غسالی که دلش را با خدا تاخت زد/ جهادگری که 250 فوتشده کرونا را به تنهایی غسل داد11-خرداد-1401
کارشاقی نکرده است چون شغل اصلی آخوندقبل از شکل و قدرت گیری رژیم تروریستی ولایت فقیه مفت و مرده خواری و مرده شویی وکفن ودفن مرده بوده است.
«مجید نجارلو» از طلبههای دهه هفتادی و غسال اجساد کرونایی است که در طول دوران کرونا بیش از 250 نفر از فوتشدگان کرونایی شهرستان زرندیه را به تنهایی غسل و کفن کرده است.
خبرگزاری فارس ـ زرندیه؛ روزگار تلخ کرونایی، توام با ترس و وحشت و ناامیدی و سیاهپوش شدن یکی پس از دیگری خانهها گذشت و درسهای فراموش نشدنیاش را برای همیشه تاریخ بر جای گذاشت.
در روزگار کرونایی عزیزان بسیاری از جمع خانوادهها پرکشیدند؛ پرستارانی که فرشتگان کوچکی را در جانشان میپروراندند، پدرانی که نانآور خانواده بودند، مادرانی که در حسرت دیدن فرزندانشان در لباس عروسی جان باختند، پسرانی که در تدارک کار و دخترانی که غرق در خوشحالی فارغالتحصیلی درس و دانشگاه بودند، همه و همه رفتند و تا ابد داغی بر دلهای عزیزانشان بر جای گذاشتند.
کرونا به پیر و جوان رحم نکرد، تورش را پهن کرد و به هر آنچه صید میکرد بیرحمانه میتاخت و نفسش را به غارت میبرد، نگران هم بودیم، اما از دور، مراقب هم بودیم، اما از پشت ماسکهایی که دلهرههایمان را پشت آن پنهان کرده بودیم.
کرونا بهار را به حبس شدن در خانهها، پاییز را به نگریستن از پشت شیشهها، زمستان را به پوشیدن جامه سیاه و گرمای تابستان را به عطشی از جنس نفس از پشت نقابها و ماسکها محکوم کرد.
روزگار کرونایی، روزگار سراسر وحشت و نگرانی بود، کرونا سوژه نخست همه محافل و رسانهها در دنیا شد، اما آمد تا درسهای بزرگی به بشریت بدهد، درسهایی از جنس مهربانی، ایثار و قدر هم را دانستن و فاصله دلها را کم کردن.
خاطرم هست در روزهایی ابتدایی کرونا، هیچ تاکسی و آژانسی حاضر نمیشد مسافری را به بیمارستانها برساند، فرزندان از ترس ابتلا پدر و مادر سالخوردهشان به دیدار آنها نمیرفتند، اگر بیماری به دلیل کرونا جانش را از دست میداد کسی حاضر نمیشد او را غسل داده و کفن کند، اما در میان همه ترس و وحشت آدمها، بودند فرشتگانی که دل به خدا دادند و جانشان را با خدا تاخت زدند، ققنوسوار میسوختند تا آرامش را هدیه دلهای هموطنانشان کنند و تسلی خاطری باشند برای آنانی که در مرگ عزیزانشان حتی جرات گریستن هم نداشتند.
مجید نجارلو از طلبههای دهه هفتادی و غسال اجساد کرونایی است که در طول دوران کرونا بیش از ۲۵۰ نفر از فوت شدگان کرونایی شهرستان زرندیه را به تنهایی غسل و کفن کرده است.
وی دارای تحصیلات سطح سه حوزوی و دارای دو فرزند است که در مسجد امیرآباد شهرستان زرندیه به امر تبلیغ دین مشغول است.
کرونا آموخت قدر کنار هم بودن را بدانیم
مسئول گروه جهادی شهید کریم صلاح با شیوع کرونا رسالت خود را در مبارزه با کرونا، کمک به هموطنان و غسل اموات کرونایی دید و در شرایطی که وحشت و ترس کرونا همه جا را فرا گرفته بود، به تنهایی غسال کروناییها شد.
این طلبه جهادی در گفتوگو با خبرنگار فارس در زرندیه میگوید: با شیوع کرونا خفقان و ترس و دلهره بر همه شهرها مستولی شده بود و شهروندان به شدت از شیوع این بیماری دچار وحشت و نگرانی شده بودند.
مجید نجارلو میافزاید: از همان نخستین روزهای شیوع کرونا به همراه جوانان گروه جهادی شهید کریم صلاح اقدام به ضدعفونی کردن معابر و بیمارستانها و توزیع غذا و آب میوه بین کادر درمان بیمارستان شهید آسیابک کردیم و دیگر مراکز درمانی شهرستان کردیم و به عنوان نیروی جهادی در بیمارستانها به یاری بیماران و کادر درمان شتافتیم.
وی بیان میکند: زمانی که اولین فوت شده کرونایی در زرندیه به دلیل ترس و محدودیتهایی کرونایی بدون غسل و کفن به خاک سپرده شد و حتی پسر خانواده جرات نداشت در آیین خاکسپاری پدر شرکت کند، غم و غصه بزرگی بر دلم نشست و آنجا بود که تصمیم گرفتم مسئولیت غسل و کفن اموات کرونایی را بر عهده بگیرم.
زمانی که اولین فوت شده کرونایی به دلیل محدودیتها بدون غسل و کفن به خاک سپرده شد،غم و غصه بزرگی بر دلم نشست
این طلبه جهادی اظهار میکند: شبها تا صبح کار ضدعفونی معابر و خیابانها و فضاهای عمومی را انجام میدادم، صبحها در بیمارستان کمککار پرستاران و کادر درمان بودم، برای هر فوت شده کرونایی به طور متوسط ۹ ساعت وقت میگذاشتم و همه امور مربوط به تهیه لباس، سردخانه، انتقال به آرامستان و غسل و کفن را انجام میدادم.
نجارلو بیان میکند: در طول دوران کرونا بالغ بر ۲۵۰ نفر از فوت شدگان کرونایی را به تنهایی غسل دادهام که تنها در چند مورد اندک برخی از اقوام فوتشدگان در غسل و کفن به من یاری دادند.
وی در پاسخ به این سوال که چگونه بر ترسش غلبه کرده و بدون نگرانی این اقدام ارزشمند را انجام داده است، میگوید: در سال ۹۸ تصادف سنگینی کردم و به دلیل آسیب جدی مغز تا مدتها بیهوش و سطح هوشیاری خود را از دست داده بودم، بعد از به هوش آمدن به این باور رسیدم که تا خدا نخواهد برگی از درخت نخواهد افتاد، همین باور و ایمان باعث شد بدون ترس دلم را به خدا تاخت بزنم، چرا که میدانستم تا خدا نخواهد هیچ اتفاقی برای من نخواهد افتاد و اگر هم خواست خدا مرگ من در این راه هست، به رضای او راضی بودم.
تا خدا نخواهد برگی از درخت نخواهد افتاد، همین باور و ایمان باعث شد بدون ترس دلم را به خدا طاق بزنم
طلبه دهه هفتادی با اشاره به فعالیتهای گروه جهادی شهید سلاح تصریح میکند: در کنار فعالیتهایی که در امر مبارزه با کرونا داشتیم، در کار ساخت خانه محرومین نیز دست به کار شده و تاکنون بالغ بر ۳۰ واحد مسکونی را با کمک خیرین و ارگانهای حمایتی برای افراد بیبضاعت و نیازمند احداث و تعمیر و بازسازی کردیم.
نجارلو میگوید: کرونا درسهای زیادی به ما آموخت و به ما یادآوری کرد که خیلی زود دیر میشود، باید قدر لحظههای در کنار هم بودن را بدانیم و ارزان محبتفروشی کنیم.
***********
گزارش از حمیدرضا جلالی