روند
خطرناکی که گروگانگیر سیدنی را تولید کرد 8دی-93
گزارشگر
روزی نامه ی جمهوری اسلامی زیر چتر روند خطرناک گروگانگیری در سیدنی و رشد افراطی
گری اسلامی در استرالیا و پیوستن برخی جوانان مسلمان استرالیایی به داعش تلاش کرده
است .پرونده گذشته آخوندمحمد حسن منطقی بروجردی را پاک کند تاگذشته از سانسور کردن زن و دو فرزندش که از سوی خلافت داعشی به
گروگان گرفته شدند واجازه خروج ازایران به اینان داده نشد .در عوض متمرکز برروی
نام شیح هارون مونس داده شده تا کوشش شود
تا آنجا که امکان دارد با سیاه نمایی پرونده اش وانمود گردد وی نه آخوند ونه همکار اطلاعاتی
سابق وزارت بدنام رژیم داعشی ولایت فقیه بوده است .
بیش از صد تبعه استرالیا با پیشینههای
مختلف از این کشور به عراق و سوریه رفتهاند تا در صفوف گروههای تکفیری در این
کشورها بجنگند. یکی از مشهورترین این افراد، یک نگهبان باشگاهی شبانه در این کشور
بود که گفته میشود، در ماههای اخیر در سوریه کشته شده است. با توجه به سوابق
گروگانگیر روز دوشنبه سیدنی کارشناسان از روندی خطرناک در جذب افراد به فعالیتهای
افراطی سخن میگویند.پیوستن خوانندگان موسیقی رپ بریتانیایی،
بوکسورها و فوتبالیستهای نسبتا شناخته، دختران نوجوانان اروپایی و آمریکایی به
گروههای تروریستی درگیر در عراق و سوریه شگفتیسازیهای اتباع کشور غربی در
تحولات اخیر منطقه بود، ولی برای مردم استرالیا، تبدیل شدن نگهبان یک کاباره مشهور
در استرالیا به یکی از فرماندهان داعش عجیبتر بود!ظاهرا «محمد علی باریالی» که خانواده
افغانستانی وی بیش از سی سال پیش راهی هند و سپس استرالیا شده بودند، در ماههای
اخیر در سوریه کشته شده است، ولی نکته نگرانکننده برای استرالیاییها، ادامهدهندگان
راه وی هستند؛ افرادی که سوابق زندگی آنها با رفتار افراطی این روزهای آنها
تناسب چندانی ندارد.یک کارشناس مسائل دینی، معتقد است هارون
مونس، عامل گروگانگیری روز دوشنبه در سیدنی استرالیا، نمونه خوبی از یک تحول جدید
در روند افراطگرایی است.در سالهای اخیر، افراطگرایی بین جمعیت
مسلمان استرالیا رشد سریعی داشته است. در واقع این افراطگرایی روش متداولی در
بین ناراضیان از شرایط اجتماعی بوده و حتی در بین کسانی که چندان مذهبی هم نبوده
و یا حتی غیرمسلمان نیز بودهاند، اتفاق افتاده است. این واقعیت را میتوان با
توجه به جمعیت این تازه مسلمانان در بین افراطیهای این کشور نیز دید.
مروری سریع بر وبسایت شیخ هارون که اکنون از دسترس خارج شده، نشان میدهد وی حتی از برخی مسائل پایهای الهیات اسلامی نیز آگاه نبوده و به همین سبب محتوای وبسایت وی، ملغمهای از تفکرات سنی، شیعی، صوفی و سلفی و دیگر تفکرات است.
بعد از یک دهه فعالیت به عنوان شیخی خودخوانده، شیخ هارون نتوانسته بود حمایتی در بین جامعه مسلمانان استرالیا کسب کند و چهره قابل توجهی نبود و حتی به عنوان یک شیخ نیز پذیرفته نشده بود. به رغم این مساله، جامعه مسلمانان استرالیا به سرعت از وی اعلام برائت نمود و با مردم این کشور اعلام همبستگی کرد.مونس که در اواسط دهه 70 از ایران گریخته بود، پس از ورود به استرالیا و برای گرفتن پناهندگی سیاسی، وارد فعالیتهای مذهبی و سیاسی شد، ولی نتوانست حمایت خاصی جذب کند.وی از مشکلات خانوادگی مختلفی رنج میبرد و در چندین دادگاه حاضر شده بود و اخیرا نیز با وثیقه آزاد و منتظر دادگاه بود تا به اتهامات وی درباره کمک به قتل همسر سابقش و نیز چندین مورد اخلاقی رسیدگی شود. ضمن اینکه مدتها درگیر پروندهای درباره ارسال نامههایی برای خانواده سربازان کشته شده استرالیایی در افغانستان بود.
هارون مونس در ابتدا شیعه بود ولی در ابتدای همین ماه اعلام کرده بود که تغییر مذهب داده است و با رهبر داعش بیعت کرده و قول داده بود به این گروه خواهد پیوست.نکته مهم دیگر در مورد شیخ هارون، پرچمی بود که وی درخواست کرد و از گروگانها خواست آن را در دست خود نگاه دارند؛ هرچند در نگاه اول ممکن است معنای عبارات مندرج بر این پرچم که همان عبارات شهادتین است، چندان مورد توجه قرار نگیرد، این پرچم به نقطه عطفی در بنیادگرایی معاصر اشاره دارد.عدهای که تحت تاثیر افکار سید قطب در مصر و یا ابوالعلا مودودی در پاکستان امروز هستند، با این پرچم به باورهای تکفیری خود اشاره میکنند که بر اساس آن حتی بسیاری از مسلمانان نیز خارج از اسلام دانسته شده و فرقی بین آنها و غیرمسلمین در نظر گرفته نمیشود. به این وسیله آنها تنها خود را مسلمان میدانند.
مروری سریع بر وبسایت شیخ هارون که اکنون از دسترس خارج شده، نشان میدهد وی حتی از برخی مسائل پایهای الهیات اسلامی نیز آگاه نبوده و به همین سبب محتوای وبسایت وی، ملغمهای از تفکرات سنی، شیعی، صوفی و سلفی و دیگر تفکرات است.
بعد از یک دهه فعالیت به عنوان شیخی خودخوانده، شیخ هارون نتوانسته بود حمایتی در بین جامعه مسلمانان استرالیا کسب کند و چهره قابل توجهی نبود و حتی به عنوان یک شیخ نیز پذیرفته نشده بود. به رغم این مساله، جامعه مسلمانان استرالیا به سرعت از وی اعلام برائت نمود و با مردم این کشور اعلام همبستگی کرد.مونس که در اواسط دهه 70 از ایران گریخته بود، پس از ورود به استرالیا و برای گرفتن پناهندگی سیاسی، وارد فعالیتهای مذهبی و سیاسی شد، ولی نتوانست حمایت خاصی جذب کند.وی از مشکلات خانوادگی مختلفی رنج میبرد و در چندین دادگاه حاضر شده بود و اخیرا نیز با وثیقه آزاد و منتظر دادگاه بود تا به اتهامات وی درباره کمک به قتل همسر سابقش و نیز چندین مورد اخلاقی رسیدگی شود. ضمن اینکه مدتها درگیر پروندهای درباره ارسال نامههایی برای خانواده سربازان کشته شده استرالیایی در افغانستان بود.
هارون مونس در ابتدا شیعه بود ولی در ابتدای همین ماه اعلام کرده بود که تغییر مذهب داده است و با رهبر داعش بیعت کرده و قول داده بود به این گروه خواهد پیوست.نکته مهم دیگر در مورد شیخ هارون، پرچمی بود که وی درخواست کرد و از گروگانها خواست آن را در دست خود نگاه دارند؛ هرچند در نگاه اول ممکن است معنای عبارات مندرج بر این پرچم که همان عبارات شهادتین است، چندان مورد توجه قرار نگیرد، این پرچم به نقطه عطفی در بنیادگرایی معاصر اشاره دارد.عدهای که تحت تاثیر افکار سید قطب در مصر و یا ابوالعلا مودودی در پاکستان امروز هستند، با این پرچم به باورهای تکفیری خود اشاره میکنند که بر اساس آن حتی بسیاری از مسلمانان نیز خارج از اسلام دانسته شده و فرقی بین آنها و غیرمسلمین در نظر گرفته نمیشود. به این وسیله آنها تنها خود را مسلمان میدانند.