نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری به دیروزنامههای زنجیرهای جناح رقیب مغلوب۸ –مهر -۱۴۰۰
عضویت در سازمان
شانگهای استقلال ایران را به خطر میاندازد!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به موضوع عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای
شانگهای پرداخت و نوشت: «با توجه به اينكه عضويت دايم ايران روندي است كه تازه
شروع شده و مدتي زمان ميبرد، رفتار و شرايط ايران در اين دوره براي تكميل اين
روند بسيار اهميت دارد. چه بسا، اعضاي شانگهاي به ويژه روسيه و چين تاييد نهايي
عضويت دايم ايران را منوط به حل و فصل مسائل ايران در مورد برنامه هستهاي و افايتياف
كنند. در اين شرايط، عضويت در شانگهاي نهتنها مزيتي براي ايران نخواهد داشت كه
ممكن است تبديل به اهرم فشاري بر مراكز تصميمگيري سياست خارجي در تهران شود..»
این روزنامه در ادامه نوشت: « در مجموع، به نظر ميرسد كه پذيرش عضويت دايم ايران
در سازمان شانگهاي حتي اگر دستاورد ملموس اقتصادي نداشته باشد، به لحاظپرستيژي و
امنيتي ميتواند محمل مناسبي براي فعاليت ايران باشد. اما در اين بين، بهتر است كه
ايران مراقب پيامدهاي ناخواسته احتمالي نيز باشد كه اين سازمان تبديل به اهرمي
براي اثرگذاري در تصميمگيريهاي مستقلانه كشورمان نشود.»
گفتنی است عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاریهای شانگهای آنقدر دستاورد
بزرگی است که حتی رسانه غربی را هم وادار کرد که به پیروزی دیپلماتیک جمهوری
اسلامی ایران اذعان کند، اما مدعیان اصلاحات که طی 8 سال گذشته با بزک مذاکره و
فریب افکار عمومی کشور را به سیاه چالهای به نام توافق برجامانداختند، تا پیش از
برگزاری اجلاس شانگهای مدعی شده بودند تحریمها مانع عضویت ایران در این سازمان
خواهد شد، اما پس از رسوایی این دروغ بزرگشان به صورت روزانه در گزارشها و
یادداشتهای خود قصد دارد این دستاورد بزرگ را کم اهمیت یا حتی به شکلی وارونه
نمایش دهند.
ضمن اینکه نگرانی برای به خطر افتادن استقلال کشور در تصمیمگیری از جریانی که با
دولت برآمده از خود 8 سال تمام ظرفیتهای یک کشور و ملت را به پای اعتماد محض به
آمریکا و غرب هدر داد و اقتصاد کشور و معیشت مردم را نابود کرد، بیش از حد مضحک و
خندهدار است.
دولت
رئیسی غرب را در برزخ قرارداده است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«هنوز مذاکرهای بین دولت رئیسی و کشورهای غربی انجام
نشده و به همین دلیل ایران نمیتواند در مجامع بینالمللی آمریکا را به ترک میز
مذاکره متهم کند.آنچه تاکنون رخداده این است که ایران تن به مذاکره نداده است».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«به نظر میرسد ایران تلاش میکند با سیاست
صبر و شکیبایی کشورهای غربی را در یک حالت برزخی نگه دارد تا با دستپر و خواهش و
تمنای کشورهای غربی وارد مذاکرات شود. هدف نیز این است که ایران امتیازهای
بیشتری از آمریکا بگیرد. با اینوجود این سیاست کامل شکستخورده است».
در ادامه این مطلب آمده است:«ما تنها زمانی میتوانیم در مذاکرات به نتیجه برسیم
که با یک دیپلماسی انعطافپذیر وارد مذاکرات شویم و انتظارات خود را از طرف مقابل
کاهش بدهیم. بدون تردید با این انتظار که همه تحریمها باید برداشته شود تا ایران
به تعهدات برجامی خود عمل کند مذاکرات به نتیجه مطلوب نخواهد رسید».
این روزنامه زنجیرهای در مطلب مذکور مدعی شده است که دولت سیزدهم باید با دیپلماسی
انعطاف پذیر وارد مذاکرات شود. مقصود اصلی مدعیان اصلاحات از دیپلماسی انعطاف
پذیر، دیپلماسی منفعلانه و به عبارتی امتیازدهی یکطرفه است، روندی که متاسفانه در
دولت سابق اجرا شد و خسارتهای هنگفتی به کشور وارد کرد.
اکنون دولت سیزدهم از موضع قدرت و با دیپلماسی مقتدرانه با طرف بدعهد و زورگوی
غربی مواجه شده است. به همین خاطر است که این روزنامه زنجیرهای- البته با نگرانی-
اذعان کرده که دولت رئیسی غرب را در برزخ قرارداده است.
سؤال اینجاست که چرا مدعیان اصلاحات از دیپلماسی مقتدرانه ایران در مقابل آمریکا و
تروئیکای اروپا نگران و آشفته شدهاند؟!
مدعیان
اصلاحات دوباره بلندگوی آمریکاییها شدند
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت:«بلاتکلیفی کسالتبار برجام، بازتاب فرساینده خود را
در مواضع اخیر گفتوگو کنندگان برجامی نشان میدهد. حالا این سخن که توافقی متفاوت
از برجام لازم است، لقلقه زبانها شده و فرصتی را فراهم کرده که مخالفان برجام از
جمله اسرائیل بنا به سیاستهای راهبردی خود مدام از آن سخن به میان آورند. ادامه
وضع کنونی و خطر بازگشت ناپذیر شدن به برجام، خطر بالقوه اما نزدیکی است که میتواند
منافع همه طرفها را در بروز بیثباتیهای ناشی از آن در منطقه و به تبع آن جامعه
جهانی درگیر کند. از اینرو لازم است به تصمیم سازیها برای توافق سازنده سرعت
داد. خروج از چارچوب برجام و پذیرفتن برگشتناپذیری به آن، یعنی قبول ورود به عرصهای
با چشمانداز مبهم که برای همگان تهدیدآفرین خواهد بود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «شش دور گفتگوهای برجامی در وین، امیدها به شکلگیری
اراده فراگیر برای احیای برجام را قوت بخشید اما توقف مدتدار آن در ایستگاه ششم
و فقدان راهحل میانهای که بتواند رضایت همه طرفها را شامل شده و به برون رفت از
این وضع بینجامد، سرانجام همان خواهد شد که نخستوزیر اسرائیل در مقر سازمان ملل
متحد با امیدواری از آن سخن گفت.»
ابتکار نوشت: «تهران و واشنگتن لازم است فارغ ازنمایشهای دیپلماتیک، به راستی
دیپلماسی فعال را در کاستن از تنشها در روابط خود بهکار گرفته و ابتکارعمل را در
اختیار ماجراجویانی قرار ندهند که تنها در اوضاع آشفته قادر به حیات هستند. تحرک
فعال اسرائیل و دیگر شریکان آن در کنار مرزهای ایران و تغییرات تازه در جغرافیای
سیاسی غرب آسیا و منطقه قفقاز به مثابه بستری است که در صورت شکست برجام، برای
ایجاد بیثباتیهای آینده شکل گرفته است.»
اصلاحطلبان میگویند اگر به برجام بازنگردیم « سرانجام همان خواهد شد که نخستوزیر
اسرائیل در مقر سازمان ملل متحد با امیدواری از آن سخن گفت.» لازم به ذکر است که
مدعیان اصلاحات با برجسته سازی «خطر بازگشت ناپذیر شدن به برجام» و تهدیدهای برآمده
از آن و البته «مهندسی ترس» در جامعه، اهرمهای فشار ایران در برابر آمریکا را
تعدیل و تضعیف کرده و به تحریمهای بیاثر و کم اثر شده آمریکا اعتبار بخشند.
«شرق»
نوشته میشود؛ «شیفته غرب» خوانده میشود!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در یادداشتی پراشکال که با تحلیلهای غلط و
مغرضانه همراه بود به «ریشههای بیاعتمادی به شرق» پرداخت. این روزنامه که به
تناقضهای هویتی دچار است با نام «شرق» آب به آسیاب غرب میریزد.
در این نوشتار آمده: «پس از عضویت قطعی ایران در پیمان شانگهای... از یک طرف
حامیان دولت آن را در ابتدای کار دولت سیزدهم یک پیروزی مهم دیپلماتیک به شمار
آورده و این پیروزی را به پای دولت فعلی گذاشتند، اما از سوی دیگر جناح مقابل
اولا اعتقاد دارد که اگر عضویت قطعی ایران در پیمان شانگهای موفقیتی باشد، این
پیروزی نباید صرفا به حساب دولت فعلی گذاشته شود، بلکه اقدام این دولت مکمل
اقدامات دولتهای قبل بوده است.»
اگر این عضویت کار دولتهای مختلف هم بوده باشد به طور حتم دولت تدبیر و امید در
پیشبرد این عضویت نقشی نداشته است. دولت مورد حمایت اصلاحطلبان (دولت تدبیر و
امید) پس از اجرا شدن برجام به سمت غرب غش کرد و تقریبا اکثر قراردادها را با پلیس
بد مذاکرات یعنی فرانسه منعقد کرد. قراردادهایی خسارت بار و بدون دستاورد.
سوءاستفاده
از توافقی در زمان دولت قبل، علیه رئیسی!
در ادامه این یادداشت کار به طرح مواردی کشیده میشود که اشتباهات بسیار ابتدایی
در آن وجود دارد: «علاوه بر این بسیاری از منتقدان دولت و روشنفکران انتقادهایی
در قبال این اقدام که نمادی از سیاست شرقگرایی جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود،
مطرح کردند. از نگاه این افراد رویکرد جدید سیاست خارجی ایران مبنیبر اعتماد بیشازحد[!!]
به روسیه و چین بهویژه امضای توافقنامه راهبردی با چین[!!] و سپس عضویت ایران
در پیمان شانگهای بهمعنای فاصلهگیری از اصل محوری سیاست خارجی ایران یعنی شعار
نه شرقی نه غربی است، مضافا اینکه ذهنیت تاریخی ایرانیان از رفتار این دو کشور در
قبال ایران همراه با واقعیتهای حاکم بر سیاست بینالملل در جهان امروز در تضاد با
این رویکرد در سیاست خارجی ایران یعنی اتکا به یک بلوک[!!] و قراردادن تمام تخممرغهای
خود در سبد یک اردوگاه است...»
نخست آنکه جماعت مدعی اصلاحات و به خصوص روزنامه (ظاهرا) شرق اما باطنا شیفته غرب
هیچ گاه به ریشههای بیاعتمادی به غرب نپرداخته و نمیپردازد. نکته قابل تامل این
است که در همین فقره برجام (بنابر تاکید وزیرخارجه دولت قبل) چین و روسیه به
تعهدات برجامی خود عمل کردند و این غرب بود که به تعهداتش عمل نکرد.
نکته دوم اینکه جماعت اصلاحطلب چنان برای خدشه وارد کردن به اقدامات خوب و قابل
تحسین دولت جدید هول شدهاند که به اشتباهات مضحکی میغلتند. باید به ایشان
یادآوری کرد که شکل گیری توافق راهبردی با چین در زمان دولت محبوب اصلاحطلبان
(دولت تدبیر و امید) بوده است.
نکته سوم اینکه اصلاحطلبان گویا دچار فراموشی شدهاند که از یادشان رفته که چند
دهه قبل جهان بلوکبندی شده به پایان رسید و امروزه چیزی به اسم بلوک شرق و غرب
نداریم.
دیگر اینکه در یادداشت فوق آمده «قراردادن تمام تخممرغهای خود در سبد یک
اردوگاه[!!] است...» باید پرسید اصلاحطلبان که لالایی بلد هستند چرا خوابشان نمیبرد؟!
چرا در زمان دولت قبل همه تخم مرغها را در سبد برجام گذاشتند؟!