l دروغ نامه ی کیهان 4 شننبه 3 مهر ماه سال 1392
l نقد و بررسی : یادداشت روز دروغ نامه ی کیهان “ برنده این صحنه کیست ؟ “
l وکیل تسخیری یادداشت روز نویس پس از اخطار وهشدارهای یا دداشت های توهین وتهدید آمیز سربازجو شرییعتمداری وهم لهجه اش محمد ایمانی علیه ی ادعای خوش خیالی اختیار تام در مذاکره هسته ای روحانی ونرمش قهرمانانه ی خامنه ای که در یادداشت ها تأکید شد نه اختیار ونه مذاکره ی هسته ای در کار است ونه قراراست که مذاکره ای شود حتی اگر در دالان های سالن سازمان ملل دست دادن و بوسی میان اوباما و روحانی رد وبدل شود که ادامه ی دهندگان روزنامه های زنجیره ای مدعی اصلاح طلب همچون 10سال گذشته دل شان را صابون زده و صحبت و تبلیغ عقب نشینی و آمادگی سرکشی جام زهر می کنند .چون ثابت شده آمریکا قابل اعتماد نیست و دستانش آهنین وخونین است . از یک طرف دست می دهد از طرف دیگر پشت پا می زند. اکنون وی طوری دیگر نگاه کرده تا به نتیجه مشابه همکاران وهم قلمان یادداشت روز نویس اش برسد . برای همین ابتدا واکنش به حساب خودش ارتش رسانه ای غرب محور نرمش قهرمانانه ی خامنه ای را بازتاب داده و رله کرده است . از جمله از رویترز و گاردین و بیبیسی تا واشنگتن پست، نیویورک تایمز و سیانان و... نقل کرده که همگی خطی را دنبال کردند که قرار است اتفاقی در نیویورک بیفتد و گویا ایران از سر ناچاری و انفعال باید به این فضا و شرایط ایجاد شده تن بدهد. در ادامه افزوده این در حالی است که شواهد و قرائن غیرقابل خدشه به وضوح نشان میدهد که رژیم فاشیستی ایران در این عرصه با اقتدار ورود کرده است و عبارت حکیمانه ی خامنه ای رهبر بصیر انقلاب مبنی بر «نرمش قهرمانانه» نیز دلالت بر آن دارد که ایران میتواند و این قابلیت را دارد که با حرکتی تاکتیکی و هوشمندانه موقعیت مناسبتری برای خود خلق کند و به عبارت روشنتر بنا بر اقتضائات، نبض بازی دیپلماسی را به دست بگیرد.تلاش رسانه های بیگانه این است که القاء نمایند اگر ایران وارد یک بازی دیپلماسی نفسگیر شده به خاطر آن است که راه دیگری نداشته است . بالاخره نظرات اینان را چنین دسته بندی وفرموله کرده است .
l 1- رویکرد ایران در مواجهه با غرب تغییر کرده است. 2- «نرمش قهرمانانه» نوعی عقبنشینی در برابر تحریمهای ضد ایرانی است.3- ایران مجبور شده در حوزههای حقوقبشری و حقوق شهروندی مطابق استانداردهای غربی عمل کند.4- ایران نیازمند مذاکره با آمریکاست.گفتنی است؛ این رسانهها طی روزهای اخیر با شانتاژ و دروغ و جنجال سازیهای متعدد، سناریوهای مختلفی علیه ایران به صحنه آوردند تا ادعاهای یاد شده را واقعی جلوه دهند.
l اما وکیل تسخیری یادداشت روز نویس در پاسخ به نکات فرموله کرده با برگگ برنده و سنگر سوریه پاسخ داده است تا ضعف آمریکا و قدرت رژیم فاشیستی مذهبی ایران را برجسته کرده باشد که در 3 بخش تنظیم شده است که شامل : یکم- ادعاهایی که درباره تغییر رفتار ایران یا عقبنشینی در برابر تحریمها و امثال آن از سوی تحلیل گران بیبیسی، صدای آمریکا، رویترز، گاردین و... مطرح میشود دچار یک تناقض استراتژيک است. برای اینکه این تناقض و ادعای واهی آنها علیه ایران آشکار شود شاخصی به نام مسئله سوریه وجود دارد. مسئلهای که مربوط به گذشته نیست و چند هفته قبل خبر اول دنیا بود.آمریکاییها آرایش جنگی گرفتند و بر طبل جنگ کوفتند و وعده دادند زمان حمله به سوریه نزدیک است و عنقریب کار دولت بشار اسد را به اصطلاح یکسره مینمایند.اما پس از چند روز، ابتدا دریافت مجوز جنگ از کنگره بهانه شد و بالاخره اوباما بهانه دیگری دست و پا کرد و طرح روسیه مبنی بر حل بحران سوریه عاملی شد تا واشنگتن به اصطلاح آبرومندانه از صحنه جنگ سوریه بگریزد. پس از مانور دادن با برگ سوریه طلبکارانه مدعی شده است : خب، اگر رفتار ایران تغییر کرده و بخاطر مثلاً تحریمها در موضع انفعال است سؤالی که به میان میآید این است که نگرانی فزاینده آمریکاییها از پیامدهای حمله به سوریه به چه علت بود؟ چرا رسانههای جبهه عبری- غربی صریحاً اذعان میکردند که نمیتوانند واکنش ایران به موضوع حمله به سوریه را نادیده بگیرند.
اذعان نیویورک تایمز خواندنی است که مینویسد؛ «سادهلوحانه است که فکر کنیم دراز کردن دست تعامل به سوی ایران در این بحران فوری (سوریه) قدمی در مسیر نزدیکی و آشتی با ایران است اما به هر حال این اقدام دست کم یک قدم برای دور شدن از لبه پرتگاه رویارویی است.»به عبارت دیگر؛ مسئله سوریه و ناکامی بزرگ آمریکا به وضوح نشان داد واشنگتن در میدانی به نام سوریه درباره ایران دچار خطاهای استراتژیک شده است تا جایی که حتی فایننشال تایمز بحث «درس عبرت سوریه برای اوباما درباره ایران» را پیش کشید و نوشت، اوباما باید درس عبرت گرفته باشد که با ایران به جای تهدید، تنها از مذاکره استفاده کند و بداند ایران در موضوع هستهای از حق مسلم خودش عقب نخواهد نشست.با این واقعیتهای غیرقابل انکار چطور است که ظرف چند روز رسانههای غربی در چرخشی عجیب و غریب تلاش میکنند ایران را منفعل جلوه دهند؟
اذعان نیویورک تایمز خواندنی است که مینویسد؛ «سادهلوحانه است که فکر کنیم دراز کردن دست تعامل به سوی ایران در این بحران فوری (سوریه) قدمی در مسیر نزدیکی و آشتی با ایران است اما به هر حال این اقدام دست کم یک قدم برای دور شدن از لبه پرتگاه رویارویی است.»به عبارت دیگر؛ مسئله سوریه و ناکامی بزرگ آمریکا به وضوح نشان داد واشنگتن در میدانی به نام سوریه درباره ایران دچار خطاهای استراتژیک شده است تا جایی که حتی فایننشال تایمز بحث «درس عبرت سوریه برای اوباما درباره ایران» را پیش کشید و نوشت، اوباما باید درس عبرت گرفته باشد که با ایران به جای تهدید، تنها از مذاکره استفاده کند و بداند ایران در موضوع هستهای از حق مسلم خودش عقب نخواهد نشست.با این واقعیتهای غیرقابل انکار چطور است که ظرف چند روز رسانههای غربی در چرخشی عجیب و غریب تلاش میکنند ایران را منفعل جلوه دهند؟
l همچنین وکیل تسخیری یادداشت روز نویس در بخش ادعایی دوم خود گفته است واقعیت این است که به اذعان دشمنان ایران، امروز در تحولات منطقه، رژیم فاشیستی مذهبی ایران بدلیل دنبال کردن سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به منطقه با ادعای رهبری جنبش بیداری منطقه که از سوی خامه ای می شود نقش کلیدی و بیبدیل دارد. برای همین قدرتهای غربی اعتراف میکنند که نشست ژنو 2 بدون حضور رژیم فاشیستی مذهبی ایران شکست خواهد خورد.
l بالاخره وکیل تسخیری یادداشت روز نویس دروغ نامه کیهان در بخش سوم ادعای خود برای اینکه نشان دهد دل خوشی غرب به ویژه آمریکا از نرمش قهرمانانه ی خامنه ای غیرخوش بینانه است چون نه ناشی از شکست وعقب نشینی حاکمان ایران در پروژه هسته ای نیست که پیروزی است وشکست آمریکا مقابل رژیم ضد بشری است که قدرت بر ترمنطقه است. طوری که وی مدعی شده حریف در پروژه فشارها، تهدیدها و تحریمها علیه ی رژیم ضدبشری ایران ن شکست بزرگی را تجربه کرده است و میخواهد با فضاسازیها و سناریوهای رسانهای و روانی صحنه را معکوس کند و این در حالی است که خامنه ای با تاکتیک «نرمش قهرمانانه» دست برتر را در کارزار تحولات و تصمیمگیریهای راهبردی دارد. بنابراین نقطه نگرانی نظام سلطه نیز همین قابلیتهای پیشبینی نشده ی رژیم نامتعارف اصلاح ناپذیر ایران است که میتواند در هر عرصهای، آرایش مناسب بگیرد و حریف را آچمز کند. چونکه «نرمش قهرمانانه» مواجهه هوشمندانهای است که قدرت دیپلماتیک رژیم فاشیستی مذهبی ایران را در صحنه بینالمللی و افکار عمومی دنیا به رخ میکشاند. برای اینکه رصد آشکار بازتابها و تفسیرهای حریف از کلید واژه مدبرانه ی خامنه ای مبنی بر «نرمش قهرمانانه» نشان میدهد که آنها دچار یک استیصال و سردرگمی شدهاند و حتی دیگر قادر به طراحی عملیاتهای رسانهای و روانی نیستند و هر بهانهای از آنها گرفته شده است. جالب اینکه وکیل تسخیری یادداشت روز نویس بدون آنکه اشاره به سخنرانی یا روضه ی مبسوط وهمآهنگ روحانی با اوباما در سازمان ملل کند گفته است سخنان دیروز اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل که بر حق هستهای رژیم فاشیستی ایران اذعان کرده و مزورانه میگوید به دنبال تغییر حکومت در ایران نیستیم و با آویزان شدن به آیت الله جک استراو که بعبارت دیگر عنایت فانی شبکه خبررسانی بی بی سی آورد شد تا عصای روحانی شود نقل کرده مصاحبه جک استراو وزیر خارجه سابق انگلیس که به صراحت میگوید؛ «محور شرارت خواندن رژیم تروریستی ایران هم احمقانه و هم اشتباه بود» ناشی از اقتدار رژیم فاشیستی مذهبی ایران است وگرنه دشمن مأموریت و رسالتی جز دشمنی ندارد اینطور نیست؟ پاسخ مثبت است و اگر در این صحنه روشن و بدون ابهام، جماعتی ذوقزده شدهاند و منفعلانه با تیترها و نوشتههای خاص! برای حریف سوت و کف میزنند حسابشان از مسئولان و مردم جداست و طرفه آنکه حریف هم این را فهمیده است. تحیلخود گویی خود خندی عجب مرد هنرمندی !
l هوشنگ بهداد
l دروغ نامه ی کیهان 4 شننبه 3 مهر ماه سال 1392
l برنده این صحنه کیست ؟ (یادداشت روز