چرخ حق اعتراض را از اول اختراع نکنیم۱۰-مهر-۱۴۰۱
خمینی شیاد با تأکید عنوان جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم ویک کلمه بیش پسونداسلامی را تبدیل به اهداف دین ابزارقدرت انحصاری وجنگ وترور وسرکوب و اعدام و سانسور وفساد وغارت وتبعیض کرد تا با حذف سازمان های فعال سیاسی ازصحنه رقابت مخالفت شدید با حق اعتراض شهروندان کند واین سیاست تاحال پیگیری بیش از۴۳ سال شده که منجر به اعتراضات ضدحکومتی سراسری شده است.
روزنامه فرهیختگان نوشت:حق اعتراض به اقدامات و تصمیمات دولتها از حقوق بدیهی هر شهروندی است، اما در هر کشور چهارچوب مشخصی برای احقاق این حق وجود دارد، چنانچه اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هرگونه تجمع و راهپیمایی را آزاد میشمارد و تحقق این امر را تنها مشروط به رعایت دو مورد میداند: ١. مخل مبانی اسلام نباشد، ٢. مسلحانه نباشد. بنابراین با رعایت این دو مورد که بهنوعی امنیت تجمعات را تضمین خواهند کرد، برگزاری تجمعات اعتراضی در کشور جایز و ممکن است. برگزاری تجمعات اعتراضی در کشورهای مختلف اشکال گوناگون دارد، اما آنچه حائز اهمیت است، بهرسمیت شناختهشدن این حق طبیعی برای مردم در بسیاری از نظامهای حقوقی در دنیاست.برخلاف دیدگاههای سلبی، برگزاری اینگونه تجمعات اعتراضی نهتنها مقدمه تغییر نظام سیاسی در کشورها نیست بلکه یک جایگزین برای تئوری براندازی و راهکاری برای برونرفت از بحرانهاست.بحرانهایی نظیر آشوب، درگیری، ورود خسارتهای بسیار به اموال عمومی و جنگ داخلی و... همانطور که در بسیاری از کشورهای اروپایی مثل فرانسه، انگلستان و آلمان سالیانه تظاهرات و تجمعات اعتراضی بسیاری را شاهد هستیم که بعضا به خشونت نیز کشیده میشوند، اما منجر به سرنگونی این نظامهای سیاسی و خسارات و کشتههای بسیار نمیشوند.