شرح صفات
انسان کامل در کتاب عظیم و انسانساز نهج البلاغه
یادداشت دریافتی- مهران صادقیان؛ مفهوم
انسان كامل، از جمله مفاهیمی است كه همواره مورد توجه بشر بوده و محل بحث و چالش
های فراوان بوده است.
چرا كه انسان به دلیل ماهیّت اجتماعی خویش،خواسته یا ناخواسته،آگاهانه و یا ناآگاه به دنبال كمال مطلق بوده تا در نظر مردم،شایسته احترام تلقّی شده، قدر بیند و برصدر نشیند و همچنین به رضایت درونی نایل آید...
گفتنی است که بامراجعه به نهج البلاغه و در جستجوی صفات انسان کامل در این کتاب سیاسی و انسان ساز، بجای الفاظ پیچیده فلسفی و اعتقادی، به عکس با مفاهیم ساده و روزمره زندگی برخورد می کنیم که انسان را بسیار شگفت زده و متحیّر می نماید... مفاهیم کوتاه و ساده ای که اگر منصافه قضاوت کنیم و توجیه و تفسیر و پیش داوری را به کناری بگذاریم، عمل بدان ها بسیار سخت و گاهی ناممکن می نماید... مفاهیم و عباراتی کوتاه ولی پرمغز و تمام نشدنی... که برای هرانسانی، با هر درجه از درک و استدلال، هدیه و یافته ای درخور خواهد داشت ... و شاید بتوان این دوگانگی زیبا و دلنشین را نیز از بیشمار اعجاب و اعجاز کتاب همیشه جاوید نهج البلاغه محسوب نمود... دریایی بیکران و پر از رمز و راز اسرار ناگشوده...
اولین ویژگی – تواضع و دوری از غرور
طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِی نَفْسِهِ ...خوشا به حال كسى كه در نزد خود خوار (و متواضع) است.
امام(علیه السلام) نخستین وصف را همان تواضع و فروتنى ذكر كرده است، زیرا مى دانیم تكبّر كه نقطه مقابل آن است سرچشمه انواع گناهان است.
نخستین معصیتى كه در زمین شد تكبّر شیطان بود كه منشأ همه بدبختى ها براى خود و دیگران گردید.
ما مِن أَحَدٍ یَتیهُ إِلاّ مِن ذِلَّةٍ یَجِدُها فى نَفسِهِ؛هیچ كس نیست كه تكبّر ورزد، مگر بر اثر خوارى و حقارتى است كه در خود مى بیند.
در علوم جدید نیز به باور بسیاری از روان شناسان، در درون هر انسانی، شخصیّتی ظالم و چنگیزِی خونخوار و بی رحم ولی در بند كشیده شده وجود دارد، پس هركس كه از انسانی چاپلوس كرد و مدح و ثنای او را گفت،بندی را از دست و پای این چنگیز خونخوار می گشاید...الله اكبر
علی علیه السلام، تملّق و چاپلوسی را گمراه كننده حاكمان می خواند و به بارها به مالك توصیه می كند كه چاپلوسان را از درگاه خودت دور كن...
در قرآن و سایر كتب آسمانی، به عنوان مصادیقِ غرور و تباهی، به كرّات به اسامی فرعون و شدّاد و ... مواجه می شویم ولی به عنوان نمونه های معاصر خویش و تندیس های غرور و تفاخردر تباهی حاكمان شاید بتوان از شخصیّت هایی چون جمال عبدالناصر(مصر)، معمّر قذّافی(لیبی)، صدّام(عراق) و... نام برد. انقلابیون شهیر و بنامی كه با نبردها و انقلاب های خونین یا كودتای انقلاب گونه، به قدرت رسیده و رنج های فراوانی برای اعتلای ملّت و كشور خویش متحمّل شدند ولی زمانی كه برقدرت سوار شدند،در اثر مدح و ثنای چاپلوسان و همچنین ضعف شخصیّت، مبدّل به دیكتاتورهای خون ریزی شدند كه خلع آن ها از قدرت، جز با خون و رنج و مصیبت امكان پذیر نبود.
درجایی كه غرور و خودخواهی، انسان های بزرگ و مشاهیردنیای معاصر را به ابتذال و پستی می رساند، بی تردید میزان تخریب و فساد آن بر انسان های معمولی و شهروندان عادی و... مضاعف بوده و تخریب آن ویرانگر خواهد بود.
وقتی خودخواهی یك فرد به صورت قانون در آمد، فانوس بردارید و در روز روشن به دنبال عدالت و انسانیت بگردید.
برای خودپسندها دیگران تنها یك مشت ستایشگرند.(آنتوان دوسنت اگزوپری)
خودپسندها جز ستایش خودشان چیزی را نمی شنوند. (آنتوان دوسنت اگزوپری)
********************************************************************
امام علی(ع) در بیان دوّمین صفت انسان كامل فرمایند:
خوشا به حال كسى كه كسب و كار او پاك و حلال باشد
مى دانیم یكى از عوامل موفقیت و نشاط عبادت و استجابت دعا كسب حلال است تا آنجا كه در كتاب شریف كافى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است كه فرمود:
مَنْ سَرَّهُ أنْ یُسْتَجابَ دَعْوَتُهُ فَلْیَطِبْ مَكْسَبَهُ;كسى كه خوشحال مى شود از این كه دعایش مستجاب گردد باید كسب خود را پاك و حلال كند
شبیه همین معنا با عبارت دیگر از پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است:مَنْ أَحَبَّ أنْ یُسْتَجابَ دُعائُهُ فَلْیَطِبْ مَطْعَمَهَ وَمَكْسَبَهُ
رسول الله (ص): فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربیت كنید. عرض شد این چطور ممكن است یا رسول الله ؟فرمودند : با خوراندن غذای حلال (به مادرانشان) .
رسول الله (ص): هركس شب را خسته از طلب روزی حلال به روز برساند ، آمرزیده است.
رسول الله (ص):كسی كه مال حرام میخورد وعبادت هم میكند ، مثل كسی است كه روی آب ساختمان میسازد .
حیرت آورترین و عبرت آموزترین سخنان در بیان كسب حلال از آیت الله بهجت رحمه الله علیه می باشد : ایمان واقعی آن است كه حتی اگر قاضی ،قانون و شرع مالی را حق تو بدانند ولی دلت گواهی بدهد كه آن مال،حق تو نیست ....پس به راحتی از آن چشم پوشی كنی(نقل به مضمون)
************************************************************************
حضرت در بیان سومین ویژگی انسان كامل مى فرماید:
"خوشا به حال كسى كه باطن او پاك و صالح است."وَ صَلَحَتْ سَرِیرَتُهُ
صلاح باطن عبارت از خلوص نیت، پاكى فطرت و خیرخواهى براى همه انسان هاست.
از آنجا كه اعمال و گفتار انسان تراوشى از صفات درونى اوست، كسى كه درونى پاك داشته باشد اعمال و رفتار و اقوالش نیز پاك و شایسته است و برعكس.
اَلنِّیَّةُ الحَسَنَةُ تُدخِلُ صاحِبَهَا الجَنَّةَ؛
پیامبر اكرم (ص): نیت خوب صاحب خویش را به بهشت مى برد.
***********************************************************************
امام علی (ع) در كتاب عظیم نهج البلاغه و در بیان چهارمین صفت انسان كامل می فرمایند:
«و خوشا به حال كسى كه اخلاق او نیكو است "
وَ حَسُنَتْ خَلِیقَتُهُ حُسن خلق به اندازه اى در اسلام اهمیت دارد كه در بعضى از روایات، از پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) به عنوان «نصف دین» معرفى شده است
حُسْنُ الْخُلْقِ نِصْفُ الدّینِ
و در ادامه این حدیث آمده است: كسى از پیغمبر(صلى الله علیه وآله)سؤال كرد: برترین چیزى كه خداوند به فرد مسلمانى داده است چیست؟ پیغمبر اكرم فرمود: «اَلْخُلْقُ الْحَسَنِ
پیامبر اكرم(ص): إنّما بعثت لأتمّم مكارم الأخلاق من تنها برانگیخته شده ام تا اخلاق بزرگوارانه را به كمال رسانم.
خودتان را بر خوش اخلاقى تمرین و ریاضت دهید، زیرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به درجه روزه گیر شب زنده دار مى رسد.
ما اَصْعَبَ اِكْتِسابَ الْفَضائِلِ وَ اَیْسَرَ اِتْلافَها؛
امام علی (ع): فضائل اخلاقى و صفات پسندیده چه به سختى به دست مى آیند و چه آسان ازدست مى روند.
**************************************************************
در پنجمین فصل فرموده است: «و خوشا به حال کسى که اموال اضافى خود را در راه خدا انفاق مى کند.
وَأَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ
انفاق در راه خدا و کمک به نیازمندان از مهم ترین امورى است که قرآن کریم و روایات اسلامى بر آن تأکید فراوان کرده اند و اگر تنها آیات مربوط به انفاق، جمع آورى و تفسیر شود، کتاب قابل توجهى خواهد شد.
مثلا: قرآن کریم انفاق را به بذر پربارى تشبیه کرده که در زمین مستعدى افشانده شود و از یک تخم، هفتصد تخم یا چند برابر آن عائد گردد:
مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِى سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّة أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى کُلِّ سُنْبُلَة مِّائَةُ حَبَّة
و در آیه اى دیگر، رسیدن به مقام والاى نیکوکارى را مشروط به انفاق از اموالى که مورد علاقه انسان است کرده است:
لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ
جالب این که در حدیثى مى خوانیم: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دستور داد گوسفندى (براى قربانى و انفاق بر نیازمندان) ذبح کنند (همه آن ـ جز کتف گوسفند ـ را انفاق کردند) پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: چه چیزى از این گوسفند باقى مانده است؟ عایشه گفت: تنها کتف آن; پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: (چنین نیست بَقِىَ کُلُّها غَیْرَ کِتْفِها; تمام آن باقى مانده جز کتفش»
قرآن نیز مى فرماید: مَا عِنْدَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاق آنچه نزد شماست از میان مى رود و آنچه نزد خداست باقى مى ماند.
***********************************************************************
در ششمین جمله مى فرماید: «خوشا به حال کسى که سخنان زاید زبانش را نگه مى دارد.
وَأَمْسَکَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ
فضولات لسان اشاره به سخنان بى هدف و بى دلیلى است که انسان بر زبان جارى مى کند که بسیارى از آنها آلوده به غیبت، تهمت، پخش شایعات و گناهان دیگر است. به همین دلیل در دستورات اسلامى، حفظ زبان یکى از مهم ترین نشانه هاى ایمان و اخلاق شمرده شده است.
از این رو، در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «لایَسْلَمُ أحَدٌ مِنَ الذُّنُوبِ حَتّى یَخْزُنَ لِسانَهُ; هیچ کس از گناهان محفوظ نمى ماند مگر این که زبانش را حفظ کند»
*******************************************************
در هفتمین جمله حکمت آمیز مى فرماید: «خوشا به حال کسى که آزار او به مردم نمى رسد.
وَ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ
در احادیث مکرّر آمده است که: با ایمان کسى است که مسلمانان از شر او در امان باشند.
چرا كه انسان به دلیل ماهیّت اجتماعی خویش،خواسته یا ناخواسته،آگاهانه و یا ناآگاه به دنبال كمال مطلق بوده تا در نظر مردم،شایسته احترام تلقّی شده، قدر بیند و برصدر نشیند و همچنین به رضایت درونی نایل آید...
گفتنی است که بامراجعه به نهج البلاغه و در جستجوی صفات انسان کامل در این کتاب سیاسی و انسان ساز، بجای الفاظ پیچیده فلسفی و اعتقادی، به عکس با مفاهیم ساده و روزمره زندگی برخورد می کنیم که انسان را بسیار شگفت زده و متحیّر می نماید... مفاهیم کوتاه و ساده ای که اگر منصافه قضاوت کنیم و توجیه و تفسیر و پیش داوری را به کناری بگذاریم، عمل بدان ها بسیار سخت و گاهی ناممکن می نماید... مفاهیم و عباراتی کوتاه ولی پرمغز و تمام نشدنی... که برای هرانسانی، با هر درجه از درک و استدلال، هدیه و یافته ای درخور خواهد داشت ... و شاید بتوان این دوگانگی زیبا و دلنشین را نیز از بیشمار اعجاب و اعجاز کتاب همیشه جاوید نهج البلاغه محسوب نمود... دریایی بیکران و پر از رمز و راز اسرار ناگشوده...
اولین ویژگی – تواضع و دوری از غرور
طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِی نَفْسِهِ ...خوشا به حال كسى كه در نزد خود خوار (و متواضع) است.
امام(علیه السلام) نخستین وصف را همان تواضع و فروتنى ذكر كرده است، زیرا مى دانیم تكبّر كه نقطه مقابل آن است سرچشمه انواع گناهان است.
نخستین معصیتى كه در زمین شد تكبّر شیطان بود كه منشأ همه بدبختى ها براى خود و دیگران گردید.
ما مِن أَحَدٍ یَتیهُ إِلاّ مِن ذِلَّةٍ یَجِدُها فى نَفسِهِ؛هیچ كس نیست كه تكبّر ورزد، مگر بر اثر خوارى و حقارتى است كه در خود مى بیند.
در علوم جدید نیز به باور بسیاری از روان شناسان، در درون هر انسانی، شخصیّتی ظالم و چنگیزِی خونخوار و بی رحم ولی در بند كشیده شده وجود دارد، پس هركس كه از انسانی چاپلوس كرد و مدح و ثنای او را گفت،بندی را از دست و پای این چنگیز خونخوار می گشاید...الله اكبر
علی علیه السلام، تملّق و چاپلوسی را گمراه كننده حاكمان می خواند و به بارها به مالك توصیه می كند كه چاپلوسان را از درگاه خودت دور كن...
در قرآن و سایر كتب آسمانی، به عنوان مصادیقِ غرور و تباهی، به كرّات به اسامی فرعون و شدّاد و ... مواجه می شویم ولی به عنوان نمونه های معاصر خویش و تندیس های غرور و تفاخردر تباهی حاكمان شاید بتوان از شخصیّت هایی چون جمال عبدالناصر(مصر)، معمّر قذّافی(لیبی)، صدّام(عراق) و... نام برد. انقلابیون شهیر و بنامی كه با نبردها و انقلاب های خونین یا كودتای انقلاب گونه، به قدرت رسیده و رنج های فراوانی برای اعتلای ملّت و كشور خویش متحمّل شدند ولی زمانی كه برقدرت سوار شدند،در اثر مدح و ثنای چاپلوسان و همچنین ضعف شخصیّت، مبدّل به دیكتاتورهای خون ریزی شدند كه خلع آن ها از قدرت، جز با خون و رنج و مصیبت امكان پذیر نبود.
درجایی كه غرور و خودخواهی، انسان های بزرگ و مشاهیردنیای معاصر را به ابتذال و پستی می رساند، بی تردید میزان تخریب و فساد آن بر انسان های معمولی و شهروندان عادی و... مضاعف بوده و تخریب آن ویرانگر خواهد بود.
وقتی خودخواهی یك فرد به صورت قانون در آمد، فانوس بردارید و در روز روشن به دنبال عدالت و انسانیت بگردید.
برای خودپسندها دیگران تنها یك مشت ستایشگرند.(آنتوان دوسنت اگزوپری)
خودپسندها جز ستایش خودشان چیزی را نمی شنوند. (آنتوان دوسنت اگزوپری)
********************************************************************
امام علی(ع) در بیان دوّمین صفت انسان كامل فرمایند:
خوشا به حال كسى كه كسب و كار او پاك و حلال باشد
مى دانیم یكى از عوامل موفقیت و نشاط عبادت و استجابت دعا كسب حلال است تا آنجا كه در كتاب شریف كافى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است كه فرمود:
مَنْ سَرَّهُ أنْ یُسْتَجابَ دَعْوَتُهُ فَلْیَطِبْ مَكْسَبَهُ;كسى كه خوشحال مى شود از این كه دعایش مستجاب گردد باید كسب خود را پاك و حلال كند
شبیه همین معنا با عبارت دیگر از پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است:مَنْ أَحَبَّ أنْ یُسْتَجابَ دُعائُهُ فَلْیَطِبْ مَطْعَمَهَ وَمَكْسَبَهُ
رسول الله (ص): فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربیت كنید. عرض شد این چطور ممكن است یا رسول الله ؟فرمودند : با خوراندن غذای حلال (به مادرانشان) .
رسول الله (ص): هركس شب را خسته از طلب روزی حلال به روز برساند ، آمرزیده است.
رسول الله (ص):كسی كه مال حرام میخورد وعبادت هم میكند ، مثل كسی است كه روی آب ساختمان میسازد .
حیرت آورترین و عبرت آموزترین سخنان در بیان كسب حلال از آیت الله بهجت رحمه الله علیه می باشد : ایمان واقعی آن است كه حتی اگر قاضی ،قانون و شرع مالی را حق تو بدانند ولی دلت گواهی بدهد كه آن مال،حق تو نیست ....پس به راحتی از آن چشم پوشی كنی(نقل به مضمون)
************************************************************************
حضرت در بیان سومین ویژگی انسان كامل مى فرماید:
"خوشا به حال كسى كه باطن او پاك و صالح است."وَ صَلَحَتْ سَرِیرَتُهُ
صلاح باطن عبارت از خلوص نیت، پاكى فطرت و خیرخواهى براى همه انسان هاست.
از آنجا كه اعمال و گفتار انسان تراوشى از صفات درونى اوست، كسى كه درونى پاك داشته باشد اعمال و رفتار و اقوالش نیز پاك و شایسته است و برعكس.
اَلنِّیَّةُ الحَسَنَةُ تُدخِلُ صاحِبَهَا الجَنَّةَ؛
پیامبر اكرم (ص): نیت خوب صاحب خویش را به بهشت مى برد.
***********************************************************************
امام علی (ع) در كتاب عظیم نهج البلاغه و در بیان چهارمین صفت انسان كامل می فرمایند:
«و خوشا به حال كسى كه اخلاق او نیكو است "
وَ حَسُنَتْ خَلِیقَتُهُ حُسن خلق به اندازه اى در اسلام اهمیت دارد كه در بعضى از روایات، از پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) به عنوان «نصف دین» معرفى شده است
حُسْنُ الْخُلْقِ نِصْفُ الدّینِ
و در ادامه این حدیث آمده است: كسى از پیغمبر(صلى الله علیه وآله)سؤال كرد: برترین چیزى كه خداوند به فرد مسلمانى داده است چیست؟ پیغمبر اكرم فرمود: «اَلْخُلْقُ الْحَسَنِ
پیامبر اكرم(ص): إنّما بعثت لأتمّم مكارم الأخلاق من تنها برانگیخته شده ام تا اخلاق بزرگوارانه را به كمال رسانم.
خودتان را بر خوش اخلاقى تمرین و ریاضت دهید، زیرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به درجه روزه گیر شب زنده دار مى رسد.
ما اَصْعَبَ اِكْتِسابَ الْفَضائِلِ وَ اَیْسَرَ اِتْلافَها؛
امام علی (ع): فضائل اخلاقى و صفات پسندیده چه به سختى به دست مى آیند و چه آسان ازدست مى روند.
**************************************************************
در پنجمین فصل فرموده است: «و خوشا به حال کسى که اموال اضافى خود را در راه خدا انفاق مى کند.
وَأَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ
انفاق در راه خدا و کمک به نیازمندان از مهم ترین امورى است که قرآن کریم و روایات اسلامى بر آن تأکید فراوان کرده اند و اگر تنها آیات مربوط به انفاق، جمع آورى و تفسیر شود، کتاب قابل توجهى خواهد شد.
مثلا: قرآن کریم انفاق را به بذر پربارى تشبیه کرده که در زمین مستعدى افشانده شود و از یک تخم، هفتصد تخم یا چند برابر آن عائد گردد:
مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِى سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّة أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى کُلِّ سُنْبُلَة مِّائَةُ حَبَّة
و در آیه اى دیگر، رسیدن به مقام والاى نیکوکارى را مشروط به انفاق از اموالى که مورد علاقه انسان است کرده است:
لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ
جالب این که در حدیثى مى خوانیم: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دستور داد گوسفندى (براى قربانى و انفاق بر نیازمندان) ذبح کنند (همه آن ـ جز کتف گوسفند ـ را انفاق کردند) پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: چه چیزى از این گوسفند باقى مانده است؟ عایشه گفت: تنها کتف آن; پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: (چنین نیست بَقِىَ کُلُّها غَیْرَ کِتْفِها; تمام آن باقى مانده جز کتفش»
قرآن نیز مى فرماید: مَا عِنْدَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاق آنچه نزد شماست از میان مى رود و آنچه نزد خداست باقى مى ماند.
***********************************************************************
در ششمین جمله مى فرماید: «خوشا به حال کسى که سخنان زاید زبانش را نگه مى دارد.
وَأَمْسَکَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ
فضولات لسان اشاره به سخنان بى هدف و بى دلیلى است که انسان بر زبان جارى مى کند که بسیارى از آنها آلوده به غیبت، تهمت، پخش شایعات و گناهان دیگر است. به همین دلیل در دستورات اسلامى، حفظ زبان یکى از مهم ترین نشانه هاى ایمان و اخلاق شمرده شده است.
از این رو، در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «لایَسْلَمُ أحَدٌ مِنَ الذُّنُوبِ حَتّى یَخْزُنَ لِسانَهُ; هیچ کس از گناهان محفوظ نمى ماند مگر این که زبانش را حفظ کند»
*******************************************************
در هفتمین جمله حکمت آمیز مى فرماید: «خوشا به حال کسى که آزار او به مردم نمى رسد.
وَ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ
در احادیث مکرّر آمده است که: با ایمان کسى است که مسلمانان از شر او در امان باشند.