بيانيه دفتر هاشمي رفسنجاني و پاسخ اوین نامه كيهان 16 شهریور - 95
سربازجو سریعت نداری به جای اینکه از پاسداران جنگ افروز و تروریست
دفاع کند از موضع بازجویی بارفسنجانی
برخورد کرده است .این منفور جانش در می آمداگر چنانچه به زبان ساده می گفت از زمان
شکل گیری ارگان فاشیستی پاسداران تاحال جز اینکه موجب جنگ افروزی شد وجنگ هم 8 سال
طول کشید که 1000میلیارددلار خسارت برجای گذاشت .سپس از بازائده اش بسیج به جز
اقدامات جنگ افروزی و تروریستی برون مرزی و راه ها و سد سازی های غیر استاندارد که
موجب افزایش آمار تصادفات ومرگ ومیرها وخشک شدن رودخانه ها وتالاب ودریاچه های
وآلودگی هوا و آسیب رسانی به محیط زیست شده است . چه اقدامی مثبتی کرده اند که به
نفع مردم ودر دفاع از منافع ملی کشور بوده باشد .به خصوص با پیگیری برنامه هسته ای
بسیار پرهزینه موجب تحریم ها و رکود و بحران اقتصادی شده است . یااینکه چه میزان
هزینه صرف تولید موشک کرده تا کشورهای دیگر را تهدید کند وموجب تنش با کشورهای
همسایه وناامنی وبی ثباتی منطقه شود . یااینکه سال گذشته حمله به سفارت وکنسول عربستان
کرد که موجب قطع رابطه باعربستان شده است .مهمتراینکه برای اخلال درروند برجام ومخالفت
با آن ودولت روحانی دست به آدمربایی دوتابعیتی ها بااتهام جاسوسی برای باج وگروگان
گیری می زند و..... بنابراین شک نیست که
هیچ نهادی به اندازه ای نارگان فاشیستی جنگ افروز پاسداران به ملت وکشور ضربه نزده
است .
دفتر آقاي
هاشمي رفسنجاني با صدور بيانيه اي به انتقادهاي صورت گرفته درباره اظهارات اخير
ايشان اعتراض کرده و مدعي شده است که منتقدان، اظهارات وي در «اجلاس 30 مرداد
مديران و روساي آموزش و پرورش کشور» را تحريف کرده اند! بيانيه دفتر آقاي هاشمي به
چند جمله بريده و تقطيع شده از يادداشت روز کيهان يکشنبه 95/6/14 با عنوان «براي
داعش کارت دعوت نفرستيد» استناد کرده و يادداشت مزبور «با هدف تخريب شخصيت هاشمي»
معرفي شده است!
کيهان اگرچه انتقاد خود را به طور کاملاً مستند در يادداشت روز يکشنبه بيان کرده است اما از آنجا که در بيانيه دفتر آقاي هاشمي کيهان- بدون ذکر نام، ولي با اشاره به جملاتي از يادداشت مزبور- به تحريف سخنان ايشان و تلاش سازمان يافته! براي تخريب شخصيت وي متهم شده است، اشاره به نکاتي درباره بيانيه دفتر آقاي هاشمي را ضروري مي دانيم؛
1- دفتر آقاي هاشمي در حالي مدعي تحريف سخنان ايشان در اجلاس 30 مرداد مديران آموزش و پرورش است که متن کامل اظهارات وي با صوت و تصوير منتشر شده و متن آن نيز در سايت آقاي هاشمي موجود است. ايشان در آن سخنراني مي گويد؛ «اگر مي بينيد آلمان و ژاپن اين روزها محکم ترين اقتصاد دنيا را دارند، اينها بعد از جنگ جهاني دوم از اينکه نيروي نظامي داشته باشند محروم شدند، نيروهاي نظامي بيشترين خرج کشورهاي در حال جنگ را مي بردند و از اين رو با اين اقدام پول هايشان آزاد شد و به دنبال کارهاي علمي و توليدي رفته و اقتصاد دانش بنيان براي خود درست کردند، لذا ديگر آسيب پذير هم نيستند. اين راه در ايران باز شده است و مديران و دلسوزان و معلمان بايد وارد اين فضا شوند.»!
عين عبارات ايشان بدون کم و کاست در يادداشت کيهان نقل شده بود و سوال اين است که کجاي سخن ايشان تحريف شده است؟! انتظار آن بود که همين جملات را در بيانيه مي آوردند تا اولاً معلوم شود کمترين تحريفي صورت نپذيرفته و ثانياً؛ مخاطبان بار ديگر درباره اظهارات ايشان به قضاوت مي نشستند.
2- در بيانيه آمده است که سخنان آقاي هاشمي به هيچ وجه زير سوال بردن قواي نظامي و تضعيف آن نيست! که بايد پرسيد اظهار نظر صريح ايشان که آلمان و ژاپن بعد از محروم شدن از نيروي نظامي، پيشرفت کرده اند و تاکيد جنابعالي که «اين راه در ايران باز شده است» غير از توصيه به دست کشيدن ايران از قواي نظامي چه معنا و مفهوم ديگري مي تواند داشته باشد؟! و آيا اظهارات وي- خواسته يا ناخواسته- دعوت از دشمنان بيروني براي حمله نظامي به ايران نيست؟ در يادداشت کيهان آمده بود مگر دشمنان تابلودار ايران اسلامي از کينه توزي عليه کشورمان دست کشيده اند که جنابعالي نسخه کنار گذاشتن قواي نظامي را مي پيچيد؟ و آيا اين نسخه در صورتي که پيچيده شود که هرگز نخواهد شد، به معناي ارسال ناخواسته کارت دعوت براي داعش نيست؟! با توجه به اعتراف صريح آمريکا و متحدانش که هدف اصلي از راه اندازي داعش مقابله با ايران اسلامي بوده است. نکته اي که در اظهارات سرکردگان تکفيري ها نيز بارها به صراحت مطرح شده و مي شود.
3- در بيانيه به سوابق درخشان آقاي هاشمي در جريان جنگ تحميلي به عنوان سخنگوي شوراي عالي دفاع و به حکم امام(ره)، فرمانده 8 سال دفاع مقدس، اشاره شده و ابراز تعجب کرده و پرسيده اند مگر شخصيتي با اين سوابق مي تواند اظهاراتي در تضعيف قواي نظامي کشور داشته باشد؟ در اين خصوص بايد گفت که اتفاقاً همين نکته براي کيهان نيز تعجب آور و سوال برانگيز بوده است و به همين علت در صدر يادداشت روز يکشنبه کيهان آمده بود «آقاي هاشمي رفسنجاني در اظهار نظر تازه اي که از هاشمي اوايل انقلاب دور از انتظار و از آقاي رفسنجاني بعد از سال 88 بعيد نبوده و نيست گفته است...» و اما اين نکته نيز گفتني است که به قول حضرت امام(ره) «ميزان حال فعلي افراد است» و اظهارات اخير جناب هاشمي با سوابق ايشان در دوران دفاع مقدس و حتي دوران رياست جمهوري ايشان همخواني ندارد.
4- دفتر آقاي هاشمي در بيانيه خود آورده است «نسبت دادن جمله دنياي فردا دنياي گفتمان هاست و نه موشک، يک دروغ توئيتري و بي اخلاقي ترين کار در دنياي سياست است»! که بايد گفت؛ متن جمله مورد اشاره در حساب توئيتري آقاي رفسنجاني آمده بود ولي بعد از اعتراض هاي فراوان حذف شد که البته تصوير آن در اختيار کيهان و قابل ارائه است.
5- متن بيانيه دفتر آقاي رفسنجاني به وضوح حاکي از آن است که ايشان نيز متوجه شده اند آنچه در «اجلاس مديران و روساي آموزش و پرورش» اظهار داشته است، ناصواب بوده و از اين روي دفتر ايشان، مفهوم معنايي متفاوت با ظاهر کلام آن روز آقاي رفسنجاني ارائه مي کند، که بايد گفت اگرچه انتظار اين بود جناب هاشمي با صراحت سخنان مورد اشاره خويش را تصحيح کنند ولي همين اندازه که آن را ناصواب تلقي کرده و تلويحا خطاي خود را پذيرفته اند، نيز اميدوارکننده است و به همين علت از ايشان انتظار مي رفت از نقد سخنان خود استقبال کنند، نه آن که نقد مستند را با اهانت و تهمت پاسخ بدهند.
6- و بالاخره با عرض پوزش بايد گفت؛ آقاي هاشمي رفسنجاني در بيانيه ياد شده از سوابق خود در دوران جنگ تحميلي و دوران 8 ساله رياست جمهوري خويش به نيکي و افتخار ياد کرده اند که انکارکردني نيست ولي متاسفانه مواضع چند سال اخير ايشان با سوابق ياد شده همخواني ندارد و در مواردي اين ناهمخواني تا مرز تضاد نيز کشيده مي شود. آقاي رفسنجاني پيش از اين درباره برخي از اطرافيان خود که درگذشته با ايشان دشمني هاي سرسختانه اي داشتند، گفته بود؛ آنها تغيير کرده اند و نه من، اما فقط نيم نگاهي به سوابق ايشان و مقايسه آن با مواضع چند سال اخير وي نتيجه اي متفاوت به دست مي دهد و به وضوح حاکي از آن است که برخي از اطرافيان امروز ايشان با همان مواضع قبلي خود که کينه توزي آشکار عليه جناب هاشمي بود در کنار ايشان جاي گرفته اند و آنچه تغيير کرده است، مواضع جناب هاشمي رفسنجاني است. در اينجا نظر ايشان را به يکي از صدها نمونه اي که حاکي از اين تفاوت است جلب مي کنيم؛
روزنامه شرق در مردادماه 94 در مقاله اي به قلم سردبير خود از آقاي هاشمي با عنوان کسي که «ختم دوره انقلاب» را اعلام کرده است ياد مي کند و مي نويسد «به جز هاشمي چه کسي مي توانست چنين موضعي - ختم دوره اي و آغاز دوره اي ديگر - را اين قدر صريح اعلام کند و به عبارتي هاشمي با رمز سازندگي، انقلابي در دل انقلاب سامان داد، پيامد جانبي اين سياست هاشمي خواسته يا ناخواسته به کنار رفتن آدم هايي انجاميد که آمادگي روحي يا استطاعت ورود به دوران تازه را نداشتند»! و نتيجه مي گيرد که «از اين روي شکافي تاريخي به وجود آمد»! شرق در ادامه مي نويسد اهميت هاشمي را نبايد در روان شناسي شخصيت سياسي او جست وجو کرد، بلکه اهميت او در ايجاد شکاف بين دو دوره ]انقلاب و پسا انقلاب[ نهفته است.
همين روزنامه شرق بعد از عدم موفقيت هاشمي در انتخابات سال 84 جزو اولين رسانه هايي بود که به قلم سردبير وقت خود خواستار «نيمکت نشيني» هاشمي شد و تصريح کرد؛ «هاشمي بايد مانند علي دايي بداند دوره بازيگري اش سپري شده است» و...
مردم آقاي هاشمي سال هاي اول انقلاب و دوران دفاع مقدس را مي خواهند و برخلاف مدعيان اصلاحات در برخورد با ايشان، مواضع زيگزاگي و نان به نرخ روز خوردن، ندارند.
کيهان اگرچه انتقاد خود را به طور کاملاً مستند در يادداشت روز يکشنبه بيان کرده است اما از آنجا که در بيانيه دفتر آقاي هاشمي کيهان- بدون ذکر نام، ولي با اشاره به جملاتي از يادداشت مزبور- به تحريف سخنان ايشان و تلاش سازمان يافته! براي تخريب شخصيت وي متهم شده است، اشاره به نکاتي درباره بيانيه دفتر آقاي هاشمي را ضروري مي دانيم؛
1- دفتر آقاي هاشمي در حالي مدعي تحريف سخنان ايشان در اجلاس 30 مرداد مديران آموزش و پرورش است که متن کامل اظهارات وي با صوت و تصوير منتشر شده و متن آن نيز در سايت آقاي هاشمي موجود است. ايشان در آن سخنراني مي گويد؛ «اگر مي بينيد آلمان و ژاپن اين روزها محکم ترين اقتصاد دنيا را دارند، اينها بعد از جنگ جهاني دوم از اينکه نيروي نظامي داشته باشند محروم شدند، نيروهاي نظامي بيشترين خرج کشورهاي در حال جنگ را مي بردند و از اين رو با اين اقدام پول هايشان آزاد شد و به دنبال کارهاي علمي و توليدي رفته و اقتصاد دانش بنيان براي خود درست کردند، لذا ديگر آسيب پذير هم نيستند. اين راه در ايران باز شده است و مديران و دلسوزان و معلمان بايد وارد اين فضا شوند.»!
عين عبارات ايشان بدون کم و کاست در يادداشت کيهان نقل شده بود و سوال اين است که کجاي سخن ايشان تحريف شده است؟! انتظار آن بود که همين جملات را در بيانيه مي آوردند تا اولاً معلوم شود کمترين تحريفي صورت نپذيرفته و ثانياً؛ مخاطبان بار ديگر درباره اظهارات ايشان به قضاوت مي نشستند.
2- در بيانيه آمده است که سخنان آقاي هاشمي به هيچ وجه زير سوال بردن قواي نظامي و تضعيف آن نيست! که بايد پرسيد اظهار نظر صريح ايشان که آلمان و ژاپن بعد از محروم شدن از نيروي نظامي، پيشرفت کرده اند و تاکيد جنابعالي که «اين راه در ايران باز شده است» غير از توصيه به دست کشيدن ايران از قواي نظامي چه معنا و مفهوم ديگري مي تواند داشته باشد؟! و آيا اظهارات وي- خواسته يا ناخواسته- دعوت از دشمنان بيروني براي حمله نظامي به ايران نيست؟ در يادداشت کيهان آمده بود مگر دشمنان تابلودار ايران اسلامي از کينه توزي عليه کشورمان دست کشيده اند که جنابعالي نسخه کنار گذاشتن قواي نظامي را مي پيچيد؟ و آيا اين نسخه در صورتي که پيچيده شود که هرگز نخواهد شد، به معناي ارسال ناخواسته کارت دعوت براي داعش نيست؟! با توجه به اعتراف صريح آمريکا و متحدانش که هدف اصلي از راه اندازي داعش مقابله با ايران اسلامي بوده است. نکته اي که در اظهارات سرکردگان تکفيري ها نيز بارها به صراحت مطرح شده و مي شود.
3- در بيانيه به سوابق درخشان آقاي هاشمي در جريان جنگ تحميلي به عنوان سخنگوي شوراي عالي دفاع و به حکم امام(ره)، فرمانده 8 سال دفاع مقدس، اشاره شده و ابراز تعجب کرده و پرسيده اند مگر شخصيتي با اين سوابق مي تواند اظهاراتي در تضعيف قواي نظامي کشور داشته باشد؟ در اين خصوص بايد گفت که اتفاقاً همين نکته براي کيهان نيز تعجب آور و سوال برانگيز بوده است و به همين علت در صدر يادداشت روز يکشنبه کيهان آمده بود «آقاي هاشمي رفسنجاني در اظهار نظر تازه اي که از هاشمي اوايل انقلاب دور از انتظار و از آقاي رفسنجاني بعد از سال 88 بعيد نبوده و نيست گفته است...» و اما اين نکته نيز گفتني است که به قول حضرت امام(ره) «ميزان حال فعلي افراد است» و اظهارات اخير جناب هاشمي با سوابق ايشان در دوران دفاع مقدس و حتي دوران رياست جمهوري ايشان همخواني ندارد.
4- دفتر آقاي هاشمي در بيانيه خود آورده است «نسبت دادن جمله دنياي فردا دنياي گفتمان هاست و نه موشک، يک دروغ توئيتري و بي اخلاقي ترين کار در دنياي سياست است»! که بايد گفت؛ متن جمله مورد اشاره در حساب توئيتري آقاي رفسنجاني آمده بود ولي بعد از اعتراض هاي فراوان حذف شد که البته تصوير آن در اختيار کيهان و قابل ارائه است.
5- متن بيانيه دفتر آقاي رفسنجاني به وضوح حاکي از آن است که ايشان نيز متوجه شده اند آنچه در «اجلاس مديران و روساي آموزش و پرورش» اظهار داشته است، ناصواب بوده و از اين روي دفتر ايشان، مفهوم معنايي متفاوت با ظاهر کلام آن روز آقاي رفسنجاني ارائه مي کند، که بايد گفت اگرچه انتظار اين بود جناب هاشمي با صراحت سخنان مورد اشاره خويش را تصحيح کنند ولي همين اندازه که آن را ناصواب تلقي کرده و تلويحا خطاي خود را پذيرفته اند، نيز اميدوارکننده است و به همين علت از ايشان انتظار مي رفت از نقد سخنان خود استقبال کنند، نه آن که نقد مستند را با اهانت و تهمت پاسخ بدهند.
6- و بالاخره با عرض پوزش بايد گفت؛ آقاي هاشمي رفسنجاني در بيانيه ياد شده از سوابق خود در دوران جنگ تحميلي و دوران 8 ساله رياست جمهوري خويش به نيکي و افتخار ياد کرده اند که انکارکردني نيست ولي متاسفانه مواضع چند سال اخير ايشان با سوابق ياد شده همخواني ندارد و در مواردي اين ناهمخواني تا مرز تضاد نيز کشيده مي شود. آقاي رفسنجاني پيش از اين درباره برخي از اطرافيان خود که درگذشته با ايشان دشمني هاي سرسختانه اي داشتند، گفته بود؛ آنها تغيير کرده اند و نه من، اما فقط نيم نگاهي به سوابق ايشان و مقايسه آن با مواضع چند سال اخير وي نتيجه اي متفاوت به دست مي دهد و به وضوح حاکي از آن است که برخي از اطرافيان امروز ايشان با همان مواضع قبلي خود که کينه توزي آشکار عليه جناب هاشمي بود در کنار ايشان جاي گرفته اند و آنچه تغيير کرده است، مواضع جناب هاشمي رفسنجاني است. در اينجا نظر ايشان را به يکي از صدها نمونه اي که حاکي از اين تفاوت است جلب مي کنيم؛
روزنامه شرق در مردادماه 94 در مقاله اي به قلم سردبير خود از آقاي هاشمي با عنوان کسي که «ختم دوره انقلاب» را اعلام کرده است ياد مي کند و مي نويسد «به جز هاشمي چه کسي مي توانست چنين موضعي - ختم دوره اي و آغاز دوره اي ديگر - را اين قدر صريح اعلام کند و به عبارتي هاشمي با رمز سازندگي، انقلابي در دل انقلاب سامان داد، پيامد جانبي اين سياست هاشمي خواسته يا ناخواسته به کنار رفتن آدم هايي انجاميد که آمادگي روحي يا استطاعت ورود به دوران تازه را نداشتند»! و نتيجه مي گيرد که «از اين روي شکافي تاريخي به وجود آمد»! شرق در ادامه مي نويسد اهميت هاشمي را نبايد در روان شناسي شخصيت سياسي او جست وجو کرد، بلکه اهميت او در ايجاد شکاف بين دو دوره ]انقلاب و پسا انقلاب[ نهفته است.
همين روزنامه شرق بعد از عدم موفقيت هاشمي در انتخابات سال 84 جزو اولين رسانه هايي بود که به قلم سردبير وقت خود خواستار «نيمکت نشيني» هاشمي شد و تصريح کرد؛ «هاشمي بايد مانند علي دايي بداند دوره بازيگري اش سپري شده است» و...
مردم آقاي هاشمي سال هاي اول انقلاب و دوران دفاع مقدس را مي خواهند و برخلاف مدعيان اصلاحات در برخورد با ايشان، مواضع زيگزاگي و نان به نرخ روز خوردن، ندارند.