سرگشتگی، ناامیدی، گم کردن هدف و هزار و
یک مشکل دیگر همه احساساتی هستند که روزانه به سراغ شما میآیند. نگران نباشید چرا
که همهی ما شبیه هم هستیم. راهحل خیلی ساده به نظر میرسد؛ از حباب خود خارج
شوید.
به
گزارش زومیت و به نقل از لایف هکر، احتمالا هر کدام از ما هم چندین کتاب، مجله یا
حداقل صفحات اینترنتی در مورد موفقیت و پیدا کردن هدف در زندگی مطالعه کردهایم.
با این حال هیچ کدام از این مطالب تغییری در زندگی شما ایجاد نکردهاند. قصد این
مقاله دادن راهحلهای چند مرحلهای و تضمینی و این چنین مطالبی نیست. نویسنده
مقاله سعی میکند تا یک روش ساده و یک مرحلهای را برای تغییر زندگی فردی معرفی
کند؛ روشی کوتاه با تاثیرگذاری فراوان.
یک
قدم تا پیدا کردن هدف
حباب
کلیدواژهی اصلی این روش و استعارهای از دنیای شخصی فرد است. راهحل مقاله هم
ساده به نظر میرسد؛ از حباب شخصی خود بیرون بیایید.
حباب
شخصی شما دنیایی است که در آن زندگی میکنید. در این دنیای شخصی شما در مرکز قرار
میگیرید و علایق و آرزوهایی مثل کسب ثروت، جذابیت ظاهری و لذتهای شخصی دغدغهی
اصلی شما به حساب میآیند. دنیای شخصی شما تمام جنبههای زندگی شما را احاطه کرده
است و برای خواستههای خود در این محدوده دنبال دلیل نمیگردید.
حباب
شخصی
بنابراین
وقتی دوستتان در مورد چاقی شما نظر میدهد ناراحت میشوید و احساس شرمساری میکنید؛
در حباب شخصی زیبایی ظاهری یک ارزش تلقی میشود و لاغری یا خوش اندام بودن معیار
این ارزش است و هر چیزی که این ارزشها را قضاوت کند موجب ناراحتی شما میشود.
مشکلاتی
که این حباب شخصی را برای شما ایجاد میکند:
در
حباب شخصی دنبال راحتی و خوش گذرانی هستید. به خاطر همین هم غذاهای ناسالم میخورید،
سیگار میکشید یا کارهایی انجام میدهید که فقط در لحظه به مذاق شما خوش بیاید.
احساس
از دست رفتن آسایش در اکثر مواقع باعث استرس در فرد میشود. این حالت به خصوص
زمانی که در موقعیتی ناآشنا قرار میگیرید بیشتر است.
فکر
مداوم به موفقیت، ترس بیشتری از شکست را در پی دارد. در نتیجه ریسک کمتری را متحمل
میشوید.
در
مورد حرفهای دیگران قضاوت میکنید و آنها را به خود نسبت میدهید. همین عامل
باعث تنشهای روحی و فردی خواهد شد.
انتظار
دارید به اهداف خود برسید. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا دیگران اجازهی آن را ندهند
سریعا عصبانی خواهید شد.
بیرون
آمدن از حباب
اگر
بتوانیم از این حباب خارج شویم و مسائل را بدون تمرکز روی خود مشاهده کنیم نتایج
زیر را در پی خواهد داشت:
اگر
کسی در مورد چیزی حرف زد یا نظری داد لزوما منظوری ندارد و در مورد شخص شما حرف
نمیزند. این سخنان بیشتر از ترس، استرس، سردرگمی یا علایق خودشان نشات گرفته میشوند.
بعضی
خواستههای شما جز یک میل زودگذر نیستند و اگر به آنها نرسید اتفاق خاصی نمیافتد.
با
خارج شدن از حباب شخصی میتوان از کنار لذتهای کوتاه مدت عبور و زندگی را چیزی
فراتر از این لذتها و ماورای راحتی پیدا کرد. افرادی که توانستهاند از حباب خود
خارج شوند در حقیقت از ترسهای خود عبور کردهاند و از چالش و رنج کشیدن برای
رسیدن به هدف استقبال خواهند کرد. این افراد اهداف خود را خارج از دایرهی فردی
تعریف میکنند و به دنبال تاثیرگذاری بر محیط یا به طور کلی دنیای اطراف خود هستند.
بهرهوریهای
فردی را میتوان به دنیای اطراف پیوند زد. به عنوان نمونه آموزشهایی را که در
مورد تغذیهی سالم، زندگی راحت و پیدا کردن هدف دریافت کردهاید هم در زندگی شخصی
و هم در بهبود زندگی اطرافیان شما کاربرد دارند.
با
خروج از حباب تمرکز را از روی خود به چیزهای دیگر منتقل میکنید و دنیای اطراف خود
را با دیدی متفاوت مشاهده خواهید کرد. اما این عمل چه ربطی به پیدا کردن هدف زندگی
دارد؟
دید
وسیعتر و هدف زندگی
تفکر
متفاوت و هدف در زندگی
وقتی
که از حباب خود خارج شدید و دنیا را با دیدی جدید تجربه کردید میتوان مسیر جدیدی
را شروع کرد:
نیاز
انسانهای اطراف خود را میبینید و رنجهای آنها را احساس خواهید کرد.
تلاش
خود را برای توجه به افراد و کاهش رنجهای آنها زیادتر میکنید.
برای
افزایش مهارتها تلاش میکنید تا به وسیلهی همین مهارتها بر دنیای اطراف تاثیر
بگذارید.
تمام
کارهای روزانهی خود را به مسالهی مهمتری پیوند میزنید و هدف را در نهایت
تاثیرگذاری بر محیط اطراف تعریف میکنید. وقتی هدف از روی فرد برداشته میشود و به
سمت جامعهی بزرگتری حرکت میکند انگیزهی فردی بیشتر خواهد شد. ما باید از حباب
خود خارج شویم، نگاه را از خود برداریم و به سمت هدفهای بزرگتری جلب کنیم.
در
این مسیر اهمیتی ندارد که چه مهارتی دارید یا چه شغلی را انتخاب میکنید، مهم هدفهای
بزرگتری هستند که شما برای آنها فعالیت میکنید. شاید در زندگی خود چندین بار
شغل عوض کنید و حرفههای جدیدی یاد بگیرید، با این حال هدف اصلی شما هیچ وقت تغییر
نمیکند. در تمامی این مراحل شما از خود عبور میکنید، یاد میگیرید و به سمت
تغییر حرکت میکنید.
پیدا
کردن هدف در زندگی
به
نظر میرسد خارج شدن از حباب مزایای زیادی به همراه دارد، اما طی کردن این مسیر به
هیچ وجه آسان نیست.
در
قدم اول باید موقعیت خود را تشخیص دهید، آیا در حباب قرار گرفتهاید؟ هر موقع که
عصبانی، ناراحت، ناامید یا نسبت به آینده و اطراف خود بیمناک هستید، هر موقع در
انجام کارهای خود تنبلی میکنید یا آرزوی تغییر رفتار دیگران نسبت به خود را دارید
احتمالا در حباب شخصی خود گرفتار شدهاید. این نشانهها بازگو کنندهی وضعیت شما
در دنیای اطراف و احساسات شما هستند. به این نشانهها میتوان علائق شخصی هم اضافه
کرد، زمانیکه علائق شما به تمام اتفاقات مهم اطراف شما ارجحیت پیدا میکند یعنی در
مرکز حباب قرار دارید.
در
مرحلهی دوم به جای غر زدن و متهم یا قضاوت کردن بقیه، سعی کنید رفتار آنها را
درک کنید. در این مرحله پی خواهید برد که چقدر خواستهها و مشکلات شما در برابر
آدمهای اطرافتان ناچیز است. پس به جای اینکه همه چیز را از منظر خود ببینید سعی
کنید به یک تصویر جامع از شرایط برسید.
در
مرحلهی بعد فقط برای شادی بقیه تلاش کنید، همانطور که خود دنبال شادی هستید.
در
آخر هم به این موضوع فکر کنید که چطور باید به بقیه کمک کرد؟ چطور باید مرهم درد
آدمهای اطراف خود شد؟ بعضی وقتها یک توجه ساده، حضور در کنار فرد یا گوش دادن به
حرف دل یک نفر کمک زیادی به حساب میآیند. پس نباید حتما به مسائل مالی توجه کرد و
تا حرف پول درمیان آمد پا پس کشید. کاری کنید که لبخند بر لب بقیه بنشیند و جزوی
از دنیای آنها شوید. اینجاست که خود شما هم لذت میبرید.
به گزارش زومیت و به نقل از لایف هکر، احتمالا هر کدام از ما هم چندین کتاب، مجله یا حداقل صفحات اینترنتی در مورد موفقیت و پیدا کردن هدف در زندگی مطالعه کردهایم. با این حال هیچ کدام از این مطالب تغییری در زندگی شما ایجاد نکردهاند. قصد این مقاله دادن راهحلهای چند مرحلهای و تضمینی و این چنین مطالبی نیست. نویسنده مقاله سعی میکند تا یک روش ساده و یک مرحلهای را برای تغییر زندگی فردی معرفی کند؛ روشی کوتاه با تاثیرگذاری فراوان.
یک قدم تا پیدا کردن هدف
حباب کلیدواژهی اصلی این روش و استعارهای از دنیای شخصی فرد است. راهحل مقاله هم ساده به نظر میرسد؛ از حباب شخصی خود بیرون بیایید.
حباب شخصی شما دنیایی است که در آن زندگی میکنید. در این دنیای شخصی شما در مرکز قرار میگیرید و علایق و آرزوهایی مثل کسب ثروت، جذابیت ظاهری و لذتهای شخصی دغدغهی اصلی شما به حساب میآیند. دنیای شخصی شما تمام جنبههای زندگی شما را احاطه کرده است و برای خواستههای خود در این محدوده دنبال دلیل نمیگردید.
حباب شخصی
بنابراین وقتی دوستتان در مورد چاقی شما نظر میدهد ناراحت میشوید و احساس شرمساری میکنید؛ در حباب شخصی زیبایی ظاهری یک ارزش تلقی میشود و لاغری یا خوش اندام بودن معیار این ارزش است و هر چیزی که این ارزشها را قضاوت کند موجب ناراحتی شما میشود.
مشکلاتی که این حباب شخصی را برای شما ایجاد میکند:
در حباب شخصی دنبال راحتی و خوش گذرانی هستید. به خاطر همین هم غذاهای ناسالم میخورید، سیگار میکشید یا کارهایی انجام میدهید که فقط در لحظه به مذاق شما خوش بیاید.
احساس از دست رفتن آسایش در اکثر مواقع باعث استرس در فرد میشود. این حالت به خصوص زمانی که در موقعیتی ناآشنا قرار میگیرید بیشتر است.
فکر مداوم به موفقیت، ترس بیشتری از شکست را در پی دارد. در نتیجه ریسک کمتری را متحمل میشوید.
در مورد حرفهای دیگران قضاوت میکنید و آنها را به خود نسبت میدهید. همین عامل باعث تنشهای روحی و فردی خواهد شد.
انتظار دارید به اهداف خود برسید. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا دیگران اجازهی آن را ندهند سریعا عصبانی خواهید شد.
بیرون آمدن از حباب
اگر بتوانیم از این حباب خارج شویم و مسائل را بدون تمرکز روی خود مشاهده کنیم نتایج زیر را در پی خواهد داشت:
اگر کسی در مورد چیزی حرف زد یا نظری داد لزوما منظوری ندارد و در مورد شخص شما حرف نمیزند. این سخنان بیشتر از ترس، استرس، سردرگمی یا علایق خودشان نشات گرفته میشوند.
بعضی خواستههای شما جز یک میل زودگذر نیستند و اگر به آنها نرسید اتفاق خاصی نمیافتد.
با خارج شدن از حباب شخصی میتوان از کنار لذتهای کوتاه مدت عبور و زندگی را چیزی فراتر از این لذتها و ماورای راحتی پیدا کرد. افرادی که توانستهاند از حباب خود خارج شوند در حقیقت از ترسهای خود عبور کردهاند و از چالش و رنج کشیدن برای رسیدن به هدف استقبال خواهند کرد. این افراد اهداف خود را خارج از دایرهی فردی تعریف میکنند و به دنبال تاثیرگذاری بر محیط یا به طور کلی دنیای اطراف خود هستند.
بهرهوریهای فردی را میتوان به دنیای اطراف پیوند زد. به عنوان نمونه آموزشهایی را که در مورد تغذیهی سالم، زندگی راحت و پیدا کردن هدف دریافت کردهاید هم در زندگی شخصی و هم در بهبود زندگی اطرافیان شما کاربرد دارند.
با خروج از حباب تمرکز را از روی خود به چیزهای دیگر منتقل میکنید و دنیای اطراف خود را با دیدی متفاوت مشاهده خواهید کرد. اما این عمل چه ربطی به پیدا کردن هدف زندگی دارد؟
دید وسیعتر و هدف زندگی
تفکر متفاوت و هدف در زندگی
وقتی که از حباب خود خارج شدید و دنیا را با دیدی جدید تجربه کردید میتوان مسیر جدیدی را شروع کرد:
نیاز انسانهای اطراف خود را میبینید و رنجهای آنها را احساس خواهید کرد.
تلاش خود را برای توجه به افراد و کاهش رنجهای آنها زیادتر میکنید.
برای افزایش مهارتها تلاش میکنید تا به وسیلهی همین مهارتها بر دنیای اطراف تاثیر بگذارید.
تمام کارهای روزانهی خود را به مسالهی مهمتری پیوند میزنید و هدف را در نهایت تاثیرگذاری بر محیط اطراف تعریف میکنید. وقتی هدف از روی فرد برداشته میشود و به سمت جامعهی بزرگتری حرکت میکند انگیزهی فردی بیشتر خواهد شد. ما باید از حباب خود خارج شویم، نگاه را از خود برداریم و به سمت هدفهای بزرگتری جلب کنیم.
در این مسیر اهمیتی ندارد که چه مهارتی دارید یا چه شغلی را انتخاب میکنید، مهم هدفهای بزرگتری هستند که شما برای آنها فعالیت میکنید. شاید در زندگی خود چندین بار شغل عوض کنید و حرفههای جدیدی یاد بگیرید، با این حال هدف اصلی شما هیچ وقت تغییر نمیکند. در تمامی این مراحل شما از خود عبور میکنید، یاد میگیرید و به سمت تغییر حرکت میکنید.
پیدا کردن هدف در زندگی
به نظر میرسد خارج شدن از حباب مزایای زیادی به همراه دارد، اما طی کردن این مسیر به هیچ وجه آسان نیست.
در قدم اول باید موقعیت خود را تشخیص دهید، آیا در حباب قرار گرفتهاید؟ هر موقع که عصبانی، ناراحت، ناامید یا نسبت به آینده و اطراف خود بیمناک هستید، هر موقع در انجام کارهای خود تنبلی میکنید یا آرزوی تغییر رفتار دیگران نسبت به خود را دارید احتمالا در حباب شخصی خود گرفتار شدهاید. این نشانهها بازگو کنندهی وضعیت شما در دنیای اطراف و احساسات شما هستند. به این نشانهها میتوان علائق شخصی هم اضافه کرد، زمانیکه علائق شما به تمام اتفاقات مهم اطراف شما ارجحیت پیدا میکند یعنی در مرکز حباب قرار دارید.
در مرحلهی دوم به جای غر زدن و متهم یا قضاوت کردن بقیه، سعی کنید رفتار آنها را درک کنید. در این مرحله پی خواهید برد که چقدر خواستهها و مشکلات شما در برابر آدمهای اطرافتان ناچیز است. پس به جای اینکه همه چیز را از منظر خود ببینید سعی کنید به یک تصویر جامع از شرایط برسید.
در مرحلهی بعد فقط برای شادی بقیه تلاش کنید، همانطور که خود دنبال شادی هستید.
در آخر هم به این موضوع فکر کنید که چطور باید به بقیه کمک کرد؟ چطور باید مرهم درد آدمهای اطراف خود شد؟ بعضی وقتها یک توجه ساده، حضور در کنار فرد یا گوش دادن به حرف دل یک نفر کمک زیادی به حساب میآیند. پس نباید حتما به مسائل مالی توجه کرد و تا حرف پول درمیان آمد پا پس کشید. کاری کنید که لبخند بر لب بقیه بنشیند و جزوی از دنیای آنها شوید. اینجاست که خود شما هم لذت میبرید.