روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی
4 شنبه 5 شهریور ماه سال 1393
سرمقاله آيا ميراثداران
خوبي هستيد؟
انتظار اين بود كه در آستانه هفته دولت و
در ايام هفتهاي كه به نام دولت است، به توصيههاي امام و رهبري عمل ميشد و قواي
سه گانه وحدت خود را به نمايش ميگذاشتند تا دوستداران انقلاب و نظام جمهوري
اسلامي خرسند و مخالفان و معاندان ناكام شوند.
هر چند استيضاح وزرا حق مجلس است ولي انتخاب زمان استيضاح وزير علوم نشانه نوعي بيتوجهي دستاندركاران امور مجلس به شرايط زماني و موقعيت دولت بود. اين روزها نيز خبرهاي خوبي از مجلس نميرسد. بعضي نمايندگان افراطي مجلس كه از موفقيت خود در استيضاح وزير علوم خوشحالند، در تدارك كشاندن ساير وزرا به مجلس به بهانههاي مختلف هستند و طراحيهائي وجود دارد كه ميخواهند نگذارند دولت با موفقيت به كارهاي خود ادامه بدهد.
اين، سخن امام خميني بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي است كه اتحاد قوا را لازم و تضعيف قوا توسط همديگر را خلاف اسلام و مكتب دانستهاند: "هر كدام از اينها كه ديگري را بخواهند تضعيف كنند، مجلس بخواهد يكي ديگر را تضعيف كند، دولت بخواهد مجلس را تضعيف كند... تمام اينها بر خلاف مكتب اسلام است، مخالف با اسلام است."
و اين، سخن رهبر معظم انقلاب حضرت آيتالله خامنهاي در همين سال 1393 در ديدار كارگزاران نظام با ايشان است كه: "حركتهاي خود را براساس اصول انقلاب تنظيم كنيد و با پرهيز از حاشيهسازي و حاشيهپردازي، بر حل مشكلات مردم متمركز شويد." ايشان در مورد دولت فعلي نيز در همين ديدار گفتند: بنده دولت را تأييد و حمايت ميكنم و از همه تواني كه در اختيار دارم براي حمايت از دولت استفاده خواهم كرد و به مسئولان بلندپايه دولت اعتماد دارم... در مورد دولت كنوني نيز هرگونه نقدي بايد منصفانه و محترمانه و دلسوزانه و به دور از هرگونه مچگيري و اذيت رساندن باشد."
با اينكه مخاطب مطالب امام و رهبري، هر سه قوه هستند و اين دستورالعملها شامل عموم مردم و رسانهها و سخنوران و مبلغان و نظريهپردازان هم ميشود، ولي از ميان آنها كساني كه خود را با ولايت فقيه همسوتر و نسبت به حفاظت از حريم ولايت دلسوزتر ميدانند بيشتر بايد براي عمل به اين توصيهها اهتمام ورزند. آنها بايد در عمل نشان دهند كه بيش از ديگران به ولايت فقيه پاي بند هستند و به زمين ماندن توصيهها و دستورالعملهاي رهبري هرگز مطلوب آنها نيست. در شرايط كنوني، كساني كه خود را منتقدان دولت ميدانند به ويژه افرادي كه در مجلس شوراي اسلامي پرچم مقابله با دولت را دردست دارند، بيش از ديگران مدعي ولايتمداري هستند. به همين دليل، از آنها اين انتظار وجود دارد كه توصيههاي رهبري را نصبالعين خود قرار دهند و همانگونه كه ايشان فرمودهاند نقدهايشان "منصفانه، دلسوزانه و به دور از مچ گيري و اذيت رساندن به دولت" باشد و حركتهاي خود را براساس اصول انقلاب تنظيم كنند و با پرهيز از حاشيهسازي و حاشيهپردازي، بر حل مشكلات مردم متمركز شوند.
اين توصيههاي دقيق، واقعبينانه و راهگشا شامل دولت و قوه قضائيه هم ميشوند و اين هر سه قوه بايد با همديگر تعامل سازنده داشته باشند. اينكه خطابهاي امام و رهبري عموماً به مسئولين است به خاطر اهميتي است كه اين قوا در مديريت كشور دارند. روشن است كه اگر قواي سه گانه با همديگر تعامل داشته باشند و مسائل را با تفاهم حل كنند و در اداره امور كشور به همديگر كمك نمايند عموم مردم نيز همين روش را به پيروي از آنها در پيش خواهند گرفت و جامعه مالامال از تفاهم و تعامل و تعاون خواهد شد. آن دسته از افراد معدودي كه خيرخواه كشور و ملت نيستند نيز در برابر اين اتحاد و تعامل و تفاهم، منفعل خواهند شد و اگر دست به اقدامي هم بزنند ناكام خواهند ماند. دست اندركاران قوا براي آنكه به چنين جايگاهي برسند بايد وجود خود را از هواهاي نفساني خالي كنند و فقط براي خدا وارد صحنه شوند.
فلسفه محبوبيت شهيدان رجائي و باهنر نيز همين بود كه آنها از هواهاي نفساني خالي بودند و تمام توان و حيثيت خود را مخلصانه براي خدمت به خلق خدا و با نيت بندگي خدا به صحنه آورده بودند. در آن دوران كه دوران صدر انقلاب بود، مجلس هم از خلوص قابل تحسيني برخوردار بود و تفاهم ميان قواي سه گانه در بالاترين سطح ممكن قرار داشت. اگر به شهداي سال 1360 كه سال به اوج رسيدن ترورها بود نگاه كنيد متوجه خواهيد شد كه در آن ترورها خون پاك بزرگاني از هر سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه درهم آميخت و درخت تنومند انقلاب را آبياري كرد. اين واقعيت، به روشني نشان ميدهد كه استواري نظام جمهوري اسلامي بر اخلاص، تفاهم و تعامل كم نظيري تكيه دارد كه رمز پايداري اين نظام را نيز بايد در همين عوامل جستجو كرد.
اكنون دست اندركاران قواي سه گانه وارثان اين اخلاصها، تعاملها و تفاهمهاي برگرفته از جانهاي پاك انسانهاي والائي همچون بهشتي، رجائي و باهنر هستند. آنها با نفس گرم و مسيحائي امام خميني توانستند به آن درجه از اخلاص و ايثار برسند و اين ميراث گران بها را به امانت بگذارند.
روزگار اكنون درحال آزمودن وارثان اين گنج بيبديل است. اين، وارثان امروز هستند كه بايد با عمل خود به اين سؤال پاسخ بدهند كه آيا ميراثداران خوبي هستند؟
هر چند استيضاح وزرا حق مجلس است ولي انتخاب زمان استيضاح وزير علوم نشانه نوعي بيتوجهي دستاندركاران امور مجلس به شرايط زماني و موقعيت دولت بود. اين روزها نيز خبرهاي خوبي از مجلس نميرسد. بعضي نمايندگان افراطي مجلس كه از موفقيت خود در استيضاح وزير علوم خوشحالند، در تدارك كشاندن ساير وزرا به مجلس به بهانههاي مختلف هستند و طراحيهائي وجود دارد كه ميخواهند نگذارند دولت با موفقيت به كارهاي خود ادامه بدهد.
اين، سخن امام خميني بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي است كه اتحاد قوا را لازم و تضعيف قوا توسط همديگر را خلاف اسلام و مكتب دانستهاند: "هر كدام از اينها كه ديگري را بخواهند تضعيف كنند، مجلس بخواهد يكي ديگر را تضعيف كند، دولت بخواهد مجلس را تضعيف كند... تمام اينها بر خلاف مكتب اسلام است، مخالف با اسلام است."
و اين، سخن رهبر معظم انقلاب حضرت آيتالله خامنهاي در همين سال 1393 در ديدار كارگزاران نظام با ايشان است كه: "حركتهاي خود را براساس اصول انقلاب تنظيم كنيد و با پرهيز از حاشيهسازي و حاشيهپردازي، بر حل مشكلات مردم متمركز شويد." ايشان در مورد دولت فعلي نيز در همين ديدار گفتند: بنده دولت را تأييد و حمايت ميكنم و از همه تواني كه در اختيار دارم براي حمايت از دولت استفاده خواهم كرد و به مسئولان بلندپايه دولت اعتماد دارم... در مورد دولت كنوني نيز هرگونه نقدي بايد منصفانه و محترمانه و دلسوزانه و به دور از هرگونه مچگيري و اذيت رساندن باشد."
با اينكه مخاطب مطالب امام و رهبري، هر سه قوه هستند و اين دستورالعملها شامل عموم مردم و رسانهها و سخنوران و مبلغان و نظريهپردازان هم ميشود، ولي از ميان آنها كساني كه خود را با ولايت فقيه همسوتر و نسبت به حفاظت از حريم ولايت دلسوزتر ميدانند بيشتر بايد براي عمل به اين توصيهها اهتمام ورزند. آنها بايد در عمل نشان دهند كه بيش از ديگران به ولايت فقيه پاي بند هستند و به زمين ماندن توصيهها و دستورالعملهاي رهبري هرگز مطلوب آنها نيست. در شرايط كنوني، كساني كه خود را منتقدان دولت ميدانند به ويژه افرادي كه در مجلس شوراي اسلامي پرچم مقابله با دولت را دردست دارند، بيش از ديگران مدعي ولايتمداري هستند. به همين دليل، از آنها اين انتظار وجود دارد كه توصيههاي رهبري را نصبالعين خود قرار دهند و همانگونه كه ايشان فرمودهاند نقدهايشان "منصفانه، دلسوزانه و به دور از مچ گيري و اذيت رساندن به دولت" باشد و حركتهاي خود را براساس اصول انقلاب تنظيم كنند و با پرهيز از حاشيهسازي و حاشيهپردازي، بر حل مشكلات مردم متمركز شوند.
اين توصيههاي دقيق، واقعبينانه و راهگشا شامل دولت و قوه قضائيه هم ميشوند و اين هر سه قوه بايد با همديگر تعامل سازنده داشته باشند. اينكه خطابهاي امام و رهبري عموماً به مسئولين است به خاطر اهميتي است كه اين قوا در مديريت كشور دارند. روشن است كه اگر قواي سه گانه با همديگر تعامل داشته باشند و مسائل را با تفاهم حل كنند و در اداره امور كشور به همديگر كمك نمايند عموم مردم نيز همين روش را به پيروي از آنها در پيش خواهند گرفت و جامعه مالامال از تفاهم و تعامل و تعاون خواهد شد. آن دسته از افراد معدودي كه خيرخواه كشور و ملت نيستند نيز در برابر اين اتحاد و تعامل و تفاهم، منفعل خواهند شد و اگر دست به اقدامي هم بزنند ناكام خواهند ماند. دست اندركاران قوا براي آنكه به چنين جايگاهي برسند بايد وجود خود را از هواهاي نفساني خالي كنند و فقط براي خدا وارد صحنه شوند.
فلسفه محبوبيت شهيدان رجائي و باهنر نيز همين بود كه آنها از هواهاي نفساني خالي بودند و تمام توان و حيثيت خود را مخلصانه براي خدمت به خلق خدا و با نيت بندگي خدا به صحنه آورده بودند. در آن دوران كه دوران صدر انقلاب بود، مجلس هم از خلوص قابل تحسيني برخوردار بود و تفاهم ميان قواي سه گانه در بالاترين سطح ممكن قرار داشت. اگر به شهداي سال 1360 كه سال به اوج رسيدن ترورها بود نگاه كنيد متوجه خواهيد شد كه در آن ترورها خون پاك بزرگاني از هر سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه درهم آميخت و درخت تنومند انقلاب را آبياري كرد. اين واقعيت، به روشني نشان ميدهد كه استواري نظام جمهوري اسلامي بر اخلاص، تفاهم و تعامل كم نظيري تكيه دارد كه رمز پايداري اين نظام را نيز بايد در همين عوامل جستجو كرد.
اكنون دست اندركاران قواي سه گانه وارثان اين اخلاصها، تعاملها و تفاهمهاي برگرفته از جانهاي پاك انسانهاي والائي همچون بهشتي، رجائي و باهنر هستند. آنها با نفس گرم و مسيحائي امام خميني توانستند به آن درجه از اخلاص و ايثار برسند و اين ميراث گران بها را به امانت بگذارند.
روزگار اكنون درحال آزمودن وارثان اين گنج بيبديل است. اين، وارثان امروز هستند كه بايد با عمل خود به اين سؤال پاسخ بدهند كه آيا ميراثداران خوبي هستند؟