چرا جوانان "ازدواج" نمی‌کنند؟

آیآیا جوانان ایرانی خودشیفته و مسئولیت ناپذیر شده‌اند؟
وقتی 38 سال فضای اختناق حاکم شده باشد تبعیض وبی عدالتی بیداد کند و همزاد فقر وبیکاری و فاصله طبقاتی شده باشد .از سوی دیگر یأس ونامیدی وبی آیندگی مکمل افزایش آماررو به رشد طلاق شده باشد دیگر برای طرح سئوال چرا جوانان ازدواج نمی کنند نمی ماند. مهمتر اینکه صیغه بازی رایج و ازدواج سفید هم مدشده باشد که قوزبالا قوز شده است.
فرارونم نمک شوخی‌های خانوادگی درباره عروس و داماد کردن پسران و دختران از جمع‌های خانوادگی رخت بسته است و خانواده‌ها به طور جدی درباره ازدواج فرزندان و نوه‌هایشان حرف نمی‌زنند. شاید از پدر بزرگ و مادر بزرگ تا نوه‌ها همه خود به سختی‌های ورود به زندگی زناشویی اگاه هستند و می‌دانند اگر باب آن چه شوخی و چه جدی باز شود، آنها در برابر استدلال‌های نسل جدید حرفی برای گفتن نخواهند داشت.
به گزارش فرارو، فرید براتی، روان‌شناس و مدرس دانشگاه در گفتگو با فرارو می‌گوید: «باید تغییراتی را که در دیدگاه جامعه، جوانان، خواسته‌ها، انتظارات و اهداف و نگرش‌های آنها به وجود آمده است را در نظر بگیریم». نکته‌ای که با ظهور پدیده همبوده‌گی و وحشت از ورود به زندگی مشترک بیشتر رخ نمایی می‌کند. موضوعاتی که مسئله این گزارش هستند.
دکتر براتی معتقد است:« تغییر نگرش جوانان نسبت به مقوله ازدواج دلایل مختلفی دارد.  در این باره علاوه بر علل روان‌شناسی می‌توان از مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نیز سخن گفت.» وی در همین رابطه افزود: «بمباران تبلیغاتی درباره ازدواج ممکن است جوانان را در موضع عکس العملی قرار دهد».
سربازی همچنان یک مانع جدی ازدواج
فارغ از برخی تحلیل‌ها مانند سربازی و دانشگاه که به عنوان علت تاخیر ازدواج بارها مطرح شده و همچنان حل نشده باقی مانده است لیست دلایل تاخیر ازدواج روز به روز بلند بالاتر می‌شود.  سربازی پسران همچنان به  عنوان مانعی جدی  عمل می‌کند؛ بدون تعارف خانواده بسیاری از دختران، کارت پایان خدمت سربازی را شرط می‌دانند و هیچ از تسهیلات سازمان نظام وظیفه نیز به این موضوع اهمیتی نمی‌دهند.
به عقیده آنها تسهیلات سازمان نظام وظیفه برای متاهلان، مانند انجام خدمت در پادگان نزدیک محل زندگی و نظایر آن تنها مربوط به خدمت نظام وظیفه است اما زوج‌های جوان به خوبی می‌دانند با اندک حقوق سازمان نظام وظیفه به سربازان متاهل نمی‌توان یک زندگی را مدیریت کرد و از سوی دیگر نیز تا صادر نشدن کارت پایان خدمت هیچ پسری نمی‌تواند جواز کسب بگیرد یا وامی دریافت کند و از حضور در مشاغل دولتی محروم می‌شود حتی برای سهل الوصول‌ترین شغل، یعنی رانندگی هم نمی‌تواند گواهینامه داشته باشد. به همین دلیل است که برای زوج‌های جوان سربازی یک مانع است.
مردان و زنان در جستجوی شغل
حال پسری بعد از دو سال فاصله از دوران تحصیلی خود، دوران سربازی خودش را هم سپری کرده‌است و می‌خواهد کاری برای خود دست و پا کند یا در جایی استخدام شود. وی تازه اول راه است باید در وضعیت بد اشتغال بگردد و کاری برای خود پیدا کند. بدون تردید با نرخ بیکاری 11 درصد (طبق آمار سال 1394) آنها شانس زیادی برای بدست آوردن شغل ندارند. از سویی دیگر سن آنها به دلیل دوران تحصیلات و سربازی افزایش پیدا کرده و فرصت‌های پیش رویشان سال به سال کمتر می‌شود.
وحشت از طلاق چگونه جوانان را نگران کرده است؟!
شواهد نشان می‌دهد جوانان از شکست در زندگی زناشویی خود نگران و مضطرب هستند. این روزها از هر گوشه و کناری خبر از جدایی و شکست یک زندگی زناشویی به گوش می‌خورد. زندگی‌هایی که برخی از آنها در همان ماه‌های اول به جدایی منتهی می‌شود. آمارها نیز این حقیقت را نشان می‌دهد. در سال گذشته بیش از 21هزار 450 ازدواج در همان سال اول به طلاق ختم شده است و 18 هزار و 480 وصلت نیز در سال دوم زندگی به جدایی ختم شده است.
همه گیر شدن وحشت شکست در زندگی به حدی زیاد شد که مسئولین تصمیم گرفتند دیگر آمار طلاق را علنی نکنند. تصمیمی که تنها پاک کردن صورت مسئله بود ولی علت آن درخورد توجه است. علت چیزی جز وحشت جوانان از طلاق نیست. البته نگرانی آنها نیز بی دلیل نیست چرا که به گواه آمارهای مرکز ثبت احوال کشور در سال 1393 ازهر 4.4 ازدواج ثبت شده در کشور یکی به جدایی منجر شده است.
نگرانی جوانان از شکست در زندگی مشترک به حدی افزایش یافته است که آنها به طور کلی قید ازدواج را زده‌اند یا نسبت به ورود به آن مردد هستند. برخی نیز سبک‌های جدید زندگی را انتخاب کرده‌اند. سبکی رسانه‌ها به آن ازدواج سفید می‌گویند.
فرید براتی، دکترای روان شناسی در همین باره به فرارو می‌گوید: «وحشت از طلاق به این دلیل است که افراد گمان می‌کنند همدیگر را نمی‌شناسند و حتی آنها این عقیده را دارند که از شناخت یکدیگر ناتوان هستند». این استاد دانشگاه از بین رفتن سرمایه اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی را عاملی بر وضعیت فوق دانست و افزود: «افراد اعتمادشان نسبت به دیگران کاهش یافته است این وضعیت خودش را حتی در همسرگزینی هم نشان می‌دهد. البته این بی‌اعتمادی در یک شراکت و چک‌های بی‌محل نیز قابل مشاهده است».
وی سپس به نقش مراکز مشاوره در توانمند سازی افراد در مقوله شناخت یکدیگر و ارتباطات اجتماعی اشاره کرد و یادآور شد نقش این مراکز در سیاست‌های ابلاغی رهبری نیز ذکر شده است. فرید براتی در ادامه یادآور شد فوبیای طلاق دلایل پایه‌ای تری هم باید داشته باشد که یکی از مهمرین انها مسئولیت گریزی است.

مسئولیت ناپذیر بودن نسل جدید
 
دختر و پسری که این روزها وارد زندگی می‌شوند باید با سبک زندگی دوران مجردی خود خداحافظی کنند و اصول اخلاقی را بیشتر در نظر بگیرند. به بیانی دیگر آنها باید رفتارهای متعهدانه را در زندگی روزمره خود به کار ببندند.

آمارها نشان می‌دهند فقط در سال 94 بوده است که مردان بین 30-34 ساله و زنانه 25-29 ساله  از ادامه زندگی متاهلانه شان بریده‌اند و کار به جدایی کشیده است و در سال‌های قبل از آن همواره مردان 25تا29 سال و زنان 20-24 سال کاسه صبرشان لبریز شده و کارشان به دادگاه کشیده شده است.

چنانچه این آمارها را با بازه سنی ثبت ازدواج مقایسه کنیم می بینیم که زوج‌های جوان کمتر از 5 سال توانسته‌اند مسئولیت یک زندگی را تحمل کنند و سختی‌های زندگی مشترک را بپذیرند.
فرید براتی معقتد است برای حرکت به سمت زندگی مسئولانه افراد باید از دوران بچگی آموزش ببیند . وی معتقد است بچه‌ها علاوه بر آموزش باید به الگوهای نقشی نگاه نکنند. این استاد دانشگاه در همین باره گفت: «الگوهای نقشی امروز جامعه ما، خود مسئولانه رفتار نمی‌کنند و مسئولیت پذیر نیستند. به همین دلایل هست که جوان مسئولیت‌پذیری را آموزش نمی‌بیند».
جوانان ایران خودشیفته شده‌اند
دکتر فرید براتی ابتلاء خودشیفتگی در بین جوانان ایرانی را زیاد می‌داند. وی معتقد است: «رگه‌هایی از خودشیفتگی در جامعه و افراد آن دیده می‌شود؛ جامعه خودشیفته شکننده است». وی در همین رابطه افزود:«فرد خودشیفته شخصیتی غیرقابل پیش‌بینی و مسئولیت ناپذیر دارد و اینکه چرا نسل فعلی خودشیفته است؟! می‌تواند ناشی از تغییراتی باشد که در جامعه در حال رخ دادن است.».
وی درباره ویژگی‌های افراد خود شیفته می‌گوید:«آدم خودشیفته پاسخگویی ندارد و تا زمانی که از وی تعریف شود و به نیازهایش پاسخ داده شود، شما را همراهی خواهد کرد، در غیر اینصورت به شما پشت خواهد کرد».
زندگی‌هایی به سبک همبودگی (cohabitation)
همبودگی، هنوز برای خیلی از مردم عادی ناشناخته است اما زنگ خطر برای مسئولین و متولیان امور فرهنگی به صدا درآمده است. نوعی زندگی که در آن دختر و پسری در زیر یک سقف زندگی می‌کنند اما این تعهد و وابستگی خود را در جایی ثبت و ضبط نمی‌کنند. تنها وعده‌ای میان خودشان و طرف مقابلشان خواهد بود.
فرید براتی می‌گوید:«در این سبک افراد مسئولیتی به همدیگر ندارند؛ هرچند ممکن است متعهد باشند » وی سپس به تاریخچه این سبک زندگی اشاره کرد و به فرارو گفت: «این پدیده برای اولین بار در نروژ رخ داد؛ آن هم در طبقه کارگر به دلیل مسائل اقتصادی پیش‌رویشان. آنها تصمیم گرفتند هرکدام هزینه‌های اقتصادی خودشان را بدهند ولی با همدیگر زندگی کنند. این تجربه سپس در سوئد نیز تکرار شد و در آن علاوه بر کارگران، دانشجویان نیز به این سبک گرایش پیدا کردند
وی معتقد است تجربه این پدیده تنها به دلایل اقتصادی نیست بلکه می‌تواند ناشی از عکس العمل جوانان به تبلیغات رسمی نسبت به اشاعه سبک خاصی از زندگی و زناشویی باشد. سبکی که تکثر درونی جامعه را نادیده می‌گیرد و فقط یک شکل از زندگی را به رسمیت می‌شناسد. براتی در همین باره افزود:«مسئله واکنش‌های عکس العملی در برابر تبلیغات ایدئولوژیک تنها به سبک‌های زندگی محدود نمی‌شود برخی از جوانان حتی پس از ازدواج نیز نسبت به پیام‌های ایدئولوژیک واکنش نشان می‌دهند این مسئله را حتی می‌توانیم در الگوهای فرزندآوری زوج‌ها نیز ببینیم
دکتر براتی، روان شناس و استاد دانشگاه در پایان به فرارو گفت:«نسل فعلی عملگرا شده است. او تصور می‌کند نسل قبل، آرمان‌گرا بوده و به آرمان‌هایش نرسیده است. اما این نسل لذت ‌گرایی و عمل‌گرایی را انتخاب کرده است به همین دلیل ممکن است به دنبال مسائلی باشند که خیلی سختی و مسئولیت برایشان به همراه نیاورد.».
‌به زودی مسئولین هم از انکار رشد آن در کشور خسته خواهند شد. ازدواجی که ناشی از مجموعه‌ای از مشکلات مانند بی‌تعهدی نسل جدید و وحشت از طلاق و نظایر آن است. خبرنگار خبرآنلاین در گفتگوی با یکی از دختران و پسرانی که ازدواج سفید را تجربه کرده‌اند از این افراد نقل قول می‌کند که:«همین آمار طلاق را نگاه کنید که روز به روز بیشتر می‌شود. ما نمی‌خواهیم یکی از اینها باشیم». وحشتی طلاقی که نشان می‌دهد، این ماجرا دامن همه را گرفته است.