مقابله با زمینه‌های خودکشی؛ از فکر تا اقدام

 

دکتر محمدرضا رئیسی - روانشناس
مقابله با زمینه‌های خودکشی؛ از فکر تا اقدام

تهران- ایرناپلاس- از نخستین ماه‌های همه‌گیری ویروس کرونا و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن، بحث بهداشت روانی در کنار سلامت جسمی مطرح شد؛ بسیاری از کارشناسان، قرنطینه‌های طولانی‌مدت، تنهایی، نبود ارتباط با خانواده و دوستان، از دست دادن شغل و محدودیت‌های اجتماعی را زمینه‌ساز بروز و گسترش مشکلات روانی دانسته و نسبت به گسترش آن ابراز نگرانی کردند.

در این میان، برخی از صاحب‌نظران از «سونامی بیماری‌های روانی» حین و بعد از پایان همه‌گیری کرونا نام بردند. در کنار آمار مربوط به خشونت‌های خانگی و رواج بیش از حد برخی اختلال‌های اضطرابی و وسواسی، یکی از دلنگرانی‌های روانشناسان، خودکشی افراد در شرایط ویژه کنونی است.

با توجه به برخی اخبار و مشاهده‌های میدانی و در فقدان آمار رسمی، به نظر می‌رسد موضوع سلامت روان و از جمله خودکشی، مورد غفلت قرار گرفته و تلاشی مضاعف برای مقابله با آن احساس می‌شود. در این مطلب، مروری گذرا داریم به زمینه‌ها و راهکارهای لازم هنگام یا پیش از مواجهه با خودکشی (خود یا دیگری) و راه‌های برخورد علمی و مناسب با آن:

الف - زمینه‌ها و دلایل: از بیماری روانی تا عدم حمایت اجتماعی
اگر خودکشی را تلاشی آگاهانه برای پایان دادن به زندگی شخص از سوی خود بدانیم که ممکن است این تلاش به اقدام تبدیل شود یا فقط به شکل احساسی در فرد بماند، آنچه اهمیت دارد دانستن دلایل و زمینه‌های شکل‌گیری این پدیده است.
جامعه‌شناسان، جرم‌شناسان، روان‌شناسان و آسیب‌شناسان دلایل و علل گوناگونی را برای خودکشی بیان می‌کنند که از جمله: نداشتن مهارت حل مساله، تاب‌آوری پایین، عدم ارتباط اجتماعی، تنهایی، عدم مدیریت هیجانات مثل خشم، ادامه‌دار بودن استرس یا اضطراب، نداشتن مهارت سازگاری، اختلال‌های روانی، بیماری‌های جسمی، ارتباط‌های ناسالم، سوء‌مصرف مواد مخدر، ناامیدی، شکست در تجارب عاطفی یا شغلی، سابقه خانوادگی خودکشی، مرگ یک عزیز، از دست دادن یک رابطه مهم، از دست دادن شغل، احساس حقارت شدید، تجاوز یا سوء استفاده جنسی، فقر فرهنگی یا اقتصادی، تبعیض یا احساس تبعیض و ...

به این ترتیب عامل مشترک واحد یا مشخصی برای خودکشی وجود ندارد و در فرهنگ‌های مختلف زمینه‌های گوناگونی برای آن برشمرده‌اند؛ با این حال شاید بتوان احساس شدید ناامیدی و افسردگی را یکی از مهمترین عوامل منتهی به خودکشی دانست و در کنار آن عوامل شخصی یا اجتماعی دیگر را درنظر قرار داد.

توجه به این نکات می‌تواند راهکارهای مقابله با خودکشی یا کاهش آن را درپی داشته باشد.

ب - راهکارهای کلی: از فعالیت اجتماعی تا مهارت‌های زندگی
اگر خودکشی را به عنوان یک آسیب فردی و اجتماعی در نظر بگیریم، در کنار توجه به معضلات اقتصادی و معیشتی، برخی رویه‌های سیاسی-اجتماعی و نیز مولفه‌های فرهنگی، مهمترین راهکارهای مقابله‌ای از این قرار است:

۱. آگاهی دادن به خانواده‌ها
اطلاع خانواده و شناخت دلایل و حالات فردی که قصد یا فکر خودکشی دارد ضروری‌ترین اقدام است، تا به محض بروز نشانه‌ها و علائم هشدار دهنده، اقدام مناسب انجام شود. بدیهی است تا زمانی که نشانه‌های خودکشی شناخته نشود، نمی‌توان برای آن چاره‌ای اندیشید یا از آن پیشگیری کرد.

۲. آموزش دائمی
آموزش مداوم مهارت‌های زندگی مانند مهارت حل مساله، کنترل احساسات، تقویت عزت نفس و ... از سوی متولیان آموزش و رسانه‌ها یکی دیگر از پیش نیازهای مقابله یا کاهش خودکشی است.

۳. تشویق به حضور در جمع
بین خودکشی و فعالیت اجتماعی رابطه معکوسی برقرار است؛ هرچه فرد تنهاتر و منزوی‌تر باشد احتمال خودکشی او بیشتر می‌شود. بنابراین یکی از موثرترین روش‌های کاهش آمار خودکشی، تشویق افراد به حضور موثر و شاداب در اجتماع است. در شرایط کرونایی می‌توان از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های آنلاین برای این منظور استفاده کرد.

۴. توجه ویژه به گروه‌های پرخطر
نوجوانان و زنان جزو گروه‌هایی هستند که بیشترین احتمال خودکشی را دارند؛ توجه ویژه به مشکلات این گروه‌ها، می‌تواند تاحدی از بار خودکشی بکاهد.

۵. توجه به سلامت روان
اگر نگوییم همه، لااقل بیشتر افرادی که فکر خودکشی دارند یا اقدام به آن می‌کنند، با یک یا چند مشکل روان‌شناختی مواجه‌اند که مهمترین آن افسردگی است. اگر سیاستگزاران در پی کاهش خودکشی هستند، چاره‌ای ندارند جز اینکه موضوع بهداشت روان و توجه ویژه به اختلال‌هایی همچون افسردگی، اضطراب، وسواس، فوبیا، پرخاشگری و ...را در نظر قرار دهند. بیمه کردن خدمات روان‌شناسی و مشاوره و توجه ویژه به مداخلات روانپزشکی و روان‌درمانی در همین مقوله می‌گنجد.

۶. تشکیل گروه‌های یاری
استفاده از گروه‌ها و جمع‌های کوچک همچون آنچه در انجمن‌های معتادان ناشناس(NA) شکل گرفته، به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با خودکشی مطرح شده است. بسیاری از افرادی که از تنهایی، «درد روان» و ناامیدی زیاد رنج می‌برند، احتمالا تنها، کسانی را برای تعامل می‌پسندند که نوعی «همدردی» یا حس مشترک داشته و از دید آنها، قادر به درک متقابل باشند.

۷. ننگ‌زدایی از بیماری روانی
یکی از ریشه‌دارترین مشکلات بیشتر جوامع از جمله ایران، ننگ و عار دانستن بیماری روانی یا حتی مراجعه به مشاور و روانشناس است. تا زمانی که قبح مصنوعی و ریشه‌دار «روان هراسی» شکسته نشود، نمی‌توان امیدی به کاهش اختلالات و به تبع آن، کاهش خودکشی داشت.  

پ - راهکارهای مداخله‌ای؛ از تشخیص اولیه تا اورژانس
در شرایطی که به طور ویژه با خودکشی (یا فکر به خودکشی) مواجه می‌شویم، مطابق پروتکل‌های بهداشتی اقدامات زیر لازم است:

۱. برای خود
هرگونه فکر یا تصویری از خودکشی یا شیوه‌های انجام آن و یا حالات و تصورات مرتبط با آن، در صورتی که تکرارشونده و مداوم باشد، نشان‌دهنده خطر است. در این شرایط لازم است هرچه سریعتر به نزدیک‌ترین پزشک، روانشناس یا اورژانس مراجعه کرده و موضوع را بدون ابهام مطرح کنیم. تماس با اورژانس اجتماعی نیز یکی از بهترین راه‌های مقابله‌ای در این شرایط است.
پس از رفع خطر اولیه، لازم است جلسه‌های مشاوره برای ریشه‌یابی مشکل منتهی به فکر خودکشی و راه‌های رفع آن و یا مصرف داروهای تجویزی از سوی متخصص پیگیری شود. بد نیست گاهی یکی از دوستان یا نزدیکان آگاه را در این مواقع در جریان قرار داد.

۲. برای دیگری
اگر یکی از اطرافیان شما به‌گونه‌ای غیرمتعارف گوشه‌گیر، کم‌حرف، افسرده، ناآرام، ناامید و سرخورده است، مدام حرف از شکست می‌زند، از مشکلات شکایت دارد و هیچ آینده‌ای را متصور نیست، مراقب باشید!
هرگونه فکر یا سوال یا تصور خودکشی را که او به شما منتقل می‌کند، جدی بگیرید؛ حتی اگر فکر می‌کنید نمایشی یا برای جلب توجه است. در نخستین فرصت او را به یک پزشک یا روان‌شناس ببرید یا اگر خطر خیلی حاد است از اورژانس اجتماعی یا اورژانس روانپزشکی کمک بگیرید. پس از این اقدامات، پایش و ادامه جلسه‌های مشاوره یا معالجه را به طور جدی دنبال کنید.

هرگز کسی را که سابقه اقدام به خودکشی دارد ملامت، سرزنش، متهم، مقصر و محکوم نکنید؛ این رفتار تنها باعث تکرار خودکشی خواهد شد.