چالشهای پیش روی طالبان؛ «امارت اسلامی» چگونه بر افغانستان حکم میراند؟۱۰-شهریور-۱۴۰۰
پرسش درباره آینده افغانستان تحت حاکمیت طالبان، سیاستمداران و تحلیلگران را به فکر فروبرده است. اینکه دولت جدید طالبان همچون نخستین امارت اسلامی خواهد بود یا از آن متفاوت است و تفاوتهای احتمالی در چیست، دستکم یکی از مهمترین سوالات در روابط بینالملل است.
«بازتاب»؛ آرش صفار- وبسایت «العربیه الجدید» در یادداشتی به بررسی چالشهای حکومت طالبان بر افغانستان پرداخته است.
این یادداشت با اشاره به ممنوعیت تحصیل دختران بالای ۱۰ سال، موسیقی، رادیو، تلویزیون و سینما در دولت طالبان در دهه ۹۰ میلادی، به این نکته اشاره میکند که دومین حضور این گروه در کابل در حالی در جریان است که جنگجویان طالب، با تجهیزات آمریکایی غنیمتی عکس سلفی میگیرند و تصویر خود را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند.
مطابق این یادداشت، در اواخر دهه ۱۹۹۰، اگر زنی بدون همراهی مردی از محارم خود از خانه بیرون میرفت، با شلاق جنگجویان طالبان مواجه میشد؛ اکنون، رهبران گروه به محض ورود به کابل در مصاحبه با خبرنگاران زن ظاهر شدند.
والی جدید طالبان در قندهار اعلام کرده است که «هیچ کس به خاطر ریش، مو و گوش دادن به موسیقی تهدید نخواهد شد و روحانیون مذهبی آنها را به آرامی برای دوری از گناهان راهنمایی خواهند کرد».
در همین حال، سخنگوی طالبان در دوحه عکسی را در حساب توئیتر خود از رفتن دختران به مدرسه به اشتراک گذاشته است.
با این حال، بیشتر ناظران همچنان محتاط هستند. گزارشهایی وجود دارد که بر اساس آن، جنگجویان طالبان خانه به خانه در جستجوی کارکنان سابق دولت افغانستان و کشورهای غربی هستند؛ مدارکی از دستگیری و ارعاب از جمله علیه اقلیت هزاره منتشر شده است.
این امر سبب شده است که در عین خوشبینی برخی نسبت به تغییر رویکرد طالبان، عدهای نگران باشند که گروه هر لحظه ممکن است به شیوه سابق باز گردد.
به باور نویسنده یادداشت، دو دهه جنگ با دولت افغانستان شرکای خارجی آن از یک سو و مذاکرات طولانی با ایالاتمتحده در همین دوره سبب شده است که طالبان در تحقق آرمان خود مصمم و قاطع باشد.
علیرغم مرگ «ملا عمر» و بسیاری دیگر از رهبران گروه، بسیاری از رهبران قدیمی همچنان حضور دارند و نفوذ خود را صفوف «جنبش» حفظ کردهاند.
«اسفندیار میر»، پژوهشگر امنیت در جنوب آسیا در دانشگاه استانفورد با اشاره به حضور بسیاری از رهبران دهه ۹۰، بر این باور است که از آخرین بار که این گروه قدرت را در دست داشتند، تداومهای بسیاری زیادی تا همین امروز وجود دارد.
یادداشت العربیه الجدید به این موضوع تأکید میکند که ایدئولوژی طالبان تا حد زیادی همان چیزی است که از در دهه ۱۹۹۰ بر بیشتر قلمرو کشور سلطه داشت.
از زمان آغاز مذاکرات با آمریکا، هیئت طالبان در مورد نوع سیستم حکومتی که به دنبال آن است، اطلاعات زیادی ارائه نکرده است.
به گفته اسفندیار میر، ارزشهای اصلی طالبان با گذشته یکسان است؛ آنها به امارت اسلامیِ خود بسیار متعهد هستند و رهبر خود را بیش از یک رهبر سیاسی، یک رهبر عالی مذهبی میدانند.
از زمان آغاز پیشرویهای گروه تا تصرف کابل نیز، طالبان کارنامه متناقضی داشته است؛ جنایت در اسپین بولدک و لشکرگاه از یک سو و برخورد با مردم هرات و «اسماعیل خان» از سوی دیگر، بیش از هر چیز نشاندهنده تناقضات در کارنامه گروه است.
اکثر مردم از نحوه حکومت طالبان نگرانند و حکومت یکی از بزرگترین چالشهایی است که این گروه پس از برطرف شدن مستی پیروزی با آن روبهرو خواهد شد.
«توماس جانسون»، استاد امنیت ملی در مدرسه نیروی دریایی معتقد است درحالی که طالبان هیچ ایدهای برای حکومت کردن ندارند، به واسطه سالها قرار داشتن در جایگاه دولت در سایه، برخی مهارتهای حکمرانی و طرحی کلی از سازمان اداری حکومت را دارا هستند.
به علاوه در شرایطی که افغانستان با خشکسالی، کرونا، فقر فزاینده و خزانه خالی دست به گریبان است، توانایی طالبان برای حکمرانی موثر بر کشور با چالش جدی روبهرو است.
اسفندیار میر هم معتقد است که طالبان در قالب دولت در سایه خدماتی را به مردم ارائه میدادند، اما اداره کل ساختار بروکراسی بازمانده از «جمهوری اسلامی افغانستان» از اساس کار متفاوتی است.
به باور او چالش دیگر خروج اکثریت افغانهایی که با بهرهمندی از دانش اداری مدرن، «ستون فقرات دولت افغانستان در دو دهه گذشته» را تشکیل میدادند. فقدان چنین افرادی ظرفیت بروکراسی کشور را به شدت کاهش میدهد.
طی روزهای پس از تصرف کابل، قدرت خرید اکثر مردم کاهش یافته است، زیرا نقدینگی اکثر آنها تمام شده است. اینکه طالبان چگونه دولت خود را تأمین مالی میکند، معضل دیگری است که این گروه شبه نظامی با آن روبهرو است.
مطابق یادداشت، آمریکا اعلام کرده است که ۹/۵ میلیارد دارایی افغانستان را مسدود میکند؛ توماس جانسون معتقد است که چین ممکن است به طالبان کمک مالی کند. همچنین طالبان برای دسترسی به کمکها و منابع مالی نیازمند به رسمیتشناسی بینالمللی است و بنابراین «احتمالا برخی از سیاستها و رفتارهای وحشیانه خود را تعدیل کنند».
حمل پرچم های طالبان توسط پسری در کابل
طالبان در ۲۰ سال گذشته، به ویژه از زمان آغاز مذاکرات با آمریکا و حضور در صحنه بینالمللی، هم از لحاظ دیپلماتیک و هم از نظر سیاسی تقویت شده است.
ضرب الاجلی که دولت بایدن برای خروج نیروهای آمریکایی تعیین کرد، به این گروه در «خریدن» شخصیتهای مخالف در دولت افغانستان کمک کرد.
به عقیده اسفندیار میر، طالبان نشان داده است که میتواند به شکل موثر سیاست داخلی را راهبری کند؛ آنها نشان دادهاند که میتوانند رقبایشان را از هم جدا کنند؛ برخی را وارد بازی کنند و برخی را به حاشیه برانند.
از نظر دیپلماتیک نیز طالبان در صحنه بینالمللی بستری برای توسعه روابط با کشورهای همسایه فراهم کرده است.
به عنوان مثال، در مورد چین، طالبان از محکوم کردن سیاست پکن نسبت به مسلمانان اویغور در سین کیانگ خودداری کرده و در عوض به پکن اطمینان داده است که قلمرو تحت کنترل طالبان به پناهگاه شبه نظامیان اویغور تبدیل نمیشود.
با توجه به آنچه از یادداشت العربیه الجدید گفته شد به نظر میرسد چالش اصلی پیش روی طالبان بیش از اینکه روابط با سایر کشورها باشد، فقدان ایده دولتسازی و ظرفیت بهرهگیری از بروکراسی موجود برای اعمال حاکمیت موثر بر کشور باشد.
اگر طالبان نتواند حاکمیت خود را بر سراسر قلمرو افغانستان اعمال کند، بر مشکلات اقتصادی، کرونا و خشکسالی فائق آید و زندگی روزمره مردم را مدیریت کند، قولها و وعدههای این گروه در خصوص تبدیل نشدن افغانستان به پناهگاه تروریستها چندان اعتباری نخواهد داشت و آنگاه چالش با همسایگان نیز به فهرست چالشهای پیش روی گروه اضافه میشود.