد از آن تا پيش از طرح
استيضاح در صحن علني تلاش زيادي در اين زمينه انجام دادم كه استيضاح منتفي شود اما
وقتي استيضاح مطرح شد نظرم چيز ديگري بود.» همين
«نظر ديگر» فراكسيون رهروان را چند روزي زمينگير كرده است. همين موضوع بعد از
استيضاح زمزمه تشكيل فراكسيون جدي را دامن زد، اما استقبال نمايندگان نزديك به
جبهه پايداري وضعيت را دگرگون كرد. حالا حتي نزديكان دولت هم نگران از هم پاشيدن
تشكيلات رهروان هستند. از جمله غلامعلي جعفرزاده كه به ايرنا گفته «من حتي با برخي
از اعضاي دولت كه صحبت ميكردم آنها نيز مخالف تشكيل چنين فراكسيوني بودند و بر
اين اعتقادند كه برخي از اعضاي اصولگراي تندرو مجلس خواهان تشكيل اين فراكسيون
هستند تا انشقاقي در مسير اكثريت مجلس ايجاد كنند.» البته تكذيب سخنان علي
مطهري درباره تشكيل فراكسيون جديد تقريبا تب و تاب انشقاق را خوابانده است اما اين
تمام ماجرا نيست. سيد هادي حسيني در گفتوگو با «اعتماد» از تغيير و تحولات جديد
در فراكسيون رهروان خبر ميدهد و ميگويد كه بحث فروپاشي فراكسيون رهروان منتفي
شده و به جاي آن اين مجموعه به دنبال رسيدن به سازوكاري جديد براي تصميمگيري است
تا اتفاقي چون استيضاح وزير علوم تكرار نشود. در همين حال حجتالله درويشپور هم
به «اعتماد» توضيح ميدهد كه «فراكسيون رهروان تغيير و تحولاتي را در دستور كار
خود قرار داده تا در آينده به يكدستي بيشتري برسد». وي ميگويد: «متقاضيان تشكيل
فراكسيون جديد هم به اين نتيجه رسيدهاند كه فروپاشي رهروان اگر به نفع يك گروه
باشد، آن يك گروه مخالفان دولت و نزديكان جبهه پايداري هستند».
این روزها عزتالله ضرغامی به هیچکسی
کار ندارد. از کنار انتقادها و حتی «کارتزرد» مجلس، با خنده میگذرد و نسبت به
کمبود بودجه هم گلایهای نمیکند. او این روزها در حال جمع کردن وسایلش از اتاقش
در طبقه پنجم ساختمان شیشهای است و میداند بهزودی - شاید کمتر از سه ماه
دیگر- صندلی ریاستش را در اتاقی که کمتر خبرنگاری به آن راه یافته، ترک میکند و
آن را به جانشینی میسپارد که گمانهزنیهای بسیاری بر سر نام او وجود دارد. ضرغامی
تنها مدیر از میان چهارمدیر قبلی رسانه ملی در 35سال گذشته است که نهتنها دوره
رسمی ریاستش را به پایان برده که یکدوره پنجساله را که تمدید آن تنها با دستور
مقاممعظمرهبری ممکن بود پشتسر گذاشته است. با اینحال براساس قانون، آبانماه
باید پست سازمانی خود را ترک کند. همین هم دلیلی است تا بازار گمانهزنی برای ساکن
بعدی ساختمان شیشهای جامجم که از یکسال پیش آغاز شده، شدت بگیرد. در طول یکسال
گذشته مهمترین گزینههای ریاست سازمان صداوسیما نامهایی چون غلامعلی حدادعادل،
عبدالرضا رحمانیفضلی، علی دارابی، محمدحسین صفارهرندی، محمدباقر قالیباف، محمدرضا
مخبردزفولی، رمضان شجاعیکیاسری و محمد سرافراز بوده است. نامزدهایی
که هیچ منبع رسمیای، ریاست هیچکدام از آنان را تایید نکرده؛ هرچند برخی از آنها
خودشان حضورشان را تکذیب کردند. یکی از این گزینهها عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر
کشور بود که دوشنبه سوم شهریور در دیداری غیررسمی آن را رد کرد. رحمانیفضلی پیش
از ورود به دولت یازدهم چندین سال معاونت سیاسی سازمان را برعهده داشت و با روابط
حاکم بر سازمان صداوسیما کاملا آشنا است. اما وزیر کشور در حاشیه دیدار با حجت
الاسلام سیدمحمد سعیدی، امامجمعه قم درخصوص انتخابشدنش بهعنوان رییس سازمان
صداوسیما گفت: «این مساله شایعه بوده و صحت ندارد.»اما در میان گزینههای موجود بهنظر
میرسد؛ یکی بیشتر از بقیه شانس حضور در سازمان صداوسیما را داشته باشد. برخی
اخبار غیررسمی، حاکی از آن است که جابهجایی درونسازمانی رخ خواهد داد و شانس
«محمد سرافراز» برای ریاست رسانه ملی بیشتر از بقیه کسانی است که نامشان منتشر شده
است. او حتی از رمضان شجاعیکیاسری، نماینده شورای نظارت بر سازمان صداوسیما که
گفته برنامههایش را هم چیده است؛ حضورش قطعیتر به نظرمیآید. نام معاون برونمرزی
صداوسیما و رییس شبکه «پرستیوی» درحالی بهعنوان گزینه جدی ریاست سازمان
صداوسیما مطرح میشود که سرفراز مانند ضرغامی از درون خانواده صداوسیما و از بدنه
این سازمان محسوب میشود. وی که به دوزبان انگلیسی و عربی تسلط دارد؛ نقشی اثرگذار
در رسانهایکردن مواضع نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل داشته است. او
علاوه بر«پرستیوی» در مدیریت شبکه «هیسپانتیوی» هم نقش داشته و تلاش میکند تا
این شبکه را نیز قدرتمند کند.
وی هماکنون با حکم مقاممعظمرهبری عضو «شورایعالی فضای مجازی» است. البته شنیدههایی از جلسه تودیع او در بخش برونمرزی صداوسیما حکایت دارند که احتمال نشستن او بر صندلی ضرغامی را تقویت میکند.محمدحسین صفارهرندی نیز بهعنوان دیگر گزینه ریاست صداوسیما نام برده شده، گزینهای که البته با جدیترشدن برخی گزینهها، احتمال حضورش کمرنگتر شده است.
وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی دولت احمدینژاد سابقه کار رسانهای با روزنامه «کیهان» را دارد. صفارهرندی از نیمه دولت نهم جزو منتقدان محموداحمدینژاد شد، هرچند در جریان اعتراض به انتصاب مشایی بهعنوان معاون اولی رییسجمهور و اصرار احمدینژاد در ابقای مشایی در این منصب، بهنشانه اعتراض، هیات دولت را ترک کرد که مورد غضب احمدینژاد قرار گرفت. او درحالیکه تنها 11روز تا تشکیل دولت دهم باقی مانده بود؛ از وزارت ارشاد برکنار شد؛ تصمیمی که بلافاصله بهدلیل ازرسمیتافتادن دولت از حدنصاب پس گرفته شد. صفارهرندی بعد از وزارت، مشاور فرهنگی فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. اما علی دارابی، معاون سیما و قائممقام رییس صداوسیما نیز از جمله گزینههای احتمالی است که در کارنامهاش بیشتر سوابق سیاسی به چشم میخورد تا سوابق فرهنگی و هنری. او نزدیکی فکری زیادی با جمعیت ایثارگران دارد و در سالهای گذشته از او بهعنوان یکی از منتقدان احمدینژاد نام برده شده. دارابی شاید بهنوعی نزدیکترین گزینه به ضرغامی باشد و مانند سرافراز، حضورش در جامجم، جابهجایی درون سازمانی قلمداد شود. او که بیشتر با کتاب «جریانشناسی سیاسی ایران» معرفی شده و تحصیلاتش در زمینه علوم سیاسی بوده است با یکجهش بهجای میرباقری قرار گرفت و نفر دوم سازمان شد. در دوره او چندین سریال الف ویژه از جمله سریال کلاهپهلوی و سرزمین کهن ساخته شد که البته سرزمین کهن با مشکلاتی روبهرو شد. او البته بهعنوان معاون سیما و کسی که هزینههای این سریال را تایید کرده بود دفاعی از این سریال نداشت و ادامه آن را متوقف کرد. هرچند که، دارابی دفاع تمامقدی از مجموعه ماه رمضانی ماه عسل داشت و شخصا از آن دیدن کرد.
از سوی دیگر، عدهای هم از محمدرضا مخبردزفولی بهعنوان گزینه احتمالی ریاست صداوسیما نام میبرند. هر چند وی در حوزه علوم انسانی تحصیل نکرده اما فعالیت زیادی در عرصه فرهنگ دارد. حضورش از سال 1384 به عنوان دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی باعث شده که این دامپزشک و چهرهماندگار این رشته، وجههای فرهنگی یابد. البته باید به تحصیلات او در ادبیات عرب ، منطق و فلسفه هم اشاره کرد. مخبر دزفولی چندیپیش از ساختار مناظرات انتخاباتی سال 88 و 92 تعریف و بیان کرده بود که دنیا میتواند از این الگوی مناظره الگوبرداری کند.البته در کنار این گزینهها یکنام دیگر هم این روزها در صداوسیما شنیده میشود. آن هم کسی نیست جز سیدمحمدحسن ابوترابیفرد، نایبرییس مجلس شورای اسلامی. این روزها ابوترابیفرد در برنامههای صداوسیما و خود جامجم، حضور فعال دارد و بهنظر میرسد او یکی از گزینههای احتمالی است که به بررسی امور پرداخته است. ابوترابیفرد، برادر علیاکبر ابوترابیفرد، نماینده آزاده مجلس است. او نماینده مردم قزوین و آبیک در ششمین، هفتمین و هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی بوده و هماکنون نماینده تهران، ری و اسلامشهر در نهمین دوره مجلس شواری اسلامی است.با این همه گزینه اما آنچه مسلم است اینکه تودیع و معارفه ضرغامی با جانشینش تا 15 آبان در جام جم انجام میشود. او آن قدر به این حکم اطمینان دارد که آخرین برنامه افق رسانه را روز سهشنبه 4 شهریور در جام جم برگزار کرد و برنامه دیگر این افق را به مدیر بعدی سپرد. او در این برنامه البته از دوران 10ساله ریاستش بار دیگر دفاع و اعلام کرد که کتاب ده ساله مدیرتش بر صدا و سیما را همزمان با تودیع و معارفهاش در اختیار مدیران قرار میدهد تا به گفته خودش راهکاری باشد برای اداره 10 سال آینده این سازمان پرحاشیه. البته او به نظر میرسد که دورخیز خود را از همین حالا برای 10 سال آینده که در قرن بعدی یعنی بعد از سال 1400 خواهد بود انجام داده است و گفته بعد از مدیر بعدی قصد دارد بار دیگر بر سازمان صدا و سیما مدیریت کند. ضرغامی که در این مدت، در رسانه ملی سر مخالفت با دولت یازدهم داشت دست به سمت دولت دراز کرده و گفت: «موفقیت دولت، موفقیت نظام است.»حالا باز باید یکی، دوماه منتظر ماند تا سرانجام مشخص شود که چهکسی قرار است میراثدار دوره 10ساله عزتالله ضرغامی در سازمان صداوسیما شود.
وی هماکنون با حکم مقاممعظمرهبری عضو «شورایعالی فضای مجازی» است. البته شنیدههایی از جلسه تودیع او در بخش برونمرزی صداوسیما حکایت دارند که احتمال نشستن او بر صندلی ضرغامی را تقویت میکند.محمدحسین صفارهرندی نیز بهعنوان دیگر گزینه ریاست صداوسیما نام برده شده، گزینهای که البته با جدیترشدن برخی گزینهها، احتمال حضورش کمرنگتر شده است.
وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی دولت احمدینژاد سابقه کار رسانهای با روزنامه «کیهان» را دارد. صفارهرندی از نیمه دولت نهم جزو منتقدان محموداحمدینژاد شد، هرچند در جریان اعتراض به انتصاب مشایی بهعنوان معاون اولی رییسجمهور و اصرار احمدینژاد در ابقای مشایی در این منصب، بهنشانه اعتراض، هیات دولت را ترک کرد که مورد غضب احمدینژاد قرار گرفت. او درحالیکه تنها 11روز تا تشکیل دولت دهم باقی مانده بود؛ از وزارت ارشاد برکنار شد؛ تصمیمی که بلافاصله بهدلیل ازرسمیتافتادن دولت از حدنصاب پس گرفته شد. صفارهرندی بعد از وزارت، مشاور فرهنگی فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. اما علی دارابی، معاون سیما و قائممقام رییس صداوسیما نیز از جمله گزینههای احتمالی است که در کارنامهاش بیشتر سوابق سیاسی به چشم میخورد تا سوابق فرهنگی و هنری. او نزدیکی فکری زیادی با جمعیت ایثارگران دارد و در سالهای گذشته از او بهعنوان یکی از منتقدان احمدینژاد نام برده شده. دارابی شاید بهنوعی نزدیکترین گزینه به ضرغامی باشد و مانند سرافراز، حضورش در جامجم، جابهجایی درون سازمانی قلمداد شود. او که بیشتر با کتاب «جریانشناسی سیاسی ایران» معرفی شده و تحصیلاتش در زمینه علوم سیاسی بوده است با یکجهش بهجای میرباقری قرار گرفت و نفر دوم سازمان شد. در دوره او چندین سریال الف ویژه از جمله سریال کلاهپهلوی و سرزمین کهن ساخته شد که البته سرزمین کهن با مشکلاتی روبهرو شد. او البته بهعنوان معاون سیما و کسی که هزینههای این سریال را تایید کرده بود دفاعی از این سریال نداشت و ادامه آن را متوقف کرد. هرچند که، دارابی دفاع تمامقدی از مجموعه ماه رمضانی ماه عسل داشت و شخصا از آن دیدن کرد.
از سوی دیگر، عدهای هم از محمدرضا مخبردزفولی بهعنوان گزینه احتمالی ریاست صداوسیما نام میبرند. هر چند وی در حوزه علوم انسانی تحصیل نکرده اما فعالیت زیادی در عرصه فرهنگ دارد. حضورش از سال 1384 به عنوان دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی باعث شده که این دامپزشک و چهرهماندگار این رشته، وجههای فرهنگی یابد. البته باید به تحصیلات او در ادبیات عرب ، منطق و فلسفه هم اشاره کرد. مخبر دزفولی چندیپیش از ساختار مناظرات انتخاباتی سال 88 و 92 تعریف و بیان کرده بود که دنیا میتواند از این الگوی مناظره الگوبرداری کند.البته در کنار این گزینهها یکنام دیگر هم این روزها در صداوسیما شنیده میشود. آن هم کسی نیست جز سیدمحمدحسن ابوترابیفرد، نایبرییس مجلس شورای اسلامی. این روزها ابوترابیفرد در برنامههای صداوسیما و خود جامجم، حضور فعال دارد و بهنظر میرسد او یکی از گزینههای احتمالی است که به بررسی امور پرداخته است. ابوترابیفرد، برادر علیاکبر ابوترابیفرد، نماینده آزاده مجلس است. او نماینده مردم قزوین و آبیک در ششمین، هفتمین و هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی بوده و هماکنون نماینده تهران، ری و اسلامشهر در نهمین دوره مجلس شواری اسلامی است.با این همه گزینه اما آنچه مسلم است اینکه تودیع و معارفه ضرغامی با جانشینش تا 15 آبان در جام جم انجام میشود. او آن قدر به این حکم اطمینان دارد که آخرین برنامه افق رسانه را روز سهشنبه 4 شهریور در جام جم برگزار کرد و برنامه دیگر این افق را به مدیر بعدی سپرد. او در این برنامه البته از دوران 10ساله ریاستش بار دیگر دفاع و اعلام کرد که کتاب ده ساله مدیرتش بر صدا و سیما را همزمان با تودیع و معارفهاش در اختیار مدیران قرار میدهد تا به گفته خودش راهکاری باشد برای اداره 10 سال آینده این سازمان پرحاشیه. البته او به نظر میرسد که دورخیز خود را از همین حالا برای 10 سال آینده که در قرن بعدی یعنی بعد از سال 1400 خواهد بود انجام داده است و گفته بعد از مدیر بعدی قصد دارد بار دیگر بر سازمان صدا و سیما مدیریت کند. ضرغامی که در این مدت، در رسانه ملی سر مخالفت با دولت یازدهم داشت دست به سمت دولت دراز کرده و گفت: «موفقیت دولت، موفقیت نظام است.»حالا باز باید یکی، دوماه منتظر ماند تا سرانجام مشخص شود که چهکسی قرار است میراثدار دوره 10ساله عزتالله ضرغامی در سازمان صداوسیما شود.
وکیل مدافع مهدی هاشمی، با بیان اینکه
انتشار مطالب دادگاه غیرعلنی یک جرم عمومی است گفت: دادستان باید این موضوع را
پیگیری کند. به گزارش ایرنا، «سید محمود علیزاده طباطبایی»
در جمع خبرنگاران با اشاره به انتشار مطالبی از دادگاه غیرعلنی مهدی هاشمی در
روزنامه 9 دی افزود: رسایی جزییات دادگاه غیرعلنی را در روزنامه خود منتشر کرده
است که این یک جرم عمومی است و دادستان باید پیگیر باشد. وکیل مهدی هاشمی
درخصوص زمان بعدی دادگاه اظهار کرد: زمان بعدی دادگاه مشخص نیست اما به احتمال
زیاد جلسه بعدی هفته آینده برگزار می شود. وی اضافه کرد: در هر
حال زمان دقیق جلسه رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی از سوی قاضی به ما ابلاغ می شود. علیزاده
طباطبایی با بیان اینکه دفاعیات همچنان ادامه دارد: تصریح کرد: در این جلسه اخیر
من و دیگر وکیل مهدی هاشمی دفاعیات خود را ارایه کرده ایم ضمن اینکه خود مهدی نیز
با حضور در دادگاه از خود دفاع کرد. پنجمین جلسه دادگاه
مهدی هاشمی امروز در شعبه 28 دادسرا و دادگاه انقلاب اسلامی ایران با ریاست قاضی
مقیسه برگزار شد. در پنج جلسه دادگاهی که در تاریخ های یازدهم و دوازدهم و بیست و
هفتم مردادماه و همچنین سوم و چهارم شهریورماه (امروز) برگزار شد در دو جلسه اول
کیفرخواست مهدی هاشمی قرائت شد و در سه جلسه دیگر مهدی هاشمی و وکلایش با نپذیرفتن
اتهامات از این متهم دفاع کردند.
پرستار جوان كه با همدستي دو مرد، پيرمرد
صاحبخانه را به قتل رسانده بود، با اقدامات پليس اينترپل در افغانستان دستگير شد.11
تير سال 91 كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت در جريان مرگ پيرمردي در
خانهاش قرار گرفتند. با اعلام خبر، تحقيقات براي رازگشايي اين جنايت آغاز شد. با
ورود كارآگاهان به صحنه قتل آنها با جسد بي جان پيرمرد در حالي مواجه شدند كه دست
و پا و دهان او بسته شده بود. جسد داخل اتاق خواب پيدا شد و بررسيها نشان ميداد
كه پيرمرد زماني كه در خواب بوده، به قتل رسيده است. ماموران در ادامه متوجه شدند
زماني كه جنايت رخ داده، همسر مقتول نيز در خانه بوده اما از آنجايي كه پيرزن كم
شنواست، متوجه سر و صدا و ورود افراد غريبه به داخل خانه نشده و از ماجراي جنايت
نيز باخبر نشده است.
انگيزه جنايت
اظهارات مرد جوان در حالي بيان ميشد كه
در بررسيهاي اوليه مشخص شد گاوصندوق خانه پيرمرد نيز دزديده شده و انگيزه جنايت،
چيزي جز سرقت نبوده است. از آنجا كه پسر مقتول مدعي بود مخفيانه در خانه پدرش
دوربين مداربسته كار گذاشته بودند، ماموران به سراغ اين دوربين رفتند و به اين
ترتيب فيلم لحظه جنايت به دست آمد. فيلم نشان ميداد كه دو مرد در حالي كه چهرههايشان
را با نقاب پوشانده بودند، بيخبر از وجود دوربين در خانه، وارد آنجا شدند و مقتول
را از خواب بيدار كردند. سپس با او درگير شده و تلاش كردند كه دست و پايش را ببندند.
در همين هنگام نيز زن جواني وارد صحنه شد و به آنها كمك كرد كه دست و پا و دهان
پيرمرد را ببندند. پسر مقتول وقتي چهره زن جوان را ديد، دو دستي به سرش كوبيد و
فرياد زد: « اين زن همان پرستاري است كه براي مراقبت از پدر و مادرم استخدام كرده
بوديم. او هم در جنايت قتل پدرم دست دارد.»
فرار متهمان
ماموران كه از نقش زن پرستار در اين
جنايت اطمينان يافته بودند، تحقيقات براي دستگيري او را شروع كردند. اين زن چند
روز قبل از يك دفتر خدماتي به خانه پيرمرد آمده و به عنوان پرستار مشغول به كار
شده بود. تيم تحقيق راهي اين دفتر شد اما آنها هيچ شماره و سرنخي از پرستار جوان
نداشتند. اين زن كه ثريا نام داشت از سوي زن ميانسالي به شركت معرفي شده بود و
مسوولان شركت هيچ آدرسي از وي ثبت نكرده بودند.ماموران در ادامه به
سراغ كسي رفتند كه پرستار جوان را به شركت خدماتي معرفي كرده بود اما باز هم ردي
از وي به دست نيامد. كارآگاهان كه در اين شاخه از تحقيقات با بن بست مواجه شده
بودند، بررسيها خود را در شاخههاي ديگري متمركز كردند و سرانجام هويت متهمان اين
پرونده را كه دو مرد افغاني به نامهاي نظيف و سعيد و يك زن ايراني به نام ثريا
بودند، به دست آوردند.در حالي كه جستوجو براي دستگيري آنها ادامه داشت،
ماموران متوجه شدند هر سه متهم كشور را ترك كرده و به افغانستان گريختهاند. به
اين ترتيب تلاش براي دستگيري آنها به پليس بينالملل واگذار شد اما با گذشت يك سال
از جنايت، ردي از متهمان به دست نيامد. در حالي كه حدود يك سال از اين ماجرا گذشته
بود، مدتي قبل كارآگاهان جنايي با خبر شدند كه سعيد و نظيف به خيال اينكه آبها از
آسياب افتاده است به ايران برگشته و در شهرستان كرج مشغول به كار هستند. تيمهاي
عملياتي پليس به سرعت راهي كرج شدند و محل كار متهمان را محاصره كردند. هر دو مرد
افغان در عملياتي غافلگيرانه بازداشت شدند و در همان بازجوييهاي اوليه به جنايت
اعتراف كردند. اين در حالي بود كه همدست آنها يعني ثريا، پس از فرار به افغانستان
ديگر به ايران بازنگشته و همانجا مانده بود.
دستگيري در افغانستان
به همين دليل تحقيقات پليس بينالملل
ايران براي يافتن مخفيگاه اين زن و دستگيري او آغاز شد و با گذشت بيش از 2 سال از
جنايت در نهايت پليس اينترپل موفق شد اين زن را در افغانستان دستگير كند. زن جوان
پس از دستگيري به استان خراسان رضوي انتقال داده شد و در اختيار قاضي جواد حسيني،
بازپرس كشيك قتل شهرستان مشهد قرار گرفت. ثريا در بازجوييها به قاضي جنايي مشهد
گفت: وقتي متوجه پول و طلا در گاوصندوق شدم موضوع را به همسرم گفتم و او نقشه سرقت
را طراحي كرد. در ابتدا قرار نبود كسي كشته شود اما با مقاومت پيرمرد مجبور به قتل
او شديم. با يك پرايد گاوصندوق را به ساختماني نيمه كاره برده و آنجا قفل را
شكستيم. داخل گاوصندوق حدود چهار ميليون تومان پول و مقداري طلا بود كه آنها را
سرقت كرده و به افغانستان گريختيم.باتوجه به آنكه جنايت در تهران رخ داده بود، پرونده
با عدم صلاحيت به همراه متهم به تهران انتقال داده شد تا كارآگاهان جنايي پايتخت
به تحقيق در اين رابطه بپردازند.