لطفا قاطعيت داشته باشيد !

لطفا قاطعيت داشته باشيد !  5 تیر – 95
  سربازجو شریعت نداری و اطلاعات وامنیت پاسداران و دلواپسان نگران در مخالفت به این نتیجه  رسیده اند که باید آرزوی مخالفت با برجام ودولت روحانی را با قلم مستعار غلطی انداز غیز اسلامی مدل خمینی خمینی- خامنه ای بابک نیک پندار  چنین در اوین نامه ی کیهان برجسته کنند:
  آمريکا و بطور کلي نظام سلطه، نه تنها به فکر برچيده شدن بساط برجام نيست، بلکه آنچه که از تصور آن هم لرزه بر اندام اين جماعت مي افتد اين است که صبح يک روز از خواب بيدار شوند و از اخبار بشنوند که مجلس جمهوري اسلامي ايران برجام را ملغي اعلام کرده باشد. ايشان برجام را ارزان به دست نياورده اند که بخواهند روزي ارزان از دستش بدهند. آنها حتي حاضر خواهند شد در صورت تهديد به لغو برجام از سوي ايران، يکشبه از سوريه عقب نشيني کنند و عراق را به حال خود بگذارند و در يمن و لبنان هم هيچ غلطي نکنند و تحريم ها را هم لغو کنند. آنها نمي خواهند شاهد اين باشند که آن همه پول و آبرو و وقت و نيرنگي که به کار گرفته اند تا تفکر برجامي و ترس هاي برجامي و روشنفکران برجامي در ايران ريشه بدوانند، به هدر برود. چرا که ايشان مي دانند چنين تفکري چه بذر مثمري از نفوذ را در ايران کاشته است و مي خواهند به موقع ميوه آن را خوش و گوارا بچشند. لذا ترامپ که سهل است به ترامپت و ساکسفون هم اگر روزي رئيس جمهور آمريکا شوند، اجازه نخواهند داد کاري بر عليه برجاميزه کردن فضاي جامعه ايران انجام دهد
نويسنده: بابك نيك پندار

چندماهي است که نظاره گر و مستمع سخنان نامزدهاي رياست جمهوري آمريکا هستيم.
     جالب است که همگي آنان با وجود همه اختلاف نظرهاي عجيب و غريبي که با يکديگر در خصوص مسايل مختلف دارند، در دو مورد به نظر مي رسد که اين کارمندان دون پايه نظام سلطه، هيچ اختلاف نظر و حتي تضاد سليقه اي با ديگر کارمنداني که در اداره هاي جمهوري خواه و دموکرات برايشان امريه صادر شده که در انتخابات رياست جمهوري کشورشان شرکت کنند، ندارند. اين دو موضوع عبارت است از دوستي با اسرائيل و دشمني با ايران.

    همچنين شاهد آن هستيم که مفسران و تحليل گران جهان و کشورمان نيز هر کدام از منظري اين موضوعات را با جزئيات مختلف مورد تبيين و تشريح قرار مي دهند. 

    آنچه که نگارنده را بر آن مي دارد تا در اين زمينه بنويسد آن است که به نظر مي رسد تحليل هاي موجود اشراف دقيقي بر ماهيت اين مانورهاي سياسي ندارند.

    معمولاما آمريکايي ها را گرگ صفت مي دانيم. اما اين باور اشتباه است. براي اينکه افرادي را بتوان لايق گرگ صفت دانسته شدن پنداشت، لازم است که آن جماعت، حداقلي از غرور جمعي و شهامت و جسارت را در خود داشته باشند که سياستمداران آمريکايي بارها و بارها اثبات کرده اند که فاقد اين حداقل ها مي باشند. ايشان نه غرور ملي و حزبي را در خود موجود مي يابند و نه شهامت و جسارتي در خور يک گرگ دارند. دليل نخست اين است که اين جماعت پريشان مانند کفتار فقط هنگامي به زوزه بلند و غرا مي افتند که طعمه خود را کاملاضعيف و بي دفاع بپندارند و شکار آن طعمه را نزديک و حتمي بدانند. در غيراين صورت پشت سر هم جيغ مي کشند تا حريف را گيج کنند. دليل دوم باور ما به کفتار صفتي سياستمداران آمريکايي اين است که پس از شکار، تمام هيمنه غرور و اتحادشان فرو مي پاشد و هر کس فارغ از رتبه و رده خود در گله، تلاش مي کند تا تکه بزرگ تري از قرباني را نصيب خود کند. 

    بنابراين، در ميان سياستمداران آمريکايي، از هيلاري بيچاره گرفته که نتوانست حتي در مقابل رقيب عشقي خود عرض اندام کند، تا دونالد ترامپ که تا ديروز يک بساز و بفروش کلاش و تازه به دوران رسيده بيش نبود و به يکباره سياستمدار در تراز جهاني از خم رنگرزي بيرون آمده، هرکدامشان که به صندلي اوباما تکيه بزند، ابتدا به تحليل مواضع ايران مي پردازد. 

    اگر دولت ايران، همانند روشي که امروز در پي گرفته است، از موضع ضعف و لبخند تعامل برقرار کند و مقابله به مثل سياسي را در پرت کردن خودکار خلاص شده ببيند، قطعا زوزه هاي مغرورانه ي اين جماعت بلند و واضح به گوش خواهد رسيد، اين در حالي است که اگر دولتي که در آن زمان در ايران بر سر کار است، از موضع قدرت و اقتدار برخورد کند، کفتارها زوزه را و احتمال استفاده از سلاح هاي نا متعارف را از ياد خواهند برد که هيچ، حتي به همه ي دولتهاي متحد خود و همه ي سفارت خانه هاي خود پيغام و تلکس خواهند فرستاد که تا مي توانند جيغ بکشند که ما را گيج کنند؛ اما خوب حواسشان باشد که حتي به صورت سهوي هم پا روي دم شير نگذارند. 

    آمريکا و بطور کلي نظام سلطه، نه تنها به فکر برچيده شدن بساط برجام نيست، بلکه آنچه که از تصور آن هم لرزه بر اندام اين جماعت مي افتد اين است که صبح يک روز از خواب بيدار شوند و از اخبار بشنوند که مجلس جمهوري اسلامي ايران برجام را ملغي اعلام کرده باشد. ايشان برجام را ارزان به دست نياورده اند که بخواهند روزي ارزان از دستش بدهند. آنها حتي حاضر خواهند شد در صورت تهديد به لغو برجام از سوي ايران، يکشبه از سوريه عقب نشيني کنند و عراق را به حال خود بگذارند و در يمن و لبنان هم هيچ غلطي نکنند و تحريم ها را هم لغو کنند. آنها نمي خواهند شاهد اين باشند که آن همه پول و آبرو و وقت و نيرنگي که به کار گرفته اند تا تفکر برجامي و ترس هاي برجامي و روشنفکران برجامي در ايران ريشه بدوانند، به هدر برود. چرا که ايشان مي دانند چنين تفکري چه بذر مثمري از نفوذ را در ايران کاشته است و مي خواهند به موقع ميوه آن را خوش و گوارا بچشند. لذا ترامپ که سهل است به ترامپت و ساکسفون هم اگر روزي رئيس جمهور آمريکا شوند، اجازه نخواهند داد کاري بر عليه برجاميزه کردن فضاي جامعه ايران انجام دهد. 

    اتفاقا در خصوص تمامي اين جار و جنجالي که به ويژه در چند هفته اخير به راه انداخته اند بايد گفت که اين هياهو هيچ ربطي به اقدامات آمريکا پس از انتخابات رياست جمهوري آن کشور ندارد. بلکه تمام تلاشي که سرچشمه اين سخنان و رجز خواني ها مي باشد، معطوف به پيش از انتخابات و تمام شدن دوره اوباما مي باشد.

    همان طور که گفته شد، آمريکايي ها بسيار نگران از بين رفتن برجام مي باشند. از همين روي تلاش آنها اين است که اين تفکر را در آحاد ملت ايران و همچنين مسئولان نظام نهادينه کنندکه ما بايد به همين برجام فکستني راضي باشيم و به فکر اعتراض به آن نباشيم. چرا که اگر رئيس جمهور بعدي آمريکا بيايد همين برجام ناقص الخلقه نيز از بين خواهد رفت. ايشان درواقع وانمود مي کنند که به مرگ گرفته اند که به تب راضي شويم. با اين کار تلاش مي کنند که جناح اصلاح طلب و اعتداليون حامي برجام را از شر مطالبات مردم ايران خلاص کنند. اگر مردم فکر کنند که فردي مانند ترامپ واقعا يک فرد متنفذ و تاثيرگذار است، شايد به اين نتيجه برسند که اگر دلار بعد از برجام ارزان هم نشده، اشکالي ندارد ؛ همين قدر که دولت خدمتگزار سايه ي شوم جنگ را «رابين هود وار» از سرِ ما کم کرده است، خودش بسيار ارزشمند است! ما بايد به دولت کمک کنيم که از برجام در مقابل خطر ترامپ حفاظت نمايد !

    از طرف ديگر نظام سلطه اين هدف را دنبال مي کند که از ماه هاي باقيمانده دوره رياست جمهوري اوباما بهترين استفاده ها را ببرد. براي نيل به اين هدف، بايد تلاش کنند چهره سفاک و گرگ پرور و داعش دوستي را که اوباما براي خودش دست و پا کرده است اندکي تعديل کنند.

     اوباما که يک پاي ثابت نشان دادن چراغ سبز به وحوش وهابي براي انداختن جرثقيل روي سر زائران و کشتار منا و حمله به يمن و بازي با قيمت نفت و بسياري موارد ديگر بوده است، اکنون منفورتر از آن است که بتواند در دقيقه نود کار ديگري از پيش ببرد. لذا با هياهوي تو خالي که نامزدي ساختگي از جناح مثلارقيب به راه مي اندازد، اوباما خواهد توانست پاره اي از متحدان ميانه روي آمريکا را که از تندروي هاي اوباما به ستوه آمده بودند، دوباره با خود همراه کنند.

    کافي است سران اين کشورها نيز تهديدات نامزدهاي رياست جمهوري آمريکا را در خصوص مسايل مختلف جدي بگيرند. در اين صورت به اين صرافت خواهند افتاد که اگر اوباما اندکي هم بيشتر از گذشته سخت گيري کند و يا توقعات بالايي داشته باشد، باز بهتر است با او همراهي کنند تا برخي غائله هاي جهاني در زمان رياست جمهوري وي به پايان برسند و به دوره ديگر انتقال نيابند. 

    متاسفانه، رسانه هاي زنجيره اي و جناح هاي معتقد به بستن با کدخدا طبق دستورالعمل هاي متمرکزي که دريافت کرده اند، در داخل ايران نيز با اين هياهوي آمريکايي همراه شده اند. اما حرف همان است که امام راحل فرمودند: آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند. البته اگر ما آنجا که لازم است، شدت عمل به خرج دهيم و داشته هاي ملتمان را وجه المصالحه خود با «کدخدا بعد از اين ها» قرار ندهيم. اگر اين الگوي امام را مورد غفلت قرار دهيم، همين آش را بايد در همين کاسه امروزين بخوريم و شاهد اين باشيم که آقاي اوباما به روح هم اعتقاد پيدا کرده است! و فراتر از آن، حتي نگران روح برجام هم شده! کسي هم نيست که در ميان لبخند هايي که در ديد و بازديد هاي پسا برجامي زده مي شود، از آقاي کري بپرسد، حال که آقاي اوباما به روح اعتقاد راسخ دارند، ما هم مايليم مراتب نگراني عميق خود را در خصوص روح حقوق بشر در خيابان هاي آمريکا ابراز نماييم که به انحاء مختلف مورد عنايت پليس نژاد پرست آن مرز و بوم قرار داده مي شود!