سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "واقعیتی بزرگ‌تر از شکست آل سعود"

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 17 خرداد ماه سال 1395.
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "واقعیتی بزرگ‌تر از شکست آل سعود"
درادامه مقالات سیستماتیک که در روزی نامه جمهوری اسلامی علیه عربستان تهیه وتنظیم می شود دلایل گوناگون دارد که قطع رابطه باعربستان که ناشی ازتهاجم گروه های فشار وابسته به پاسداران به سفارت و کنسوی عربستان درمشهد بود موجب تشدید تخاصمات میان دو کشور شده است. به ویژه اینکه چون عربستان زیر بار شرایط تحمیلی زائران اعزامی ازا یران به مراسم حج درمکه نرفت و تسلین نشد . چون این زائران که دربین شان پاسداران اطلاعاتی هم اعزام می شوند به دستور خامنه ای  موظف هستند با شعار اصل برائت از مشرکین فریاد مرگ بر آمریکاو اسراییل سرد هندو موجب اغتشاش درمراسم حج در مکه و ناامنی وبی ثباتی عربستان شود . همچنین چون عربستان از مخالفان سوری حمایت می کند وتأکید بربرکناری بشاراسد جنایتکار می کند افزایش کشته های پاسداران در سوریه و عدم موفقیت وپیروزی حوثی های یمنی شده  که از سوی پاسداران مسلح شده اند .  بعلاوه  اختلاف دوکشور در مورد حضور سپاه قدس در عراق که عامل جنگ داخلی وناامنی وبی ثباتی عراق وبدتر باعث پیدایش داعش شد . بنابراین سرمقاله نویس ازموضع عقده گشایی وفرافکنی و دفاع ازهم پیمانان سوریه وحوثی های یمنی علیه عربستان قلمفرسایی کرده است .همینطور تلاش کرده با سیاست برج مقابل بارو که گویا عربستان ازعدم همکاری ترکیه و آمریکا درا ئتلاف حمله به حوثی های یمنی ناراضی است بهره برداری سیاسی به نفع رژیم وارونه ی ولایت فقیه کند.
شاهزاده «محمد بن نایف» ولیعهد عربستان طی سخنانی به شکست سنگین در یمن و سوریه اعتراف کرد ولی مسئولیت ناکامی‌ها را به گردن دیگران انداخت. وی که در حاشیه نشست مشورتی سران شورای همکاری خلیج فارس سخن می‌گفت، مسئولیت ناکامی در یمن را برعهده سایر کشورهای عضو ائتلاف طوفان قاطعیت گذاشت که نه تنها به تعهداتشان عمل نکردند بلکه از انجام دقیق ماموریت‌های محوله نیز شانه خالی کردند. به همین دلیل عملیات طولانی شده و از کنترل خارج گردیده است. بن نایف حتی آمریکا و ترکیه را هم در ماجرای سوریه متهم به فریبکاری نمود که برای ساقط کردن بشار اسد وعده‌های اطمینان بخشی می‌دادند که ریاض بر روی آن حساب می‌کرد اما این وعده‌ها هرگز محقق نشد. وی به تلخی و دردناکی وضعیت حاضر اشاره کرد که ریاض ناچار است در سیاست‌ها و عملکرد خود تجدیدنظر کند و اگر شرایط ایجاب کند، امتیازات دردناکی بدهد تا پرونده‌ها بسته شود و ریاض بیش از اینها متضرر نشود.
اگرچه دربار سعودی در دوره حاکمیت ملک سلمان شاید هرگز روی آرامش و ثبات به خود ندیده و عموماً شاهد جنگ قدرت میان محمد بن نایف ولیعهد و طرفدارانش از یکسو و محمد بن سلمان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع از سوی دیگر بوده است لکن تنازعات درون دربار تا این اندازه انعکاس بیرونی آنهم در سطح رسانه‌ای نداشته است. اینکه چنین مواضعی در پایگاه اینترنتی روزنامه الوطن بازتاب داشته باشد، نشانگر آنست که جنگ قدرت درون خاندان سعودی وارد مراحل پیچیده و تعیین کننده‌ای شده است.
این نکته به ویژه با در نظرگرفتن وضعیت نابسامان سلامت ملک سلمان بسیار اهمیت دارد و نشان می‌دهد ولیعهد عربستان درصدد زمینه‌سازی رسانه‌ای با اهداف سیاسی – اجتماعی علیه جانشین خود یعنی محمد بن سلمان است و خود را برای شرایط پس از اعلام مرگ ملک سلمان آماده می‌کند. گزارش‌ها حاکیست که ملک سلمان از چند بیماری همزمان از جمله زوال عقل، پارکینسون و... رنج می‌برد که مرتباً تحت نظارت‌های ویژه قرار دارد و طی روزهای اخیر ممنوع‌الملاقات نیز شده است.
حتی اگر مقامات ارشد سعودی هم به این واقعیت‌های عینی و ملموس در منطقه اعتراف نمی‌کردند، کاملاً آشکار است که دربار سعودی نه تنها در محیط پیرامونی که حتی درون خانواده سلطنتی نیز دچار بحران‌های شدید و فزاینده‌ای است که راهکار روشنی برای خروج از بن‌بست، در اختیار ندارد. با وجود آنکه اندکی بیش از یکسال است که ملک سلمان به قدرت رسیده ولی تقریباً تمامی دوران حاکمیتش به جنگ، توطئه، شرارت و جنایت سپری شده است. سرمایه‌گذاری بدفرجام در جنگ یمن، سوریه، عراق و لیبی به همراه توطئه چینی و شرارت در لبنان و بحرین، فضائی جهنمی در دیپلماسی تهاجمی آل سعود ایجاد کرده است. به علاوه ریاض با همین روحیه و عملکرد خصمانه در تعامل با همسایگان در مسیری قرار گرفته که علیرغم اهمال کاری‌ها و ندانم کاری‌ها در قلمرو مناسبات منطقه‌ای و حتی بی‌کفایتی در برگزاری مراسم حج نیز از موضعی طلبکارانه و به شدت غیرقابل دفاع، سعی در توجیه عملکرد خود و متهم کردن دیگران دارد. آل سعود بارها متحدان خود در ائتلاف نیم بند طوفان قاطعیت را به خاطر عدم بمباران دقیق مناطق مسکونی و کاهش تلفات انسانی در یمن شماتت کرده که چرا بمب‌های خود را به هدر داده‌اند و نتوانسته‌اند یا نخواسته‌اند تلفات سنگین‌تری را بر مردم مظلوم و بی‌دفاع یمن تحمیل نمایند یا بمب‌های خود را در بیابانها رها کرده‌اند!
این یک اتهام نیست بلکه حتی امروز هم بن نایف دقیقاً به همین دلیل، ناکامی و شکست در یمن را توجیه می‌کند و آنرا رمز عدم موفقیت در باز گرداندن «منصور هادی عبدربه» رئیس‌جمهور خائن و فراری سابق به یمن معرفی می‌نماید.
اوضاع آل سعود در مورد سوریه رقت بارتر است. امروزه حتی غرب و مشخصاً آمریکا و اتحادیه اروپا هم به تصریح از نقش آل سعود در تشکیل، عضوگیری، آموزش، تجهیز و حمایت گروه‌های تروریستی سخن می‌گویند و آنرا مورد نکوهش قرار می‌دهند ولی ریاض با اعلام یک ائتلاف کاغذی از 34 کشور برای مبارزه نفس گیر علیه تروریسم! دنیا را متعجب ساخت که بانیان و حامیان تروریسم ناگهان تغییر موضع داده و نه تنها خواستار سرکوب تروریسم هستند بلکه مایلند پرچمدار این مبارزات نفس گیر معرفی شوند!
ریاض بارها خواستار اعزام نیروی زمینی و اعلام جنگ تمام عیار علیه سوریه و به نفع تروریست‌ها شد و حتی هزاران مزدور از چند ملیت را در پایگاه هوائی «اینجرلیک» ترکیه سازماندهی و آماده عملیات نمود این برنامه‌ریزی‌ها اگرچه با همکاری ترکیه و چند رژیم فاسد دیگر منطقه و فرا منطقه همراه شد ولی به خاطر نگرانی‌های واشنگتن درباره پیامدهای ناخواسته‌ای که یک جنگ در سرزمین‌های ژئواستراتژیک خاورمیانه با حضور قدرت‌های متخاصم در مقیاس جهانی ممکن است به همراه داشته باشد، آمریکا در ورود به جنگ زمینی و صدور مجوز برای متحدین و مزدوران منطقه‌ایش در این مقوله هنوز هم دچار تردیدهای جدی است.
هنوز هم وزیر دفاع 25 ساله عربستان برای تشدید عملیات نظامی در سوریه در حمایت از تروریست‌ها پای بر زمین می‌کوبد و خواستار به راه انداختن حمام خون در عراق و سوریه است ولی آمریکا در عین حمایت آشکار و نهان از تروریست‌ها و حتی ارسال کمک‌های تسلیحاتی و تدارکاتی از زمین و هوا، حاضر نیست نظامیان خود را به باتلاق تازه‌ای در منطقه اعزام کند.
اینکه ولیعهد عربستان رسماً در سوریه و یمن اعلام شکست می‌کند ولی وزارت دفاع و ارتش سعودی همچنان به شرارت در یمن و در پشت مرزهای مشترک ترکیه و اردن با سوریه سرگرم است، نشانگر اوج اختلاف درون دربار سعودی و خاندان آل سعود است. اکنون ناکامی آل سعود به قدری محرز و آشکار شده که حتی متحدین عربستان از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا آنرا به وضوح اعلام کرده‌اند و خواستار پایان دادن به این شرارت‌ها به هر صورت ممکن شده‌اند. هر چند غرب همواره از تروریسم بیشترین سوءاستفاده‌های ممکن را به عمل آورده لکن امروزه به خاطر بدنامی و رسوائی آل سعود و همدستانش، سعی دارد حساب خود را تا سرحد ممکن از این رسوائی‌ها جدا کند ولی اهداف خود را به صورتی دیگر با طرحی متمایز و تحت پوششی دیگر پیگیری کند. واقعیت اینست که آل سعود در جریان فعالیت‌های تروریستی تحت پوشش با افکار سلفی – تکفیری و با هدایت وهابیون بسیار منفور و بی‌آبرو شد. به گونه‌ای که امروزه حتی حامیان همیشگی آل سعود هم از همدستی با آنها تبری می‌جویند، بدین ترتیب آنچه ولیعهد عربستان از آن به عنوان شکست یاد می‌کند، فقط یک شکست نظامی نیست بلکه یک رسوائی بزرگ و تاریخی است که نشان می‌دهد موجودیت آل سعود ملازم جنایت، خیانت و شرارت است. این واقعیتی بزرگ و دردناک است که ابعاد شکست نظامی آل سعود در جبهه و پشت جبهه را پررنگ‌تر می‌کند.