روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 12 خرداد
ماه سال 1395
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "طرح
دو دولت استمرار توطئه صهیونیستی "
تنها کشور منطقه که به نام دفاع و حمایت از ملت فلسطین در حق ملت فلسطین
ظلم وجفا و خیانت وجنایت کرده وخنجر ازپشت
به ملت فلسطین زده رژیم و ارونه ی ولایت فقیه بوده است .برای اینکه بیشت ار حتی
اسراییل مخالفت ودشمنی با روندمذاکرات صلح فلسطین – اسراییل کرده است .تاجاییکه با
نفوذ درحماس و برپا کردن سازمان جهاد اسلامی فلسطین ضمن ایجاد برادرکشی بین ساف
وحماس وجدایی نوار غزه موجب دوجنگ 22 روزه و 8 روزه حماس و جهاد اسلامی پس ازجنگ 33 روزه پاسداران
حزب الشیطان بااسراییل شده است . پس بی
جهت نیست با تعویض وزیر دفاع اسراییل تازمزمه پیگیری مذاکرات صلح اسراییل و فلسطین
به گوش می رسذ . سبب آب ریختن برتوی سوراخ مورچکان شده و سرمقاله نویس بنای مخالفت
گذاشته و انتقاد شدید کرده است .
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی مراتب آمادگی تل آویو برای
مذاکره در جهت احیای طرح صلح عربی را اعلام کرد و گفت این طرح شامل نقاط مثبتی است
که میتواند در احیای مذاکرات سازنده با فلسطینیها به اسرائیل کمک کند. وی که در
مراسم معرفی و ادای سوگند «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ جدید سخن میگفت برای نخستین
بار از آمادگی تل آویو برای پذیرش طرح دو دولت خبر داد. اظهارات وی پاسخی به مواضع
اخیر ژنرال سیسی رئیس حکومت کودتائی مصر تلقی شده که ناظران از آن به مثابه یک
فرصت طلائی برای سازش اعراب و رژیم صهیونیستی یاد کردهاند.
این اظهارات و پیامهای رسانهای را باید مکمل و بلکه نتیجه مذاکرات و ارتباطات پنهان میان قاهره، تل آویو و ریاض دانست که طی ماههای گذشته و به ویژه هفتههای اخیر حالتی مداوم در فعل و انفعالات سیاسی منطقه داشته و بعضاً رسانهای نیز شده است. اصرار صهیونیستها برای رسانهای کردن اخبار و گزارشهای مرتبط، مشخصاً با هدف حساسیتزدائی و تابوشکنی در این مقوله صورت گرفته و سعی براینست که به نوعی ارزیابی بازتاب تحولات در محیط پیرامونی انجام شود تا همانند حوادث پس از امضای قرارداد ننگین کمپ دیوید، از خشم و خروش جامعه عرب کسی غافلگیر نشود.
متاسفانه رژیمهای فاسد منطقه در محاسبات خود تصور میکنند که اوضاع جهان عرب و به ویژه منطقه به کلی دگرگون شده وامروزه رژیمهای فاسد بدون مشاهده کمترین اعتراض و مخالفت قابل ذکری با رژیم اشغالگر صهیونیستی ارتباطات گستردهای را به صورت آشکار و نهان برقرار کردهاند و در بسیاری زمینهها به رایزنی و همفکری سرگرمند. به علاوه ارتجاع عرب در مسیری گام بر میدارد که بعضاً حتی بدون درخواست و پیشنهاد صهیونیستها هم دقیقاً در پیمان چارچوب مورد نظر تلآویو به نقش آفرینی و اقدام پرداخته و یا برای تحقق چنان اهدافی در آینده، بسترسازی و ریلگذاری میکند.
اگرچه صهیونیستها امروزه اعلام آمادگی میکنند که براساس طرح صلح عربی با رژیمهای فاسد عرب در چارچوب بده – بستانهای رایج کنونی میان دربارهای عرب و رژیم تل آویو، مسئله فلسطین را برای همیشه به میل و دلخواه خود به گونهای پایان دهند که با نادیده گرفتن تمامی حقوق ملت فلسطین، حتی اصل صورت مسئله را نیز پاک کنند و به فراموشی بسپارند ولی این واقعیت روشن را نمیتوان فراموش کرد که اسرائیل مولود اشغالگری، تجاوز و اقدامات تروریستی است و چنین پدیدهای را نمیتوان با رای و نظر و موافقت دیگران، رسمیت داد و موجودیت آنرا پذیرفت و نه تنها اصل تشکیل رژیم صهیونیستی بلکه آثار و تبعات اشغالگری صهیونیستها با تایید هیچ قدرت و دولتی قابل تایید و استمرار نیست. موجودیت اسرائیل نامشروع است و این رژیم غاصب نمیتواند بر سرزمین فلسطین حتی با مرور زمان، موجودیت نا مشروع خود را با توسل به ترور، جنایت، جنگ و تجاوز تحکیم بخشد.
امام خمینی که این روزها در سالگرد فقدان آن عزیز دوران، آزادگان جهان و خیل عظیم پیروانش به سوگ نشستهاند، بارها تصریح میفرمود که فلسطین پاره تن اسلام است و اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. این سرزمین متعلق به مردم فلسطین است و صرفنظر از دین و مذهب ساکنان اصلی این سرزمین، این فلسطینیها و فقط فلسطینیها اعم از مسلمان،مسیحی و یهودی باید درباره سرنوشت خود و جزئیات حکومت و زندگی آیندهشان تصمیم بگیرند.
اینکه صهیونیستها اکنون خواستار تشکیل دو کشور هستند نیز از حیلههای استعماری و از ثمرات اشغالگری محسوب میشود که بهرحال مایلند بخشی از سرزمین فلسطین به نام آنها حاکمیت آنها باقی بماند که به کلی، پیشنهادی مردود است و نباید اجازه داد که اشغالگران با جنایت و کشتار فرصتی برای خرید زمان پیدا کنند و تصور نمایند که با گذشت چندین دهه میتوانند موجودیت کامل فلسطین را فقط به یک قطعه از فلسطین محدود کنند و اصل مسئله را مشمول مرور زمان معرفی نمایند. حتی این تصمیم با حقوق ملتها و حقوق بینالمل هم در تضاد و تعارض است که آنچه با اشغالگری، شرارت، جنایت و تجاوز به دست آمده است را با نظر موافق دیگران تثبیت و تحکیم نمایند و حقوق صاحبان اصلی سرزمین فلسطین را پایمال کنند یا نادیده بگیرند.
با این حال، اشغالگران هنوز هم در مورد حق تعیین سرنوشت فلسطینیها، حق بازگشت مهاجرینی که بر اثر شرارت اشغالگران مجبور به ترک سرزمین خود شدهاند، حق تاسیس یک ارتش مجهز برای دفاع از سرزمین فلسطین و حق مطالبه اموال، املاک و سایر حقوق و دارائیهائی که بر اثر جنایات اشغالگران با تصرف عدوانی در اختیار اشغالگران قرار گرفته، حاضر به احقاق حقوق فلسطینیها نیستند و این موارد را به کلی رد میکنند.
واقعیت اینست که قبح اشغالگری و عدم مشروعیت آن با توسل به این شیوهها از میان نخواهد رفت. حتی مصوبات شورای امنیت سازمان ملل هم نمیتواند حقوق یک ملت را پایمال کرده و آنرا به اشغالگران مورد حمایت قدرتهای سلطه گر هدیه دهد. امروزه رژیمهای فاسد منطقه سعی دارند با ایجاد سانسور خبری درباره مظلومیت و حقوق فلسطینیها از یک طرف و جنایات اشغالگران صهیونیست از سوی دیگر، زمینههائی برای حساسیت زدائی از موضوع فراهم سازند و افکار عمومی را به مسائل فرعی و دست چندم در منطقه منحرف سازند تا بلکه فرصتی برای شناسائی اشغالگران و همکاری با آنها فراهم گردد.
تجربه ناکام تشکیلات خودگردان و مذاکرات بدفرجامی که آنها را به مزدوران و ایادی اشغالگران تبدیل کرده، به خوبی نشان میدهد که راه مذاکره و مماشات و امتیاز دادن به اشغالگران تا چه اندازه زیان بخش و خیانتکارانه بوده است. امروز تشکیلات خودگردان به ابزاری برای سرکوب و مهار فعالان فلسطینی مبدل شده که هدف و ماموریتش خوش خدمتی، لو دادن عناصر ضد اشغالگری و حتی قتل آنها است.
از سوی دیگر اشغالگران با توسل به شهرک سازیها به تصاحب و تخریب خانهها و زمینهای کشاورزی فلسطینیها سرگرمند و به هر بهانه و توجیهی برای باقیمانده فلسطینیها موانع و مشکلات جدیدی ایجاد میکنند که آنها را به کوچ اجباری از سرزمین مادری خود وادار نمایند.
جای تعجب است که امروزه برخی رژیمهای فاسد و مفلوک عربی از جمله اردن، امارات و شیوخ آل سعود با خرید زمینهای فلسطینی و واگذاری آنها به صهیونیستها عملاً به «دلالان صهیونیسم» تبدیل شدهاند و در خدمت اشغالگران قرار دارند. صهیونیستها تصور نکنند که با این شیوههای رذیلانه میتوانند ماهیت مسئله فلسطین را تغییر دهند و از طریق چانهزنی با همین رژیمهای مفلوک و فاسد عرب میتوانند صورت مسئله را تغییر دهند. هر چند صهیونیستها در تاروپود ساختار حاکمیت رژیمهای فاسد عرب «لانهگذاری» و نفوذ کردهاند. شبکههای اطلاعاتی – امنیتی اسرائیل با تشکیل طیف وسیعی از به اصطلاح شرکتهای مشاورهای تحت عناوین گوناگون، اهرمهای تصمیم گیری و قدرت را در کشورهای عربی و حتی در اتحادیه عرب در اختیار گرفتهاند و به نام اعراب ولی به کام اسرائیل تصمیم سازی میکنند، لکن هیچکس و هیچ طرفی در این دنیای پهناور وجود ندارد که بتواند مالکیت سرزمین فلسطین را به نام اشغالگران صهیونیست به ثبت برساند و هر تصمیم و اقدامی در این زمینه پیشاپیش باطل و محکوم به شکست و رسوائی است.
این اظهارات و پیامهای رسانهای را باید مکمل و بلکه نتیجه مذاکرات و ارتباطات پنهان میان قاهره، تل آویو و ریاض دانست که طی ماههای گذشته و به ویژه هفتههای اخیر حالتی مداوم در فعل و انفعالات سیاسی منطقه داشته و بعضاً رسانهای نیز شده است. اصرار صهیونیستها برای رسانهای کردن اخبار و گزارشهای مرتبط، مشخصاً با هدف حساسیتزدائی و تابوشکنی در این مقوله صورت گرفته و سعی براینست که به نوعی ارزیابی بازتاب تحولات در محیط پیرامونی انجام شود تا همانند حوادث پس از امضای قرارداد ننگین کمپ دیوید، از خشم و خروش جامعه عرب کسی غافلگیر نشود.
متاسفانه رژیمهای فاسد منطقه در محاسبات خود تصور میکنند که اوضاع جهان عرب و به ویژه منطقه به کلی دگرگون شده وامروزه رژیمهای فاسد بدون مشاهده کمترین اعتراض و مخالفت قابل ذکری با رژیم اشغالگر صهیونیستی ارتباطات گستردهای را به صورت آشکار و نهان برقرار کردهاند و در بسیاری زمینهها به رایزنی و همفکری سرگرمند. به علاوه ارتجاع عرب در مسیری گام بر میدارد که بعضاً حتی بدون درخواست و پیشنهاد صهیونیستها هم دقیقاً در پیمان چارچوب مورد نظر تلآویو به نقش آفرینی و اقدام پرداخته و یا برای تحقق چنان اهدافی در آینده، بسترسازی و ریلگذاری میکند.
اگرچه صهیونیستها امروزه اعلام آمادگی میکنند که براساس طرح صلح عربی با رژیمهای فاسد عرب در چارچوب بده – بستانهای رایج کنونی میان دربارهای عرب و رژیم تل آویو، مسئله فلسطین را برای همیشه به میل و دلخواه خود به گونهای پایان دهند که با نادیده گرفتن تمامی حقوق ملت فلسطین، حتی اصل صورت مسئله را نیز پاک کنند و به فراموشی بسپارند ولی این واقعیت روشن را نمیتوان فراموش کرد که اسرائیل مولود اشغالگری، تجاوز و اقدامات تروریستی است و چنین پدیدهای را نمیتوان با رای و نظر و موافقت دیگران، رسمیت داد و موجودیت آنرا پذیرفت و نه تنها اصل تشکیل رژیم صهیونیستی بلکه آثار و تبعات اشغالگری صهیونیستها با تایید هیچ قدرت و دولتی قابل تایید و استمرار نیست. موجودیت اسرائیل نامشروع است و این رژیم غاصب نمیتواند بر سرزمین فلسطین حتی با مرور زمان، موجودیت نا مشروع خود را با توسل به ترور، جنایت، جنگ و تجاوز تحکیم بخشد.
امام خمینی که این روزها در سالگرد فقدان آن عزیز دوران، آزادگان جهان و خیل عظیم پیروانش به سوگ نشستهاند، بارها تصریح میفرمود که فلسطین پاره تن اسلام است و اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. این سرزمین متعلق به مردم فلسطین است و صرفنظر از دین و مذهب ساکنان اصلی این سرزمین، این فلسطینیها و فقط فلسطینیها اعم از مسلمان،مسیحی و یهودی باید درباره سرنوشت خود و جزئیات حکومت و زندگی آیندهشان تصمیم بگیرند.
اینکه صهیونیستها اکنون خواستار تشکیل دو کشور هستند نیز از حیلههای استعماری و از ثمرات اشغالگری محسوب میشود که بهرحال مایلند بخشی از سرزمین فلسطین به نام آنها حاکمیت آنها باقی بماند که به کلی، پیشنهادی مردود است و نباید اجازه داد که اشغالگران با جنایت و کشتار فرصتی برای خرید زمان پیدا کنند و تصور نمایند که با گذشت چندین دهه میتوانند موجودیت کامل فلسطین را فقط به یک قطعه از فلسطین محدود کنند و اصل مسئله را مشمول مرور زمان معرفی نمایند. حتی این تصمیم با حقوق ملتها و حقوق بینالمل هم در تضاد و تعارض است که آنچه با اشغالگری، شرارت، جنایت و تجاوز به دست آمده است را با نظر موافق دیگران تثبیت و تحکیم نمایند و حقوق صاحبان اصلی سرزمین فلسطین را پایمال کنند یا نادیده بگیرند.
با این حال، اشغالگران هنوز هم در مورد حق تعیین سرنوشت فلسطینیها، حق بازگشت مهاجرینی که بر اثر شرارت اشغالگران مجبور به ترک سرزمین خود شدهاند، حق تاسیس یک ارتش مجهز برای دفاع از سرزمین فلسطین و حق مطالبه اموال، املاک و سایر حقوق و دارائیهائی که بر اثر جنایات اشغالگران با تصرف عدوانی در اختیار اشغالگران قرار گرفته، حاضر به احقاق حقوق فلسطینیها نیستند و این موارد را به کلی رد میکنند.
واقعیت اینست که قبح اشغالگری و عدم مشروعیت آن با توسل به این شیوهها از میان نخواهد رفت. حتی مصوبات شورای امنیت سازمان ملل هم نمیتواند حقوق یک ملت را پایمال کرده و آنرا به اشغالگران مورد حمایت قدرتهای سلطه گر هدیه دهد. امروزه رژیمهای فاسد منطقه سعی دارند با ایجاد سانسور خبری درباره مظلومیت و حقوق فلسطینیها از یک طرف و جنایات اشغالگران صهیونیست از سوی دیگر، زمینههائی برای حساسیت زدائی از موضوع فراهم سازند و افکار عمومی را به مسائل فرعی و دست چندم در منطقه منحرف سازند تا بلکه فرصتی برای شناسائی اشغالگران و همکاری با آنها فراهم گردد.
تجربه ناکام تشکیلات خودگردان و مذاکرات بدفرجامی که آنها را به مزدوران و ایادی اشغالگران تبدیل کرده، به خوبی نشان میدهد که راه مذاکره و مماشات و امتیاز دادن به اشغالگران تا چه اندازه زیان بخش و خیانتکارانه بوده است. امروز تشکیلات خودگردان به ابزاری برای سرکوب و مهار فعالان فلسطینی مبدل شده که هدف و ماموریتش خوش خدمتی، لو دادن عناصر ضد اشغالگری و حتی قتل آنها است.
از سوی دیگر اشغالگران با توسل به شهرک سازیها به تصاحب و تخریب خانهها و زمینهای کشاورزی فلسطینیها سرگرمند و به هر بهانه و توجیهی برای باقیمانده فلسطینیها موانع و مشکلات جدیدی ایجاد میکنند که آنها را به کوچ اجباری از سرزمین مادری خود وادار نمایند.
جای تعجب است که امروزه برخی رژیمهای فاسد و مفلوک عربی از جمله اردن، امارات و شیوخ آل سعود با خرید زمینهای فلسطینی و واگذاری آنها به صهیونیستها عملاً به «دلالان صهیونیسم» تبدیل شدهاند و در خدمت اشغالگران قرار دارند. صهیونیستها تصور نکنند که با این شیوههای رذیلانه میتوانند ماهیت مسئله فلسطین را تغییر دهند و از طریق چانهزنی با همین رژیمهای مفلوک و فاسد عرب میتوانند صورت مسئله را تغییر دهند. هر چند صهیونیستها در تاروپود ساختار حاکمیت رژیمهای فاسد عرب «لانهگذاری» و نفوذ کردهاند. شبکههای اطلاعاتی – امنیتی اسرائیل با تشکیل طیف وسیعی از به اصطلاح شرکتهای مشاورهای تحت عناوین گوناگون، اهرمهای تصمیم گیری و قدرت را در کشورهای عربی و حتی در اتحادیه عرب در اختیار گرفتهاند و به نام اعراب ولی به کام اسرائیل تصمیم سازی میکنند، لکن هیچکس و هیچ طرفی در این دنیای پهناور وجود ندارد که بتواند مالکیت سرزمین فلسطین را به نام اشغالگران صهیونیست به ثبت برساند و هر تصمیم و اقدامی در این زمینه پیشاپیش باطل و محکوم به شکست و رسوائی است.